بخشی از مقاله


مدیریت راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی لجستیک جنگ نامتقارن


چکیده:
در سالهای اخیر جنگ نامتقارن بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. بسیاری از مباحث جاری در حوزه نظامی از ایـن مقولـه تأثیر گرفتهاند. اغلب از اصطلاح نامتقارن برای توضیح مجموعه عوامل پیدا و پنهان در نبردهای آتی بین دو کشور غیر همطراز اسـتفاده می شود. لجستیک به عنوان ستون فقرات تمامی جنگ ها است. سیستم لجستیک باید قادر به پاسخگویی و رسیدگی به شرایط متغیـر و متفاوت نبرد در جنگهای نامتقارن باشد. این امر به معنی آن است که ساختار و فرآینـدها و توانـاییهـای لجسـتیکی بایـد بـه نحـوی انعطافپذیر باشد که تغییر در تاکتیک نبرد نامتقارن تاثیری برعملکرد آن نداشته باشد. این امرحاصـل نخواهـد شـد مگـر بـا مـدیریت راهبردی، مدیریت تاکتیکی و مدیریت عملیاتی لجستیک جنگ نامتقارن و رعایت کلیه اصول و مبانی علمی مدیریتهای سهگانه فـوق. در این مقاله نخست تعاریف و مفاهیم موردنیاز ارائه شده است. آنگاه روشهای طراح راهبردهای لجستیک معرفی شده و مدیریت راهبردی جنگ نامتقارن معرفی و اصول و مبانی آن ارائه شده است. سـپس مـدیریت عملیـاتی لجسـتیک جنـگ نامتقـارن، مـدیریت تـاکتیکی و نیـز مفهـوم ضدلجستیک و تأثیر آن بر نتایج جنگهای نامتقارن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژهها: لجستیک استراتژیکی - لجستیک تاکتیکی - لجستیک عملیاتی - جنگ نامتقارن

.1 مقدمه

جنگ امروز، در اصل جنگ میان سیستمهای پشتیبانی است. هر قدر که سیستم پشتیبانی یک ارتش قدرتمند باشد به همان میزان توان دفاعی، قابلیت اجرایی و تحملپذیری ارتش نیز افزایش مییابد. در جنگ نامتقارن هم، نبرد اصلی میان سیستم پشتیبانی ارتش ضـعیفتـر بـا سیسـتم پشتیبانی ارتش قویتر است. در چنین حالتی تغییراتی اساسی در سیستم پشتیبانی جبهه ضعیفتر اجتناب ناپذیر است. در جنگهای کلاسیک، سیستم پشتیبانی یک سیستم متمرکز است. اما در جنگ نامتقارن چون سازمان پشتیبانی نمیتواند عملاً به ارائه پشـتیبانی از نیروهـا بپـردازد، ماهیت وجودی خود، یعنی پشتیبانی را از دست می دهد. انبوهی از نیازها در مقابل محدوده متراکمی از امکانات قرار دارند. هر سازمان پشتیبانی هر قدر هم که قدرتمند باشد، زمانی که انبوه نیازها از حد توان پاسخگویی آن گذشت، کارآیی خود را از دست میدهد. امـا در جنـگ نامتقـارن سیستم پشتیبانی همچنان با یا بدون سازمان مشخص پشتیبانی، به حیات خود ادامه می دهد. در جنگ نامتقارن، نمیتوان امکانات را افـزایش داد، بلکه باید از میزان تقاضاها کاست. یعنی نیروهای اجرایی، باید آموزشهای لازم را برای بهرهبرداری هر چه بیشتر از امکانـاتی کـه در اختیـار دارند ببینند. در جنگ نامتقارن، کوچکترین اشتباه در اولویت بندی امکانات و نیازها، شکست را حتمی میکنـد. لـذا بـرای اینکـه یـک سیسـتم لجستیک در جنگ نامتقارن بتواند موفق عمل نموده و کارساز باشد، ضمن اینکه باید عوامل موفقیت طراحـی یـک سیسـتم لجسـتیکی در آن لحاظ شده باشد، باید بهطور استراتژیکی، تاکتیکی و عملیاتی مدیریت شود.

در این مقاله تلاش شده است راههای طراحی استراتژی لجستیکی با زبان ساده بیان شود، مدیریت استراتژیک لجستیک جنگ نامتقارن معرفی و اصول مدیریت استراتژیک لجستیک جنگ نامتقارن تبیین گردد. مدیریت تاکتیکی و عملیاتی لجستیک جنـگ نامتقـارن معرفـی و مبـانی و اصول آنها تشریح شود. در نهایت مفهوم ضد لجستیک که در جنگهای کلاسیک و نامتقارن اهمیت زیادی داشته و اهمیت استراتژیک و تاکتیکی آن در جنگ نامتقارن فزونی مییابد، تشریح و کارکردهای سه گانه آن معرفی و توضیح داده شده است.
-2 تعاریف و مفاهیم

در ابتدای بحث لازم است به معرفی مفاهیم و تعاریف واژه ها بپردازیم لجستیک را علم برنامهریزی برای تحرکات و تأمین و پشتیبانی نیروها و نیز اجرای این برنامه که در جامع ترین مفهوم خـود بـه جنبـه

های -1طراحی و توسعه، تهیه، ذخیره سازی، جابه جایی، توزیع، تأمین، نگهـداری، تخلیـه و کنتـرل مـواد -2 جـا بـه جـایی، انتقـال و مراقبت کارکنان -3 تهیه یا ساخت، تأمین و نگهداری، اجرا و تخلیه تسهیلات، ارائه یا تدارک خدمات از عملیات نظامی مربوط می شود تعریف نموده اند. (McKinsey,2007)

آماد عبارتست از فرایند برآورد، تأمین، انبارداری، سهمیه بندی و توزیع نیازمندیهای لجستیکی، کلیه مواد خام و مصنوعات که توسـط نیروهای مسلح تهیه و برای تجهیز و مداوم نگه داشتن عملیات رزمی و اداری در اختیـار مصـرف کننـدگان (یگـان هـای نظـامی) قـرار میگیرد، مانند خواربار، پوشاک، ساز و برگ، سوخت و لوازم متفرقه. (موحدی نیا، (1385

لجستیک استراتژیکی شامل بسیج، دریافت، اعزام نیرو، تحرک استراتژیکی و تمرکز استراتژیکی لجستیک در پایگاههای صحنه عملیـات

و منطقه مواصلاتی میباشد. لجستیک استراتژیکی منابع اقتصادی کشور (مردم، منابع ملی و صنایع) را با عملیات نظـامی آن در صـحنه عملیات مرتبط میسازد و در صحنه عملیات است که لجستیک استراتژیکی و لجستیک عملیاتی باهم تلاقی پیدا مـیکننـد. (مختـاری، (1385 لجستیک عملیاتی به مجموعه فعالیتهای لجستیکی اطلاق میشود که شامل دریافت نیرو، ایجاد و توسعه تاسیسات زیربنـایی، توزیـع،

مدیریت منابع، حرکتها، مسائل نیروی انسانی و خدمات پزشکی بوده و بستر را برای لجستیک تاکتیکی فراهم میکند. (همان منبع) لجستیک تاکتیکی عبارت است از فعالیتهایی نظیر فعالیتهای مهندسی و ساختمانی که توانایی فرمانـدهی نیـروی تـاکتیکی را بـرای اجرای نبردها و درگیریها در سطح بالا حفظ مینماید. یک لجستیک موفق در سطح تاکتیکی، آنچنان است که بتواند تـدارک مناسـب را در زمان و مکان مناسب در منطقه رزم برای یگانهای رزمنده فراهم سازد.(( Arreguin, 2001

جنگ نامتقارن به حالتی ازجنگ اطلاق میشود که دو یا چند جبهه مخالف در برابر هم قـرار گرفتـه باشـند و یکـی از طـرفین قـدرت نظامی کمتری نسبت به دیگری داشته باشد، و برای پیروزی و نه پذیرفتن تسلیم، از هر روشی خواه متعارف یا غیر متعارف در تضـعیف
و عقب نشاندن دشمن استفاده کند. (اژدر، (1385

پر واضح است که بین »دکترین« و »استراتژی« به خصوص در لجستیک نظامی تفاوتهای مشخصی وجود دارد. آشنایی با ایـن تفـاوت ها دیدگاه دقیق تری را در خصوص لجستیک به وجود می آورد.

دکترین، تنها »آنچه که باید به آن فکر کرد« و »نحوه فکر کردن« را تعیین میکند. دکترین نمیگوید چه باید کـرد و کـار را چگونـه و چه هنگامی باید انجام داد. چرا که پاسخ این سوالات برعهده استراتژی است.

دکترین، برنامه، برنامه ریزی زمانی یا طراحی از خود ندارد، بلکه تنها اهداف و رؤیاهای سازمان را تشریح مـیکنـد و تفـاوتی نـدارد کـه مسئله مورد نظر چیست، خواه لجستیک باشد یا تولید، رفاه عمومی باشد یا هـر چیـز دیگـر. اسـتراتژی از دکتـرین بهـره مـیگیـرد تـا مشخص کند که ما چه میخواهیم و آن را در سایر مراحل تصمیم گیری به کار می برد. استراتژی تعیـین مـیکنـد کـه چـه »کـاری«، »چگونه« و »کی« انجام شود، همچنین به ما نشان می دهد که در کجا هستیم، به کجا میخواهیم برویم و مسیر رسـیدن بـه موقعیـت تعیین شده چیست. یک دکترین، برنامه زمانی برای دستیابی به اهدافش ندارد. امـا اسـتراتژی بـرای اهـداف خـود برنامـه زمـانی دارد. دکترین اهداف را از پیش تعیین می کند، اما استراتژی اهداف را به طور قطعی مشخص میکند. دکتـرین ممکـن اسـت اهـدافی داشـته باشد که هرگز قابل دستیابی نباشد، ولی استراتژی اهدافی را در بر می گیـرد کـه قابـل دسـتیابی در حـداقل سـازمان ممکـن هسـتند. دکترین منابع و فرایندها را تعیین نمیکند، بلکه این کار بر عهده استراتژی است. ممکن است دکترین مشخص کنـد چـه نـوع منـابعی مجاز هستند، اما بیان آن کلی است. استراتژی مسئول پیامدها است. در سطح دکترین، پیامدها روشن نیستند، زیرا دستیابی به اهـداف

از پیش تعیین شده، مشخص نیست، ولی استراتژی نمای نزدیکی از اهداف از پیش تعیین شـده توسـط دکتـرین بـوده و ممکـن اسـت استراتژی، اهداف از پیش تعیین شده توسط دکترین را رد کرده و ثابت کند کـه ایـن اهـداف واقـع گرایانـه و دسـت یـافتنی نیسـتند. (Gunasekaran, 2009)

چنانچه ذکر شد، دکترین موجب تداوم استراتژی می شود و در بعد فلسفی و کاربردی نوعی از آینده نگـری را بیـان مـی دارد. در واقـع استراتژی سعی دارد بر اساس پایه هایی که در دکترین استوار کرده و با بهرهگیری از فناوری در مقاطع زمانی مختلف، نوعی از مواجهـه را با حوادث پیش رو طرحریزی کند.

در اهمیت و ضرورت داشتن دکترین لجستیک در نبردها باید اذعان نمود که لجستیک در تمام جنبههای یک ماهیت نظـامی، از جملـه عملیات آن در زمان صلح و جنگ تأثیر گذار است. هیچ سازمان نظامی نمی تواند بدون دکترین لجستیک بـه اهـداف لجسـتیکی خـود دست یابد. دکترین لجستیک، آنها را که باید در مورد آن فکر شود و نحوه فکـر کـردن در خصـوص آن را مشـخص مـیکنـد. دکتـرین لجستیک را عموما بر اساس عواملی از قبیل تعهدات نظامی و منابع قابل اطمینـان، فنـاوری، تهدیـدات، تحقیقـات، توسـعه و تجربیـات جنگ (سطح آمادگی تجربه شده نیروهای فعال و نتایج حاصل از رزمایش نظامی). طرحریزی مینمایند: (بهشتی، (1386 دکترین لجستیک یک سازمان نظامی نشان میدهد که سازمان چگونه برای بهبود و ارتقاء توانمندیهای کلی لجستیک خود در سطوح

استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی به فناوری اتکا کرده و از این اهرم استفاده خواهد کرد. در واقع این اصل ویژگیهای مورد نیـاز فنـاوری های مورد استفاده را تعریف میکند. برای مثال وزارت دفاع آمریکا در دکترین لجستیک نظامی خود آورده است. (همان منبع) » ارتش ایالات متحده به فناوریهایی اطمینان میکند که میتواند به واسطه آنهـا برتـری خـود را در پشـتیبانی لجسـتیکی در تمـام

سطوح اثبات کند. این فناوریها، نیازمندی هـای مـا را در زمینـه مـدیریت اطلاعـات، تـأمین، ترابـری، انبـارداری، پشـتیبانی یکپارچـه لجستیکی، لجستیکرزمی، لجستیک معکوس و نت برآورده خواهد کرد. این فناوری ها باید کارشناسـان لجسـتیکی و سـربازانمان را در اجرای مأموریت های لجستیکی شان به بهترین، قابل اطمینان ترین، مقرون به صـرفه تـرین و قدرتمنـدترین شـکل یـاری کننـد. ایـن فناوری ها باید به نحوی بومی شوند که ارتش ایالات متحده بتواند در هر زمان که نیاز دارد آنها را تأمین کند. ما هرگز به فناوری هـای اثبات نشده اتکا نخواهیم کرد. ما به فناوری هایی نیاز داریم که توانمندیهای لجستیکی ما را بر دشمنانمان در هر مکان و در هر زمـان اثبات کنند« یک دکترین لجستیکی و یک استراتژی لجستیکی باید بر اساس تحقیقات و توسـعه اسـتوار باشـد. تحقیقـات و توسـعه یکـی از اصـول

مدیریت لجستیک نظامی است و هیچ لجستیکی نمی تواند بدون آن به بقای خود ادامه دهد. این عامل، سیستم لجستسک را زنده نگـه میدارد و ما را در ارتقاء توانمندیهای پشتیبانی و غلبه بر موانع، یاری مینمایند. ( Chopra, 2007)

هیچ سیستم لجستیکی نمی تواند نیاز خود را به این عامل انکار کند، زیرا یکی از مشخصههای اصلی یـک سیسـتم لجسـتیکی نظـامی،

پویایی آن است و نمی توان سیسیتم لجستیک نظامی را به عنوان یک ماهیت »ایستا« در نظر گرفت. کارکرد فعالیتها و وظـایف آن در چرخه پویایی کار می کنند که توقفی بر آن قابل تصور نیست. مهم ترین عامل موفقیت سیستمهای برتر لجستیک این اسـت کـه هرگـز تکاملشان توقف ندارد و در هر زمان پیشرفت و بهبود در همه سطوح را ادامه میدهنـد. در واقـع تمـام تصـمیمات دراز مـدت در مـورد لجستیک، یک استراتژی لجستیکی را شکل میدهند و به همین دلیل، این استراتژیها باید واقع گرا باشند تا با موفقیت همراه شوند.

-3 روشهای طراحی استراتژی لجستیک

روش ها و الگوهای مختلفی برای طراحی استراتژی لجستیک ارائه شده است که در این مقاله بـه برخـی از آنهـا بـه اختصـار در ادامـه اشاره میشود: ( توکر، (2009 -1-3 استفاده از تجربه پیشین :


لزومی ندارد که همواره برای طراحی استراتژی لجستیک، طرحی جدید را در نظر بگیریم. در برخی موارد استراتژیهای پیشـین کـه بـه خوبی عمل کرده اند و نتایج قابل قبولی از آنها حاصل شده است را می توان برای آینده نیـز اسـتفاده کـرد. تنهـا طراحـان اسـتراتژی لجستیکی باید این استراتژیها را بررسی کرده و آنها را با نیازهای آتی سازگار و در واقع به روز سازند.

-2-3 روش مذاکره در جلسات کارشناسی (دلفی) :

مذاکرات و جلسات کارشناسی بهترین راه طراحی استراتژی لجستیکی است. در این روش، یک ایده در سازمان مطرح مـیشـود و همـه افراد، از فرماندهان ارشد گرفته تا مجریان رده پایین لجستیک نظرات و پیشنهادات خود را در مورد آن ابراز میدارند.

-3-3 روش استفاده از مدلهای ریاضی :

البته این روش در سازمانهای نظامی توصیه نمی شود؛ زیرا محیط عملیاتی آنان به حدی بیثبات و متغییر اسـت کـه مـدلهای ریاضـی همواره نمیتوانند نتایج قابل قبولی را ارائه دهند. این روش بیشتر در برخی از تصمیمات سطح بالا استفاده میشـود کـه شـرایط آنهـا برای طولانی مدت ثابت است.(( McKinsey, 2007

-4-3 روش الگو برداری :

یکی از روش های خوب طراحی استراتژیک، الگو برداری است. لزومی ندارد یک طراح استراتژی حتما همه چیز را خودش تجربـه کنـد، بلکه میتواند از تجارب سایرین در موارد مشابه استفاده نماید. این روش در سطح وسـیعی در مـواردی اسـتفاده مـیشـود کـه در آنهـا طراحان استراتژی لجستیکی دچار شک و تردید هستند. روشن است که شرایط آنها را گروهی دیگـر نیـز پـیش از ایـن تجربـه کـرده و استفاده از تجربیات آنها میتواند موثر باشد. و زمان رسیدن به استراتژی مناسب را کوتاه کند.

یکی از مهمترین عوامل دخیل در طراحی استراتژی لجستیکی، تعیین کانون و تمرکز آن است. یک عملیات نظامی تنها با تـأمین ادوات و خدماتی تداوم مییابد که نظامیان میتوانند از آنها در اجرای هر چه بهتر مأموریتهایشان اسـتفاده کننـد. لجسـتیک از زمـان تـأخیر،

میزان دسترسی، هزینهها، پشتیبانی، قابلیت اطمینان، انعطافپذیری، سرعت تحویل، مکان یابی، منبع یابی، روابط بـا تـأمین کننـدگان، تأثیرات محیطی و طیف وسیعی از سایر عوامل دیگر تأثیر میپذیرد. تمام این عوامل به جنبههای متفاوت لجستیکی بسـتگی دارنـد. در شرایط متفاوت، هر بخشی از لجستیک میتواند در موفقیت عملیات، مهم باشد.

-4 ویژگیهای یک استراتژی لجستیکی مناسب

در واقع یک استراتژی لجستیک نظامی بر موارد زیر تأکید میکند: (بیلینکو، (2010 -1-4 برتری نظامی :
هیچ سازمان نظامی نمیتواند بدون توجه به لجستیک، قدرتمند باشد. لجستیک محکم تر، موجب افزایش برتری نظامی میشـود. حتـی مدرن ترین سیستمهای تسلیحاتی نیز نمیتوانند در شرایطی که کمبود های لجستیکی وجود دارند، مفید باشند.

-2-4هزینه ها :

اکثر سازمانهای نظامی در صدد کاهش هزینههای خود هستند، و استراتژی پدیدآورنده کاهش هزینههای لجستیکی را اتخاذ مـیکننـد. این گونه استراتژیها باعث بهره وری بیشتر از منابع محدود و تأمین آمادها و نیازمندیهای بیشتر میشوند.

-3-4زمان بندی :

سربازان و فرماندهان عملیاتی، خدمات و پشتیبانی آمادی را هر چه سریع تر میخواهنـد و در نتیجـه، یـک اسـتراتژی لجسـتیکی بایـد تحویل سریع خدمات و آمادها را تضمین کند. زمان بندی میتواند به معنی تأمین سریع ادوات جدید یا تحویـل آمادهـا و خـدمات، در زمان بندی تعیین شده از سوی فرماندهان رزمی نیز باشد.

-4-4کیفیت :

جنگهای مدرن، کیفیت بالا در تمام خدمات و آمادها نیاز دارند. یک اسـتراتژی لجسـتیک بایـد خـدمات و آمادهـای بـا کیفیـت بـالا را تضمین کند.

-5-4انعطاف پذیری :

انعطافپذیری آمادی، توانایی یک ارتش در شکل دهی و تطبیق آمادها با ویژگیهای جداگانه است. یک شاکله ثابـت بـرای هـر چیـزی مناسب نیست و لجستیک در هر شرایطی با نیازمندیهای متفاوتی سرو کار دارد.

-6-4انعطاف پذیری نرخ آمادی :

سطوح متغییر پشتیبانی آمادی، می تواند مشکلات دشواری را برای لجستیک بوجود آورد، و در طول آفند و پدافنـد، نـرخ هـای آمـادی متفاوتی وجود دارند که سیستم لجستیک باید به دقت به آنها رسیدگی کند. انعطاف پذیری نرخ آمادی به سـازمان نظـامی امکـان مـی دهد تا به سرعت به سطوح متغییر تقاضا پاسخ دهد.

-7-4فناوری :

امروزه لجستیک نظامی یک سیستم مبتنی بر فناوری است. هیچ نیروی مسلحی نمیتواند بدون استفاده از فناوریهـای مـدرن، انتظـار کارایی از لجستیک خود داشته باشد. این فناوریها در ارتباطات، ردیابی محمولهها، تفکیک اقلام، شناسایی آمادها، ثبت نقل و انتقـالات موجودی، طرحریزی لجستیک، منبع یابی، سهمیه بندی، انبارداری، مسیریابی، شیبهسازی، طرحریزی نیازمندیهای مواد، تولیـد، آمـاد، پشتیبانی، خدمات درمانی، ترابری و غیره استفاده میشوند.

-8-4مکانیابی:

یک سازمان نظامی باید منابع و آمادگاه های خود را به نحوی مکانیابی نماید کـه بـه سـرعت بتوانـد بـه آنهـا دسترسـی داشـته باشـد. مکانیابی، یکی از نیازمندیهای مهم در جنگهای قرن بیست و یکم است.

-9-4سازگاری:

سازگاری عبارتست از توانایی همکاری سیستم لجستیک با سایر سیستمهای لجستیکی در یک ائـتلاف مشـترک. اسـتراتژی لجسـتیکی مناسب این سازگاری و همکاری را تقویت میکند.
-10-4ناب و چاپک بودن:

هدف استراتژی ناب لجستیکی، انجام هر عملیاتی با حداقل استفاده از منابع است. مشخصـه ایـن اسـتراتژی در ایـن اسـت کـه فراینـد کارآمد پشتیبانی لجستیکی را سازماندهی، ضایعات را حذف، زمان تأخیر را به کوتاه ترین میزان تقلیل و هزینه کل را به حداقل ممکن کاهش میدهد. هدف استراتژی چابک لجستیکی، ارائه سطح خدماتی بالاتر از طریق پاسـخگویی سـریع بـه شـرایط متفـاوت و متغییـر است.

-11-4 پشتیبانی خدماتی رزم :

لجستیک، سطوح موجودی، زمان تحویل، سرعت واکنش و سایر معیارهای پشتیبانی خدماتی رزم را کنترل می کنند. با متمرکز کـردن استراتژی لجستیکی بر پشتیبانی خدمات رزم، سازمانهای نظامی میتوانند به مزایای رقابتی و رزمی دراز مدتی دست یابنـد. (بهشـتی، (1386
-5 لجستیک در جنگهای نامتقارن

جنگ های نامتقارن در واقع، شکل اصلی پیشامدهای نبرد آینده را تداعی میکننـد کـه موضـوع لجسـتیک در آنهـا بـه عنـوان عـاملی شاخص در نظر گرفته میشود. جنگ نامتقارن در بعد لجستیک ویژگیهای خاص خود را به وجود آورده است. در فرمانـدهی لجسـتیک این گونه نبردها، حمایت لجستیکی از نیروهای رزمی با حداقل عناصر لجستیکی نیز قابل اجرا میباشد و اگـر فرمانـده انتظـار بازگشـت نیروهای خود را نداشته باشد، تنها پشتیبانی لجستیکی، خوداتکایی را برای آنها فراهم میکند. بـه ایـن معنـا کـه نیـروی رزمـی تنهـا

آمادهای ضروری خود را حمل میکند و پشتیبانی آمادی از وی تنها محدود به این سطح میشود و سیستم لجستیک تنها ممکن اسـت خدماتی مانند ترابری را برای سربازان فراهم آورد . برخلاف سیاست گذاری های لجستیکی جنگهای متعارف که مبتنـی بـر مشـخص بودن ردپای لجستیک در صحنه نبرد است، در جنگ نامتقارن ردپای مسیر لجستیک باید غیر قابل شناسایی باشد. (مختاری، (1386 به این ترتیب میتوان سیستم لجستیکی مطلوب جنگ نامتقارن را در ذهن تصور کرد. این سیستم با آن کـه یـک سیسـتم لجسـتیکی چابک است اما بر اساس »سیستم آمادی کششی« استوار است. این سیستم از یک سیستم لجسـتیکی واکـنش سـریع، بـا کیفیـت بـالا تشکیل میشود. در واقع لجستیک جنگ نا متقارن آمیزهای از سیستمهای لجستیکی چابک، ناب و یکپارچه است. اما این نکتـه را بایـد به یاد داشت که مفاهیم لجستیک جنگ نا متقارن با گذشـت زمـان، تکامـل مـییابنـد و بایـد واکـنش لجسـتیک را جهـت مقابلـه بـا پیشامدهای نا معین و ناشناخته آتی، روزآمد نگه داشت. به صورت خلاصه برای جنگهای نامتقارن به سیستم لجستیکی نیـاز اسـت کـه توانایی تحویل سریع، پشتیبانی دقیق آمادی، نرخ تأمین انعطاف پذیر، خدمات و آمادهای تطبیـق یافتـه، واکـنش سـریع بـه شـرایط و پیشامدهای متغییر، چارچوب عملیاتی انعطاف پذیر، پشتیبانی مستمر خدماتی رزم، کیفیت و یکپارچگی بالا را دارا باشد. (همان منبع)

-6 مدیریت استراتژیک لجستیک جنگ نامتقان و اصول مرتبط با آن

»مدیریت لجستیک« جنگ، سه حیطه کلی مدیریت استراتژیک، مدیریت تاکتیکی و مدیریت عملیاتی را در بر میگیـرد. مـیتـوان ایـن چارچوب مدیریتی را برای جنگهای نا متقارن و متعارف در نظر گرفت. اما مدیریت لجستیک نظـامی ایـن دو نـوع نبـرد، در ایـن سـه سطح، تفاوت هایی را دارا هستند که ناشی از شرایط حاکم بر جنگ های متعارف و نامتقارن می باشد، بطوریکـه مـدیریت اسـتراتژیک لجستیک جنگ نامتفارن چهار اصل را مبنای کار خود قرار داده است که این اصول در جنگهای متعارف به شکل دیگری قابل مشاهده هستند. در ادامه بحث این اصول به صورت تفصیلی مورد بحث قرار میگیرند.(پاگونیز، (2008 -1-6 اصل گسترش توان لجستیک تدافعی

پیش از هر چیز باید به این نکته اشاره نمود که شرایط جنگی تدافعی و تهاجمی و تفاوتهایی را در نوع، میزان و کیفیت نیازهای خـود دارند که این تفاوتها به دلیل ساختار آتش، موضع گیری نیروها، سرعت حرکـت و انتقـال نیـروهـا وجـود دارد. یکـی از اهـداف کلـی مدیریت استراتژیک لجستیک، توسعه توان و آمادگی تدافعی نیروهای نظامی نسبت به اقدامات لجستیکی است کـه در راسـتای تحقـق این هدف انجام میشود که اصطلاحاً به آن لجستیک تدافعی میگوینـد. مـدیریت اسـتراتژیک لجسـتیک در صـدد اسـت تـا بـا تـأمین نیازمندیها، انجام به موقع سفارشات، منظم کردن جریان پشتیبانی و تسریع روند خدمات رسانی، توانایی نیروهـای مسـلح در دفـاع از مواضع خود را حفظ کرده و افزایش دهد. مدیریت استراتژیک لجستیک مقیاس زمان طولانی را بین یک یا چند سـال در بـر مـیگیـرد. اقدامات اساسی که مدیریت استراتژیک لجستیک جهت حفظ و گسترش توان لجستیکی تدافعی انجـام مـیدهـد طیـف گسـترده ای از فعالیتها از جمله پیش بینی نیازمندیها در سطح کلان، از پیش مستقر کردن یگانها و تیمهای پشتیانی در گستره دفـاعی، برقـراری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید