بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
* مشارکت
* مدیریت مشارکتی
* نظام پیشنهادها
* خلاقیت
* مدل انتقال خلاقیت
اسلاید 2 :
اسلام نظام مدیریتی مخصوص به خود رادارد که باتفکر وشناخت آن
می توان به سرمنزل مقصود رسید وطبعا کارها بااستفاده از آن به نحو احسن انجام می گیرد مخصوصا خداوند در قران کریم به صراحت پیامبر اکرم وتمامی پیروان را به مشورت کردن امر می فرماید وآن بزرگوار وامامان وبزرگان دین نیزدر اکثر کارهایشان بادیگران مشورت نموده اند.
مشارکت یک مفهوم بنیادی در بررسی انگیزش است. قرآن می فرماید: آیات الهی را فصل فصل کنید تجزیه و تحلیل کنید به روش احسن با هم مجادله کنید فکرها و اندیشههایتان را به کار اندازید تا بهترین روشهای مدیریت را بیابید. همچنین می فرماید آیات قرآن را به بهای اندک مفروشید. در دل آیات قرآن تفکر و تدبیر کنید تحقیق و پژوهش کنید از هر آیه قرآن خیرات کثیر به دست خواهید آورد.مهم ترین و اساسی ترین مشکل جامعه ما نبودن سیستم مدیریتی صحیح است نظام مدیریتی که بر قرآن و احادیث نبوی مبتنی بوده و منطبق بر فطریات و نیازهای مردم باشد.
اسلاید 3 :
مدیریت مشارکتی از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته است و در سراسر روزگار راه فراگشت را پیموده است. از دویست سال پیش مدیریت مشارکتی در نظام سیاسی کشورهای غرب راه یافت و آرام آرام تحول و دگرگونی کارساز را پیموده و با گذر زمان در رویارویی با انبوهی از دشواری ها چنان رشد و بالندگی یافت که سرانجام مردمان حق آن را یافتند تا در تعیین سرنوشت خویش مختار باشند و در طراحی آینده خود مشارکت جویند. اهمیت مدیریت مشارکتی تا بدان حدی است که دانش پژوهان از جمله (لی پرستون و جمیز پست) یک دهه پیش مشارکت را «سومین انقلاب» در مدیریت خواندند. نخستین انقلاب پدید آوردن سلسله مراتب سازمانی و دومین انقلاب جدا کردن مدیریت از مالکیت و حرفه ای شدن مدیریت بوده است .
اسلاید 4 :
همزمان با پیدایش گروه های انسانی و سازمان ها
موضوع مشارکت مورد توجه قرار گرفت ولی تا مراحل اولیه انقلاب صنعتی در سال های آغازین قرن نوزدهم، که مدیریت نقش و جایگاه ویژه خود را در بین عوامل تولید و در اداره امور پیدا نکرده بود به این موضوع اهمیت زیادی داده نمی شد.
تحقیقات و بررسی های فرد تیلور و لیلیان گیلبرت
سبب شد تا اهمیت مدیریت در امور روشن شود گذشت زمان و تغییرات علم و تکنولوژی سبب پیدایش تغییر در تفکرات مدیریتی شد تا این که اندیشه مدیریت مشارکتی مطرح و به شکل های گوناگون نمایان شد.
مکتب مدیریت علمی گرچه تا حدودی اهمیت مدیریت را نمایان کرد. اما این مکتب به افراد انسانی به عنوان ابزار کار نگاه می کرد و نیروی کار در این دوره به عنوان دستان اجیر شده شناخته شده بود.
گسترش انقلاب صنعتی در سال های ابتدایی قرن بیستم
با مطالعات محققنانی مانند مازلو، چتر بارنارد و لیکرت سبک جدیدی در مدیریت به نام روابط انسانی شکل گرفت.
در این مکتب برخلاف مکتب علمی تأکید مدیریت بر بکارگیری قلب افراد علاوه بر دست آنان است. کارکنان احساسات، نیازها و مطلوبیت ها و رضایتمندی هایی دارند که مدیریت باید آنها را درک کند و برخوردی متناسب با آن انجام دهد
انقلاب فراصنعتی
. در نیمه دوم قرن بیستم که می توان آن را همزمان با انقلاب فراصنعتی نامید سبک جدیدی به نام مدیریت سیستمی به وجود آمد که کیفیت برخورد با نیروی کار را در مدل منابع انسانی بررسی می کرد. در این مکتب، مدیران نه تنها دستان و قلب ها بلکه مغز کارکنان را نیز به کار می گیرند. عده ای از کارشناسان نوع راستین مشارکتی را از ویژگی های دوره فراصنعتی و انفورماتیک دانسته اند.
اسلاید 5 :
مدیریت مشارکتی عبارت است از دخالت کارکنان در رده های مختلف سازمان در فرآیند تبیین مسایل و مشکلات، تجزیه و تحلیل موقعیت و دستیابی به راه حل ها به طوری که کارکنان در دستیابی به راه حل ها از قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردار باشند و با سرپرستان و رؤسای خود همفکری کنند.
مشارکت در مدیریت عبارت است از ایفای نقش از طریق اظهار نظر، ارائه پیشنهاد، تصمیم گیری و قبول مسئولیت در زمینه فعالیت های سازمان، انتخاب نوع کار، بهبود و توسعه کار و توزیع دستاوردهای حاصله. مدیریت مشارکتی مجموعه گردش کار و عملیاتی که تمام کارکنان و زیردستان یک سازمان را در روند تصمیم گیری های مربوط به آن سازمان را دخالت داده و شریک می سازد
مديريت مشاركتي به معناي مشاركت افراد مناسب، در زمان مناسب و براي انجام كار مناسب است.
اسلاید 6 :
فرنچ جامعه شناس فرانسوی، بیان کرده است که مشارکت عبارت است از درگیر شدن ذهنی و عاطفی یک فرد در یک وضعیت گروهی، که این درگیری او را تشویق و برانگیخته می کند تا به هدف های گروه کمک کند و خود را در مسئولیت های آن گروه نیز سهیم بداند و برای به سرانجام رساندن مقصود گروه تفکر و تلاش کند.
مشاركت از لحاظ لغوي شركت دادن،با هم شريك شدن،سهيم شدن،انجام كار گروهي و نيز بهره برداري گروهي است.
مدیریت مشارکتی عبارت است از عملیاتی که طی آن کارکنان سازمان را در روند تصمیم گیری ها دخالت و شرکت می دهند، تأکید این شیوه مدیریتی بر همکاری و مشارکت داوطلبانه کارکنان استوار است و می خواهد از اندیشه ها، نظرات و ابتکارات آن ها در حل مسائل و مشکلات سازمان استفاده کند. البته ذکر این نکته و یادآوری آن در رابطه با مدیریت مشارکتی بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد که در جریان مدیریت مشارکتی در یک سازمان کارکنان به صورت داوطلبانه در امور و فعالیت های مربوط به خود دخالت کنند به شرطی که توان و انگیزه مناسب برای دخالت موثر را داشته باشند. تا در این صورت بجای اینکه همواره مدیریت و رهبری شوند از توانایی های خود بهره گیرند، فکر کنند و قوه خلاقیت خود را بکار اندازند و در تصمیم گیری ها مشارکت و دخالت داشته باشند.و...
اسلاید 7 :
مديريت مشاركتي دو هدف عمده را دنبال مي كند: نخست، ارج نهادن به ارزش هاي انساني و به ياري طلبيدن افرادي كه به نوعي با سازمان در ارتباط اند. دوم، رسيدن به هدف هاي از پيش تعيين شده به كمك همين افراد. اين هدف ها بر چند اصل اساسي استوار است:
اسلاید 8 :
مشارکت کارکنان، هم رشد فرد و هم تعالی سازمان را در پی دارد و سبب تقویت روحیه، رضایت شغلی و اساس ارتقاء قدر و منزلت شغلی کارمند می شود. می توان گفت مفهوم سرمایه انسانی مهمترین پایه توجه به مدیریت مشارکتی است.
سه اصل فلسفه مشارکت کارکنان به شرح ذیل می باشد:
اسلاید 9 :
مشارکت کارکنان دارای 3 هدف است:
الف: هدف اقتصادی: مشارکت کارکنان سبب افزایش کمی و کیفی بهره وری در سازمان می شود
ب: هدف اجتماعی: مشارکت کارکنان باعث تقویت همکاری در طرفین می شود.
ج: هدف روانی: میزان برخوردها را کاهش و محیط کاری سالم و مناسبی را به وجود آورده و به آرامش محیط کار کمک می کند. استقرار نام مشارکت در مدیریت ارزش عامل انسان در سازمان را به رسمیت می شناسد و به جنبه انسانی کار توجه بیشتری معطوف می گردد. و موجب رضایت کارکنان می گردد.
اسلاید 10 :
رقابت؛ در آن ها رقابت كامل و فشرده است چرا كه مشاركت در سازماني تحقق مي پذيرد كه رقابت كامل بر آن حاكم باشد
.دسترسي مديران به دانش گسترده؛ مديران سازمان هاي مشاركت جو بر اين اعتقادند كه دانش در سطح سازمانشان به وفور پراكنده است و خود به راحتي مي توانند انديشه ها و ديدگاه هاي ديگران را مستقيم و بي واسطه دريافت كنند.
احترام به افراد؛ كاركنان اين سازمان ها بر اين باورند كه ميتوانندهمگام با نيازهاي سازمان رشد كنند.
روابط دائمي و بلند مدت كاركنان و در نتيجه برخورداري از امنيت شغلي از ديگر ويژگي هاي اين سازمان ها است.
استقبال مديران از عامل تغيير؛ در اين سازمان ها همه مديران تغيير را به عنوان تنها عامل پايداري مي دانند و با خشنودي از آن استقبال مي كنند. طبيعي است در چنين سازماني لازم نيست كه مدير بخش زيادي از وقت خود را با انديشه دربارة چگونگي برخورد با تغييرات بگذراند، زيرا همه به اين باور رسيده اند كه تغيير نوعي ارزش مثبت است.
از ويژگي هاي سازمان مشاركت جو، ساختار متغير و تعاملي آن است. در فعاليت هاي از پيش برنامه ريزي شده مناسبترين ساختار، ساختار سنتي و مكانيكي است اما در شرايط مشاركتي، ساختار پويا راهگشاتر است و نظام كنترلي كمتر برقرار مي شود. در چنين شرايطي افراد از آزادي عمل بيشتري برخوردارند، البته با اين فرض كه در سازمان تعادل و موازنه برقرار باشد، زيرا اعضاي چنين سازماني نه محيط كار خود را آشفته و پر هرج و مرج مي خواهند كه افراد به هر كاري دست بزنند و نه اين كه مي خواهند كنترل مستقيم به گونه اي باشد كه هيچ جرقه ذهني متبلور نشود.
انعطاف پذيري مشخصه ديگر اين گونه سازمان ها است. در ساختار سازماني انعطاف پذير تحول گرا، تبادل اطلاعات به راحتي انجام مي شود و افراد در فرايند تصميم سازي مشاركت دارند.