بخشی از مقاله

چکیده

در عصر دانایی محوری، دانش تنها منبع متمایز سازمان و ضروری جهت حفظ مزیت رقابتی سازمان می باشد لذا مدیریت دانش به یکی از وظایف مهم سازمان های امروزی تبدیل شده است. این پژوهش با هدف طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه عوامل تسهیل کننده به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان های ورزشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه ذینفعان کمیته ملی المپیک 326 - نفر - و برابر با نمونه آماری بود. روش پژوهش پیمایشی- تحلیلی بود.

بهمنظور جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت که شامل 54 آیتم فرهنگ سازمانی 6 - گویه - ، فناوری اطلاعات 6 - گویه - ، منابع انسانی 7 - گویه - ، استراتژی مدیریت دانش 7 - گویه - و ساختار سازمانی 4 - گویه - ، در مقیاس پنج ارزشی لیکرت و بود. روایی محتوا پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان، روایی سازه به صورت روایی واگرا و همگرا با استفاده از میانگین واریانس استخراجی، پایایی آن با روش همسانی درونی - آلفای کرونباخ - به میزان 0/91 و پایایی مرکب 0/82 تعیین شد.

نتایج نشان داد که میزان آلفای کرونباخ برای تمامی متغیرها در دامنه 0/63 تا 0/86 قرار داشته که دارای مقدار کافی و مناسب است و در نتیجه پرسشنامه عوامل تسهیلکننده مدیریت دانش دارای پایایی مناسب و مورد قبول میباشد. به منظور استخراج عامل ها، تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس انجام گردید.

نتایج اجرای تحلیل عاملی نشان داد ساختار پنج عاملی، از جهت تفکیک سؤال ها و انطباق با مبانی مناسب است. تحلیل عاملی تأییدی نیز با استفاده از نرم افزار AMOS حاکی از برازش مناسب اطلاعات با ساختار پنج عاملی پرسشنامه بود. تمامی سؤالات رابطه معناداری با عامل ها داشتند و البته برخی از سؤالات دارای همبستگی پایین حذف گردید.

آماره کای اسکوئر بهنجار یا نسبی - X2/df - به میزان 1/834، p<0/000 و سایر شاخص ها CFI=0/90 - ، IFI=0/90، PRATIO=0/89، PCFI=0/80 و - RMSEA= 0/052 برازش مدل را تأیید نمودند. نتایج پژوهش نشان داد الگوی پنج عاملی پرسشنامه عوامل تسهیل کننده مدیریت دانش با 30 آیتم دارای پایایی و روایی مناسب است. پیشنهاد می شود در تحقیقات آینده، از این پرسشنامه به منظور بررسی سازمان های ورزشی به منظور پیاده سازی مدیریت دانش استفاده گردد.

مقدمه

سازمان های امروزی هر روز بیش از گذشته وابسته به دانش شده و بهجای دستها، مغزها را استخدام می کنند و دانش بهعنوان یکی از نیروهای محرک و تعیین کننده موفقیت کسبوکارها اهمیتی روزافزون مییابد. به این دلیل سازمانها نیازمند آن هستند که ارزش دانش را در محاسبات و برنامهریزیهای خود لحاظ کنند و با دانش، برخوردی نظاممند همانند منابع محسوس داشته باشند. بسیاری از سازمان ها حوزه مدیریت دانش را برمی گزینند تا حاشیه رقابتی پایداری را برای خود ایجاد کنند. به همین دلیل نیاز به مطالعه نظاممند عوامل مؤثر بر توانمندی استفاده از مدیریت دانش، امری ضروری و حیاتی است

بنابراین، با طراحی و سازماندهی فرایند مدیریت دانش در سازمان میتوان دانش ضمنی، مهارتها و جریان کاری را به رویهها، استانداردسازی و تحلیل محتوای مستندسازی منتقل کرد و بستری برای ایجاد رقابت، مزیت رقابتی و توسعه پایدار فراهم نمود - چانگ و همکاران، ، . - 2009 سازمان های فعلی، بهمنظور بقاء حتی برای یک دهه، باید پیوسته تغییر کنند، اما تغییر بهتنهایی کافی نیست. تغییر باید مبتنی بر جمع آوری دادههای مناسبی از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آنها به دانش باشد.

لوپز، - 2005 - بیان میکند که دانش و قابلیتهای سازمانی اشکالی از داراییهای استراتژیک هستند که اهداف بلندمدت سازمان را از حیث رقابتی و اقتضائات محیطی ارتقاء داده و در محیطهای پویا کاربرد استراتژیک دارند. مدیریت دانش از دهه 1990 بهنوعی مد و سبک مدیریتی تبدیل شده است و به فرایند سامانمند و منسجم هماهنگسازی فعالیتهای گسترده سازمان شامل کسب، خلق، ذخیرهسازی، تسهیم، انتشار و کاربرد دانش بهوسیله افراد و گروهها جهت تحقق اهداف سازمانی اشاره دارد.

تأثیر پروژههای مدیریت دانش بر موفقیت کلی سازمان بهطور گسترده ای تأیید شده است. با این حال، این که چگونه و چه عواملی سبب موفقیت آن میشود سؤالی است که مستلزم بررسیهای وسیعی میباشد. علیرغم تحقیقات وسیعی که در حوزه مدیریت دانش صورت گرفته است، هنوز پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانها، سخت و پیچیده است. در نتیجه شناسایی عوامل موفقیت مدیریت دانش علاوه بر شناخت استراتژیهای آن و بهکارگیری آنها در فرایند مدیریت دانش به اجرای مؤثرتر آن کمک فراوانی میکند

عواملی که آگاهی نسبت به آنها میتواند مدیریت را در اجرای صحیح استراتژی های مدیریت دانش در سازمان یاری دهد، عوامل تسهیلکننده، مدیریت دانش می باشد. این عوامل کلیدی دربرگیرنده فعالیتهای ضروری هستند که باید بهخوبی شکل داده شوند تا بتوان به مأموریت و اهداف سازمان دست یافت. با تعیین این عوامل کلیدی، مرجع مناسبی برای کمک به حفظ مسیر و اطمینان از موفقیت و حتی اندازهگیری عوامل موفقیت در کسبوکار یا پروژه ایجاد میشود که کمک میکند تا تمام چیزهایی که مهم هستند به خوبی شناسایی گردند.

مدیریتدانش میتواند سازمانها را قادر سازد تا عملکرد معمول خود را به عملکردی هوشیارانه و توأم با خلاقیت بهبود بخشند. با وجود ویژگیهای مهم مدیریت دانش و منافعی که به سازمانها میرساند، اکثر سازمانها از این مهم غافل مانده و یا در پیاده سازی آن دچار شکست شدهاند. در نتیجه سازمانها بایستی ضمن آگاهی از مزایای مدیریت دانش، عوامل مؤثر در موفقیت آن را شناسایی و زمینه اجرای موفقیتآمیز آن را مهیا کنند

بنابراین، به دلیل نبود تجربه غنی و کافی در زمینه مدیریت دانش در بسیاری از سازمانها، از جمله سازمانهای ورزشی، مدیران باید در هنگام ایجاد نظامهای مدیریت دانش در سازمان خود متوجه عوامل مؤثر و کلیدی در موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش باشند. علیرغم اهمیت فزاینده مدیریت دانش برای رقابتی بودن سازمانها، عدم شناخت مناسب از عوامل تسهیلکننده آن رسیدن به اهداف مدیریت دانش را مشکل مینماید لذا، شناخت این عوامل میتواند سازمانهای ورزشی را در نیازسنجی، برنامهریزی، اجرا و پیادهسازی مدیریت دانش یاری دهد تا احتمال شکست استراتژیهای مدیریت دانش کاهش یابد .

دامنه وسیعی از عواملی که میتوانند اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش را تحت تأثیر قرار دهند در ادبیات موضوع مشاهده میشود. برای مثال مطالعهای توسط هانگ و همکاران، - 2005 - در خصوص عوامل کلیدی موفقیت در بهکارگیری سیستم مدیریت دانش انجام شده، هفت عامل مورد شناسایی قرار گرفته است که عبارتاند از: - 1 استراتژی الگوگیری و ساختار دانشی اثربخش؛ - 2 فرهنگ سازمانی؛ - 3 زیرساخت سیستم اطلاعاتی؛ - 4 درگیری و آموزش افراد؛ - 5 رهبری و تعهد قوی مدیریت ارشد؛ - 6 محیط یادگیری و کنترل منابع؛ و - 7 ارزیابی از آموزش حرفهای و کار تیمی. بهزعم وانگ - - 2005 عوامل فرهنگ، فناوری اطلاعات و رهبری بهعنوان ملاحظاتی مهم در خصوص اجرای مدیریت دانش مطرح میباشند.

همچنین، در پژوهشی دیگر، چهار عامل مهم تأثیرگذار بر پیادهسازی موفق مدیریت دانش در سازمانها استراتژی و رهبری، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعاتی، ارزیابی و پاداش عنوان شدند

اخوان و همکاران - 1386 - عوامل اصلی موفقیت مدیریت دانش در سطح ملی را عوامل آگاهی عمومی، حمایت دولت، فناوری اطلاعات و ارتباطات، رهبری، مدیریت تغییر، یادگیری، توجه به منابع انسانی، آموزش و فرهنگ بیان نمودهاند. همچنین، یدالهی و همکاران - 1386 - عوامل مهم در موفقیت مدیریت دانش را در قالب مدلی با اجزای راهبرد شفاف، فرهنگ، زبان مشترک، اعتماد و شفافیت نقشها معرفی نمودهاند و اشتراک دانش را بهعنوان یک عنصر کلیدی در فرایند مدیریت دانش شناختهاند.

در پژوهشی، تریو و همکاران، - 2011 - با بررسی عوامل تسهیلکننده مدیریت دانش دریافتند مهمترین عوامل موفقیت دانش فرهنگ سازمانی و مدیریت ارشد می باشند که در فرایند اجرای استراتژی مدیریت دانش سازمان باید مورد توجه قرار بگیرند. در مطالعهای چان و همکاران، - 2011 - هفت عامل موفقیت مدیریت دانش را به ترتیب اهمیت چنین بیان نمودهاند: رهبری بهعنوان اصلی ترین عامل، سپس استراتژی، فرایندهای تجارت و فرهنگ سازمانی میباشند. عوامل فناوری، افراد و خلاقیت در تجارت جزء عوامل ضعیفتر محسوب میشوند.

لویس و همکاران، ، - 2010 - با ارائه مدلی عوامل موفقیت مدیریت دانش را به دو گروه اصلی تقسیم نمودند. این عوامل شامل عوامل موفقیت مدیریتی و فنی میشد. عوامل موفقیت مدیریتی شامل: استراتژی مدیریت دانش، مدیریت ارشد، فرهنگ سازمانی، کمکهای انگیزشی، زیرساختهای سازمانی و اندازهگیری میشود . همچنین، عوامل فنی موفقیت نیز به دو گروه یکپارچگی زیرساختهای فنی و راههای انتقال دانش تقسیم میگردد.

یانگ و همکاران، - 2009 - نیز در پژوهش خود که بر روی شرکتهای کشتیرانی در تایوان انجام دادند به شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر مدیریت دانش و تأثیر آنها بر عملکرد سازمان پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی تأثیر مثبت و معنی داری بر جنبههای مختلف عملکرد سازمانی دارد.

انصاری و همکاران - - 2012 در پژوهش خود تحت عنوان "ارائه مدل عوامل موفقیت مدیریت دانش در شهرداری تهران" دریافتند که عوامل فرهنگ سازمانی، استراتژی و رهبری، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات و منابع انسانی از عوامل اثرگذار بر موفقیت مدیریت دانش میباشد جعفری و همکاران - 2007 - به توسعه یک مدل مفهومی برای مدیریت دانش با تکیه بر عوامل کلیدی موفقیت پرداختهاند.

این مدل بر پایه فرهنگ سازمانی، مدیریت، نیروی انسانی، آموزش، ابعاد سازمانی، فناوری اطلاعات، اندازهگیری عملکرد، الگوبرداری و ابعاد مدیریت دانش شکل گرفته است. خواجه فرد، وحدت و حسام - 1393 - در مطالعهای که با هدف تعیین عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در شبکه و مراکز بهداشتی درمانی در استان بوشهر انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که عوامل مؤثر بر مدیریت دانش عبارتاند از .1 مشارکت کارکنان، .2 کارگروهی ارزشمند، .3 زیر ساختار سیستمی، .4 آموزش کارکنان، .5 سنجش عملکرد، .6 فرهنگ سازمانی، .7 رهبری و تعهد مدیریت ارشد، .8 توانمندسازی کارکنان، .9 الگوبرداری و .10 ساختار دانش.

انصاری و همکاران - 1392 - در پژوهشی تحت عنوان " ارائه مدل مفهومی تأثیر موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی در شرکتهای کوچک و متوسط" با ارائه مدلی تأثیر موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی را به کمک روش حداقل مربعات جزئی و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار دادند. یافتههای پژوهش آنها نشان می دهد، پنج عامل استراتژی مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی در پیادهسازی موفق مدیریت دانش تأثیرگذار هستند.

فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات بیشترین تأثیر را بر موفقیت مدیریت دانش داشته و ساختار سازمانی نیز کم ترین تأثیر را دارد. بر این اساس پژوهش حاضر قصد دارد با هدف اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه محقق ساخته عوامل تسهیل کننده مدیریت دانش، ابزاری معتبر برای کمک به پژوهشگران، متخصصان حوزه مدیریت و ورزش و آن دسته از مدیران عالی و متصدیان فعالیتهای مدیریت دانش سازمانها که علاقهمند به ممیزی فعالیتهای موجود سازمان خود در راستای استقرار مدیریت دانش میباشند، ارائه نماید.

با این دید که با شناسایی عوامل اصلی به اقدامی مناسب در خصوص بهبود و اثربخشی مدیریت دانش پرداخته و به استقرار مناسب مدیریت دانش در سازمان خود کمک کنند. توجه کافی به شناخت این عوامل بالقوه و اقدام بهجا و بهموقع در خصوص بهبود آنها منجر به ایجاد زمینهای در سازمان میشود که به تقویت عوامل تسهیلکننده مدیریت دانش کمک میکند. زیرا از نظر صاحبنظران مدیریت دانش، نگرشهای محدود و غیر نظاممند، موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش را به خطر میافکنند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید