بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالش ها و مشکلات آموزش و پرورش در دورهی ابتدایی و متوسطه بود. در همین راستا اصول حاکم برشناخت مسائل آموزش و پرورش تشریح شد. سپس طبق اصل طبقهبندی مسائل آموزش و پرورش به طبقهبندی مسائل بر اساس اهدف و مقاصد تربیتی؛ طبقه بندی بر اساس عوامل پدیده آورنده آنها؛ طبقهبندی بر اساس ماهیت این مسائل؛ طبقهبندی بر اساس مقاطع و مراحل تحصیلی؛ طبقه بندی بر اساس عمدهترین مسائل امروز و فردای نظام آموزشی اشاره شد.
همچنین چالش های ناشی از جهانی شدن بر تعلیم و تربیت و برنامه درسی بر شمرده شدند و به شناسایی مسائل و مشکلات آموزش و پرورش از منظرهای دیگر نیز پرداخته شد. این پژوهش از نوع تحلیلی، استدلالی است. بدین معنی که مفاهیم کلیدی از پایگاههای اطلاعاتی مثل اریک و نیز آخرین کتابها و مقالات منتشر شده مربوط به موضوع جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در قلمرو آموزش و پرورش مسائل و مشکلات متعدد و متنوع و در عین حال پیچیدهای وجود دارد که اگر بموقع و سریع شناسایی و حل نشوند ممکن است منشاء بروز عوارض و دشواریهای اجتماعی، اقتصادی و فنی در جامعه شوند.
مقدمه
آموزش و پرورش از مهمترین نهادهای اجتماعی است. در واقع، کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی تا اندازه زیادی به چگونگی عملکرد آموزش و پرورش بستگی دارد - ندیمی، بروج، . - 1377 کمال انسان در گرو تربیت صحیح وی میباشد. و آموزش و پرورش وسیلهی رسیدن آدمی به نهایت شرافت انسانی است. »کانت« فیلسوف شهیر قرن هیجدم معتقد است: » بشر تنها با تعلیم تربیت آدم تواند شد و آدمی چیزی جز آنچه تربیت از وی می سازد نیست - از این رو - مسأله تعلیم و تربیت بزرگترین و دشوارترین مسألهای است که انسان با آن درگیر است.
شناخت مسائل و نارساییهای نظام آموزشی برای عموم به ویژه برای مربیان، مدیران، طراحان و کارشناسان برنامههای آموزشی و همچنین دولتمردان و سیاستمداران فواید بسیاری دارد: اول آنکه آنان را از مشکلاتی که نظام آموزش و پرورش چه در گذشته با آن مواجه بوده اکنون نیز با آن مواجه است و از ارتباط نزدیکی که این مشکلات با نارسایهای اقتصادی و فرهنگی جامعه دارد، واقف می-سازد و دوم آنکه آنان را در طبقهبندی علل دشواریهای آموزش و پرورش و تنظیم طرحهای اصلاحی کوتاه مدت یا درازمدت برای حل نواقص این مسائل یاری میدهد - آقازاده، . - 1390 امروزه صاحبنظران تعلیم و تربیت شناخت مسائل آموزش و پرورش را شرط اولیه و اساسی هر سیاست آموزشی و فرهنگی ذکر می-کنند، توجه آنان نیز بیدلیل نیست، بلکه بر منطقی استوار است. آنان به این نتیجه رسیدهاند که نهاد تعلیم و ترییت زمانی میتواند وسیلهی دسترسی به فنون قویتر، توسعه و پیشرفت باشد که خود را از دشواریها و مشکلاتی که با آن مواجه است برهاند.
اصول حاکم بر شناخت مسائل آموزش و پرورش
توجه به کوششهای جهانی و نیز شناسایی رهاوردها و گرایشهای عمده در نتیجه اصلاحات اخیر آموزشی در برخی از ممالک در زمینه حل و فصل مسائل تربیتی نشان میدهد که شناخت و بررسی مسائل بنیادین آموزش و پرورش در وهلهی نخست مستلزم بکارگیری راهبردها و اصولی است که در پرتو آنها بتوان مسائل آموزش و پرورش را با همه ابعاد و جوانب گوناگون شناسایی کرد و سپس با کمک روشهای جدید در حل و فصل آنها اقدامات سنجیدهای به عمل آورد - آقازاده، . - 1390
اعم این اصول عبارتنداز:
.1 اصل برداشت نظامگرا در بررسی مسائل آموزش و پرورش
در شناسایی مسائل تربیتی تا حد ممکن تمام عواملی که به نحوی در شکل گیری مشکلات تربیتی مؤثر بودهاند، از جمله عامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فنی بررسی شوند؛ زیرا اگر مسائل آموزشی و تربیتی به صورت انتزاعی و مستقل و بدون در نظر گرفتن دیگر عوامل مؤثر مطالعه شوند، اعتبار چنین مطالعهای کاهش مییابد و حاصل آن راهگشا نخواهد بود. به سخن دیگر، در بررسیهایی که منجر به شناخت مسائل و دشواریهای نظام تعلیم و تربیت میشود، باید به مجموعه عوامل تأثیرگذار، چه در گذشته و چه در زمان حال، دیدی جامعنگر داشت.
اهم موضوعاتی که متخصصان و طراحان، بویژه اندیشهورزان علوم تربیتی بدان میپردازند عبارتاند از: عوامل مؤثر در نابرابریهای آموزشی، ترک تحصیل و عقبماندگی تحصیلی و عوامل آموزشی و اجتماعی و اقتصادی مؤثر در آن، مسائل آموزش و پرورش خصوصی و دولتی و تبعات اجتماعی آن، مسائل آموزش و پرورش زنان و تنگناهای مربوط به آن، مسائل آموزش همگانی و ضعف ضمانتهای قانونی و مالی در توسعه آموزش و پرورش.
مثلاً در مورد ترک تحصیل یا عقبماندگی تحصیلی عواملی مانند: ارزیابی سخت و دشوار دانشآموزان به منظور ارتقا از یک کلاس به کلاس بالاتر، فقدان کلاسهای تقویتی، نبود ارزشیابی مستمر از دانشآموزان، ناتوانی مالی خانوادهها، که ناچارند کودکان را به کار وا دارند تا به طریقی در تأمین زندگی خانواده سهیم باشند، فقر محتوا و شیوههای آموزشی که انگیزه تحصیل را از دانشآموزان میستاند و نبود چشماندازها روشنی از اشتغال پس از فراغت از تحصیل، دخیل هستند.
.2 اصل تعیین منابع شناخت مسائل آموزش و پرورش
در بررسی مسائل تربیتی باید به سراغ منابعی رفت که ما را در شناسایی نارساییها و دشواریهای آموزشی کمک کند و نیز بر آگاهی ما نسبت به کمبودها و تنگناهای دستگاه تربیتی بیفزاید؛ اهم این منابع عبارتاند از:
الف - بررسی دیدگاههای کارگزارن نظام آموزش و پرورش: بررسی دیدگاههای مسئولان دستگاه تربیتی کشور از جمله: وزیر، معاونان، مدیران کل، رؤسای ادارات آموزش پرورش، مدیران مدارس، رؤسای گروههای آموزشی، راهنمایان آموزشی و معلمان میتواند موجهترین منبع شناخت مسائل تربیتی باشد.
ب - انتقاد و باورهای مردم: بهرهگیری از باورهای مردم به ویژه دیدگاههای والدین دانشآموزان میتواند منبع دیگری در زمینه آموزش پرورش باشد. ارائه اینگونه باورها به ویژه از سوی خانوادههای که مسائل و گرفتاریهای تربیتی فرزندانشان در مدارس آگاهاند برای شناسایی واقعی مسائل تربیتی مفید است.
بدون تردید، تحلیل و بررسی نظریات انتقادی والدین به ویژه در مورد مسائل آموزش و پرورش و نیز از دستگاه تربیتی از جمله: کاهش انگیزه تحصیل در فرزندانشان، کمبود امکانات آموزشی و وسایل کار در مدارس، همگام نبودن مباحث درسی با پیشرفتهای علوم و فنون جدید، روشهای کهنه یادگیری که بر انباشتن ذهن دانشآموزان از محفوظات تأکید دارد، تنزل کیفیت کتابهای درسی، چند نوبتی شدن مدارس، فقدان هدایت تحصیلی و شغلی، کمبود معلمان شایسته، نبود ارتباط بین دنیای تحصیل و محیطهای واقعی کار، فقدان چشماندازهای روشن و دقیق از اشتغال به ویژه برای فارغالتحصیلان مدارس متوسطه و آموزش عالی، نبود مقرری تحصیلی برای آن عده از دانشآموزان یا دانشجویانی که به خانوادههای کمدرآمد تعلق دارند، تنش و اضطراب ناشی از رقابت برای ورود به دانشگاه و ... میتواند از مهمترین منابع شناسایی مشکلات آموزش و پرورش باشد.
ج - یافتهها و نتایج پژوهشهای تربیتی و مطالعات تطبیقی آموزش و پرورش: امروزه به پیوستگی میان تحقیقات تربیتی و پژوهشهای تطبیقی آموزش و پرورش قبل از اقدام به هرگونه اصلاحات آموزشی از سویی و کاربست یافتههای اینگونه پژوهشها در حل و فصل مسائل آموزش و پرورش از سوی دیگر توجه میشود. هدف اصلی از چنین تحقیقاتی کشف حقایق تازه - نوآوری - و حل مسائل عمده آموزش و پرورش است. امروزه بیش از هر زمان دیگری بررسی مسائل آموزش و پرورش در مقیاس ملی و جهانی در دستور کار محققان مطالعات آموزش و پرورش تطبیقی قرار گرفته است.
انتشار کتابهایی مانند بحران جهانی آموزش و پرورش، مسائل جهانی آموزش پرورش و آموختن برای زیستن که به فارسی نیز ترجمه شده است، این واقعیت را نشان میدهد که پژوهشگران مطالعات تطبیقی آموزش و پرورش در سالهای اخیر مسائل آموزش پرورش را بررسی و در باره ارائه تدابیر و معرفی راهحلهایی برای رفع آنها با توجه به امکانات موجود بحث کردهاند؛ مسائلی مانند: افت تحصیلی، موانعی که در امر آموزش و پرورش وجود دارد، عدم هماهنگی بین محصولات نظام آموزشی و نیازمندیهای بازار کار، بیسوادی و آسیبهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن، ضعف بنیه مالی نظام آموزش و پرورش، بیکاری فارغالتحصیلان نظام آموزشی، انفجار جمعیت و تأثیرات منفی آن بر نظام آموزش و پرورش، تربیت معلم و مشکلات جذب معلمان شایسته، تنگناها و نارساییهای موجود در آموزشهای فنی و حرفهای، مدیریت متمرکز و محدویت آزادی عمل ادارهکنندگان مراکز تربیتی و صدها مسأله دیگر.
د - گردهماییها و سمینارهای تربیتی در مقیاس ملی و بینالمللی: شرکت در گردهماییهای داخل و خارج از کشور نیز امکان تبادل اطلاعات و گفت و شنود بین صاحبنظران و محققان و دستاندرکار تعلیم و تربیت را در باره مسائل آموزش و پرورش فراهم میآورد. این گردهماییها، همانند اجلاس بینالمللی سازمان یونسکو یا دفتر بینالمللی تعلیم و تربیت و سمپوزیومها، سمینارها و کمیتههای کارشناسان تعلیم و تربیت، که انجمنهای جهانی آموزش و پرورش تطبیقی هر سال، یا هر دو سال یک بار برگزار میکنند فرصت مناسبی برای تبادل نظر و عرضهی دیدگاهها و تحلیل چالشهاست.
.3 اصل بهرهگیری از اطلاعات و ارقام دقیق و واقعی در باره کاستیها و نارساییهای آموزش و پرورش
یکی از اصول مهم در تحلیل مسائل آموزش و پرورش وجود اطلاعات و ارقامی است که بتوان به صحت و دقت در جمعآوری و انتشار آن اطمینان حاصل نمود و از آن بهره گرفت. بهویژه زمانی که بخواهیم به بررسیهای کمی مسائل آموزش و پرورش بپردازیم و به اطلاعاتی چون میزان کلی هزینههای آموزش و پرورش در هر یک ا ز سطوح تحصیلی بر حسب نوع هزینه - جاری و عمرانی - ، هزینه سرانه هر دانشآموز، درصد افراد واجد شرایط به هر یک از دورههای تحصیلی، میزان افت تحصیلی در هر یک از پایهها، نسبت تعداد دانشآموزان به معلمان، شمار مدارس در دورههای آموزش ابتدایی، متوسطه اول و دوم، میزان بیسوادان نسبت به کل جمعیت و درصد دختران شاغل به تحصیل نسبت به کل دانشآموزان بر حسب موقعیت جغرافیایی - شهر و روستا - و میزان رشد فارغالتحصیلان دانشگاه در هر یک از رشتههای تحصیلی و سرانجام میزان رشد هزینههای تحقیقات تربیتی طی دو دهه دسترسی داشته باشیم، ضروری است اطلاعات در این زمینه از منابع معتبر داخلی و مؤسسات بینالمللی تعلیم و تربیت، از جمله سازمان یونسکو، دفتر بین-المللی تعلیم و تربیت، بانک جهانی توسعه اخذ شود. در واقع، جمعآوری اطلاعات دقیق و واقعی به منزله جمعآوری حقایق جزئی برای رسیدن به حقایق کلی، که همان شناخت مسائل آموزش و پرورش است، ممکن است.
.4 اصل واقعبینی و عینیتگرایی و اجتناب از خود شیفتگی فرهنگی در شناخت مسائل آموزش و پرورش
پژوهشگر برای شناخت مشکلات تربیتی باید به دور از تعصبات فرهنگی و عاطفی خویش کاستیها و مسائل آموزش و پرورش را بررسی کند؛ زیرا در پرتو چنین شرایطی، مطالعه و بررسی مسائل تربیتی از جامعیت و دقت بیشتری برخوردار خواهد بود.
.5 اصل طبقهبندی مسائل آموزش و پرورش
به منظور تحلیل مسائل تربیتی و ارائه راهکارهایی عملی، باید نخست آنها را طبقهبندی کنیم تا روند تحلیل مسائل آموزش و پرورش دقیقتر و علمیتر صورت پذیرد. البته هدف این نیست که مسائل تربیتی را جدا از مسائل دیگر بررسی کنیم، بلکه هدف آن است که با طبقهبندی آنها کارشناسی و مطالعه را آسانتر و بر نظمی خاص استوار کنیم. طبقهبندی مسائل تربیتی میتواند به اشکال مختلف صورت گیرد که مهمترین آنها عبارت است از:
الف - طبقهبندی مسائل آموزش و پرورش با توجه به اهداف و مقاصد تربیتی: این طبقهبندی میتواند به دو صورت انجام پذیرد: نخست، در قالب اهداف کلی و عمومی آموزش و پرورش، هدفهای اعتقادی و اخلاقی، علمی و آموزشی، فرهنگی و هنری، اجتماعی، زیستی، سیاسی، اقتصادی - ملکی، . - 1382 مثلاً در ردیف هدفهای اقتصادی تعلیم و تربیت میتوان به مسائلی چون ناتوانی نظام آموزشی در پاسخگویی به احتیاجات بازار کار و فعالیتهای تولیدی یا به نارساییهای نظام آموزشی در مجهز کردن نوجوانان، به ویژه دانشآموزان دوره متوسطه به مهارتهایی که قابل عرضه و مورد نیاز بازار کار است اشاره کرد و آنها را در زیرمجموعه این طبقه قرار داد. دوم، طبقهبندی اهداف اختصاصی آموزش و پرورش است.
در این زمینه میتوان به مقاصد تربیتی اشاره کرد که جنبه ویژه و اختصاصی دارد، مانند اهداف تدریس ریاضیات در دورهی ابتدایی. چنانچه هدف از تدریس و فراگیری ریاضیات آن باشد که به کودکان مهارت حل مسأله بیاموزیم، حال اگر به دلایل ضعف حرفهای معلمان در آموزش این مهارت، کاهش ساعات تدریس و آموزش ریاضی در برنامه درسی و یا متون سخت و دشوار کتب درسی، هدف مذکور تحقق نیابد و نقایصی از این لحاظ در دانشآموزان مشاهده شود، میتوان این مشکل را در زمره این نوع طبقهبندی قرار داد.