بخشی از مقاله
چکیده
محله دارآباد با توجه به موقعیت جغرافیایی ، توپوگرافی ،عبور رود در میانه محدوده و پوشش گیاهی خاص دارای منظری منحصر بفرد و متفاوت بر اساس ویژگی های اکولوژیکی ، شرایط اقلیمی می باشد، اما گذر زمان و نادیده انگاشتن محیط زیست سبب تخریب منظر و نابودی ویژگی های اکولوژیکی محدوده گشته هدف از این مطالعه بررسی معضلات محدوده دارآباد و نیل به طراحی مطلوب برمبنای ویژگی های مطرح شده می باشد بدین منظور ابتدا به تعریف نظریه منظر شهری و سپس اکولوژی شهری اقلیم شهری و پس از آن به بررسی شناخت محدوده بر اساس جدول SWOT و در انتها به ارائه راهکارهایی برای طراحی برپایه نظریه منظر اکولوژیکی و اقلیمی پرداخته شده است.
مقدمه
جهان به طور فزاینده ای در حال شهر نشین شدن است از سال 2008بیش از نیمی از جمعیت جهان در نقاط شهری زندگی می کنند.توسعه چشمگیر جمعیت شهر نشین و رقابت شدید آن با جهانی شدن ، سبب شده کلان شهرها با مشکلات زیادی از قبیل تغییر کاربری اراضی سبز مواجه شوند
همچنین با نادیده انگاشته شدن طبیعت در شهرها و توجه به زندگی شهری، استفاده بیش از حد از سوخت های فسیلی، استفاده از خودرو های شخصی، از بین بردن طبیعت در راستای ایجاد ساختمانهای بلند مرتبه، ایجاد جاده ها و بزرگراه ها، سبب بوجود آمدن جزایر گرمایی حرارتی در شهرها شده است، که نتیجه آن را می توان در گرم شدن زمین، کاهش تعداد روزهای یخبندان،.. مشاهده نمود، در این میان مصرف گرایی را نیز باید به عواملی که منجر به بدتر شدن شرایط تخریب محیط در جهان توسعه یافته و در حال توسعه می شوند افزود
بدتر اینکه، تغییر جهانی صنایع کارخانه ای از جوامع پیشرو کشورهای در حال توسعه مکان های صنعتی و پسماندهای خانگی را نیز به این کشورها منتقل نموده و منجر به انتشار کربن جهان در حال توسعه شده است. تسریع در بکارگیری مصرف خانگی به عنوان ابزاری برای تقویت رشداقتصادی، رشد جمعیت در حال افزایش، سطوح نسبتا پایین فناوری های محیطی پیشرفته ، مدیریت و آگاهی در حفاظت از محیط زیست، همگی ضرورت اقدامات فوری در این زمینه را می طلبد. اگر الگوهای مصرف مواد کنترل نشود، این امر منجر به تولید مقادیر زیادی ضایعات و افزایش ناپایداری در شهرها می شود
زندگی انسان ها برای اینکه بتواند پایداری خود را تضمین نماید چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردهای متاثر از سیستم های طبیعی شهری را ندارد - . - Stewart,2008 لکه ها شامل فضاهای سبز طبیعی و مصنوعی و کریدورها شامل عناصر خطی از جمله رودخانه ها، مسیرها و فضاهای سبز خطی اند. که با بالا رفتن فعالیت های صنعتی در شهرها، اتصال بین عناصر شبکه ایشان خدشه دار شده، به دنبال آن تکه تکه شدن و انزوای این عناصر در نهایت اختلال در فرآیند های اکولوژیکی منظر صورت می گیرد
در این راستا محله دارآباد در سالهای اخیراز ساخت و سازهای بی رویه ای که مغایر با ویژگی های منحصربفرد محله شکل اصلی آن می باشد مصون نمانده ،پروانه های صادره از سوی شهرداری بدون توجه به اقلیم ،منظر و اکولوژی محدوده صادر شده ، به طوریکه ساخت و سازها بدون در نظر گرفتن حریم رودخانه تا لبه آن کشیده شده وبرای محافظت از رودخانه در قسمتهایی از آن نرده آهنی استفاده شده با تمهیدات از پیش تعیین شده پساب های خانگی به درون رودخانه ریخته می شود در قسمتهایی نیز لبه رود به صورت متروکه و محل انباشت نخاله های ساختمانی و زباله درآمده است ساخت و ساز ها در قسمت کوهپایه ای منجربه تخریب قسمتهایی از کوه و تراکم های داده شده در این محدودی به گونه ایست که کریدورهای بصری به سمت کوه را مسدود نموده و میزان جمعیت پذیری را نسبت به محله افزایش داده تمام کاربری های محله بیشتر به کاربری مسکونی اختصاص یافته و تنها تعداد کمی کاربری تجاری قدیمی مخروبه بدون مجوز در حاشیه خیابان اصلی - پورابتهاج - وجو دارد.
قسمت رود دره از لحاظ فضای سبزبه صورت طبیعی و مصنوعی فقیر و فضای سبزی به صورت فعال و قابل استفاده وجود نداردوفقط میزان اندکی فضای خالی نیمه سبزو مخروبه آن هم به صورت بلا استفاده و گمشده در میان فضاهای مسکونی به عنوان محلی برای انباشت زباله وجود دارد.
از اینرو این تحقیق سعی دارد که با حفاظت و توسعه حرایم سبز، مسیرهای سبز،فضاهای سبز درون شهری و پارکهای طبیعی ،که راهکارهای اکولوژیکی برای حفظ تنوع زیستی درون شهرها هستند واستفاده از اصول طراحی شهری در جایی که مورفولوژی و بافت ساختمانها در جوابگویی بر دسترسی خورشیدی شکل گرفته شده است. به طوری قاعده مند گردد که پتانسیل ذخیره انرژی آنها را بیشینه سازد و توجه به ویژگی های دید و منظر کوه ،رود دره و حرایم آن را در طراحی بگونه ای مد نظر قرار دهد که سبب باز آفرینی قسمتی از محله دارآباد در براساس اصول طراحی اقلیمی و منظر اکولوژیک شود بطوریکه عاملی در جهت ارتقا ویژگی های منحصر بفرد و بارز این محله گردد.
تاریخچه
با انقلاب صنعتی و بوجود آمدن شهرهایی که ازتمامی وجوه با شهرهای قدیمیشان متفاوت بودند، قشر کثیری از مردم که تاآن زمان کشاورز بودند تبدیل به کارگران صنعتی شدند و در این دوره نوع و شکل زندگی دچار تغییرات شد. که یکی از عارضه های آن منجر به پایین آمدن سطح بهداشت و از بین رفتن محیط زیست شهری بود.
در چنین شرایطی و انتقاد از وضع موجود در شهرها،اندیشه های ایجاد آرمانشهری نوین که بر مباحث اجتماعی ، بهداشتی و بعضا کالبدی نظر داشتند،وارد میدان شدند.در تفکرات برخی از اندیشمندان نظیر راسکین ،موریس،انگلس،زولا،کامیلو سیت و....،جنبه هایی از مفهوم پایداری در حالت کلی و پایداری در شهرها به گونه ای خاص را مشاهده می کنیم. مانند مخالفت شدید جان راسکین با شبکه های شطرنجی و ستایش او از تنوع و گوناگونی الگوهای خیابان سازی قرون وسطی و توجه به مقیاس انسانی و حرکت پیاده ها،حمایت ویلیام موریس از طبقه کارگر و توجه به مسئله فقر و یا سخن گفتن از زشتی ها ،فقر و بی عدالتی موجود در آثار چارلز دیکنز و امیل زولا کاملا قابل مشاهده است.
مفهوم اکولوژی شهری
از لحاظ معنایی اکولوژی به معنای "محیط شناسی " عبارت از مطالعه زیست، یا بوم و چگونگی اشغال زمین با موجودات زنده و نحوه تنسیق آنان در اماکن و چگونگی کنش و واکنش بین این موجودات با یکدیگر است. بنابراین محیط شناسی، دانش شرایط هستی و مرتبط با روابط موجود زنده و محیط است . - بیرو، - 1366 دانش اکولوژی مجموعه شناختهایی است که انسان درباره تاثیر محیط بر روی موجودات زنده و تاثیر موجودات زنده بر روی محیط و ارتباطات متقابل بین موجودات زنده به دست می آورد. به عبارت دیگر اکولوژی درباره تاثیر متقابل موجودات زنده با یکدیگر و با محیط بحث میکند
طراحی اکولوژیک تعاملی بین طراحی - معماری - و اکولوژی است،در ضمن اینکه علوم اکولوژیک دانش و اطلاعات را فراهم می آورند و طراحی گزینه های فضائی آنرا بصورت خلاقانه بیان می کنندو نشان می دهند
در طراحی اکولوژیک لازم است که معمار به طبیعت به عنوان یک سیستم پویا بنگرد و محیط مصنوع را وابسته به آن بداند.این ارتباط "پیوستگی"نام دارد. اساس طراحی اکولوژیک درک ارتباط بین اجزای زنده و غیر زنده طبیعت است.معماری به عنوان اکولوژی کاربردی، برای طراحی حساس به اکولوژی باید تغییراتی اساس در تفکرات نسبت به ارتباط و جایگاه در دنیای طبیعی ایجاد کند و از قید و بندهایی که در علوم حاضر و دیدگاه های سیاسی،اجتماعی و اقتصادی وجود دارد و تلویحا انسان را قدرت برتر و بی نیاز از طبیعت می داند رها سازد.
به نظر - کن یانگ - در معماری سبز ،همچون معماری ماندگار،طراحی با طبیعت به شیوه ای مسئولانه و مشارکتی مثبت است که رسیدن به این دو هدف،بزرگترین مساله ای است که طراحان اکولوژیک با آن مواجهند.در طراحی اکولوژیک لازم است که طراحان علاوه بر اصول و مفاهیم اکوسیستم،بعضی از اصول خود طراحی را نیز بدانند
علاوه برالگوی طراحی مشارکتی یانگ در طراحی اکولوژیک طراح باید به نوعی به طراحی بپردازد که در جهت ایجاد حداکثرآسایش افراد با بالا بردن کیفیت زندگی و ایجاد کمترین لطمات به محیط پیرامون ،تامین آسایش در طراحی پایدار با ایجاد کمترین آلودگی محیط زیست و با استفاده ازعوامل طبیعی میسرمی شود