بخشی از مقاله


نظام مدیریت HSE ، محور توسعه پایدار


چکیده :


امروزه مفهوم توسعه پایدار به عنوان شعار تفکر جهانی و شاخص مقایسه در میدان رقابت جهانی میان صنایع مختلف مطرح است. بدین معنی که رشد اقتصادي صنایع و رسیدن به حاشیه سود در کنار توجه به سلامت نیروي انسانی و محیط زیست حائز اهمیت است. از این روست که آنچه که بقاء و موفقیت سازمانها و شرکتها را در دراز مدت تضمین می کند، تنها داشتن نگرش پیشگیرانه و نظام مند نسبت به موضوع توسعه پایدار است. از نگاهی نوین، هسته مرکزي توسعه پایدار را سیستم مدیریت HSE تشکیل می دهد. در این سیستم، سه مقوله مدیریتی بهداشت، ایمنی و محیط زیست در هم ادغام شده و به صورت یکپارچه راهبري، کنترل و مدیریت خواهند شد. موضوع اجرائی نمودن سیستم مدیریت HSE با اینکه چند سالی است که در کشور ما مطرح است ولی به علت وجود پاره اي مسائل و مشکلات در مسیر راه استقرار سیستم مدیریت HSE ، هنوز آنچنان که باید و شاید استقرار نیافته است. نظام مدیریت HSE مانند هر سیستم دیگري متشکل از یک سري عناصر اساسی و کلیدي است. شناخت دقیق این عناصر و درك کامل از نحوه تعامل این عناصر با یکدیگر در شکل گیري سیستم مدیریت HSE ، فاکتور اصلی و تعیین کننده در موفقیت آن است. در این مقاله سعی شده است که با رویکردي دگرگونه به سیستم مدیریت HSE، به جستجوي فرصتهایی براي تغییر مسیر و ارتقاء کیفیت عوامل اثرگذار در اجرا و استقرار پرداخته و چالشهاي فراروي استقرار سیستم مدیریت HSE را به تصویر کشد.

واژه هاي کلیدي:


سیستم مدیریت HSE ، مدیریت ریسک، مدیریت تغییر، مدیریت حوادث، سیستم مدیریت فاکتورهاي انسانی

١

مقدمه:

با توجه به رشد روز افزون صنایع در جوامع امروزي، رشد سریع استفاده از مواد شیمیایی مخاطره آمیز، پیشرفت تکنولوژي مدرن، فرصت کمتري را براي بررسی و توجه به آثار زیان بار آنها براي نیروي انسانی و محیط زندگی فراهم می آورد. در کنار این مسائل وقوع حوادث در این گونه صنایع، عامل نگران کننده اي است که در کنار تحمیل هزینه هاي هنگفت، خسارات زیان بار و جبران ناپذیري را نیز به نسل بشر وارد می کند. در این راستا، توجه متخصصین این امر به مقوله توسعه پایدار1 جلب شد و اینکه رسیدن به رشد اقتصادي بالا بدون توجه به سلامت نیروي انسانی و محیط زیست، هیچ اهمیتی ندارد. سیستم مدیریت HSE2 به عنوان محور توسعه پایدار نوعی رویکرد و نگرش جدید از مدیریت است که به فعالیتهاي سازمان از بعد اثرات ایمنی، بهدلشتی و زیست محیطی آن نظر دارد و تلاش می کند در قالب یک الگوي نظام مند، قابلیتهاي بالقوه خطرآفرین در سازمان را شناسایی و با کنترل و مدیریت آنها، میزان حوادث را به حداقل کاهش دهد.


کنترل عوامل بالقوه آسیب رسان در هر سازمانی از طریق سه عنصر کلیدي ذیل دنبال می شود:

-1 کنترلهاي مهندسی- ارتقاء تکنولوژي و ایمنی فنی

-2 کنترل فاکتورهاي انسانی – افزایش ارتقا، مهارتها، دانش و رفتار نیروي انسانی

-3 کنترلهاي مدیریتی و سازمانی

به نظر می رسد توجه به هر یک از این عوامل کنترلی، به تنهایی راه به جایی نخواهد برد و تنها در صورتی که این سه عامل در کنار هم وجود داشته و تعامل مناسبی برقرار نمایند، حوادث محیط کار به حداقل کاهش خواهد یافت. براي اثبات و توجیه این ادعا

نگاهی به آمار حوادث نشان می دهد که بیشتر از % 80 حوادث در اثر اعمال ناایمن نیروي انسانی به وقوع پیوسته اند. (خطاي انسانی و یا فاکتورهاي انسانی). لذا این موضوع نشانگر این واقعیت است که در کنار توجه به ایمنی فنی3 بایستی به مساله ایمنی سازمانی4 نیز توجه شودو اهمیت ایمنی سازمانی اگربیشتر از ایمنی فنی نباشد، قطعا کمتر از آن نیز نخواهد بود. آنچه که امروزه در بسیاري از شرکتها رایج است، این است که اکثر تلاشها در جهت ارتقاء ایمنی فنی است ولی اتفاقی که می افتد

این است که تاسیسات بسیار ایمن، به شیوه ناایمن مدیریت می گردند. براي نمونه در یک حادثه یک کوره که داراي سیستم ایمنی قابل قبولی از نظر طراحی است، به دلایل مختلف به سادگی override شده و منجر به یک انفجار و یک حادثه منجر
به فوت می شود.

کنترلهاي مهندسی و ارتقاء ایمنی فنی در صنایع از طریق ارتقاء ایمنی ذاتی فرایندها در درجه اول و در مرحله دوم با افزایش لایه هاي حفاظتی انجام می گیرد. و کنترل فاکتورهاي انسانی با بررسی عوامل ایجاد کننده خطاي انسانی و ارتقاء قابلیتهاي فیزیکی، صلاحیتها و مهارتها و اصلاح نحوه رفتارهاي سازمانی افراد درون سازمان امکان پذیر خواهد بود.

٢

ولی آنچه که مسلم است این است که موفقیت در این مسیر، نیازمند استفاده از یک قالب و الگوي نظام مند است که در یک چارچوب به برنامه ریزي و مدیریت تمامی راهکارها و روشهاي مهندسی و مدیریتی پرداخته و جایگاه تمام عوامل را با هدف داشتن اثر گذاري بیشتر بررسی نماید. براین اساس مدلها و الگوهاي متفاوتی براي سیستم مدیریت HSE توسعه یافته است.

مبناي مطالعات و بررسی هاي این مقاله بر اساس الگوي ارائه شده توسط انجمن تولیدکنندگان نفت و گاز OGP5 است که مدیریت HSE شرکت ملی نفت ایران، نیز این الگو را پذیرفته است.

عناصر کلیدي در اجراي موثر سیستم مدیریت HSE


در مدل ارائه شده توسط OGP ، سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست بخشی از نظام مدیریت جاري در سازمانها می باشد و مانند آن داراي عناصري نظیر ساختار سازمانی، طرح ریزي، تعیین مسئولیتها، روشهاي انجام کار، روش اجرائی فرایند و منابع می باشد. مطابق این الگو که در شکل شماره 1، آورده شده است، عناصر مدل نظام مدیریت HSE در 8 عنصر ذیل خلاصه می شود.

• رهبري و تعهد

• خط مشی و اهداف استراتژیک
• سازمان، منابع و مستند سازي

• ارزیابی و مدیریت ریسک

• طرح ریزي
• پیاده سازي و پایش

• ممیزي
• بررسی مجدد

٣


لازم به ذکر است که بررسی و مطالعه تک تک عنا صر مربوط به نظام مدیریت HSE موضوع اصلی این مقاله نیست، خوانندگان محترم می توانند براي کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به مرجع شماره (1) مراجعه نمایند. در این مقاله سعی شده است که با دیدگاهی کلی نسبت به سیستم مدیریت HSE ، چالشهاي احتمالی د ر مسیر اجرا و استقرار آن را با بررسی و مطالعه تفاوت دیدگاه ها بین سازمان هاي موفق در این راه به تصویر کش د.

همان طور که در شکل نیز مشخص اس ت در مدل O GP ، سیستم مدیریت HSE به مثابه چرخ دنده اي است که عنصر تعهد و رهبري، محور اصل ی و شفت آن را تشکیل می دهد. بدین معنی که لازمه اینک ه هر یک از عناصر نظام در کنار یکدیگر قرار گیرند، تعامل داشته باشند و اثربخش ی خود را در به حرکت در آوردن چرخه نظام مدیریت HSE ایفا نمایند، این است که محور این چ رخ دنده که همان عنصر تعهد و رهبري است به حرکت درآید.

متاسفانه عدم تعهد کافی و باور مدیران به مقوله H SE و وجود اولویتهاي دیگر نظیر تولید در سازمانها, یکی از چالشهاي اصلی نظام مدیریت HSE است چرا که تجربه نشان داده است که هر مدیر به سطحی از توسعه و پیشرفت در زمینه HSE

در سازمان خود دست خواهد یافت که مص ادیق عنصر"تعهد و رهبري" در آن سازمان تجلی یافته باش د.


٤

در تحلی ل شکاف ها و تفاوت فرایندها6 بین خودمان و شرکتهاي موفق دنیا در زمینه استقرار نظا م مدیریت H SE، در می

یابیم که فقدان نگرش و رویکرد سیستماتیک نسبت به ه ر یک از اجزاء سیستم مدیری ت، در سازمان ها، یکی دیگر از چالشهاي اثربخش نبودن این سیستم است. بدین معنی که با نگاهی دقیق تر در تحلیل س یستماتیک، مشخص می شود که نظام مدیریت HSE از یک سري خرده نظام ه اي کوچکتر تش کیل شده که این خرده نظام ها در کنار یکدیگر حرکت کرده و مانند چرخ دنده هاي کوچکتر، چرخه اصلی نظ ام مدیریت HS E را به حرکت وا می دارند. لذا به منظور موفقیت در است قرار نظام مدیریت HS E بایستی اولا این عناصر و خرده نظام ها به خوبی شناخته شوند و ثانیا بایستی نحوه تعامل و هماهنگی آنها با یکدیگر مشخص و معلوم باشد.

 

شکل .2 ارتباط خرده نظام هاي نظام مدیریت HSE با یکدیگر

بنابراین تا بدین جا می تو ان گفت که در مسیر حرکت استقرار نظام، درك کامل از عناصر HSE در تمامی سطوح و وجود نگرش سیس تماتیک در تمامی موارد، کلی د اجراي موفقی ت آمیز برنامه ه اي HSE و اج راي یک سیستم مدیریت H E کارا و

اثربخش م ی باشد. در ادامه به برخی الزامات نظام مدیریت HSE که قالبا به صورت خرده نظام هاي کوچکتر در انطباق با
نظام اصلی بایستی مطرح باشد، پرداخته می شود.
-1 یستم مدیریت دانش و اط لاعات:7
همانطور که می دانیم لازمه هر تجزیه و تحلیلی، وجود اطلاعات صحیح و دقیق است، و هرچه اطلاعات ما دقیق تر و

کامل تر باشد، می تواند گفت که نتایج تجزیه و تحلیل به واقعیت نزدیک تر خواهد بود. لذا پیش نیاز استقرار هر سیستم

٥

مدیریتی، داشتن اطلاعات کامل از وضعیت موجود در آن سازمان است. اطلاعاتی نظیر نوع تجهیزات موجود، نوع مواد شیمیایی مورد استفاده، اطلاعات فرایندي، تعداد پرسنل و وضعیت آنها، آمار دقیق حوادث و ... . بر اساس این توضیحات، می توان گفت که یکی از الزامات اساسی ایجاد یک سیستم مدیریت HSE اثربخش، داشتن بانک اطلاعاتی غنی از اطلاعات مربوط به وضعیت واحدهاي زیرمجموعه سازمان می باشد. این اطلاعات بایستی در یک سیستم منسجم و کارا نگهداري شده و به خوبی مدیریت شود تا اطلاعات همیشه به روز بوده و در مواقع لزوم در دسترس باشد. از زاویه اي دیگر، دانش نهفته و تجربیات موجود در یک سازمان، سرمایه هاي ارزشمندي هستند که با ساماندهی و ثبت آنها در قالب یک روش سیستماتیک و به اشتراك گذاشتن آنها در کل سازمان، می توان در جهت ارتقاء دانش موجود در کل سازمان حرکت نمود.

از آنجا که یکی از چالش هاي اساسی در مسیر استقرار نظام مدیریت HSE فقدان اطلاعات جامع و قابل اطمینان می باشد، ضرورت وجود یک سیستم مدیریت دانش منسجم و کار آمد که تمامی مراحل گردآوري داده ها، سازماندهی داده ها، تولید و انتقال اطلاعات را در تمامی سطوح را پوشش دهد، ضروري به نظر می رسد.

-2 سیستم مدیریت ریسک:8

سیستم مدیریت ریسک بخشی از کل سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست است که شناسایی، ارزیابی، کنترل و مدیریت بر ریسکهاي ناشی از هر گونه فعالیت موجود در سازمان را تسهیل مینماید. همان طور که می دانیم شناسایی مسائل و مشکلات بالقوه موجود در یک سازمان، اولین و مهم ترین گام در مسیر استقرار نظام مدیریت HSE

می باشد. بدون شناخت کامل و دقیق از مخاطرات بالقوه موجود نمی توان در مسیر ارزیابی و کنترل آنها گام برداشت. به همین علت، این سیستم یکی از عناصر اصلی و هسته مرکزي در اجراي مؤثر سیستم مدیریت HSE تلقی می شود.

فقدان نگرش سیستماتیک به این عنصر باعث می شود که بسیاري از مطالعات شناسایی و ارزیابی در فاز اول بی نتیجه باقی بماند، و در مقابل بسیاري از پروژه ها و برنامه هاي سالیانه HSE بدون اینکه هدف خاصی را دنبال کند، در بخشهاي زیرمجموعه یک سازمان به طور موازي تکرار شود. در صورتی که فرایند مدیریت ریسک شامل شناسایی، ارزیابی، توسعه اقدامات کنترلی و راهکارهاي کاهش ریسک، انتخاب و اجراي آنها، ارزیابی عملکرد اقدامات کنترلی اجرا شده، تصمیم گیري در خصوص قابل قبول بودن ریسکهاي باقی مانده ، اصلاح اقدامات کنترلی و پایش مجدد اثر بخشی آنها در سیستم منسجم تا رسیدن به سطح ریسک قابل قبول با توجه به معیار ریسک، سازمان را گام به گام در مسیر بهبود مستمر و استمرار استقرار سیستم مدیریت HSE اثربخش رهنمون خواهد ساخت.

٦


-3 سیستم مدیریت تغییر9

هر نوع تغییري اعم از دائمی و یا موقت در نیروي انسانی، تجهیزات، فرایندها، روشها، دستورالعمها و تصمیم گیریهاي سازمان داراي پتانسیل آسیب بر وضعیت ایمنی، بهداشت و محیط زیست می باشد. سوابق آمار حوادث بزرگ نظیر حادثه بوپال و یا پایپر آلفا، نشان می دهد که یکی از علل موثر در وقوع این حوادث ، فقدان مدیریت صحیح تغییرات برنامه ریزي نشده در سیستم بوده است.

به منظور مدیریت صحیح تغییرات ایجاد شده در فرایند، نوع مواد، تکنولوژي، تجهیزات و تسهیلات در هر سازمان، بایستی ابتدا این تغییرات به درستی تفسیر شوند. این تغییرات شامل تمامی تغییرات اعم از فنی و غیر فنی نظیر اصلاحاتی که در تجهیزات، دستورالعملها، نوع مواد مصرفی، شرایط فرایندي و تعداد پرسنل می باشد و مواردي را کاملا جایگزین می شود10 را در بر نمی گیرد. وجود یک سیستم اجرایی براي نحوه برخورد با این تغییرات و مدیریت آنها در یک سازمان، درصد تغییرات غیر منتظره اي که اثرات نامطلوب HSE دارند را به میزان قابل توجهی کاهش خواهد داد، مشروط بر آنکه مدیریت ارشد سازمان، حمایت و پشتیبانی خود را در این زمینه اعمال داشته و کلیه امکانات و منابع لازم جهت اجرایی شدن آن را فراهم نماید. نکته قابل تامل دیگر این است که توسعه موثر و اجراي برنامه هاي مدیریت تغییر نیازمند تفویض صحیح مسئولیتهاي هماهنگی، تصمیم سازي و تصمیم گیري است و بهتر است که یک تیم از سطوح مختلف سازمانی، مسئولیت اجراي آن را به عهده گیرد.

-4 سیستم مدیریت ایمنی پیمانکاران11

با توجه به روند رو به رشد استفاده از نیروي پیمانکار در صنایع مختلف و بالتبع آن افزایش انتقال ریسکها و مسئولیتها، از نیروي هاي کارفرما به پیمانکار، وجود سیستمی جهت کنترل و مدیریت فعالیت هاي پیمانکاران در هر سازمان ضروري به نظر می رسد. سیستم مدیریت پیمانکاران قطعا بایستی سازگار با الزامات سازمان اصلی باشد. در این سیستم، چگونگی انتخاب پیمانکاران، نحوه ارزیابی کفایت نظام مدیریت HSE آنها متناسب با ریسک خدماتی که به آنها محول می گردد، نحوه ارتباطات و تبادل اطلاعات مرتبط با HSE، تعیین وظایف و مسئولیتهاي " کارفرما – پیمانکار" در هر یک از فازهاي پروژه ، به منظور اطمینان از انجام کار ایمن، نحوه بررسی الزامات آموزشی موثر و مناسب و در نهایت چگونگی پایش و ارزیابی عملکرد پیمانکاران مطابق اهداف و معیارهاي تعریف شده، به درستی تعریف خواهد شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید