بخشی از مقاله

چکیده

طنز تقریباً همپای تکوین شعر و ادب در زبان فارسی سابقه دار. داز اخوانیّ ات که طنزهای دوستانه بین ادیبان و شاعران محسوب میشود تا طنزهای گزنده چرند و پرند دهخدا، فاصله زمانی هزار سالهای است که انواع گوناگون طنزهای فردی، سیاسی، اجتماعی، عرفانی و ... را در خود جای داده است. علاوه بر این، در عرصه ادبیات فارسی شاهد نوع دیگری از طنز هستیم که میتوان آن را طنز فلسفی نامیدیشتر. رباعیات خیّام و برخی از اشعار حافظ، رنگ فلسفی دارند و چون و چرا در کار جهان را پیش میکشند؛ با این حال، شاخصترین ردّپای این نوع طنزها در اشعار عطار به چشم میخورد. وی در آثار خود حکایات متعددی از این نوع طنزها را آورده و در آنها به طرز ظریف و ماهرانه به نظام هستی و خداوند و جامعهاش از زبان دیوانگان و عقلای مجانین اعتراض کرده است که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است.

مقدمه

جنگهای بیامان و خانمانسوزی که از اواخر قرن پنجم آغاز میشود و در طول قرن ششم ادامه مییابد، در اوایل قرن هفتم زمینه ساز هجوم مغول میشود. - مالکی ، - 39 : 1380 رهآورد این جنگهای طولانی میان صاحبان قدرت و داعیهداران حکومت پس از مرگ ملکشاه سلجوقی به منظور تصاحب جایگاه او، برای مردم نیشابور که به دلیل جایگاه مهم شهرشان به لحاظ سیاسی و اقتصادی همواره در بطن این حوادث قرار داشتند چیزی جز قحطی، گرسنگی، ویرانی و قتل و غارت نبود.

به موازات این جنگهای سیاسی، نزاعهای دینی در بستر آشفتگیهای ناشی از خلاء قدرت در خراسان، روز به روز ابعاد وسیعتری مییافت؛ چنان که ابن اثیر هنگام ذکر وقایع سالهای 548، 556 و 553 ه . ق از نزاعهای خونین میان شافعیان، حنفیان و علویان خبر میدهد که در شدیدترین این نزاع ها که در سال 556 ه . ق رخ میدهد، هشت مدرسه از مدارس حنفیان و هفده مدرسه از مدارس شافعیان ویران میشود و پنج کتابخانه در آتش میسوزد . 

علاوه بر این، خشم طبیعت نیز در این عصر، بارها بر مردم دل آزرده فرود آمده است؛ چنان که در طول قرن ششم، در طی- بیست سال، سه قحطی شدید در خراسان اتفاق میافتد. اولی در سال532 ه . ق - همان : 66 - ، دومی که دامنه وسیعتری نیز داشته و از شام تا خراسان را دربرگرفته بود در سال 543 ه . ق روی میدهد - همان : - 137 و قحطی سوم که شدیدتر بود در سال 552 ه . ق به وقوع می پیوندد که در جریان آن کار به جایی میرسد که مردم گوشت یکدیگر را نیز میخورند.

- همان : - 228 اندیشمندان و عرفا با توجّه به این وضعیت تاریخی اجتماعیو متشتّت و حملات ودرگیریهای سلجوقیان، غزان و خوارزمشاهیان در قرن ششم، هر یک سعی در ترسیم فضای فکری و سیاسی جامعه دارند. عطاروقتی در این وادی تحیّر قدم می- گذارد، خاطره حمله غزان به مردم بی پناه، درگیریهای سلجوقیان و خوارزمشاهیان و حکّام محلی، قهر طبیعت، زلزله، قحطی و خشکسالی، درگیری فرقهها و نحلههای گوناگون و .... سبب ساز سرودن مجموعهحکایتهایی در آثارش میشود که در آنها کمبودها، نابرابریها، بیعدالتیها و تمامیآن چیزهایی که مردم تصوّر میکنند که باید چنان باشد و نیست، از طریق طنزهایی فلسفی به خدا نسبت داده می شود که در این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرند.

طنزهای فلسفی

طنز نماینده اوضاع اجتماعی، اخلاقی، اعتقادها، باورها و دیدگاههای متفاوت مردم از حکومت، سیاست، طرز معیشت و زیر و بم زندگی گویندگان و مخاطبان آنهاست و از» دیدگاه انتقادی نامستقیم خاص خود و از میان آیینه معوّج نمای خود نگاه میکند - « پلار، - 13 :1378 و ضمن بزرگنمایی مغایرت حرف و عمل، نابسامانیها و عیوب فرد و جامعه را در خود منعکس میکند و حقیقتهای تلخ اجتماعی را به نمایش میگذارد تا تضاد عمیق وضع موجود با اندیشه یک زندگی غایی آشکار شود. سارتر میگوید: » طنز با نیشخندی عنادین و استهزاءآمیز که آمیخته به ابهامی از جنبههای مضحک و غیرعادی زندگی است، پای از جاده شرم و تملّک نفس بیرون نمینهد و همین نکته، مرز امتیاز طنز از هزل و هجو است، طنز در آغاز میخنداندامّا قبل از آن که نقش تبسّم از چهره خواننده محو شود نیروی تفکّر او را برمیانگیزد « - سارتر ، . - 78 : 1352 » این خنده، خنده شوخی و شادمانی نیست.

خندهای است تلخ و جدّی ... و نیشدار که با ایجاد ترس و بیم، خطاکاران را به خطای خود متوجّه میسازد و معایب و نواقصی را که در حیات اجتماعی پدید آمده است برطرف میکند - .« آرین پور ،/ 2 : 1378 » - 13 طنز را زاده اعتراض تعالی یافته دانستهاند که نویسندگانش آن را زیر فشار سیاسی و اجتماعی بیان کردهاند « - ربیعیان، :1376 - 934 و از طنز نویس به عنوان مصلح اجتماعی یاد کردهاند . هر چند که آنها با منتقدان اجتماعی وجوه افتراق بسیاری دارند، اما طنزنویس به یک معنی منتقد جامعه خویش است. انتقادی که نه به سادگی و صراحت که با برانگیختن احساسات حقیقی افراد بیان میشود و به آنها نگریستن به واقعیتهای تلخ جامعه را از زوایهای جدید و متعالی میآموزاند .

آثار فرهنگی و ادبی همه اقوام بخصوص فرهنگ و ادب فارسی، مشحون از انواع طنز، مزاح و شوخ طبعی است. عبید زاکانی طنزهای سیاسی دارد. انوری طنزهای فردی و سیاسی سروده است. عطار، مولوی و حافظ طنزهای عرفانی را وارد شعر فارسی کرده- اند. سعدی و سیف فرغانی هم طنزهای سیاسی و هم طنزهای اجتماعی سرودهاند . علاوه بر این، در عرصه ادبیات فارسی شاهد نوع دیگری از طنز هستیم که میتوان آن را طنز فلسفی نامید. این نوع طنز همزمان با رشد و گسترش تصوف به وجود آمده است و همواره چون و چرایی در کار هستی را پیش میکشد.

چنین طنزهایی در واقع یک حرکت اعتراضی در برابر بیعدالتیها و مفاسد اجتماعی به شمارمیآیند که هدفشان به جای اینکه متوجّه هیأت حاکمه ظالم و فاسد زمانه باشد متوجّه خداست و اغلب از زبان عقلای مجانین بیان میشود. آوردن این طنزهای فلسفی از زبان دیوانگان بدان جهت است که گاهی تبعیضها، زورمداریها و استبداد مسئولان جامعه آن چنان شدید است که جرأت مردمان را چنان به بند میکشد که تّیح فکر اعتراض نیز به ذهنشان خطور نمیکند چه برسد به این که در عمل در مقابل حاکمان ظالم بایستند و به آن همه ظلم و بی عدالتی و فقر که رهاورد قدرت طلبی آنان است اعتراض کنند.

در چنین وضعیتی که موجی از اعتراض در خاطر مردمان مصیبت زده عصر فراهم میشود و کسی یارای اعتراض ندارد عقلای مجانین، بیهراس از نهی شریعت و جبرحکومت لب به اعتراض میگشایند و گستاخانه، خداوند را مورد اعتراض قرار میدهند و بدین ترتیب به صورت غیرمستقیم به حاکمان میتازند و آنها را آماج انتقادات خود قرار میدهند. از طرف دیگر، این حاکمان و صاحبان قدرت که خود در معرض این انتقادات قرار میگیرند، با علم به این که دیوانگ از قید شرع و قانون آزادند غالباً فریاد اعتراض این منتقدان را جدّی نمیگیرند و سعی زیادی برای خاموش کردن آنان به کار نمیگیرند.

این دیوانگان عاقل که » در واقع سخنگویان جناح معترض جامعه بودهاند و اختفا در زیر سپر جنون ، آنها را از تعقیب و آزار اهل قدرت و مدعیان عقل، ایمن میداشته است - « زرین کوب ، - 249 : 1353، حرفدل مردمان عاقل را که مزیّت عقل، حصاری از نواهی و اوامر شرعی وحکومتی پیرامونشان تنیده، بر زبان میآورند و رندانه به زبان طنز و نیشخند، نابرابریهای محیط اطراف خود را برملا میسازند درحالیهک خشم و عصیان خود را متوجّه خدا میکنند. عطار در آثار خود حکایات متعددی از این نوع طنزها را آورده است که نمودهایی از آنها بررسی میشود.

نمودهای طنز فلسفی در اشعار عطار

هر چند در عصر عطار،شعر و نثر فارسی به اوج شکوفایی و باروری خود رسیده بود، امّا از لحاظ تاریخی، این دوران یکی از سّاسحترین برهههای زمانی است. در این عصر، همه چیز از آشفتگی اوضاع و فقر و نابسامانیحکایت دارد، کمتر کسی است که در حوادث این ایّام غور و بررسی کند، ولی دچار حسرت و تحسّر نشود. در این میان، به نظر میرسد که عطار، در عوالم معنوی و روحانی سیر کردهوتوجّهی به اوضاع زمان خود نداشته است؛ لیکن تأمّل در اشعار او نشان میدهد که این دوران بیهنجار که از اوج تا فرود، چیزی جز نکبت و فقر و قحطی برای مردم به ارمغان نیاورده، نتوانسته در روح حسّاس و حقیقتجوی عطار بیتأثیر باشد.

از اینرو، میبینیم که این عارفاندیشمند، شاعری است که زبان روزگار است و با حسّ انسانی خود، نسبت به رویدادها و پدیدههای پیرامونش واکنش نشان میدهد. شاعری است که فارغ از درد و رنج مردم نیست. در میان مردم و با آنان زندگی میکند. با آنان زخم میخورد و با آنان فریاد میکشد تا به گوش همگان برسد و دیگران نیز ناگواری و دشواری شرایطی را که در آن به سر میبرند به درستی دریابند. از این رو، به طرق مختلف، نارساییهای روزگارش را در قالب حکایت و طنز برملا میکند، لیکن به لحاظ محیط خفقان آور جامعهاش نعل وارونه میزند و کمبودها، تبعیضها و نابرابریها را به خدا نسبت میدهد.

- 1 اعتراض به فقر و گرسنگی

عطار وقتی میبیند فقر و گرسنگی به واسطه جنگهای خانمانسوز و قحطیهای جانکاه، مردمان را به استیصال کشانیده است و زور و جبر،جای عدل و انصاف را گرفته و مبارزه آشکار با حکومت جابر میسّر نیست، به نشانه اعتراض بر مشکلات و نابسامانی- های جامعه، گستاخانه بر خداوند خرده میگیرد و او را عامل گرسنگی و فقر مردمان میداند .

- اشاره میکند که مردی به دیوانهای گرسنه، مژده داد که هم اکنون برایت نان و حلوا خواهم آورد. دیوانه گفت آرام صحبت  کن چون اگر خداوند بشنود نمیگذارد که به من نان بدهی

سوی آن دیوانه شد مردی عزیز    گفت هستت آرزوی هیچ چیز؟

گفت ده روز است تا من گرسنه    ماندهام، لوتیم باید ده تنه

گفت دل خوش کن که رفتم این زمانت    ه از پی حلوا و بریانی و نانت

گفت غلبه میمکن، ای ژاژخای    نرم گو تا نشنود - یعنی خدای -

کر نِیم آهسته کن آواز را    زانکه گر حق بشنود این راز ر

هیچ نگذارد که نانم آوری    لیک گوید تا به جانم آوری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید