بخشی از مقاله

مطالعه تطبیقی شاخص هاي رتبه بندي دانشگاه ها در سطح جهان و ایران


چکیده
توسعه فزاینده آموزش عالی در جهان و ایران، علاقهمندي و تقاضا براي دسترسی به اطلاعات کیفیت آموزش ارائه شده توسط دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی را گسترش داده است. کشورهاي مختلف جهان براي دسترسی مدیران دانشگاه، دانشجویان و سایر استفادهکنندگان به اطلاعات سطح کیفیت آموزش عالی مؤسسات و دانشگاههاي مختلف اقدام به ایجاد سیستمهاي رتبهبندي نمودهاند. وزارت علوم، تحقیقات و فناوري ایران نیز در سالهاي اخیر با توجه به معیارهاي مورد تاکید شوراي انقلاب فرهنگی، اقدام به تعیین عوامل ارزیابی کیفیت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ایران نموده است . از سویی با افزایش کمی صورت گرفته شده در سال هاي گذشته، لزوم کنترل کیفیت و نظارت بر معیارهاي مورد نظر متولیان آموزش عالی ضروري میباشد . همچنین براي دستیابی به چشم انداز و تحقق برنامههاي توسعه، ارتقاء کیفیت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی لازم است. در بررسی حاضر نقاط ضعف و قوت سیستم رتبه بندي آموزش عالی ایران در تطبیق با سیستم رتبه بندي جهان اسلام و مهمترین سیستم هاي رتبه بندي موجود جهان با کمک معیارهاي موجود در مدل جامع Usher-Savino، مورد تحلیل قرار میگیرد. نتایج مطالعه نشاندهنده اهمیت ویژه موضوعات پژوهشی در تعیین سطح رتبه موسسات آموزش عالی جهان میباشد که در سیستم ارزیابی آموزش عالی ایران وزن 29 درصد به آن اختصاص یافته است. از مشکل ترین معیارهاي مورد بررسی بازدهی دانشگاه می باشد. براي اندازهگیري کیفیت خروجی دانشگاه ها می توان از معیارهایی همچون سطح اشتغال فارغ التحصیلان نام برد که با توجه به نبود زیرساخت اطلاعاتی گسترده کمترین تاکید در سیستم هاي ارزیابی جهان به این عامل بوده است. بیشترین تاکید، بر روي عوامل کیفیت اعضاء هیات علمی و منابع آموزش بوده است . نکته جالب هیأت علمی محور بودن سیستم ارزیابی انتخاب شده انگلستان (% 53 . 3) و منابع آموزش محوربودن سیستم ارزیابی انتخاب شده کانادا ( (% 48.3 میباشد. با توجه به تاکید سند چشم انداز به تولید علم و رسیدن به رتبه اول در سطح منطقه، پیشنهاد میگردد معیارهاي مختلف موجود در سیستمهاي رتبه بندي جهان بررسی شده، تا با تدوین مدل جامع، رسیدن به یک سیستم ارزیابی در راستاي چشم انداز که با نیازهاي کشور بومی شده، ممکن گردد.
واژه هاي کلیدي: شاخص هاي رتبه بندي، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، مدل Usher-Savino


مقدمه
پدیده رتبه بندي همراه با افزایش تقاضا براي آموزش عالی رشد و توسعه داده شده است. در اغلب مواقع رتبه بندي به عنوان روشی براي ساده سازي و شفافیت روالی پیچیده می باشد که براي دانشجویان و سایر بخش هاي ذینفع صورت می گیرد. به عبارت دیگر رتبه بندي تلاشی براي اندازه گیري کیفیت آموزش و پژوهش عالی است اما تفاوتی اساسی با بسیاري از شکلهاي ارزیابی کیفیت موجود داراست و این تفاوت در نسبی بودن آن است. در واقع هیچ معیار هدف براي آن تعریف نشده و حداقلی نیز براي آن تعیین نشده است. این شاخص در واقع بخشی نگر است، زیرا طراحان رتبه بندي، واحدهاي تجاریی همچون روزنامه ها و مجلات می باشند که مسئولیت مستقیمی را در بخش آموزش عالی دارا نیستند .[6]
این رویکرد فقط محدود به سطح داخلی کشورها نبوده بلکه رویکردي جهانی نیز یافته است. در واقع افزایش جهت دهی به سمت توسعه مبتنی بر بازار و ویژگی بین المللی موسسات آموزش عالی در سطح جهان، باعث گرایش دانشجویان، دانشگاه ها و دولتها براي شناخت جایگاه موسسات آموزش عالی در مقایسه با موسسات دیگر شده است. با توسعه فعالیت دانشگاه ها بلاخص در سطح قاره اي، علاقه به کسب اطلاعات تحلیلی مستقل براي ارزیابی کیفیت دانشگاه ها در سال هاي اخیر در میان ملت ها رو به افزایش بوده است.
این دیدگاه چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی باعث ایجاد وحدت رویه در کسب شناخت از موسسات آموزش عالی در سطح جهان شده است. گرچه در مورد فاکتورهاي اندازه گیري و چگونگی اندازه گیري آن انتقادات گسترده اي وجود دارد، با این وجود موسسات با ارتقاء استانداردهاي مربوط به هر سیستم رتبه بندي، بخشی از وضعیت خود را در سطح جهان بهبود میبخشندزیرا. معمولاً هر سیستم رتبه بندي به سمت بررسی بخشی از ابعاد رشد و توسعه آموزش و پژوهش عالی حرکت میکند .[2]
مروري بر ادبیات موضوع و سابقه تحقیق
نقطه آغازین رتبه دهی در جهان مربوط به سال 1980 می باشد. در این سال مجله US News and World Report اقدام به انتشار اولین رتبه بندي موسسات آموزش عالی و دانشگاه هاي آمریکا کرد .[4] گرچه در سال هاي قبل از آن هم رتبهبندي انجام پذیرفته بود که نمونه آن دسته بندي موسسات آموزش عالی در سال 1870و سایر رتبه بندي هائی که بعداً در قرن بیستم به اجرا گذاشته شد. اما گزارشات مربوط به سال هاي 1980 بطور قابل توجهی از گستردگی برخوردار بود. این گستردگی در واقع به دلیل توسعه نیاز به این اطلاعات بود.
افزایش ملاحظات مبتنی بر بازار و پژوهشهاي بین المللی موسسات آموزش عالی سراسر جهان منجر به افزایش علاقه دولت، دانشگاهها و دانشجویان به شناخت جایگاه خود، در مقایسه با سایر موسسههاي آموزشی شده است.گسترش دانشگاهها در هر قاره، منجر به افزایش اقدامات مربوط به تجزیه و تحلیل هاي مستقل کیفیت دانشگاهها در کشورهاي مختلف در سالهاي اخیر شده است. از سال 1983مجله U.S News و World Reports شروع به انتشار فهرست بهترین دانشگاههاي امریکا به صورت سالیانه کردند و پس از آن بسیاري از کشورها به پیروي از آنها، شروع به سنجش فعالیتهاي دانشگاهی خود با هدف دادن اطلاعات به مشتریان و سنجش عملکرد هایشان به عنوان راهبرد بازاریابی آموزشی کردند. در دو دهه گذشته، رتبهبندیهاي دانشگاهی یا جدولهاي دانشگاهی به گونه قابل ملاحظه اي، نه تنها در بخشهاي خصوصی، بلکه در بخشهاي دولتی و انجمنهاي حرفه اي نیز گسترش یافته است .[3]
در رابطه با رتبه بندي دانشگاهی، سه موضوع کلیدي مطرح است: چه کسی رتبه بندي کند؟ چرا رتبه بندي می کند و مخاطبان رتبهبندي چه کسانی هستند؟ بسیاري از رتبه بندیهاي دانشگاهی توسط موسسههاي خصوصی و یا توسط رسانه ها (مثلا ژورنال ها) صورت می گیرد. در هر صورت انجمن هاي حرفه اي و دولتها توجه بیشتري به این موضوع دارند. در پاسخ به این پرسش که چرا رتبه بندي؟ باید گفت که هدف اصلی عبارتست از دادن اطلاعات به مشتري به منظور کمک به او در انتخاب موسسه آموزش عالی. همچنین هدف مهم دیگر از رتبه بندي، عبارتست از عمل کردن آن به عنوان استراتژي بازاریابی آموزشی. و این هدف اشاره به ارتقاي کیفیت موسسههاي آموزشی و ایجاد انگیزه بین آنان دارد. موضوع سوم که در رابطه با رتبه بندي دانشگاهی مطرح است مخاطبان رتبه بندي است. دانشجویان از بیشترین اهمیت در بین مشتریان آموزش عالی برخوردارند. والدین، دیگر گروه کلیدي هستند از آن حیث که آنها هزینههاي تحصیل دانشجویان را می پردازند. سایر مشتریان آموزش عالی، عبارتند از: دولت و موسسههاي دولتی مسئول سیاستهاي آموزشی. نظامهاي رتبه بندي دانشگاهی از نظر نوع شاخصهاي مورد استفاده دربرگیرنده طیفی وسیعی از شاخصهاست که بسته به تعریف کیفیت و بر مبناي آن تطبیق داده میشود .[7]
با این وجود دستور کارهاي متنوعی در ارتباط با فرایند حساس رتبه بندي، می تواند تدوین شود. در ابتدا، داده ها میتوانند از هر یک از منابع موجود یا منابع اصلی رتبه بندي جمع آوري شوند. در مرحله بعد، شاخصها استاندارد شده و وزندهی می شوند. درنهایت جمع بندي و مقایسه به منظور مرتب کردن موسسههاي دانشگاهی بر حسب رتبه، صورت میگیرد. اگر چه گرایشهاي اولیه درباره نظامهاي رتبه بندي دانشگاهی و تجزیه و تحلیل دانشگاهها تنها به یک کشور محدود شده بودند (براي شناخت جنبه هاي روش شناسی رتبه بندي دانشگاههاي آلمان، استرالیا و نیوزلند، چین، اسپانیا، ژاپن، امریکاي لاتین، انگلستان، هلند و روسیه)، رشد و تحرك سریع دانشجویان به دلیل گسترش اقتصادي و تکنولوژیکی، منجر به توسعه رویکردهاي رتبه بندي دانشگاهی از سطح ملی به سطح بین المللی شده است. همانگونه که دانشگاهها به گونه فزایندهاي در سطح جهانی با همدیگر به رقابت می پردازند،آنها به مقایسه خود با سایر دانشگاههاي جهان نیز می پردازند. در حقیقیت اصطلاح مقیاس جهانی مطرح شده و بسیاري از دانشگاهها انتظار دارند تا به عنوان دانشگاههایی در مقیاس جهانی مورد توجه قرار گیرند. پیشگام رتبه بندي علمی از دانشگاههاي جهان، موسسه آموزش عالی دانشگاه جایو تانگ شانگهاي بود. بعد از این اقدام، اقدامات دیگري بر مبناي مقایسه هاي بین المللی داده هاي علمی دانشگاهها، با هدف رتبه بندي دانشگاهی توسط سایر موسسههاي آموزشی صورت گرفت. اقدامات نخستین در جهت ایجاد نظامهاي رتبه بندي دانشگاهی منجر به شروع بحث میان کارشناسان مختلف شد. براي مثال اینکه چه شاخصهایی میتوانند به گونهاي واقعی، کیفیت را اندازه گیري کنند، چگونگی ارائه اطلاعات در فرمت رتبه بندي دانشگاهی به منظور افزایش شفافیت اندازه گیریها و غیره از این دسته مباحث هستند. به تازگی در دسامبر سال 2004 موسسه سیاستگذاري آموزش عالی و مرکز اروپایی آموزش عالی یونسکو جلسههاي دیگري را در واشنگتن دي سی داشته اند. گروههاي مختلفی از کارشناسان برجسته کشورها، با مسئولان بهترین دانشگاههاي جهان به بحث بررسی درباره قوتها و ضعفهاي نظامهاي رتبه بندي دانشگاهی پرداختهاند که این امر منجر به یافته هاي کلیدي گسترده اي در سراسر منابع مختلف علمی براي دانشگاهیان و دست درکاران رتبه بندي دانشگاهی شده است (براي مثال شماره ویژه آموزش عالی در اروپا، سال [1] (2005 و این واقعه زمینه تشکیل گروه کارشناسان رتبه بندي هاي بین المللی را که در برگیرنده کارشناسان برجسته کشورهاي مختلف است، با هدف بررسی روایی، اعتبار و سود مندي نظامهاي رتبه بندي فراهم کرد. در همین راستا نخستین کنفرانس دانشگاهها در مقیاس جهانی از 16 تا 18 ژوئن 2005 با هدف پیشبرد توافقهاي ملی براي ایجاد استانداردهایی براي مقایسه هاي بین المللی ارزیابیها از موسسات آموزش عالی و رتبه بندیهاي دانشگاهی جهان، در چین برگزار شد. این واقعیتی است که رتبه بندیهاي بین المللی از دانشگاهها رایج شده و اهمیت فزاینده اي براي موسسههاي آموزشی یافته است. در این زمینه ضمن توضیح اقدامهاي گذشته، مطالعه حاضر با هدف مقایسه نظامهاي مختلف رتبه بندي بین المللی از دانشگاهها به منطور بررسی این امر که آیا با وجود تفاوتهاي گسترده میان دانشگاهها، می توان شاخصهاي علمی قابل اطمینانی جهت مقایسه دانشگاهها در سطح ملی و بین المللی شناسایی کرد، انجام شده است.
مدل پژوهش
سیستم هاي رتبه بندي مختلف، شاخص ها و معیارهاي متفاوتی را براي نمایش مفهوم کیفیت مورد استفاده قرار می دهند. این تفاوت ها ریشه در تنوع استانداردهاي ملی، دسترسی به اطلاعات یا چگونگی جمع آوري یا گزارش داده ها دارد. تفاوت معیارها انعکاس دهنده اختلاف تعریف در کشورهاي مطرح شده است. براي نمونه، سیستم رتبه بندي Shanghai Jiao Tong چین، معیارهاي پژوهشی را بیشتر از سیستم ارزیابی THES انگلستان دخالت می دهد یا موسسه رتبه بندي Washington Monthly آمریکا تاکید زیادي بر عامل پاسخگوئی اجتماعی دارد در حالیکه در مورد موسسه US News and World Report همان کشور، این مورد مصداق ندارد .[2] با توجه به اهمیت مفهوم شاخص در تعیین اعتبار موسسات آموزش عالی، در ادامه سعی خواهد شد اهمیت شاخص عملکرد بطور کلی مورد بررسی قرار گیرد. در مراحل بعدي، طبقه بندي شاخص ها از دیدگاه کارکردشان براساس مدل مورد استفاده Usher و Finnie مورد اشاره قرار گرفته و در نهایت سیستم رتبه بندي ایران و جهان اسلام براساس این مدل با سیستم هاي رتبه بندي مورد اشاره در بررسی Usher و Savino مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته و نتایج بررسی تبیین گردد.
براي نگاه یکپارچه مدیریتی به شاخص ها، طبقه بندي آنها در طبقات همسو قابل توجه خواهد بود. Finnie و Usher در سال 2005 طبقه بندي کلی معیارهاي ارزیابی موسسات آموزش عالی را با توجه به عوامل مورد استفاده توسط سیستم هاي رتبه بندي مختلف موجود، در 7 طبقه مورد استفاده قرار دادند. نمودار شماره یک کلیات این مدل را بطور کامل نمایش میدهد. در سال 2006، بررسی انجام شده توسط Usher - Savino، معیارهاي سیستم هاي رتبه بندي کشورهاي مختلف را براي ارزیابی دانشگاه هاي جهان، در قالب مدل استفاده شده توسط Usher - Finnie مورد بررسی قرار دادند. شاخص هاي استخراجی معیارهاي مهم و وزن آنها را در سیستم هاي رتبه بندي جهان نمایش می دهد .[9]
شاخص هاي استخراجی در مدل Usher -Savino به تنهائی کارائی مناسبی براي جامعه ایران نخواهد داشت. در بررسی حاضر سعی شده است وضعیت عوامل رتبه بندي در جهان اسلام و ایران همراه با عوامل استخراجی سیستم هاي رتبه بندي کشورهاي جهان مورد بررسی قرار گیرد.

در نشست سال 2003 مالزي نمایندگان کشورهاي جهان اسلام، چشم انداز 1441 در حوزه علم و تکنولوژي را تدوین نمودند تا کشورهاي OIC با همکاري و همیاري همدیگر تبدیل به یک جامعه علمی شوند .[9] براي امتیازدهی در این سیستم، دانشگاه ها با کمک 5 طبقه پژوهشی، آموزشی، وجهه بین المللی، امکانات و فعالیت هاي اجتماعی- اقتصادي رتبه بندي میگردند. کلیه معیارهاي در نظر گرفته شده در این طبقات، محدود به 27 عامل می باشد. هر یک از آنها داراي ارزش و وزن مخصوص به خود بوده که در نهایت با محاسبه آنها، وضعیت دانشگاه ها از نظر رتبه بندي معلوم می گردد.
در جلسه شوراي عالی انقلاب فرهنگی سال 1383، براي رتبه بندي موسسات آموزش عالی ایران نزدیک به 200 عامل پیشنهادي در نظر گرفته شد. وزارت علوم، تحقیقات و فناوري اطلاعات ایران، براي ارزیابی عملکرد دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی30 معیار را در 4 طبقه تنظیم و ارائه نمود. این طبقات شامل آموزش و تحصیلات تکمیلی، پژوهش و فناوري، ارزشیابی اعتبار سنجی و تضمین کیفیت و طبقه آخر دانشجوئی و فرهنگی می باشد.
تطبیق عوامل سیستم هاي رتبه بندي کشورهاي جهان، جهان اسلام و وزارت علوم، تحقیقات و فناوري اطلاعات ایران نیازمند دسته بندي معیارها براساس مدل Usher-Savino می باشد. در این بررسی سعی شده است میزان تاکید معیارها در این دو مدل در مقایسه با مدل هاي جهان مورد بررسی قرار گیرد و نقاط قوت و ضعف آن تحلیل گردد. تکته جالب توجه عدم توجه مدل هاي جهان اسلام و جهان به معیارهاي فرهنگی و اجتماعی بود که سیستم ارزیابی ایران تاکید قابل توجهی را نشان میداد.

اجراي پژوهش (تطبیق شاخص هاي رتبه بندي دانشگاه ها در جهان و ایران)
 طبقه اول : شاخص کیفیت دانشجویان ورودي
شاخص کیفیت دانشجویان ورودي کلیه معیارهائی که مربوط به آغاز تحصیل دانشجویان در موسسات آموزش عالی می باشد، را در بر دارد. مطابق مدل Usher -Savino، 14 سیستم رتبه بندي، حداقل یک تا چند مورد از عامل کیفیت دانشجویان ورودي را در تعیین رتبه استفاده نموده بودند. سیستم رتبه بندي هندوستان %25 رتبه نهائی را براساس سطح کیفی دانشجویان ورودي ارزیابی می نماید. در کنار سیستم رتبه بندي هندوستان (Asiaweek) سیستم رتبه بندي هنگ کنگ (Education18.com) قرار گرفته است. دو سیستم ارزیابی ایران و دانشگاه هاي جهان اسلام نیز هر کدام به ترتیب %14 و %6 این عامل را در تعیین رتبه نهائی دانشگاه ها لحاظ نموده اند. جدول شماره یک وضعیت درصد تاکید سیستم هاي رتبه بندي بر عامل کیفیت دانشجویان ورودي را نمایش می دهد.
 آزمون استاندارد ملی
عمده ترین عامل اندازه گیري شده در طبقه کیفیت دانشجویان ورودي، عملکرد در آزمون استاندارد ملی است. سیستم هاي رتبه دهی تحت بررسی کشورهاي پژوهش، فقط کشور اسپانیا بر این عامل تاکید نداشته است. سیستم رتبه بندي هنگ کنگ بیشترین تاکید را با وزن 20 درصد دارد. همچنین کشورهاي استرالیا (%11)، هندوستان (%8.33)، آمریکا (%7.5)، انگلستان (%3.3) و چین (%0.33) در محاسبات رتبه بندي خود این عامل را لحاظ نموده اند .[4]
در سیستم هاي جهان اسلام و ایران هیچکدام در مورد عامل آزمون استاندارد ملی و تاثیر آن بر رتبه دانشگاه، توجهی نشان نداده اند اما در 200 معیار پیشنهادي شوراي انقلاب فرهنگی به این عامل نیز پرداخته شده است. عواملی همچون میانگین رتبه آزمون سراسري %30 اول پذیرفته شدگان در دانشگاه به تفکیک گروه عمده تحصیلی و میانگین رتبه آزمون سراسري %5 آخر پذیرفته شدگان در دانشگاه به تفکیک گروه عمده تحصیلی از معیارهائی است که میتوانند نقش کنکور سراسري را در تعیین رتبه دانشگاه لحاظ نماید که در شاخص هاي ارزیابی اختصاصی وزارت علوم، تحقیقات و فناوري اطلاعات ایران براي ارزیابی دانشگاه ها توجهی به این عوامل نشده است.


این شاخص بیشتر براي کشورهائی است که آزمون استانداردي براي بررسی سطح وضعیت داوطلبان ورود به دانشگاه ندارند. سیستم ارزیابی کانادا به خاطر عدم وجود آزمون جامع ملی براي ارزیابی علاقه مندان به تحصیلات آکادمیک، از این عامل استفاده کرده است.
در سیستم ارزیابی جهان اسلام و ایران توجهی به این عامل نشده است اما با توجه به رویه وزارت علوم مبنی بر افزایش نقش نمرات دبیرستان در پذیرش نهائی دانشگاهها، مطمئناً در آینده میتوان نقش عامل نمرات دبیرستان دانشجویان ورودي را در رتبه بندي دانشگاه ها اضافه کرد.
 بورس خارج دانشگاه
عامل دیگر ارزیابی سطح کیفیت دانشجویان وارد شده، درصد دانشجویانی است که موفق به اخذ بورس تحصیلی از خارج دانشگاه شده اند. در محاسبه رتبه بندي کشور چین، این مورد %11 سهم دارد.
در سیستم رتبه بندي ایران و جهان اسلام نقشی به این عامل داده نشده است. بنیاد ها و موسسات اعطا بورس تحصیلی در ایران به صورت گسترده اي وجود ندارد. این عامل نمی تواند در امتیازدهی دانشگاه هاي ایران تاثیري داشته باشد.
 جذب دانشجویان بین المللی
قدرت جذب دانشجویان بین المللی یا غیر بومی دانشگاه ها، نشان دهنده سطح اعتبار ارزیابی می گردد. در واقع شاخص تنوع ملیت، یکی از شاخص هاي رتبه بندي می باشد. در سیستم هاي رتبه بندي حداکثر امتیاز براي این عامل %5 بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید