بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله به بررسی چگونگی تغییرات متممهای فعل در فرآیند اسمگردانی در زبان فارسی براساس چارچوب نظری طبیب زاده - 1393 - پرداختیم. هفت نوع متمم برای فعل و سه نوع متمم برای اسم در زبان فارسی وجود دارد. یعنی براساسفرایند اسمگردانی، قاعدتاً هفت متمم فعل باید به سه متمم اسم تبدیل شود. در این مقاله نشان دادیم که این تبدیلات براساسقواعد مشخصی انجام میگیرند، یعنی هر متممی نمیتواند به هر متمم دیگری تبدیل شود. در زبان فارسی 24 ساخت بنیادین وجود دارد و براساس این 24 ساخت میتوان تبدیل متممهای فعل به اسم را بررسی کرد. استفاده از انواع مختلف ساختهای بنیادین، این امکان را فراهم آورد که متممهای مختلف فعل در حضور یکدیگر مورد آزمون قرار گیرند. از این بررسیها به این نتایج رسیدیم که بر اثر اسمگردانی:
1.فاعل در حضور متمم مستقیم، به متمم حرف اضافهای توسطِ تبدیل میشود و متمم مستقیم به متمم اضافهای تبدیل میشود.
2.فاعل در حضور دیگر متممها به شرطی که متمم مستقیم در جمله وجود نداشته باشد، به متمم اضافهای تبدیل می-شود. اگر فاعل به صورت فاعل بندی باشد نیز همین تغییر رخ میدهد.
3.متمم حرف اضافهای به همان صورت باقی خواهد ماند.
4.متممبندی در برخی مواقع به همان صورت باقی خواهند ماند، اما در ساختهای عادیتر به متمم حرف اضافهای تبدیل میشود و در این ساختها، خود بند متممی نیز دستخوش اسمگردانی قرار میگیرد.
5.متمم اضافهای به متمم حرف اضافهای تبدیل میشود. متممهای قیدی، مسند و تمیز به بخشی از اسم مرکب انضمامی تبدیل میشوند.
واژگان کلیدی: متمم فعل، متمم اسم، اسمگردانی، ساختهای بنیادین، دستور وابستگی..
.1مقدمه
دستور وابستگی دستوری صورتگرا است که مسائل مرتبط با بافت زبانی در آن جایی ندارد، این دستور فقط به بررسی جمله و اجزای تشکیلدهنده آن میپردازد و فقط آن دسته از نقشهای دستوری را در یک زبان معتبر میداند که، بتوان با استفاده از تحلیل های صوری وجودشان را اثبات کرد - طبیبزاده، . - 28 : 1393 بحث اصلی در دستور وابستگی، نظریه ظرفیت است که به بحث درباره انواع وابستههای فعل، اسم و صفت اختصاص دارد. براساس نظریه ظرفیت، فعل تعیین کننده تعداد و نوع متممهایی است که میتوانند یا باید در جمله ظاهر شوند. در نظریه وابستگی هر هسته، چه اسم باشد چه فعل و چه صفت، ظرفیت خاصی دارد و ظرفیت عبارت است از توانایی هسته در جذب تعداد و انواع مشخصی از وابستهها - طبیبزاده، . - 26-24 :1385
در چارچوب نظری دستور وابستگی، پنج نوع عنصر تشکیلدهنده همه گروههای نحوی زبان عبارت اند از یک و فقط یک هسته بعلاوه چهار نوع وابسته که به ترتیب میزان وابستگیشان به هسته عبارت اند از متمم اجباری هسته ، متمم اختیاری هسته، افزوده خاص هسته وافزوده عام که افزوده کل گروه است. متممهای اجباری و اختیاری وابستههایی هستند که در ساخت ظرفیتی هسته قرار دارند و هسته ناظر بر صورت، تعداد و نوع آنهاست. حذف متمم اجباری، گروه را غیر دستوری میکند اما حذف متمم اختیاری باعث غیر دستوری شدن گروه نمیشود. افزودههای خاص به لحاظ مناسبات معنایی فقط با برخی از هستهها به کار می روند، در صورتیکه افزودههای عام، وابستههایی هستند که با هر هستهای به کار میروند و ارتباط معنایی خاصی بین هسته و آنها وجود ندارد - طبیبزاده، . - 33-30 :1393
فرایند اسمگردانی - nominalization - که از فرآیندهای بسیار زایای واژهسازی در بسیاری از زبانهاست، به فرآیندی اطلاق می شود که طی آن از فعل یا صفت یا اسم، اسم ساخته میشود. یکی از انواع بسیار زایای این فرآیند مصدرگردانی نام دارد که منجر به ساخته شدن مصدر از فعل میشود. به اسمهایی که بدل از فعل هستند اسمهای گزارهای میگویند. این اسمها بخشی از ساخت ظرفیتی فعل اصلی را بصورتی نظاممند در خود حفظ میکنند - طبیبزاده، . - 423 :1393طبیبزاده برای افعال فارسی به هشت متمم زیر اشاره میکند: فاعل، متمم مستقیم یا همان مفعول، متمم حرف اضافهای یا همان مفعول حرف اضافهای، متمم اضافهای یا مضافالیهی، مسند یا متمم فاعلی، تمیز یا متمم مفعولی، متمم بندی و متمم قیدی. وی متممهای اسم در زبان فارسی را مشتمل بر سه متمم حرف اضافهای، متمم اضافهای و متمم بندی میداند. همچنین به این نکته اشاره میکند که غالباً اسمهایی متمم می گیرند که یا مشتق از فعل هستند یا معنای مصدری دارند؛ یعنی مصدرها، اسم مصدرها و حاصل مصدرها - طبیبزاده، . - 56- 52: 1393
.2روش تحقیق
آنچه در این مقاله در پی پاسخ دادن به آن هستیم این است که زمانیکه از افعال، اسم گزارهای میسازیم متممهای فعل دچار چه تغییراتی میشوند؟ با تغییر فعل به اسم گزارهای قاعدتاً، متممهای هفتگانهی فعل باید به متممهای سهگانه اسم تبدیل شوند زیرا فعل به اسم تبدیل میشود و بنابراین متممهای فعل نیز باید بهگونهای تغییر کنند که بتوانند در جایگاه متمم اسم قرار گیرند. بنابراین اینکه هر یک از این متممها چگونه تغییر می کنند، در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.به منظور پاسخگویی به این سؤال که آیا با اسمگردانی تغییرات منظمی در متممهای فعل بوجود میآید یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ این سؤال نحوه این تغییرات به چه صورت خواهد بود، ساختهای بنیادین زبان فارسی را مورد بررسی قرار دادیم تا از این رهگذر تمامی ساختهای ممکن مورد ارزیابی قرار گرفته باشند و متممهای مختلف فعل در حضور یکدیگر بررسی شوند تا بتوان به انگارهای از چگونگی تغییرات متممها رسید.
ساخت بنیادین عبارت است از نمایش نقش دستوری متمم های هر جمله. ساخت بنیادین هر جمله براساس ساخت ظرفیتی فعل مرکزی آن جمله در واژگان زبان تعیین میشود، بنابراین ساخت بنیادین هر جمله مفهومی عمیقاً واژگانی است - طبیبزاده، . - 436 :1393 طبیبزاده 24 ساخت بنیادین برای زبان فارسی بدست داده است. وی بیان می کند که برای رسیدن به ساخت بنیادین هر جمله، ابتدا باید افزودههای آن را حذف کرد و سپس نقش دستوری متممها و هسته را در جمله بنیادین مشخص کرد و در پایان نقش متممها را در درون دو جفت خط عمودی نمایش داد. برای مثال در جمله » او دیروز کتاب را با عجله به مادرش تحویل داد«، دیروز و با عجله از افزودههای جمله هستند و جزو ساخت بنیادین محسوب نمیشوند. بنابراین به جمله » او کتاب را به مادرش تحویل داد« میرسیم، با مشخص کردن نقش دستوری متممها و هسته در این جمله ساخت بنیادین این جمله را به شکل زیر نمایش میدهیم:
]]اوفا [، ]کتاب رامت[، ]به مادرش متح[، ]تحویل داد[[ یعنی ساخت بنیادین جمله فوق عبارت است از فا، مت، متح - طبیبزاده، . - 150-147 :1393 ساختهای بنیادین زبان فارسی براساس تعداد ظرفیت فعل از یکدیگر مجزا شدهاند. ساختهای بنیادین تک ظرفیتی، دو ظرفیتی، سه ظرفیتی و چهار ظرفیتی. البته لازم است به این نکته توجه شود که میزان بسامد این ساختها با یکدیگر متفاوت است و برخی پر کاربردتر از دیگر ساختها هستند. ساختهای بنیادین زبان فارسی به تفکیک تعداد ظرفیت براساس چارچوب نظری دستور وابستگی طبیبزاده - 1393 - در زیر آورده شدهاند. برای هر ساخت مثال یا مثال-هایی بیان شده است که این مثالها عینناً از طبیبزاده نقل شده - طبیبزاده، - 150- 147 :1393 و صورت اسم-گردانیشده آنها نیز که هدف نگارنده بوده است، به دنبالش آمده است. در برخی موارد به نظر میرسد اسمگردانی منجر به تولید اسمی میشود که به نوعی غیرعادی است و کاربردی ندارد، در نمونه های زیر هرگاه به چنین مواردی برخورد کردهایم، آنها را با علامت ؟؟ نمایش دادهایم.
2,1 ساختهای بنیادین تک ظرفیتی
فاعل آمدن: علی آمد ..... آمدنِ علی در این ساخت تک ظرفیتی، فاعل که تنها موضوع فعل است به متمم اضافهای تبدیل میشود. فاعل بندی جا داشتن: جا دارد که به دیدن او برویم ..... * جا داشتن اینکه به دیدن او برویم این ساخت اسمگردانی نمیشود.فاعل بندی غیرمشخص توانستن: میتوان رفت .... * توانستن رفتن این ساخت اسمگردانی نمیشود.
2,2 ساختهای بنیادین دو ظرفیتی
فاعل بندی، مسند بودن: ضروری است که او را ببینیم .... ضرورت دیدن او بودن : لازم است اور ا ببینیم... لزوم دیدار او فاعل بندی در این ساخت بنیادین، در اسمگردانی مبدل به مصدر یا اسم مصدر میشود و زنجیره »مسند+فعل ربطی«نیز غالباً مبدل به یک اسم گزارهای میشود. گاهی نیز این ساخت اسمگردانی نمیشود: شایسته است او را ببینیم...*شایستگی دیدار اوفاعل، متمم مستقیم این ساخت به دو شکل اسمگردانی میشود، یکی به شکل نحوی و دیگری به شکل صرفی یا واژگانی. دراسم گردانی نحوی، فاعل مبدل به گروه حرف اضافهایتوسطِ«» میشود و مفعول در جایگاه متمم اضافهای قرار می-گیرد. با این شیوه میتوان تمام موارد را اسمگردانی کرد.خواندن: ما کتاب را خواندیم .... خواندنِ کتاب توسط ما شستن: من میوهها را شستم .... شستن میوهها - توسط من - شستن : علی او را شست ...شستن او - توسط علی - دیدن: ما علی را ملاقات کردیم...ملاقات - کردن - علی - توسط ما - در اسمگردانی صرفی، مفعول به فعل منضم میشود و بخشی از اسم مرکب انضمامی میگردد و فاعل جایگاه متمم اضافهای را پر میکند. در این حالت اگر متمم، اسم خاص یا ضمیر باشد، این ساخت اسمگردانی نمیشود:
خواندن: ما کتاب را خواندیم... کتاب خواندن ما