بخشی از مقاله

مقدمه:


آئینها آنگونه کـه سـاختارگرایانی چون ولادیمیر پراپ در تفسیر قصهها بازگفتهاند تصویرگر قاموس و قاعدههاییست که زندگی را برمبنای باورها، ایدهها و آموزهها شکل میبخشد و نظم اجـتماعی را مـمکن میسازد. البته به نظر میرسد که در این برداشت نمیتوان صرفا وجه ایدئولوژیک آئین را غـالب دانست و از ایـن روی در ژرفنای آئین میتوان هستههای اعتقادی، اسطورهای و اندیشگی را بازشناخت و جهانبینیقومی را به قلّابتعمّق صید نمود (پراپ،1371، .(16


1

آئینهای هر ملتی سرشار از شگفتیها و زیباییهایی است که با کند وکاو میتوان به عجایب آنها پی برد این آئینها همراه با زندگی انسان بوجود آمده و رشد کرده است و با گذشت زمان آب و رنگ گرفته و از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است به طوری که گاه این آئینها هویت ملتی را تشکیل می دهند. ملت ها با آئینها وآداب و رسوم و باورهای خاص فرهنگ و محیط خود پایدارند و به زندگی ادامه میدهند.در آثار گذشته ایران جسته و گریخته به جنبههای مختلف آئین ها توجه شـده است. ادبیات کلاسیک فارسی، سرشار از داستان های عامیانه است و این داستانها منبع مهمی برای مطا لعه و تحقیق در زمینه آئینها و رسوم و فرهنگ مردم گذشته می باشد.آئینهای قوم ایرانی مجموعه باورها و سنت های مردمی است که از دیرباز آن را خلق کرده و در طول اعصار زنده و پابرجا گذاشته اند. آئینهای ملت ایران دارای ارزشها و نوآوریهای است که با جستجو آن می توان به عظمت آن پی برد. یکی از این آئین ها، آئین جنگ است.

متقدّمان در آثار خویش به طور مستقل به این موضوع توجهی نشان نداده اند، اما در بسیاری از آثار آنان مانند: مکتب تاریخی و ادبی، این آئینها بازتاب یافته است. در میان آثار ادبی، تاریخ بیهقی تألیف استاد بی نظیر،خواجه ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی دبیر است. کتاب او، اثر تاریخی و ادبی گرانسنگی است که »آئینه روشن عصر غزنوی است. نویسنده آن با باریک بینی و ژرفنگریِ بیشتر جلوه های زندگی اجتماعی را با خامه توانای خود بر دفتر ایام نقش بسته است. تاریخ بیهقی دربرگیرنده حوادث روزگار پادشاهی امیر مسعود، فرزند محمود غزنوی است.« (خطیب رهبر،1389، .(23 تاریخ او بدلیل اینکه خود بیهقی در بیشتر صحنه هایش حضور داشته است بسیار موثق و قابل اعتماد است.

نگارنده در این مقاله سعی خود را بر این نهاده است تا خصوصاً آئین جنگاوری و ابزار و سلاح های مورد استفاده در نبردها را، در این اثر گرانقدر، به تصویر بکشد. اهمّیت تحقیق در آن است که مطالعه و تحقیق در زمینه آئین های مردم از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا باعث آشنایی بیشتر مردم با فرهنگ خودی و اصالت آن می شود. همچنین از آنجا که فرهنگ مردم هر ملت انعکاس ذوق و هنر و شیوه تفکر و خلق و خوی آن ملت است، موجب آشنایی افراد با اوضاع زمان و طرز زندگی و در نتیجه تحول و تکامل فکری و اجتماعی ملتها در دوره های مختلف می گردد نیز موجب حفظ ارزش ها و میراث کهن ملی می شود. پی بردن به آئین جنگ در »تاریخ بیهقی« به عنوان منبعی برای آشنایی مسائل نظامی و فنون جنگی ایران است که با مطالعه آن میتوان به اطلاعاتی فراوان و ارزشمندی در زمینه جنگ و جنگاوری، تکنیکهای نظامی و لشکرآرایی و ابزار جنگی مورد استفاده در عصر نویسنده-دوره غزنوی- پیبرد.

پیشینه تحقیق


در زمینه تاریخ بیهقی و آداب و رسوم تحقیقات بسیاری انجام گرفته است؛ ولی در زمینه آئین و رسوم جنگ و رزم تحقیقات چندانی صورت نگرفته است.برخی از تحقیقات انجام شده در این رمینه عبارتند از:

دکتر میرجلالالدین کزازی در پژوهشی با عنوان »رزم یا بزم کدامیک؟« که در بهار 86 در مجله نامه انجمن به چاپ رسیده است، نشان داده است که ادب بزمی از ادب رزمی برآمده است. منصوره گرجی در مقاله ای با عنوان »آداب بزم و رزم درسمک عیار« که در سال 1391 در مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی به چاپ رسیده است، آداب بزم و رزم را در داستان های بلند و عامیانه سمک عیار بررسی نموده است. همچنین سیدمحسن مهرابی در مقاله ای با عنوان »آئین رزم در عصر غزنویان« که در سال 1385 در مجله حافظ به چاپ رسیده است پس از برشمردن رزمهای یاد شده در در این اثر، اشارات کوتاهی نیز به آداب و رسوم

2

رزم در این دوره نموده است.همچنین میلاد جعفرپور و مهیار علوی مقدم در پژوهشی تحت عنوان » بررسی تطبیقی عناصر آیینی و جنگاوری در شاهنامه و سمک عیار« که در زمستان 1390 در مجله جستارهای ادبی به چاپ رسیده است آیین های جنگی و حماسی به کار رفته در این اثر را بررسی و مقایسه نموده اند.

آئین جنگ و جنگاوری


یکی از فرهنگ ها و رسومی که از دیرباز مورد توجه تاریخ نویسان بوده است توصیف و بیان جزییات آئین ها در صحنه ی جنگ ها و رزم ها است.به گونه ای که با بررسی دقیق می توان اکثر ابزارآلات جنگی و ویزگی های آنها و نحوه ی کاربرد آنها را شناخت و نحوه ی جنگ و اصول و آئین آن به خوبی از این آثار استخراج نمود.

جنگ،غارت و خونریزی یکی از عوامل پربـرگ کـردن تـاریخ بشریت است. هرچند بسیاری از این جنگ ها در پرباری تاریخ نقش بهسزایی ندارند؛ اما مسافران کاروان بشری، در سفری بـه طول تاریخ، همواره با آن دست به گریبان بودهاند. در تاریخ ایران نیز نمونه های بـسیاری از جنگهای خانمانسوز و ویرانگر را شـاهد بـودهایم.از همان روزی که نیاکان آریایی ما که خود با جنگیدن و تاخت و تاز در نجد ایران سکونت یافتهاند تا امروز که تاریخی چند هزار ساله را مرور میکنیم هجومها و نثارهای فراوانی را در سراسر این سرزمین به تـماشا نشستهایم.همسایگی با دنیای هند و عرب،قرار گرفتن در بین سرزمینهای آسیای مرکزی،آسیای صغیر و بین النهرین،سرنوشت این سرزمین را با جنگ و دفاع رقم میزند،سرزمینی که استاد زرینکوب به درستی آن را گذرگاه حوادث میخواند (زرین کوب,1380، .(17

جنگ ها در تاریخ بیهقی


در دوره مسعود جنگ ها و درگیریهای فراوانی صورت گرفت که بزرگترین و طولانی ترین این درگیریها، نبرد با اغتشاشات ترکمانان سلجوقی بود. همچنین حمله به هنوستان نیز از دیگر نبردهای بزرگ مسعود بود که جنگهای داخلی چون جنگ ساکنان ری با آل بویه، فتح بخارا، حملهمسعود بـه آمـل و جنگ احمد علی نوشتگین بـا اهـل کـرمان را به آن افزود.

در عصر سامانیان،محمود بن سبکتکین به دنبال فرصتی بود تـا قلمرو خود را وسعت دهد. این آرزو که مقارن افول خورشید سامانیان در ایران و با الحاق خراسان به حکومت او تحقق یافت،او را به عنوان یکی از حاکمان اصلی ایران معرفی کرد. قرار گرفتن قلمرو او بین سرزمین هـندوستان و حکومت های آل زیاد و آل بـویه که ساکنان آنان را بیشتر از علویان و تشیع تشکیل میدادند، تایید و اعتماد خلیفه بغداد را نیز نسبت به او برانگیخت.سلطان محمود که با غزوات و کشورگشاییهای فراوان،اولین سلطان پس از اسلام ایران شناخته میشود،در ربیع الاول 421 در غزنه و در اثر بیماری سل درگذشت.پس از کشمکشی هـفت مـاهه بـین دو پسر او محمد و مسعود، پسر بزرگش مسعود به تخت نشست و جانشین پدر شد.

فـرمانروایی مسعود، با اغتشاشهایی که حضور ترکمانان سلجوقی در نواحی سرخس و باورد پیش آورده بودند، مواجه بود. یک بار لشکری را که مسعود، بـه دفـع آنها فرستاد، شکست سخت دادند.اما مسعود خراسان را در این اغـتشاشها رهـا کـرد و لشکر به هند کشید. سرکردگان سلجوقی بـا سـلطان از در آشـتی


3

درآمدند و اظهار اطاعت و انقیاد کردند،سلطان در بازگشت از آخرین سفر هند، سـباشی تـگین را بـه تنبیه ترکمانان مامور کرد که در برخورد با آنان گریخت و سپاه او هم پراکـنده شـد.در دنبال این ماجرا نیشابور بدون جنگ به دست ترکمانان افتاد و طغرل در آنجا خـود را سـلطان خـواند و خطبه به نام خود کرد.بالاخره مسعود در دفع آنها لشکر به خراسان آورد. ولی ترکمانان هـربار از روی حـیله با او از در عذر و تسلیم در میآمدند.

با اینحال همواره بعد از آن،به جنگ میپرداختند. تا این که بالاخره در نزدیکی حـصاری کـه دندانقان خوانده میشد، برخورد روی داد. لشکر سلطان در آنجا گرفتار بیآبی شدند... شکست بر سپاه سلطان افتاد و بنه او به غارت رفت. مسعود چارهیی جـز فـرار نـیافت و خراسان به دست سلجوقیان افتاد. مسعود بـه بهانه تدارک سپاه تازه به غزنین رفت؛ اما آنجا نیز نماند.پسرش مودود را در آنجا گماشت و خود را خزاین غـزنین و بـا حرم و بنه سنگین به امید آنکه در هند لشکر تازهیی فراهم آرد، عزیمت آن دیـار کـرد.برادر خود محمد همراه خود برد.در بین راه لشـکریانش بـه طمع اموالی که همراه داشت، بر او شوریدند.درمحل حصار ماریکله بین رود سند و جیلم او را بعد از مـقاومتی سـخت و دلیرانه که کرد، توقیف کردند و امـیر مـحمد را به جـایش بـه سـلطنت نشاندند. مسعود به امر یا رضای مـحمد مـحبوس شد و هم در حبس کشته شد. (زرین کوب،1380، 419-418؛ به نقل از مهرابی، 1385، .(82-81

آئین جنگ در تاریخ بیهقی


یکی از آثار گرانقدری که به نحو احسن صحنه های جنگ را با بیان دقیق جزییات به تصویر کشیده و فرهنگها و رسوم مربوط به آن را آورده است تاریخ بیهقی است.

یکی از مهمترین و بهترین منابع در شناخت سـلطنت مـسعودی تاریخ بـیهقی است ؛ زیرا »دلایل آغاز این جنگها، علل شکستها و ناکامیهای او، عوامل پیروزی سپاهش در جنگ، آداب و آئین لشکرکشی را در ایـن دورهـ ی تاریخی با لحنی صمیمی،اما عبرتانگیز بـیان مـیکند.بیهقی با هـنر خـاص نـویسندگی خود،علیرغم نفرت و انزجاری کـه از جنگ و خونریزی دارد،به طرزی خاص به بیان جزییات این وقایع میپردازد. گاهی صحنه های جنگی را بـا تـوصیف کامل و با تصویرگری خاص خود در بـرابر دیـدگاه خـواننده بـه نـمایش در میآورد.در این حـالت از بـیان نحوه و سرعت حرکت سپاه، ترتیب حرکت آنان، جایگاه امیران، اعیان و رسولان، نوع اسلحه،چهگونگی پوشش و...غافل نیست. « (مهرابی، 1385، (82 در این قسمت به آداب و رسوم جنگ در این اثر ارزشمند اشاره می شود:

• فرستادن پیغام به وسیله رسول


در تاریخ بیهقی یکی از آئین هایی که به چشم می خورد, این است که معمولا یکی از طرفین جنگ در ابتدای کار و به سرعت تن به جنگ نمی دهد و با فرستادن رسول و پیغامی ،از خصمان درخواست صلح و به آشتی گراییدن می کند. در جنگ حسن با آل بویه مغرور آل بویه به درخواست حسن برای صلح پاسخ منفی می دهد و به جنگ میل دارد.


4

»اعیان ری خطیب را نامزد کردند و پیغام دادند سوی مغرور آل بویه و گفتند:مکن و از خدای ،عزوجل ،بترس و در خون این مشتی غوغا که فراز آورده ای مشو و باز گرد که تو سلطان و راعی ما نیستی. از بهر بزرگ زادگی تو که دست تنگ شده ای و بر ما اقتراحی کنی ،ترا حقی گذاریم و از این گروهی بی سر که با توست ،بیمی نیست و این بدان می گوییم تا خونی ریخته نگردد و بغی را سوی تو افکندیم.

خطیب برفت و این پیغام بداد،آن مغرورآل بویه و غوغا درجوشیدند،و بیکبار غریو کردند و چون آتش از جای در آمدند تا جنگ کنند.خطیب بازگشت و گفت:ایشان جواب ما جنگ دادند.« (بیهقی،1389 ،.(35

در جنگ سبگتکین با بوعلی در طوس،که بوعلی به طمع به دست آوردن نیشابور با سبگتکین از سر جنگ درآمد؛آمده است که:»و امیر سبگتکین رسولی نزدیک بوعلی فرستاد و پیغام داد که،خاندان شما قدیم است و اختیار نکنیم که در دست من ویران شود.نصیحت من بپذیر و بصلح گرای تا ما بازگردیم بمرو و تو خلیفه پسرم محمود باشی بنیشابور، تا من بمیانه درآیم و شفاعت کنم تا امیر خراسان دل بر شما خوش کند و کارها خوب شود و وحشت برخیزد. و من می دانم که ترا موافق نیاید، اما با خرد رجوع کن و شما ر خویش نیکو برگیر....« (بیهقی،1389 ،.(252 جای دیگر در جنگ امیر با ترکمانان آمده است:

»بنده را صواب چنان می نماید که رسولی فرستد و از خویشتن نصیحت کند این قوم را که سخت ترسانند از آن یک قفا که خورده اند بگوید اگر خداوند بر اثر ایشان آمدی یک تن زنده نماندی و جان در نبردی ،اگر دگرباره کمر جنگ بندد ،یک تن از شما نماند . و صواب آن است که عذری خواهید و تواضعی نمایید تا من خداوند سلطان را بر آن دارم که تقرب شما قبول کند و....« (بیهقی،1389 ،.(910

• فرستادن جاسوس

نفوذ کردن در میان دشمن توسط عده ای که جاسوس نامیده می شدند یکی از بزرگترین ارکان و آئین جنگاوری بوده است. این افراد به طور ناشناس وارد جبهه دشمن می شدند و اطلاعات مربوط به طرف جنگ را به همرزمان خود می دادند و به این ترتیب غلبه بر دشمن آسان می شد.

در جنگ خوارزمشاه با علی تگین آمده است:


»روی ندارد مجروح بجنگ رفتن مگر مصلحتی باشد که بادی در میان جهد تا نگرم که خصم چه کند،که من جاسوسان فرستاده ام و شبگیر دررسند.« (بیهقی،1386 ،.(486

»دوش همه شب نخفتم از ازین جراحت و ساعتی شد تا جاسوسان بیامدند و گفتند:علی تگین سخت شکسته و متحیر شده است که مردمش کم آمده و بر آنست که رسولان فرستد و بصلح سخن گوید «. (بیهقی،1389 ،.(487

در جای دیگر از تاریخ بیهقی در جنگ امیر با ترکمانان بیان شده است که:

5

»و قاصدان و جاسوسان رسیدند ،که طغرل از نیشابور به سرخس رسید و داوود خود آنجا ببود و یبغو از مرو آنجا آمد.....« (بیهقی،1389 ،.(900


»و شب را جاسوسان و قاصدان رسیدند و ملطفه های منهیان آوردند و نبشته بودند که "این قوم بتدبیر بنشستند و گفتند صواب نیست پیش مصاف این پادشاه رفتن « (بیهقی،1389 ،. (908

• لشکر آرایی


آراستن و تعبیه ی سپاهیان در هنگام جنگ یکی دیگر از آئین های رزم است . در حالت کلی سپهسالار با بیرق ها ،رایت ها و ملازمان در قلب و میانه ی لشکر قرار می گرفت. جلوی آنها طلایه بود.طلایه گروهی از سپاهیان بودند که برای »آگـاهی از وضـع روشن پیشاپیش حرکت میکردند و اینان پیشور نیز میگفتند،« (انوری،1355، .(137

»گروه سمت راست را میمنه و سربازان سمت چپ را میسره میخواندند.« (همان ،» (138سپاهیانی که در یکی از دو جانب چپ و راست موضع میگرفتند و به منزلهی بال لشکر بودند، جـناح خـوانده میشدند،در مقابل طلایهها، ساقه قرار می گرفت که در پشت لشکر حرکت میکردند.« (همان، .(131 در شکست لشکر بغتدی می خوانیم:

»تا از اینجا برفتند ،حزم و احتیاط نگاه می داشتند و حرکت هر منزلی بر تعبیه بود ،قلب و میمنه و میسره و جناح ها و مایه دار و ساقه و مقدمه راست می رفتند« (بیهقی،1389 ،.(707

بیهقی در جنگ امیر با سلجوقیان در طلخاب آورده است:


»چون لشکر با تعبیه فرود آمد ،درقلب سلطان فرود آمده بود و میمنه و میسره حاجب بزرگ سباشی داشت و بر ساقه ارتگین.)«همان، .(903


» مقدمان آمده بودند و ایستاده از آن میمنه و میسره و جناح ها و مایه دار و مقدمه و ساقه) « همان،.(904


• تقسیم لشکر به پیاده نظام و سواره نظام


یکی دیگر از رسوم ها که در جنگ ها نمود داشت این بود که لشکریان به دو دسته پیاده و سواره تقسیم میشدند .نیروهای نظامی ایران از همان ابتدای پیدایش شامل دو بخش سواره نظام و پیاده نظام تقسیم می شد.در تاریخ بیهقی به این تقسیم بندی در جنگ ها اشاره شده است و معمولاً اصل بر این بود که تعداد سوارگان از پیاده ها بیشتر بود .در جنگ مکرانی با لشکر مسعود آمده است:

»مکرانی چون خبر این لشکرها و برادر بشنود ،کار جنگ بساخت و پیاده ای بیست هزار کیچی و ریگی و مکرانی از هر ناحیتی و هر دستی فراز آمد وشش هزارسوار.....« (همان،.(290 بیهقی در جنگ طلخاب نیز آورده است:

6

»غلامان برسیدند،و سواری دو هزار رسیده بود از مبارزان و پیاده ای دو هزار سکزی ،غزنیچی و غوری و بلخی ،و امیر «...... (همان، .(905


• حفر خندق

یکی از کارهایی که در جنگها صورت می گرفت حفر خندق بود. »در واقع خندق حصار پیاده است، همچنانکه اسب حصار سواره میباشد) « مدبر،1349 ،.(336

»در صفهای اول جنگ پیادگان قرار داشتند،این پیادگان علاوه بر شـرکت در جـنگهای تنبهتن در حفر خندق نیز همکاری میکردند.« (بیهقی، 1389،.(903

• نواختن طبل و کوس و دهل

یکی دیگر ازآئین ها که در هنگام جنگ ،نواختن طبل و کوس و دهل، بود که در بیهقی نیز به کثرت به آن اشاره شده است. نواختن طبل در صبحگاه شروع جنگ به معنای این است که هر دو گروه طرفین به جنگ راضی شده اند.

در داستان سازش امیر با درمیش بت آمده است:


»چون شب تاریک شد ،آن ملاعین بگریختند و دیه بگذاشتند .و همه شب لشکر منصور بغارت مشغول بودند و غنیمت یافتند .بامداد امیر فرمود تا کوس بکوفتند و برنشست و قصد حصارشان کرد و...« (همان،.(170

در جنگ با سلجوقیان در طلخاب:


» همه شب کار می ساختند و بامداد کوس فرو کوفتند و امیر بر ماده پیل نشست و.....« (همان،.(904


» احتیاطی تمام کردند بدان شب در لشکرگاه تا خللی نیفتد و پکاه کوس فروکوفتند و لشکر برنشست ساخته و بتعبیه برفتند.« (همان، .( 902 زمـان آغـاز جـنگ نیز بیشتر با نواختن کوس و بوق در بامداد صورت میگرفت.

• رجز خوانی

رجز خوانی از آداب مسلّم جنگ بوده و دو مبارز ناگزیر از پرداختن به آن قبل از نبرد بوده اند.در واقع رجز خوانی بخشی از تاکتیک رزمی جنگاوران برای درهم شکستن روحیه دشمن است(فلاح، 1385، .(2

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید