بخشی از مقاله

چکیده:

در زبان و ادب پارسی و درکنار بخش اصلی یا همان زبان معیار آن و در گستره جغرافیایی و حوزه زبانیاش، گویشهای گوناگونی وجود دارد که رشد و شکوفایی خود را از آن گرفتهاند و از آنجا که این گویشها در گذشته کمتر دچار تغییر بوده، شاید بتوانند گرهی از ابهامات متون اولیه را نیز بگشایند و چه بسا که برای خلاء واژگانی امروزین زبان نیز جایگزینهای مناسبی داشته باشند و چون فارسی دری یا همان زبان دربارهای شرق ایران در آغاز تسلط اعراب بر این سرزمین، به کنار نهاده شده بود و نوشتن همه مطالب علمی و مکاتبات رسمی به زبان عربی انجام میشد، با تشکیل حکومت مستقل ایرانی به وسیله یعقوب لیث صفاری رسمیت کتابت و نشر فارسی از سیستان آغاز گردید و امروزه در سیستان مردم به گویشی باهم ارتباط دارند که بسیاری از واژگان متون اولیه فارسی را به صورت کاربردی مورد استعمال دارد و می توان این گویش را بازماندهای از شیوه سخن گفتن زبان فارسی آغازین دانست. از ین رو نویسندگان مقاله بر این عقیده اند که کلام محاورهای امروزسیستان یعنی گویش سیستانی، در زمینه حل معضلات متون اولیه دری، به ویژه ترجمه قرآن قدس و آثار سنایی و... پاسخگوی معنی بسیاری از لغاتی است که شارحان متون اولیه به دلیل آشنا نبودن با این گویش برای یافتن مفهوم آن واژگان و عبارات دچار مشکل شدهاند.

واژگان کلیدی: متون اولیه فارسی دری، ترجمه قرآن قدس، دیوان سنایی و گویش امروز سیستانی

مقدمه:

مسلم است با سطله اعراب بر ایران، زبان رسمی علمی و کتابت زبان عربی شد و اولین حکومت مستقل ایرانی که رسماً مخالف سلطه اعراب بود، حکوت صفاریان در سیستان بود و بیان این نکته توسط یعقوب لیث صفاری: »چیزی که من در نیابم چراباید گفت« - تاریخ سیستان، - 209 : 1314 آغازی شد بر سرایش اولین شعر پارسی توسط محمد بن وصیف - صفا، 1368، صص . - 26 -25 متعاقب آن نهضت علمی شکل گرفت که: میشود تمامی کتابها و مطالب مهم را به زبان فارسی نوشت و بعاًط اولین متون رسمی دری دراین منطقه - سیستان قدیم - پدید آمد. از قدیمترین متون دری باقی مانده که نویسندگان آنها به یقین سیستانی بودهاند و تقریبا نزدیک به زمان هم پدید آمدهاند که این مطلب را از شیوه نگارششان میشود فهمید، به کتب ذیل باید اشاره داشت:

-    تاریخ سیستان ، تصحیح ملک الشعرای بهار

-    مصادر اللغه

-    مهذب الاسماء فی مرتبه الحروف والاشیاء ازمحمودبن عمر ...الزنجی السجزی

-    ترجمه قرآن معروف به قرآن قدس

این اثر تصحیح علی رواقی است که اصل آن در موزه آستان قدس نگهداری میشود و به گفته وی »درشمار کتابهایی بوده که درسال 1145 ه . ق توسط نادرشاه به آستان قدس هدیه شده: - رواقی، . - 35 : 1364 رواقی اذعان به سیستانی بودن نویسندگان تمامی کتب فوق دارد. دراین متون واژگانی یافت میشود که هم اکنون در گویش مردم سیستان به وفور به کار میرود و راهگشای فهم معضلات متون اولیه دری است. بخصوص ترجمه قرآن قدس، که آن را میتوان بن مایه اولیه زبان دری دانست که امروزه در دست ماست و واژگان مبهم آن چون؛ یش،»خَلِ لوش، کُوبَلَک کهو...«رواقی آن را کُوَیلَک خوانده و معنای آن را درنیافته، در گویش سیستانی امروزه هر پیر زن بی سوادی هم معنای این واژگان را بدون مکث چنین میگوید: »گل لجن، آب گل آلود و قارچ یا همان گیاه تک پایهگُوبَلَککه تلفظ میشود.« به یقین میشود گفت گویش سیستانی صورت بازمانده زبان محاوره وکتابت اولیه دری است وکلید حل معماهای غامض متون آن دوره که عالمان ادب پارسی در فهم آن اختلاف نظر دارند. حتی درشعر سنایی: »گربه روده چون کنم شانه در ره سیل چون کنم خانه - « سنایی، . - 416 : 1377 فهم یکسان از مطالب و عبارات فوق بسیار در خور اهمیت است و یافتن راهی برای درک بهتر مطالب این متون ضروری مینماید.

پرسشها، بیان فرضیه:

-1    آیا عبارات وکلمات فارسی دوره اول درگویش امروز مردم سیستان نیز وجود دارد؟

-2 آیا با مطالعه قرآن قدس یا آثار سنایی میتوان واژگانی یافت که شارحین و محقیقن درمعنای آن تردید یا اختلاف نظر دارند ولی درگویش امروز سیستان وجود داشته باشد و بتوان با کمک آن معنای قابل قبولی برایش بیان داشت؟

در این تحقیق توصیفی تحلیلی، اگر فقط تلاش شود با بررسی منابعی که از لحاظ ساختاری به سبک و سیاق ترجمه قرآن قدس بسیار نزدیک است و از نظر زمانی نزدیک به هم پدید آمده معضلات ترجمه مورد نظر حل شود. این دقیقا همان راهی است که شارح توانایی چون علی رواقی رفتهاند، با وجود دقت و تلاش ایشان هنوز هم مسایل فراوانی لاینحل مانده، بنابراین، حل معضلات باقیمانده این ترجمه را نمیتوان در این متون یافت، اگریافت میشد که وی یافته بود، پس باید درجای دیگر جستجوکرد که آن منبعی غیر از متون فارسی اولیه است و راهنمایی زنده و کاربردی به نام گویش امروز مردم سیستان است که بازماندهای از دوره اول نثر دری و زبان تکلم آن زمان است و میتواند راهگشای معضلات کتب آن عصر باشد. مقاله حاضر تلاشی است بر اثبات این مدعا، و کلام تاریخنویسان و زبانشناسان و اهل ادب نیز مویّد این نظر است که به برخی از آن اشاره میشود:

» فارسی دری که مقارن ظهور اسلام در ایران، به ویژه ممالک شرقی بدان تکلم میشد، زبان دربار صفاریان و سامانیان و زبان آشنای مردم بود. خاصه که به زودی عناصر لهجههای مختلف شرقی خواه خراسانی و خواه سیستانی و خواه ماوراء النهری درآن بشدت نفوذ یافت - صفا، .« - 35: 1370 ادبپژوهان نقش گویش سیستانی را درشناختن ریشه بسیاری واژهها بسیار مهم میدانند: » هرچند که این گویش سیستانی یا زاولی از نظر زبانشناسی و شناختن ریشه بسیاری از واژهها در خور اعتبار است که مردم این منطقه بدان تکلم میکنند. فرهنگنویسان آن را یکی از چهار زبان متروک پارسی عهد باستان یاد کردهاند« - افشار سیستانی ،. - 49 :1367 »سیستان از اوایل دولت صفاری سهم فراوانی در زنده کردن فرهنگ نو فارسی درمشرق عالم ایران داشته است« - باسورث،. - 253: 1370

عشق به مطالعه و پژوهش در موضوعات مربوط به گویش سیستانی و استفاده از آن برای حل معضلات کتب اولیه نثر دری و تجربه مانوس بودن بیش از چهل سال با واژگان این گویش، حقیر را بر آن داشت تا این آگاهی و شناخت از گویش سیستانی را درخدمت حل معضلات ترجمه ارزشمند قرآن قدس و دیوان سنایی بهکار گیرد. ضمن ادای احترام به تمامی فعالیتهای علی رواقی در شرح و توضیح لغات مبهم قرآن قدس که راه و روش ایشان درستترین مسیر در حل معضلات این ترجمه است. باید این نکته را اضافه نمود که آنجایی که توضیحات رواقی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید