بخشی از مقاله

خلاصه

به تحقیق خط افق هر شهر چهره عمومی او را معرفی خواهد نمود. در سالهای دیرین به علت محدودیت های که در تکنولوژی ساخت و ساز ها وجود داشت، به غیر از ساختمان های مهم شهر که شامل مساجد - مسجد جامع - و ارگ های حکومتی بود، سایر ساختمان در یک کُد سطح ساخته می شدند به گونه ای که از دید بیرون - دید پرنده - به داخل شهر به خوبی هویدا بود. در عصر حاضر با وجود تکنولوژی های نوین در صنعت ساخت و ساز ها روند پیشین تغییر یافته و از دور نمای هر شهر ساخت و سازهای با ارتفاع های بیشتر را شاهد هستیم که سیمای شهر و خط آسمان شهرها را متاثر نموده اند؛ این مقاله که از منابع کتابخانه ای و با روش تحلیلی-توصیفی می باشد بر آن است که با معرفی اصول خلق خط آسمان، سبب هارمونیک سازی سیمای شهری گردد.

مقدمه:

شهر به عنوان بارزترین جلوه ی تمدن در طول تاریخ طولانی تکامل در بستر تاریخی و سرزمینی ایران همواره بازتابی از مبانی فکری و اندیشه ای ایرانیان در نظم دادن به فضای سکونت جمعی خود بوده است . شهر در فرهنگ ایرانی مفهومی جامع و متشکل از ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و طبیعی است. امروزه دیگر برای حل مسایل شهری فقط به وجود متخصصان رشته هایی مانند برنامه ریزی شهری، اقتصاد ، ترافیک، حقوق و علوم اجتماعی بسنده نمی شود، بلکه نیاز به مهارت های جدید مانند روان شناسی ، انسان شناسی و نژاد شناسی احساس می گردد [1]تقابل میان انسان و محیط در شاخه ی روان شناسی محیطی، نشان از ارتباط مستقیم رفتار با ابعاد محیطی دارد؛ ذکر جمله ای از وینستون چرچیل بی مناسب به بحث نیست که گفته بود ما ساختمان ها را شکل می دهیم؛ سپس، آن ها ما را شکل می دهند [2]بنابراین ، لزوم ساماندهی و مناسب سازی محیط و به ویژه سیمای شهری بیشتر نمایان می گردد.

سیمای شهر گویای فرهنگ و نگرش مردم آن شهر است .معیار فرهنگی، سلیقه ی شخصی، تفکر و امکانات نهادهای اجتماعی در یک شهر تعیین کننده ی نمای ظاهری شهری و بالطبع طراحی شهری است . طراحی شهری از یک سو، باید حداقل خدمات و امکانات شهری را به طور یکسان در اختیار کلیه ی شهروندان قرار دهد؛ از سوی دیگر، تنوع و امکان انتخاب جایگرین متفاوت را برای گروه های مختلف شهری فراهم آورد [3]بحث سیمای شهر جای خاصی را در مطالعات و طراحی های شهری به خود اختصاص می دهد .امروزه هر کسی در ساخت و ساز بر روی قطعه ای از زمین به درآمد ناشی از آن توجه می کند، در حالی که تأثیر ساخت و ساز را بر روی ساختار پیرامون آن نادیده می گیرد . قوه ی تصور نتیجه ی ندای درونی برای مکان ساخت است .الکساندر معتقد است قوه ی تصور گذشتگان خلوص و توانایی بیشتری داشته است .وی به قوه ی تصور شاه عباس اشاره دارد که او را بر آن داشت تا پل بزرگ اصفهان را به مکانی تفریحی تبدیل سازد[4]

تعاریف:

نقطه: در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده می شود، منظور چیزی است که دارای تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم است و در عین حال ملموس و قابل دیدن است از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آن چه که در ریاضیات به نقطه گفته می شود، وجود ندارد. در ریاضیات موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه تصور می شود، بدون اینکه قابل دیدن و لمس شدن باشد. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است کاملاً ملموس و بصری که بخشی از اثر تجسمی را تشکیل می دهد و دارای شکل و اندازه نسبی است. به عنوان مثال وقتی از فاصله ی دور به یک تک درخت در دشت نگاه می کنیم.

به صورت یک نقطه تجسمی دیده می شود. اما وقتی به آن نزدیک می شویم یک حجم بزرگ می بینیم که از نقاط متعدد - برگ ها - و خطوط - شاخه ها - شکل گرفته است. بنابراین محدوده ی فضا یا سطح که همان کادر است نقش تعیین کننده ای در تشخیص دادن نقطه ی تجسمی و معنا پیدا کردن آن دارد. در صورتی که اندازه لکه یا عنصر بصری نسبت به کادر به قدری کوچک باشد که به طور معمول نتوانیم جزئیات آن ها را به صورت سطح یا حجم تشخیص بدهیم، می توانیم به آن نقطه تجسمی یا بصری بگوییم.[4]

خط: در زندگی روزمره و در طبیعت، خط حضوری چشمگیری دارد و به طور روزمره با این عنصر بصری در ارتباط هستیم. مانند : نقوش خطی رو لباس ها، ردیف های صندلی ها در سالن های اجتماعات، خطوط آجرهای چیده شده، درختان که در در یک ردیف هستند، و ساختمانها... تمامی موارد یاد شده در قاب آسمان حضور دارند و با ارتباط با پس زمینه خود یک تصویر به چشم بیننده مخابره مینماید و خود را معرفی می کند. بنابر این درتعریف تجسمی خط داریم: خط عبارت است از حرکت یک شکل ممتد بصری خواه با ضخامت و به صورت دوبُعدی و با داشتن ضخامت و برجستگی و یا فرورفتگی؛ مثل بخش هایی از یک نقش برجسته، حجم، خط و مرز پیرامون یک سطح ،محل برخورد دو سطح با زاویه مختلف ،مرز حاصل از تباین دو سطح با رنگ مختلف یا با تیرگی متفاوت.

جهت خط:

خطوط تجسمی بر اساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چهار دسته تقسیم میشوند. -1 خطوط عمودی -2 خطوط افقی -3 خطوط مایل -4 خطوط منحنی[4] خط آسمان: خط آسمان، خط فرضی است که در حد انتهای ارتفاع کلیه ساختمانها رسم شده - آخرین خط تراز بنا یا خط اتصال بنا با آسمان - در واقع مرز جدائی بالای جداره و آسمان از نظر ناظر است .خط آسمان جزئی از کالبد شهر است و از مهم ترین عناصر سیمای شهری به شمار می رود.[5]

در تعریف دیگری از خط آسمان داریم که: به آخرین خط تراز بنا یا خط اتصال با آسمان یا نقطه برخورد خطوط فوقانی ساختمان ها با خط افق گفته می شود.[6] خط آسمان که از بام ساختمان ها پدید می آید ،نه تنها جاذبه بصری را افزایش می دهد، بلکه فعالیت های خاصی - به طور مثال کلیساها یا مراکز شهری - و تمرکز های کاربری - به طور مثال گروه هایی از ساختمان های اداری ،تجاری - را نیز به ذهن القا می کند.[7]

سیر خط آسمان:

در گذشته در نتیجه وجود یک نظم عمومی متاثر از عامل مذهبی ،عموم مردم بناهای خود را مرتفع تر از بناهای مذهبی شهر ها نمی ساختند، و این خود موجب می گردید که خط آسمان در شهرها هم منظم، آرام و خفته شود و تاکید بصری بر عناصر مهم شهری صورت پذیرد. با وقوع انقلاب صنعتی و ظهور تکنولوژی های نوین در سالهای بعد از آن، به تدریج صنعت ساختمان سازی نیز از این واقعه متاثر گردید، صنعت شیشه سازی در نیمه دوم قرن هجده گسترش یافت، در سال 1806 جام های شیشه ای به ابعاد 1/7*2/5 متر تولید شد.

آسانسور در اواسط قرن نوزده در نیویورک اختراع شد. تولید تیر آهن، فولاد و سیمان در طی قرن 19 در کلیه کشورهای غربی رشد بسیار سریع داشت. از تبعات انقلاب صنعتی، رشد سریع شهر نشینی بود. صنعتی شدن کشاورزی و احداث کارخانجات در اطراف شهرها و همچنین ارائه خدمات جدید در شهرها باعث جا به جایی جمعیت گردید و ساکنان عمدتا کشاورز در روستاها به عنوان نیروی کار روانه کارخانجات در شهرها شدند[8] تغییرات زیربنایی در شهرها فقط تغییرات جمعیتی و اجتماعی نبود، بلکه شهرها از نظر کالبدی نیز به کلی دگرگون شدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید