بخشی از مقاله
چکيده
از سال ١٩٧٠تاسيس بانک هاي اسلامي و موسسات مالي و اقتصادي مشابه ديگر باعث شده تا مشخصه ي حسابداري جديدي با عنوان حسابداري اسلامي در عرصه ي بانکداري ظهور يابد که البته بيشتر نوعي رويکردي تجويزي است . مطالعات انجام شده به درستي نشان مي دهد که نگرش و روند واقعي تاريخي حسابداري اسلامي هنوز روندي در مسير يپشرفت قرار دارد. از همين رو کماکان ديده مي شود که نحوه ي عمل و اجراي اين نوع بانک داري در مرحله ي شناخت به سر مي برد و ابعاد تدارکات حسابداري آن در داخل يک کشور ونيزدر سطح خاور ميانه به عنوان مرکز جهان اسلام موقعيت خاص و تثبيت شده ي خود را در حد شاخص دست نياورده است از اين رو قبل از اينکه مورخان بتوانند تاثير ايده هاي حسابداري خاور ميانه و روند ان را در بخش هاي ديگر جهان تعيين کنند در مرحله يي قراردارند که بايستي ارزش آن را به دست آورند.لذا هنوز چيزهاي زيادي براي کشف وجود دارند. علاوه بر اين اصطلاح حسابداري اسلامي ممکن است فقط يک برچسب مناسبي براي ايده ها و روندهاي متفاوت حسابداري در طول زمان و مکان باشد.بر اين اساس در اين تحقيق به صورت مختصر به شيوه ي انتقادي به تارخ حسابداري اسلامي پرداخته شده است .همچنين سعي شده تا بحث اندازه گيري حسابداري اسلامي و تفاوت هاي آن با حسابداري بين المللي در باره ي مباني زکات و استانداردهاي اندازه گيري مد نظر قرارگيرد که چگونه و با چه مباني مي توان در ممالک اسلامي اين مقوله را به کار برد.
واژه هاي کليدي : بانکداري، حسابداري اسلامي ، تاريخي ، مالي .
١) مقدمه
اسلام دين قانونمند است و هر مبحثي که مطرح کرده اصول و قواعد کنترل کننده اي را هم از پي آن بيان کرده است
(عبدالخليل ، ١٩٩١) و اصل نظارت در کلام حضرت امير المومنين علي بن ابيطالب (ع ) در نهج البلاغه مفصلا طرح شده است و بر همان اساس بعضي از رهبران ديني اعتقاد دارند، فعاليت هاي اقتصادي در اسلام بر دو ستون اخلاقي عدالت و احسان استوار است . اين ارزش ها، ارزش هاي بنيادي است که بر تمام زواياي زندگي انسان ، رهنمود دارد (يوسفي، ١٣٧٧). بنابراين تجارت اسلامي بايد بر پايه اين ارزش ها انجام شود و مسلمان در فعاليت هاي تجاري بايد در پي ارائه خدمات باشند که مورد نياز واقعي جامعه و جامعه انساني باشد. قرآن تجارت را تحت چارچوب و قوانين الهي مشروع ميداند اما نبايد مشغله تجارت ، انسان را از خداوند و دستورهاي او غافل کند. مسلمان بايد در هر حالت ، چه موفقيت ، چه شکست به ياد خدا باشد. رضايت او بايد مسير زندگي انسان را تعيين کند (مطهري، ١٣٨١). فعاليت تجاري بايد منطبق با ارزش هاي اخلاقي قرآن باشد. قرآن انسان را از نعمات اين جهان منع نکرده است ، اما نبايد لذات دنيوي چشم او را کور کند.
«اي کساني که ايمان آورده ايد، هنگامي که تعهدي (دين ) به يکديگر پيدا ميکنيد، آن را بنويسيد و نويسنده اي در ميان شما به عدل بنويسد. پس او بنويسد و متعهد که حق بر ذمه اوست بخواند و تکرار کند (مبلغ و ساير ويژگيهاي آن تعهد).
و اگر متعهد بي خرد (سفيه ) يا کم خرد است ، سرپرست او با رعايت عدالت بخواند و تکرار کند و دو نفر مرد يا دو زن و يک مرد که مورد رضايت و اطمينان هستند براي گواهي انتخاب کنيد. گواهان به هنگام فراخوانده شدن نبايد خودداري کنند. از نوشتن دين کوچک و بزرگ ملول نشويد. اين نزد خدا عدالت است و براي شهادت استوارتر و جلوگيري از شک و ترديد بهتر است ، مگر دادوستد نقدي. ايرادي نيست ننويسيد ولي شاهد بگيريد. نبايد به نويسنده و شاهد زياني برسد. که گناه است (فسق ) پس تقوا پيشه کنيد» (قرآن ، ٢، ٢٨٢). بزرگ ترين آيه ي قرآن ، اين آيه است که درباره ي مسائل حقوقي و نحوه ي تنظيم اسناد تجاري مي باشد.
حال سؤالي که مطرح ميشود اين است که اسلام چيست ؟ در معناي واقعي کلمه به معني: «صلح » (در اين دنيا و آخرت ) است ؛ جهان بيني جامع ، وحدت خدا، و يکپارچگي بين دنيا و آخرت ؛ اصول اسلامي بر مبناي حقيقت ، عدالت ، حسن نيت ، صداقت ، خيرخواهي و پاسخگويي در برابر خدا استوار است (صدر، ١٩٩٤).
در محافل دانشگاهي و مراجع حرفه اي کشورهاي مسلمان مدتي است که بحث حسابداري اسلامي مطرح و در اين زمينه سمينارهايي نيز برگزار شده است (کامالا و همکاران ، ٢٠٠٦). گروهي از حسابداران مسلمان معتقدند بنا به ملاحظات جهان بيني اسلامي و غربي، حسابداري سنتي که مبتني بر جهان بيني غربي است نميتواند پاسخگوي تأمين نيازهاي گزارشگري مالي در کشورهاي اسلامي باشد. لذا حسابداران مسلمان بايد در کشورهاي اسلامي تعريفي از حسابداري اسلامي ارائه کنند و با تبيين اهداف و خصوصيات حسابداري اسلامي، الزامات گزارشگري را روشن کنند (سيد، ١٩٩٧). در اين زمينه تحقيقاتي انجام شده است که نتايج آن ها همه در يک جهت نمي باشد.
حال قبل از طرح مبحث حسابداري اسلامي لازم است که يک تعريفي از حسابداري ارائه گردد. حسابداري يک سيستم است که در آن فرآيند جمع آوري ، طبقه بندي، ثبت ، خلاصه کردن اطلاعات و تهيه گزارش هاي مالي و صورت هاي حسابداري در شکل ها و مدل هاي خاص انجام مي گيرد تا افراد ذينفع درون سازماني مثل مديران و يا برون سازماني مثل بانک ها، دولت و ... بتوانند از اين اطلاعات استفاده کنند (عرب مازار يزدي، ١٣٧٣).
در تعريف حسابداري اسلامي بايد گفت : حسابداري اسلامي عبارت است از فرايند شناسايي، اندازه گيري و گزارشگري مشروعيت فعاليت هاي مالي که براي تصميم گيري، محاسبـه زکات و محاسبه سود واقعي عمليات سرمايه گذاري اسلامي بر اساس دستورات اسلام ، مفيد باشد (زيد، ١٩٩٧).
حسابداري فرايند منظم ثبت معاملات مشروع در دفاتر و اندازه گيري نتايج مالي بر مبناي اين معاملات به منظور استفاده در تصميم گيري است . در اينجا تنها تفاوت اصلي با تعريف حسابداري متعارف اضافه کردن واژه ”مشروع “ است . به نظر نميرسد با اضافه کردن اين واژه بتوان حسابداري متعارف را به حسابداري اسلامي تغيير داد. اين موضوع در کشور ما که تمام قوانين از جمله قوانين حاکم بر تجارت توسط شوراي نگهبان از نظر انطباق با شرع بررسي ميشود بيشتر زير سؤال ميرود، زيرا بنا بر مشروع بودن معاملات است . افزون بر اين ، حسابداري بايد تمام معاملات را ثبت و گزارش کند. حتي اگر برخلاف شرع ، معامله غير مشروع انجام شود حسابداري ناگزير به ثبت واقعيت است و نميتوان به دليل غير مشروع بودن از گزارش آن خودداري کرد (رحمان و صالح نژاد، ١٣٨٣).
آيا ((حسابداري اسلامي)) معنا و مفهومي دارد؟ و تا چه اندازه اي تاريخ حسابداري ظهور کرده است ؟ اسلام دومين مذهب بزرگ جهان است و يک نواري از کشورهاي آفريقايي به کشورهاي آسيايي و از مراکش به اندونزي کشيده شده است . اما درک غربيها از اسلام اغلب رشد نيافته و تعريف شده است که با ويژگي هسته اي که از اسلام ديده شده توصيف ميشود همچون «تعصب ، جنگجوئي، عقب افتادگي » با اين حال سال هاي زيادي مورخين اسلامي، سياسي، اجتماعي، غربي پيشرفت اسلام را بررسي ميکنند (منضور، ٢٠٠٣). مورخين حسابداري غربي به سمت چشم پوشي پيشرفت حسابداري در جهان اسلام تمايل دارند و اين نقطه مقابل «اگر چه اختصاصي نيست » تسلط مرکز توجهات را به مجموعه اي نسبتأ کوچک از افراد و مکان هاي انحصاري مي- کشاند. مکان هاي انحصاري شامل آمريکا، کانادا، بريتانيا، استراليا، نيوزيلند و کشورهاي کوچک قاره اروپا مانند فرانسه ، اسپانيا و ايتاليا هستند.
افراد انحصاري به ساکنان اين کشورها اطلاق ميشود اگر چه اولين مليت هايي که قبلأ در اين کشورها زندگي ميکردند يعني قبل از آمدن ساکنان اروپايي جزء اين افراد انحصاري قرار نميگيرند. در مجموع افراد و مکان هاي انحصاري در حدود ٢٠% جمعيت جهان به حساب ميآيند البته مابقي جمعيت جهان به طور کل ناديده گرفته نشده اند در تاريخ حسابداري ژاپني يک سود بلند مدت ديده ميشود و هم چنين بررسي از حسابداري چيني نيز آغاز شده است ( سي ويتينکر، ٢٠٠٦). اخيرأ براي بررسي حسابداري آفريقا فراخوانده شده اند با اين حال شروع تحقيقات در مورد حسابداري اسلامي در منابع انگليسي زبان ظهور کرده است (خليد و برايان ، ٢٠٠٣). بر اين اساس در اين تحقيق سعي ميگردد مفهوم حسابداري اسلامي بيان و از شکل گيري آن از ديدگاه تاريخي بررسي گردد و همچنين به صورت نقادانه با نگرش هاي مالي توضيح داده شود.
٢) مفهوم حسابداري اسلامي
اوايل دهه ١٩٧٠ يک منتقد ادبي ادوار سعيد اثر شرق شناسي را منتشر کرد. هدف سعيد تا حدي تأمل ديدگاه هاي غربي که نسبت به جهان اسلام دارند که به طور چکيده اي در شرق شناسي شکل گرفته است . سعيد ايده شرق شناسي را به طور گسترده اي در مورد روابط جهان غرب با خاورميانه دانسته که ميتواند به ما کمک کند که در مورد روابط انگلستان و هندوستان بيشتر بدانيم . اگر چه او به اينکه چطور خاورميانه و عرب و اسلام با هم برابرند توجه خاصي داشته و در مورد لغزش خيلي راحتي که بين اين اصطلاحات ممکن است رخ دهد هشدار داده است او در مورد استفاده از بر چسب اسلام به پديده هاي متفاوت همچون جنگ ، هنر، طرح شهري بدبين بوده است (سيد، ٢٠٠٣).
به عنوان مثال تقاضا براي اينکه يک عقيده منسجمي از جنگ اسلامي که به طور چشمگيري از جنگ غربي متمايز است وجود داشته ، اين ترديد نيازمند اين است که در هر بحثي که در مورد حسابداري اسلامي است مورد خطاب واقع شود. آيا اين اصطلاح در واقع در جهتي که سودمند است توصيف شود و يا ميتواند يک پيکره متمايز که از روندهاي و ايده هاي حسابداري به صورت بالقوه توصيف شود؟ در ابتداي حسابداري اسلامي در قالب مفهوم مذهبي درک ميشد چه مفهومي از مسئوليت در منابع معتبر که به عقيده هاي اسلامي گفته ميشود دلالت ميکنند. قرآن «که مسلمانان اعتقاد دارند کلام خداست که بر محمد وحي شده است ». و شرع «اعمال و گفته هاي پيامبر که به وسيله شناخت سنت ها همچون حديث انتقال مييابند (علي وليمان ، ٢٠٠٨، ١٠٨-١٣٥). نويسندگان معاصر ادعا ميکنند که مسئوليت ، اساس اسلام است . اسلام يک کلمه عربي به معناي اطاعت و تسليم شدن در برابر ذات خداوند است (همان ، ٥٦). اين اطاعت به اتصال الزامات اسلامي در همه جوانب دلالت ميکند (بايدون و وليت ، ١٩٩٧). اين ارتقاء به مفهوم وسيع تري از مسووليت نسبت به اجتماعات غربي معاصر پيشنهاد شده است «خداوند حسابرسي آگاه است » در روز قيامت به حساب همه رسيدگي ميشود به خاطر اعمالي که وقتي زنده بوده اند انجام دادند. کلمه «حساب » مشتقات آن بيشتر از ٨٠ دفعه در آيات قرآن ذکر شده اند. روز قيامت به عنوان اعمال خوب و بد توصيف شده است و اعمال خوب و بد آدم ها ثبت ميشوند بعلاوه خداوند صاحب همه چيز است و خداوند انسان را خليفه خود در زمين قرار داد و به او اجازه استفاده از اموال خويش را داد در حالي که مسئوليت اوليه خداوند و بيشتر مسئوليت هاي اجتماعي دنيوي انسان ها محدود نميشود.
سرمايه گذاران ، کارفرمايان و ديگران نيز نياز دارند که تواناييشان را در کسب اين مسئوليت هاي ابتدايي ارزيابي کنند.
کلمه «محاسبه » و مشتقات حساب هر دو در شمردن اعمال خوب و بد انسان و حسابداري مرسوم افراد و سازمان ها استفاده مي- شوند در حالي که مفهوم مسئوليت کلي خداوند در مذاهب ديگر نيز وجود دارند که هيچ مفهوم خاصي در مورد فرم ها يا شکل هاي خاص يا روند حسابداري نميگويند در اينجا قرآن و سنت کمتر با هم همکاري ميکنند بلندترين آيه در قرآن که جزئيات چگونگي معامله را که شامل قوانيني در دوره زماني ثابت است ثبت شده است ولي در آيه مشخص نشده که بعد از انجام معامله چه کار بايد انجام داد. با اين حال آيه به خودي خود به انواع معامله دلالت ميکند. که نيازمند به ثبت و يا خود پرداخت افراد نسبت به آن هايي که بر اساس زمينه ارتباطي متداوم در بستانکاري هستند و با آن همکاري ميکنند (ديروور، ١٩٥٦). همان طور که مفهوم دفتر داري دو طرفه در ايتاليا پيشرفت ميکند را زير نظر گرفته است (ناصر و ابوبکر، ١٩٩٩).
واژه «حسابداري اسلامي» يک استنباط و دلالت موقتي و مکاني است و ميتواند به صورت معناي کوتاه حسابداري باشد که در قسمت هاي از دنيا که در آن اسلام بيشتر مردم آن تسلط دارد گفته شود (رحمان و صالح نژاد، ١٣٨٣). و هم چنين از نظر جغرافيايي حسابداري اسلامي شمال آفريقا، قسمت هاي از صحراي آفريقا و خاورميانه و قلمرو هاي امپراتوري عثماني و هم چنين شعبه قاره هند و بيشترين قسمت آسياي جنوب شرقي، اندونزي بعلاوه قسمت هاي بزرگي از اتحاد جماهير شوروي را اطلاق شود (منضور، ٢٠٠٣). حسابداري اسلامي از نظر جغرافيا شامل اسپانيا در قرن هاي هشتم و پانزدهم نيز ميشده به علاوه نواحي در بلکان جز و آن بوده است بعد از ديد جغرافيايي ايده متجانس حسابداري اسلامي مشکل ساز است چرا ما ميبايست انتظار داشته باشيم که درجه بندي مردم عادي ما بين حسابداري در زمان خلافت بنياميه حدود سال ٩٥٠ و در قاهره در طول خلافت فاطميه حدود سال ١١٠٠ و در امپراتوري مغول در هند در سال ١٦٥٠ و در ناحيه هاي جاوا يا سوماترا در سال ١٨٠٠ داشته باشيم (عمر، ١٩٩٨)؟ همه اين ها جوامع اسلامي هستند که با تسلط مذهبي برچسب گذاشته شده اند. ولي آيا اسلام در خود تأثير کافي براي حسابداري در موقعيت هاي و زمان هاي متفاوت قائل شده است (کريم ، ١٩٩٩)؟ با اين حال طبيعت و ذات « حسابداري اسلامي » مانع ما نميشود که به بررسي حسابداري در موقعيت ها و دوره هاي متفاوت نپردازيم در واقع شکاف مهمي در مطالب انگليسي زبان در تاريخ شمال آفريقا وجود دارد و هم چنين خاورميانه و شبه قاره هند و آسياي جنوب شرقي را در بر ميگيرند اين شکاف به وسيله آثار دانشمندان در حال پر شدن است که قادر هستند با استفاده از مطالب بايگاني شده و منابع فرعي به زبان هاي محلي و دست نوشته ها به بررسي بيشتر بپردازند و ما آثار پيشگام اين دانشمندان را که شکل اين تحقيق تاريخي هستند را ممکن است در حسابداري آينده باشند ارج مينهيم . قبل از سوق گرفتن به ظهور تحقيق تاريخي در حسابداري اسلامي که به طرف مفاهيم که ممکن است به وسيله در نظر گرفتن ادبيات معاصر حسابداري اسلامي فراهم شوند.
٣) ادبي ات حسابداري اسلامي
بيشتر کشورهاي اسلامي با جمعيت زيادي از مسلمانان يا در اشتغال کشورهاي غربي هستند و يا مستعمره آن ها به حساب ميآيند و يا تا زمان بعد از جنگ جهاني دوم سخت تحت تأثير غرب بوده اند (داوکينس ، ٢٠٠٦). براي مسلمانان جهان اين راه به يک دو راهي منتهي ميشود. آيا ميبايست اسلام تغيير کند تا خود را با پيشرفت هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و تکنولوژي و همچنين علمي که مربوط به غرب ميشود منطبق سازد (زيد، ١٩٩٧)؟ و يا سعي در بهبود عصر طلايي اسلام نمايد و شايد اگر ضروري باشد جمعيت مسلمانان ميتوانند از فرهنگ هايي که در آن ها هستند جدا شوند. اصلاح کنندگان انديشه هاي مانند کشورهاي اسلامي و اقتصادي را مورد بحث قرار ميدهند و همچنين ريشه هاي حسابداري مدرن اسلامي را که در مباحث اقتصادي و اجتماعي ممکن است يافت شود. بعلاوه تلاش هايي که براي داخل شدن و رونده هايي که به آن رونق ميبخشند را نيز مد نظر دارند. در دوره هاي بعد از استعمار، اگر چه کشورهاي تحت سلطه هيچ کشوري بيگانه اي نبودند با اين حال روابط بين مذهب و اجتماع در روش هاي کاملا متفاوتي در نظر گرفته ميشد. و آن ها نيز به پيروي از حسابداري غربي تمايل نشان ميدادند.
در قرن نوزدهم امپراتوري عثماني کد تجاري فرانسه را عهده دار شدند و بعدأ بر روند حسابداري آلماني تأثير گذاشتند (تورامان ، ٢٠٠). جانشين ترکي که در قرن بيستم سياست هاي دنيوي را عمدأ اتخاذ کرده بود به روند حسابداري غربي نيز توجه داشت (اورتن ، ٢٠٠٦). در دورترين نقطه ديگر، عربستان صعودي که وهابيهاي سخت گير اين کشور را تحت تسلط دارند به روند حسابداري غربي نيز تمايل نشان داده اند (ناصر، ٢٠٠٣). بعضي از کشورها مانند ايران و پاکستان که آگاهانه خود را جمهوري اسلامي مينامند و در اتخاذ قوانين اسلامي شرعيات در تمام جوانب زندگي که حتي معاملات اقتصادي را شامل ميشود، هدفمند هستند. بعلاوه توجيه عقلاني که به وسيله ظهور شکل هاي متفاوتي از اسلام گرائي در دوره هاي بعد از جنگ مهيا شده است . و سپس ثروت هاي ثابت و مهمي با افزايش قيمت نفت به خاورميانه منتقل شد. در اوايل سال ١٩٧٠ اساس و زير بناي اقتصادي براي به وجود آوردن مؤسسات اقتصادي اسلامي رونق پيدا کرد.
دقيقأ سال ١٩٨١ را ظهور ادبيات دانشمندانه حسابداري اسلامي در زبان انگليسي ميتوان دانست . در سالي که عبدالمجيد يک تئوري تجربي براي روندهاي حسابداري بانک هاي اسلامي پيشنهاد کرد. که در آن زمان همچون نيروي مهمي شروع به پيدايش کرده بود. نويسنده بحثي از سيستم شرعي اسلامي را آغاز کرد. او سپس به توضيح چگونگي اصول شرعي که در دامنه - ايي از معاملات بانکي که مطيع شرع به کار ميروند پرداخت . و نياز براي دريافت رفتار حسابداري خاص اين معاملات را نتيجه گيري کرد. با اين همه ، اين مفهوم وجود دارد که حسابداري اسلامي به شکل هاي متفاوتي از حسابداري غربي نياز دارد. محيط گزارش هاي هماهنگ در کشورهاي اسلامي به وسيله نيروهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي مشخص ميشوند که با نيروهايي که در محيط غرب هستند متفاوت . بنابراين نيروهاي اقتصادي و سياسي اجباري بر اهداف گزارش هاي هماهنگ و استانداردهاي حسابداري هستند که در ظهور شک هاي حسابداري اسلامي احتمال حقيقي دارند. بر اين اساس ادبيات حسابداري اسلامي به سمت سه گروه اصلي گرايش پيدا نمود (پاتل ، ٢٠٠٤). در اولين گروه بحث هاي جامع که به حسابداري اسلامي نياز دارد و ممکن است اصول گسترده ايي از سيستم حسابداري باشد. بعضي تحقيق ها دامنه بزرگي را فراهم ميکنند، که همچون مفاهيم حسابداري خاص بر جنبه هاي خاص آن تاکيد ميکنند که بيشتر ادبيات تجويزي و يا توصيفي است . ادبيات در زبان انگليسي شامل آثار حميد (١٩٩٣)؛ عدنان و گافيکين (١٩٩٧)؛ بايدون و ويليت (١٩٩٧)؛ ميرزا و بايدون (٢٠٠٠)؛ سليمان (٢٠٠٠)؛ لويس (٢٠٠٠) و حنيفه و اديب (٢٠٠٢) است . مشارکت قابل توجه زبان عربي شامل الخواني (١٩٨٣)؛ شهدا (١٩٨٧)؛ عطيه (١٩٨٩) و ضيا (١٩٩٥) ميباشند. بعضي بررسيها تلاش دارند که به توضيح انتخاب روند حسابداري بپردازند که به وسيله موسسات اقتصادي اسلامي است . يک مثال از اين بررسيها مالي (٢٠٠٦) است که گزارش اجتماعي بانک هاي اسلامي پرداخته است . اين مقاله نشان تجويزي دارد که براي بالا بردن پيشرفت کيفيت اجتماعي داده شده است که با اساس اسلامي اين بانک ها ثابت قدم پيش رود و اطلاعات را که بر اساس افشاء واقعي يک جامعه است جمع آوري مي کند و سعي در توضيح اطلاعات جمع آوري شده دارد.