بخشی از مقاله

چکیده
باوجودآنکه در سالیان اخیر مطالعات پردامنهای در ایران و جهان برای سنجش شاخصهای عدالت در مناطق مختلف شهری صورت پذیرفته اما چالشهای حاکمیتی در پیاده سازی عدالت اجتماعی و بهویژه عوامل مؤثر بر ایجاد بی عدالتیهای ساختاری در فضای شهری از موضوعاتی است که علیرغم اهمیت کاربردی آن، کمتر موردتوجه قرارگرفته اند. مقاله حاضر، کوششی بهمنظور دستهبندی و تحلیل این دسته از عوامل تأثیرگذار بر مدیریت شهری است.

در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی استدلالی، بر مبنای بیش از 100 نفر ساعت مصاحبه حضوری صورت گرفته با اعضای شورای چهارم اسلامی شهر مشهد و همه معاونتهای تخصصی شهرداری مشهد، مهمترین عوامل حاکمیتی مؤثر بر ایجاد بیعدالتیها موردبررسی قرارگرفته و در 8 دسته موضوعی تحلیلشدهاند. دغدغه من دی مدیران مورد مصاحبه قرارگرفته برای رفع بیعدالتیهای شهری، جایگاه کلان اغلب این مدیران در برخورد با مسائل شهری و نیز برخورد مستقیم آنها بامشکلات ایجادشده در فضای مردمی سبب شده است که نتایج تحقیق قابلتأمل و استفاده در برنامه ریزیهای ایجابی برای رفع بیعدالتیها در فضای کلانشهرها به حساب بیاید.

واژههای کلیدی: عدالت اجتماعی، شهر اسلامی، عدالت شهری، عدالت ساختاری، شبکه مسائل شهری.

-1 مقدمه
عدالت در نگاه تشیع یک مفهوم محوری و یک شاخص مهم و تأثیرگذار در زندگی فردی و نیز حیات جمعی انسان محسوب میشود که در همه منابع دینی بهصراحت به تبیین آن و لزوم پیگیری آن تأکید شده است. در قرآن کریم بارها از واژه عدالت استفادهشده که نشاندهنده میزان اهمیتی است که خداوند به امر عدالت بهعنوان زیربنای رشد جامعه و تضمینکننده سعادت انسان قائل شده است.

بهعنوانمثال تذکر قرآن بدین نکته که »ثروت نباید نزد گروه اندکی تجمع یابد و طبقه غنی ایجاد شود« - حشر: آیه - 7، توجه دادن انسان به اینکه »خداوند خود نگهبان عدل و درستی است« - آلعمران: آیه - 15 و »خداوند است که به عدل و احسان فرمان میدهد« - نمل: آیه - 90 و اوست که »به مردم فرمان میدهد که در برپایی عدالت کوشا باشند« - نساء: آیه - 135 و »در نظر خداوند عدالت از هر عمل دیگری به تقوی نزدیکتر است» - مائده: آیه - 11 و اینکه »پیامبر مأموریت دارد که به عدالت در میان مردم حکم نماید» - شوری: آیه - 15 و دهها آیه دیگر که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به این امر اشاره دارند.

مشابه با همین تأکیدات در سایر منابع روایی و سنت پیامبر اسلام و ائمه معصومین نیز قابلمشاهده است که نهجالبلاغه امیر مؤمنان با انبوهی از نکاتکاملاً راهبردی در این عرصه پیشتاز است. حضرت عواملی چون خودکامگی، امتیاز جویی، تبعیض، پیشداوری، سودپرستی، هوا و هوس و تشنج را مانعی درراه رسیدن به عدالت میداند و تمام فلسفه رهبری و حاکمیت را در تلاش برای پیادهسازی عدالت و مبارزه با ظالمان و زیاده خواهان خلاصه میکند.

در اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به عدالت اشارهشده بهطوریکه میتوان ادعا کرد روح حاکم بر آن را پیادهسازی عدالت اسلامی تشکیل میدهد. در اصل دوم قانون اساسی اشارهشده که قسط و عدل، استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین میکند و در اصل سوم قانون رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی هدفگذاری شده است، در اصل 48 قانون اساسی نیز عدم تبعیض راهبرد کلان نظام در تمام سطوح حاکمیت تعریفشده است.

طبیعی است که ضریب بالای این آرمان در منابع و اسناد بالادستی دینی و ملی کشور باعث شده است که ابعاد مختلف آن مورد تأکید حضرت امام - ره - و رهبری فرزانه انقلاب نیز قرار داشته باشد. شاید کمتر پیامی از سوی رهبری نظام بتوان یافت که به نحوی از انحا به این امر اشارتی نشده باشد. خلاصه اینکه »جمهوری اسلامی که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامی، هدف و فلسفهای ندارد نباید در این راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانهعلوی را باید در مدّ نظر داشته باشد؛ و به کمک الهی و حمایت مردمی که عدالت و انصاف را قدر میدانند تکیه کند.« - رهبر انقلاب - 1:1382

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید