بخشی از مقاله

پاسخگویی کالبدي فضاي عمومی شهري به حقوق شهروندان

چکیده

فضاهاي عمومی شهري، مکانی براي حضور مردم و بستري براي برقراري تعاملات اجتماعی است. هر فردي که در این فضاها قرار می گیرد ملزم به رعایت یک سري قوانین و ضوابط است و هر فضا براي خود مقرراتی دارد که شیوه رفتار در این فضا را مشخص می کند. اما در کنار این مقررات هر یک از شهروندان هم که در این فضاها قرار می گیرند ، داراي حق و حقوقی می باشند. رعایت این حق و حقوق تاثیر مستقیم بر میزان استقبال از فضا دارد، به نحوي که در صورت مراعات شدن این حقوق افراد بیشتري در فضاهاي عمومی حضور پیدا می کنند. در این نوشته ابتدا مختصري در خصوص فضاهاي عمومی سخن گفته ایم و سپس به بررسی حق و حقوقی که مردم در فضـــاهاي عمومی دارند و شـــناخت هر کدام از آن ها پرداخته ایم. در نهایت نیز با یک جمع بندي کلی راهکارهایی براي پاسخگویی به این حقوق در محیط کالبدي بیان کرده ایم.

واژههاي کلیدي: فضاي عمومی، حقوق مردم، مردم گرایی، فضاي شهري، تعامل اجتماعی .

-1 مقدمه

امروزه فضاهاي عمومی شهري نقش بسیار مهمی را در شهرها دارا می باشند . عملکرد فضاهاي عمومی بسیار وسیع و متنوع است و آن ها در کنار برآورده کردن نیازهاي مردم، مکانی براي تبادلات فرهنگی و اجتماعی افراد مختلف به شمار می¬آیند. هدف اصلی در این مبحث ایجاد فضاي عمومی اجتماع پذیر است که باعث شود فضاي عمومی از نظر مراجعه¬کنندگان مطلوب ¬تر و دلپذیرتر بوده و عاملی براي ترغیب حضور و افزایش میزان برقراري ارتباط با دیگران باشد. این فضا بایستی نیازهاي جمعی انسان را پاسخگو باشد و با طراحی مناسب براي او انتخاب هاي مختلفی را در دسترس او قرار دهد.

توجه به ظاهر محیط و شــباهت رفتار انســان به ســادگی می تواند به عملکرد ارتباطی و عملکرد تقویت حافظه محیط بســط یابد، تا رفتارهاي مناســـب را در خود جا داده و نیز نحوه رفتار مناســـب را به مردم گوشـــزد نماید. در مورد تأثیر محیط بر رفتار ، محیط بیش از مکانی منحصراًبراي سکونت ، تسهیلات ویا حتی محركها، است. و نه تنها موجب یادآوري می شوند، بلکه پیش بینی کننده و تجویز کننده نیز هســـتند. در واقع جوابها را هدایت میکنند، یعنی، احتمال بروز پاســـخ هاي معینی را با محدود و منحصـــر کردن دامنهي پاسخهاي ممکن بدون اینکه تعریف شوند را بیشتر می کند. هدایت پاسخ ها را نظم می دهد. (راپاپورت،( 89 : 1391

-2 فضاي عمومی شهري

شهر مجموعهاي فرهنگی / کالبدي است که بر اساس نیازها ، فعالیتها و رفتار هاي ساکنین آن شکل گرفته است. انسانها بسته به نیازهاي فردي یا گروهی خود فعالیت کرده و الگوهاي رفتاري خاص خود را عرضه میکنند. شهر و فضاهاي مختلف آن بستر یا ظرفی هستند براي اینگونه اتفاقات، بالطبع فضاها و خصوصیات آنها وابستگی شدیدي به نحوه فعالیت و الگوهاي رفتاري استفادهکنندگان آنها دارند. البته این بدان معنی نیست که این رابطه یک طرفه است همانطور که فضاها از یک سو ، آئینه تمام نماي فعالیتها و الگوهاي رفتاري یک جامعه میباشند ، از سوي دیگر فضاها بر فعالیتها و رفتارهاي ساکنین تأثیر شدیدي میگذارند. (پاکزاد،(76: 1391

فضاهاي همگانی مرکز شهر فرصت هایی را براي تعامل انسانی1 و تفریح و لذت بردن از محیط فراهم میسارند. هنگامی که این مکانهاي گردهمایی جمعی شخصیتی منحصر به فرد از خود به نمایش گذارند و به سرزندگی و حیات خیابانهاي هستهي مرکزي شهر بیافزایند ، میتوانند به عنوان محلل ها و محركهاي قدرتمندي براي سرمایه گذاري بخش خصوصی عمل نمایند. (پامیر،(111: 1391 فضاي عمومی به طور معمول ،به عنوان مکانهایی تعریف می شود که همه شهروندان به صورت آزاد و قانونی بدان دسترسی دارند. مکانهاي عمومی شهر نه تنها خیابان ها ، میدان ها و چهار راه ها ، بلکه فضاهاي درونی ساختمان هاي عمومی ، چون کتابخانهها و سالن هاي اجتماعات شهرداريها را در بر میگیرد . فضاي عمومی ، فضایی است که بین فضاهاي خصوصی- خانه ها و فضاهاي محل کار قرار دارد و غالباً به عنوان فضاهاي آزاد گردهمایی و مشارکت سیاسی، جایی که قشرهاي حاشیه اي جامعه می توانند حقوق خود را به

زبان آورند، واجد اهمیت خاص است. (رفیعیان و خدایی ،(89: 1388 شاید بتوان ادعا کرد که میزان سازگاري فضا یا کالبد با فعالیت ها و رفتارهاي جاري در آن معیار مهمی براي سنجش میزان سلامت،

توانایی و هماهنگی یک جامعه می باشد، به بیانی دیگر جامعه اي که نتواند بستر مناسبی را براي فعالیت و رفتارهاي اعضاي خود فراهم آورد نمیتواند ادعاي دارا بودن غناي فرهنگی نماید. هر رفتاري که توســط انســان صــورت میگیرد اســاســاً متکی به فرهنگ اســت و فرهنگ به عنوان مجموعه دستاوردهاي معنوي و مادي یک جامعه (شامل ارزشها، سنت ها، آداب و رسوم، سطح دانش و فن آوري و.. میباشد) بر معماري و فضاهاي شهري تأثیر میگذارد، به واقع آنها، تبلور فیزیکی این ذهنیات هستند. (پاکزاد،(76: 1391

-3 حق و حقوق مردم در فضاي شهري

کنترل کیفیتی است که احساس تعلق به فضا را افزایش می دهد . از نظر فرانسیس2 کنترل فضا عبارتند از: » توانایی فرد یا گروه در دسترسی ، تجهیز ، تاثیر ، بدست آوردن مالکیت و معنی دادن به یک فضاي عمومی است «. لینچ3 معتقد است که کنترل ، کیفیت بسیار مهمی در فضاهاي باز شهري است . او معتقد است که کنترل یا عدم کنترل داشتن عواقب بسیار مهمی دارد که می تواند بر میزان نگرانی، احساس رضایت و افتخار تاثیر بگذارد . لینچ پنج نوع کنترل را شناسایی کرده است : حضور ، استفاده و فعالیت ، مالکیت ، انطباق و واگذاري .

کار و همکاران با استفاده از مفاهیم بکار گرفته شده توسط لینچ ، پنج بعد حق و حقوق شهروندان در فضاي شهري را تشخیص دادند. این ابعاد عبارتند از : دسترسی ، آزادي فعالیت ، ادعا ، تغییر ، مالکیت و واگذاري حق و حقوق . لازم است این کیفیات حقوق شهروندي و تجلی کالبدي آن در فضاي شهري مورد توجه قرار گیرد . (عباس زادگان ، (1384

-1-3 دسترسی

فضاهاي عمومی شامل صف گسترده اي از فضاها، از مراکز تاریخی قدیمی تا فضاهاي برون شهري توسعه یافته است. اگر آنها امروز به عنوان دارایی هاي نوسازي شهري و تحولات جدید در نظر گرفته می شود، نظر ما این است که نیاز و موفقیت فضاي عمومی قبل از هر چیز از پیش تعیین شــده، توســط توانایی آن در به گرد هم آوردن ، با توجه به دو کیفیت اصــلی و ضــروري که بقیه به آن ها بستگی دارد یعنی دسترسی و ارتباط؛ تعیین می شود.((Tonnelat

فضـا باید در هر زمانی براي عموم مردم در دسـترس باشـد . یک معنی در دسـترس بودن این خواهد بود که عموم مردم می توانند به همان گونه اي که در هر فضاي عمومی رفتار می کنند با همان آزادي و اختیار عمل کنند . ( وایت ، 1392 ، ( 75
فرانسیس سه نوع دسترسی را مورد شناسایی قرار داده است که عبارتند از : دسترسی فیزیکی ، اجتماعی و بصري . کار و همکاران دسترسی نمادین را نیز به این طبقه بندي افزوده اند .
الف) دســترســی فیزیکی به فضــاي شــهري : در مقابل دســترســی موانع دســترســی نیز بایســتی مورد توجه باشــند. مانند در و دروازه ، دیوارها، نرده ها و تغییر سطح (مانع دسترسی معلولین). (عباس زادگان ، (1384

موانع فیزیکی اســـتفاده از قلمرو فضـــاي عمومی را براي گروه هاي اجتماعی چون معلولان ، ســـالمندان ، افرادي که بچه هاي فلج دارند، زنان باردار و غیره محدود می سازند . هال4 و ایمري5 مشاهده کردند که افراد معلول محیط مصنوع را به شکل یک سري موانع تجربه می کنند . » بیشتر ساختمان ها با صندلی چرخدار قابل دسترس نیستند و تعداد کمی از ساختمان ها داراي تمایز رنگی قابل لمس و یا تضاد رنگی کافی براي استفاده افرادي اند که داراي مشکل بینایی خاص هستند . تضاد رنگی موجب می شود این نوع افراد به راحتی در فضا حرکت کنند . طراحی بعضی عناصر خاص در فضاها چون درها ، دستگیره ها ، توالت ها به شکلی استاندارد در آمده اند که استفاده از فضا را براي بسیاري از مردم داراي ناتوانی هاي ذهنی و فیزیکی غیرممکن می سازد . «

عموما دو نوع ناتوانی در افراد دیده می شود : ناتوانی پزشکی که اغلب وضعیت پزشکی خاصی را بوجود میآورد . در این حالت عامل معلولیت شخص به ب ستر اجتماعی وي مربوط نی ست . ناتوانی اجتماعی به نوعی از ناتوانی اطلاق می شود که بر اثر وجود موانعی حاصــل می آید که از جانب جامعه یا محیط زیســت به فرد تحمیل و موجب عدم تطابق وي با محیط می شــود . در این حالت اشــخاص ناتوانی داشته و محیط زیست آن ها را معلول می سازد . ( کارمونا ، 1391 ، ( 259

اگر قرار با شد همه اع ضاي جامعه ، به طور م ساوي حق شرکت در زندگی اجتماعی – به صورت ایمن و راحت – دا شته با شند ، نخست باید کودکان ، سالمندان و معلولان را مد نظر داشت .(پاکزاد ، 1391 ، (153
ب) دسترسی اجتماعی : همه طبقات و لایه هاي اجتماعی بایستی قادر به استفاده از فضا باشند . ممنوعیت استفاده از فضا براي لایه ها و یا طبقاتی از اجتماع نوعی اعمال محرومیت اجتماعی محسوب میگردد و از مطلوبیت فضا می کاهد . (عباس زادگان ، (1384

بسیار مهم است اگر بتوانیم ، قدرت انتخاب و تنوع را در دسترسی به فعالیت ها ، منابع ، اطلاعات و مکان هاي گوناگون ، براي تمام اق شار جامعه فراهم سازیم . محیط هاي شهري باید براي همه – بدون توجه به سن ، توانایی ، سوابق و درآمد – قابل د سترس با شند و بتوانند قدرت گزینش را در دسترسی به فعالیتها، ساختمان ها و منابع مختلف براي همگان پدید آورند . (تیبالدز ، 1387 ، (85

ج) دسترسی بصري : امکان دیده شدن فضا به عنوان دسترسی بصري مطرح شده است . پژوهشگران زیادي از جمله وایدرمن6 مشاهده نمودند که عدم دسترسی بصري به فضا مانعی در استفاده از فضا است ، به نوعی که موانع بصري همبستگی قوي با احساس ترس از وقوع جرم دارد و در چنین حالتی شهروندان احساس عدم امنیت می کنند . از طرف دیگر دسترسی بصري نبایستی مانعی بر سر راه ایجاد محیط هاي دنج که بخشی از نیاز میباشد، گردد . وضوح بیش از حد نیز کیفیت کشف فضا و شگفتی را از میان میبرد.(عباس زادگان ، (1384

اگر میخواهیم واقعه اي مشاهده و درك شود ، می بایست روبه روي ناظر و تقریبا هم سطح با آن اتفاق افتد ؛ این واقعیتی است که در طراحی تمامی فضــاهایی که تماشــاگران در آن حضــور پیدا می کنند ، منعکس اســت – تئاترها ، ســینماها ، تالارهاي کنفرانس .در تئاترها بلیط هاي بالکن به دلیل اینکه اتفاقات به درســتی دیده نمی شــود و هیچ کس حاضــر نیســت در ســطحی پایین تر از کف صــحنه بنشیند ، داراي بهاي کمتري هستند . ( گل ، 1387 ، ( 57


هر فردي می تواند دیگران را در فاصله ي نیم تا یک کیلومتري مشاهده کند ، که این دیدن بستگی به فاکتورهایی چون پیش زمینه و نور دارد ؛ چه افراد مورد نظر در حال حرکت با شند و چه نبا شند . در فا صلهي حدود 100 متر پیکرهایی که از فوا صل دورتر هم می توانند دیده شوند ، قابل تشخیص می شوند . این گستره می تواند میدان اجتماعی دید نامیده شود . ( همان ، (59

د) دسترسی نمادین : وجود علائمی در فضا نشان می دهد که حضور چه افرادي در فضا خوش آیند است و چه افرادي حضورشان خوشایند نیست . به عنوان مثال نگهبان یک فضا ممکن است از ورود بعضی از افراد یا گروه ها به فضا ممانعت به عمل آورد و یا نوعی از کاربري ها و عملکردها (نوع مغازه ها ، زمین بازي ســـنین مختلف و ...) ورود بعضـــی از افراد را به فضـــا بیشـــتر تشـــویق می کنند . بکارگیري عناصر کالبدي در طراحی فضا ، آستانه هاي ورود به بعضی از قلمروها را به افراد یادآور می شود. (عباس زادگان ، (1384

-2-3 آزادي فعالیت

آزادي حق استفاده از یک فضا و فعالیت در آن است . استفاده کنندگان از فضا بطور خودآگاه یا ناخودآگاه تشخیص می دهند که فضاهاي شهري فضاهایی هستند که بطور مشترك با دیگر افراد و گروه ها بایستی مورد استفاده قرار گیرد . بنابراین بایستی طوري رفتار کنند که مزاحم دیگران نشوند .

کمتر ک سی با نظر سر کولین بوچانان که 25 سال قبل اظهار دا شته مخالف ا ست »: شرایطی که فرد بتواند با آزادي کامل در یک محیط شهري گام بردارد و به اطراف بنگرد ، مهم ترین نشانه کیفیت تمدن آن محیط به شمار می رود «. ولی پس از نزدیک به سه دهه ، هنوز موانع زیادي در برابر آزادي عابران پیاده وجود دارد که بیشــتر آن ها از شــیوه مدیریت ترافیک و چگونگی ســاخت و قرارگیري ساختمان ها سرچشمه میگیرد.(تیبالدز ، 1387 ، (75

وجود بعضی از گروه هاي اجتماعی در فضا فعالیت گروه هاي دیگر را محدود می سازند . مانند گروههاي جوان که فعالیت زنان را در فضا محدود می کنند و یا افراد معتاد و بزهکار در پارك ها و پاركهاي جنگلی اطراف شهرها که عملا استفاده از این نوع فضاها را محدود می سازند . بنا به توصیه کار و همکاران تشویق فعالیت هاي متنوع در یک فضا می تواند اتخاذ تمهیداتی آزادي فعالیت گروه ها را تامین کند . از طرف دیگر طراحی دقیق و مناسب فضا نیز در آزادي فعالیت گروه هاي مختلف بسیار مؤثر است ، به نحوي که افراد و گروه ها هر کدام بتوانند بخشی از فضا را در اختیار گیرند و جهت بهره وري از آن ، قلمروي خاص را به خود اختصاص دهند و مزاحم یکدیگر نیز نباشند . (عباس زادگان ، (1384

-3-3 ادعاي قلمرو

بسیاري از نظریه پردازان شاهد افت معناي قلمرو فضاي عمومی بوده اند که بخشی مربوط به تقلیل میزان دسترسی به فضاي عمومی و معناي زندگی جمعی و فضاي عمومی است . الین7 می گوید بسیاري از عملکردهاي اجتماعی و مدنی که قبلا در فضاهاي عمومی رخ می داده اند به فضاهاي خصوصی منتقل شده است . مانند فعالیت هاي تفریحی ، جذب اطلاعات و مصرف که به شکل فزاینده اي می تواند در خانه از طریق تلویزیون و اینترنت صورت گیرد . فعالیت هایی که قبلا به شکل عمومی و جمعی صورت می گرفت هم اکنون به شـکل انفرادي و خصـوصـی قابل دسـترس اسـت و اسـتفاده از فضـاها تحت تاثیر دگرگونی ها و پیشـرفت هاي خاصـی چون افزایش تحرك افراد با استفاده از خودرو و اینترنت قرار گرفته است .روابط اجتماعی در فضاهاي عمومی امروزه متاثر از تضاد بین تقاضا براي ایجاد فضاي اجتماعی و نیاز جوابگویی به حرکت با خودرو است . در اصل خودروها کنترل فضاهاي عمومی را تسهیل میکنند.(کارمونا ، 221،(1391

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید