بخشی از مقاله

چکیده

نظام ترویج کشاورزي ایران به مثابه همه نظامهاي دانش محور احتیاج به ساماندهی و مدیریت دانش دارد به خصوص اینکه نظام ترویج کشاورزي ایران با هدف ارتقاء سطح کیفی مخاطبین خود و توانمند ساختن آنان طراحی و مدیریت میشود لذا به نظر می رسد براي رسیدن به این هدف می بایست در وهله اول بر توانمند ساختن منابع انسانی این نظام و همچنین زیرساختهاي مورد نیاز ساماندهی مدیریت دانش از جمله فنĤوریهاي اطلاعات و مولفههاي مدیریت دانش اقدام نماید. پژوهش حاضر با عنوان چالش ها و مشکلات ساماندهی مدیریت دانش در نظام ترویج کشاورزي کشور در این راستا تلاش نموده است که زیرساختها و مشکلات موجود در ساختار نظام ترویج کشاورزي ایران را مورد مطالعه قرار دهد.

نوع تحقیق توصیفی و همبستگی بوده و ابزار گردآوري دادهها نیز پرسشنامه میباشد که روایی و پایایی آن سنجیده شده است. جامعه آماري شامل کارشناسان و مدیران شاغل در استانهاي منتخب بر مبناي تقسیمبندي دفتر نظارت و ارزشیابی وزارت جهاد کشاورزي بوده است که براساس نمونه گیري طبقهاي چند مرحلهاي تعداد 168 نفر کارشناس و 61 نفر مدیر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فراوانی، درصد، میانگین، ضریب تغییرات و با کمک تحلیل همبستگی، توافقسنجی، مقایسه میانگین و تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اکثریت کارشناسان ومدیران مورد مطالعه مرد و در گروه سنی جوان و میانسال بودند کمتر از یک سوم کارشناسان مورد مطالعه در رشته ترویج کشاورزي تحصیل کرده بودند.

اکثریت مدیران داراي مدرك لیسانس و بین 6 تا 10 سال سابقه کار ترویجی داشتند. چالشها و مشکلات مهم در ارتباط با ساماندهی مدیریت دانش در سازمان از دیدگاه کارشناسان عبارت بودند از فقدان آموزش و توسعه متخصصین، عدم طراحی نظام آموزش مداوم و فقدان جذب کاربران متخصص براي انجام مدیریت دانش بود که هر سه گویه فوق از لحاظ ماهیتی به موضوع منابع انسانی اشاره دارد. چالشها و مشکلات اجراي مدیریت دانش از دیدگاه مدیران ، فقدان متدولوژي متناسب و فقدان تخصیص بودجه کافی قلمداد شد. بین نگرش کارشناسان با وضعیت تحصیلی و دیدگاه آنها در خصوص چالشها و مشکلات اجراي مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داري مشاهده شد.

بین نگرش مدیران ترویج کشاورزي با وضعیت تحصیلی و دیدگاه آنها در خصوص چالشها و مشکلات اجراي مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داري مشاهده گردید. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نوع R نشان داد که از دیدگاه کارشناسان چالشها و مشکلات عمده اجراي مدیریت دانش در سازمان موجود را میتوان در سه عامل منابع انسانی - - %67/45، زیر ساختی - - %7/52 و سیاستگذاري و برنامه ریزي - - %4/75 خلاصه نمود.

تحلیل عاملی دیدگاههاي مدیران در خصوص چالش و مشکلات عمده اجراي مدیریت دانش در سازمان موجود، نیز نشاندهنده نزدیکی نظرات آنان با گروه کارشناسان است بطوریکه سه عامل منابع انسانی، پشتیبانی و اجرایی نزدیک به %73 واریانس مربوطه را تبیین کردند. عامل اول، منابع انسانی - - %52/35، عامل دوم، پشتیبانی - - %10/52 و عامل سوم، اجرایی - - %7/6 به ترتیب بیشترین سهم واریانس را به خود اختصاص دادند. 

مقدمه

مدیریت دانش یکی از موضوعات بسیار مطرح سالهاي اخیر در مدیریتهاي سازمانی میباشد. سازمانها براي بدست آوردن توانایی رقابتی، بهرهوري بیشتر و تحقق اهداف خود نیازمند به دانش مبتنی بر اطلاعات1 میباشند. مدیریت دانش را میتوان به عنوان یک مفهوم میان رشتهاي تلقی کرد که دانش هویت و ماهیت مدیریت دانش را تشکیل میدهد. دانش، دانش سازمانی، دارایی با ارزشی است که مثل سایر داراییها به مدیریت، رشد و بهرهبرداري نیاز دارد. تامل در حوزه توسعه پایدار کشاورزي این واقعیت را برمیتابد که که حصول توامان پایداري و بهرهوري در بخش کشاورزي ، ثمره تلفیق و کاربست معقولانه دانش ، علم ، فن و تجربه است.

پر واضح است که فناوريهاي مناسب یاریبهر2 عمدهاي در فرآیند تحقق چنین اهدافی به شمار میروند و در این بین ، جایگاه ترویج کشاورزي به لحاظ مشارکت در توسعه دانش و فناوريهاي مناسب قابل ملاحظه مینماید. علی رغم تجارب کمابیش موفق کشورهاي در حال توسعه ، زمانی که پیشینه تاریخی، موجودیت کنونی و چشمانداز این کشورها مورد موشکافی دقیق واقع میشود-Beintema N.M. and Gert . - Jan Stads.,2004 - این گونه میتوان نتیجهگیري نمود که در این کشورها دانش و آگاهی علمی و فنی هنوز چنان که باید و شاید در دسترس نیست تا مولدان کشاورزي را در رویایی با تقاضاي جاري و پیش روي جامعه خویش توانمند سازد یا روند عمدتاً کژدار افزایش بهرهوري را پایدار نماید.

اکنون پایداري فراتر از یک گزیدار و انتخابی دلبخواهانه، شعاري و تاحدي تجملاتی، یکی از خصایص همزاد و همراه تمامی فعالیتهاي توسعه ازجمله در بخش کشاورزي به شمار می رود. این در صورتی است که تن در دادن به فشارهاي جنبش پایداري و تبعیت از الگوهاي وارداتی در زمینه توسعه کشاورزي پایدار قبل از دستیابی به دانش، علم، فناوري، زیرساختهاي نهادي و سایر پیششرطها میتواند نتایج به مراتب ناگواري را سبب شود.

با اینحال در این کشورها دستیابی به مازاد تولید پایدار دربخش کشاورزي بستگی به پیشرفتهاي حاصل در آگاهی علمی و نوسازي فنی و نهادي مبتنی برتحقیقات کارآ و اثربخش دارد - بینا؛. - 1383
در برنامه هاي جاري توسعه کشور، عنصر دانایی به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادي و اجتماعی معرفی شده است. در نظام هاي توسعهاي مبتنی بر دانش، مدیریت دانش3، مولفه کلیدي در راهبرد توسعهاي تلقی میشود. بهجهت ناهماهنگی بین مراکز علمی، موسسات تحقیقاتی، صاحبان فن و اندیشه از یکطرف و نهادهاي متکفل اجراي برنامه توسعه از طرف دیگر، و نیز فقدان راهبرد مشخص و مدون، زیر ساختهاي اجرایی برنامه با چالش هاي جدي مواجه میباشد.

با این وصف لازم است الگوي بومی مدیریت دانش، فناوري و نوآوري متناسب با شرایط و پتانسیلهاي ویژه براي ایجاد و تقویت ساختار نظام ملی نوآوري همراه با ترویج فرهنگ کارآفرینی طراحی و اجرا گردد. چالش اصلی در رابطه با اعمال راهبرد مدیریت دانش در کشورهاي توسعه نیافته و در حال توسعه از جمله ایران، چگونگی تولید و مدیریت بر دانش در بخشهاي مختلف از جمله کشاورزي است. با فرض اینکه مدیریت دانش بستر کسب مهارت و رقابت پذیري پویا است، براي پیاده سازي موثر مدیریت دانش، لازم است شش محور ساختاري اصلی شامل: منابع دانش، نظام هاي مدیریت دانش، دانش سازمانی، مدیریت نوآوري، سرمایه فکري، و زمینههاي سازمانی، مورد توجه قرار گیرد.

ایجاد چنین ساختاري به مطالعه تطبیقی و طراحی مدل متناسب با شرایط و ویژگیهاي بومی در برنامه هاي توسعه اقتصاد دانایی محور نیاز دارد - متقی طلب و بلالایی،. - 1384 در بخش کشاورزي نیز همانند سایربخشهاي اقتصادي، رویکردهاي مداخلهگري مبتنی بر دانشبري و مدیریت دانش حایز اهمیت اساسی است. در این بین مرور نظاموارهها و الگوهاي نهادي حاکی از این است که ترویج کشاورزي بخشی از شبکه مدیریت دانش در بخش کشاورزي محسوب میشود - - Engel,1995 و این مهم تقویت نظاممند ترویج کشاورزي در راستاي مدیریت دانش را ضرورت میبخشد Roling, 1988 - ،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید