بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی رابطه بین مدیریت مشارکتی وتعهدسازمانی در مدارس راهنمایی آموزش و پرورش ناحیه دو اراک انجام شده است. علاوه بر آن رابطه بین مدیریت مشارکتی با ابعاد تعهدسازمانی نیز مطالعه گردیده است. روش اجرای تحقیق توصیفی -همبستگی بوده است و جامعه آماری تحقیق را مدیران و دبیران آموزش و پرورش ناحیه دو اراک در سال تحصیلی91-92 تشکیل می دهد کهحدوداً 308 نفر بوده اند. کلیه مدیران مورد مطالعه قرار گرفته از بین دبیران نیز با استفاده از جدول مورگان نمونه ای به حجم 123 نفر انتخاب شد.
برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت مشارکتی لیکرت و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن ومایر استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که بین مدیریت مشارکتی وتعهد سازمانی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد. همچنین بین مدیریت مشارکتی و ابعاد تعهد سازمانی نیز رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد.
مقدمه
مدیریت مشارکتی از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته است و در سراسر روزگار مسیر توسعه و پیشرفت را پیموده است. از دویست سال پیش مدیریت مشارکتی در نظام سیاسی کشورهای باختری راه یافت و آرام آرام دگرگون و متحول شد و با گذر زمان در رویارویی با انبوهی از دشواری ها چنان رشد و بالندگی یافت که سرانجام مردمان حق آن را یافتند تا در تعیین سرنوشت خویش مختار باشند و در طراحی آینده خود مشارکت جویند. صاحبنظران رشته مدیریت عقیده دارند که مهترین جهش تکنولوژی و اقتصادی در کشورهایی مانند ژاپن، آمریکا و اروپا به خصوص در دو دهه اخیر، به دلیل به کارگیری فراگیر نظام مدیریت مشارکتی است.
"مدیریت مشارکتی از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته است و در سراسر روزگار مسیر توسعه و پیشرفت را پیموده است - رنجبر، 1380، ص. - 44 بیشتر دانشمندان و دانش پژوهان معتقدند که برای موفقیت و اثربخشی کارکنان در سازمان، مدیران باید کارکنان را در تصمیم گیری ها دخالت دهند و در تمامی سطوح سازمانی مورد حل هر مسأله ای از کارکنان و کارمندان آن سازمان کمک بگیرند. نیاز خود شکوفایی، نیازی است که می تواند همه استعدادها و توانایی های بالقوه خویش را به فعل در آورد. انسان فرهیخته بیش از هر چیز نیاز به آن دارد که به نظرها و اندیشه هایش احترام گذارند و او را در هدایت امور زندگی شریک و سهیم گردانند.
وقتی مشارکت در سازمان پیاده شود، تمام کارکنان وجود خود را محترم، با ارزش، کارساز و موثر یافته، خود را در سرنوشت و موفقیت سازمان سهیم می دانند و نسبت به سازمان تعهد پیدا می کنند. به اعتقاد بسیاری ازدانشمندان علوم رفتاری،سازمان ها وجه انکارناپذیردنیای نوین امروز را تشکیل می دهند.ماهیت جوامع، توسط سازمان ها شکل گرفته وآنها نیزبه نوبه خود به وسیله دنیای پیرامون و روابط موجود درآن شکل می گیرند.گرچه سازمان ها به شکل های مختلف وبرپایه هدف های گوناگون تاسیس و سازماندهی می شوند، اما بدون تردید تمامی آنها برپایه تلاش های روانی و جسمانی نیروی انسانی که ارکان اصلی آن به حساب می آیند،اداره و هدایت می گردد.
"لوتانز "اظهار می دارد که در متون تحقیقی اخیر، نگرش کلی تعهد سازمانی ، عامل مهمی برای درک و فهم رفتار سازمانی و پیش بینی کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل آورده است. تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو طرز تلقی نزدیک به هم هستند که به رفتارهای مهمی مانند جابجایی و غیبت اثر می گذارند. همچنین تعهد و پایبندی می تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند،کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند،مدت بیشتری در سازمان می مانند و بیشتر کار می کنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با استفاده ازمشارکت کارکنان درتصمیم گیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند - مورهد وگریفین ، 1995، . - 118
پایبندی یعنی اشتیاق فردبرای پاسخگویی به خواسته هایی که شغل ازاودارد. تعهد و پایبندی همانند رضایت شغلی تابعی از عوامل فردی،گروهی، و سازمانی است. اندیشه تعهد موضوعی اصلی در نوشته های مدیریت است. این اندیشه یکی از ارزش های اساسی است که سازماندهی بر آن متکی است و کارکنان براساس ملاک تعهد، ارزشیابی می شوند. اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد برای اثربخشی سازمان ضرورتی تام دارد - میچل ،157،. - 1994
-1-2بیان مسئله نظام مدیریت مشارکتی ابزاری است بسیار کارآمد برپایه ی انگیزش تحول ساز درمدیریت، به گونه ای که با به کارگیری آن درکشورهای توسعه یافته توانسته اندگام های بسیاربلندوسریعی در مسیرتوسعه و رشد بردارند. مقصود ازمشارکت دادن کارکنان نوعی فرایند مشارکتی است که هدفش تشویق وترغیب کارکنان ومعضای سازمان به دادن تعهد ومشارکت هرچه بیشتر در امر موفقیت سازمان می باشد. درمورد رابطه ی بین مشارکت کارکنان وعملکرد آنان تحقیقات زیادی انجام شده است که بانگاهی دقیق به این تحقیقات اثر مشارکت بر متغیرهایی چون تولید، انگیزش ورضایت شغلی دیده می شود - رابینز ، 1376، ص. - 104
کارگردانی و مدیریت سازمان ها کاری مهم است و به کوشش بسیار نیاز دارد. مدیران اجرایی را در جستجوی فنون مدیریت کارساز نمی توان با عرضه د اشتن نوش داروی همه ی دردها، یاری داد، یعنی فنونی که ادعا دارند می توانند همه ی دشواری ها را بگشایند و بی توجه به موقعیت یا زمینه ی کار اثربخش باشند - دیویس و نیواسترم ، 1370، ص. - 151 هر کوششی در جهت چگونگی بهتر اداره کردن انسان ها مستلزم کشف نیازهای اساسی، درک انگیزه های رفتار افراد و واکنش گروه های مختلف کاری است. برای این منظور سازمان باید از محرک هایی استفاده کند که یکی از بهترین آنها جهت افزایش کارآیی و اثربخشی، رضایت شغلی است - جهانیان، 1389، ص. - 59
به اعتقاد هرسی وبلانچارد - 1993 - مشارکت در تصمیم گیری به کارکنان این فرصت را می دهد تا احساس کنند جزئی ازسازمان هستند و درفرایند تصمیم گیری ها وبرنامه ریزی ها عامل مهمی به حساب می آیند. از این رو نیازهای پیوند جمعی و عزت نفس آن ها برآورده شده و احساس رضایت خواهند کرد - هومن،1381،ص. - 62 متأسفانه، در جامعه ما پاسخ مناسبی به مشارکت همه جانبه داده نشده است و با وجود این که تجارب ارزشمندی را از پیدایش تفکر نظام مشارکت در بسیاری از کشورهابه ویژه ، آلمان وژاپن میتوان ردگیری کرد ،اما هنوز فاصله زیادی با اجرای مبتنی بر اصول علمی و همه جانبه آن به چشم می خورد که این نکته خود ضرورت تفکرجدی در فلسفه آیین نظام و تلاش پیگیر در بسترسازی واعمال موفق آن را اجتناب ناپذیر ساخته است - بهادری،1388، . - 60
شیوه مدیریتی که اکنون در بیشتر شرکت ها و سازمان های دولتی ایران حاکم است ،بیشترازهر چیز بر مبنای اصول ومفاهیم مدیریتی رایج در دهه های 1920و1930در غرب واصول مدیریت تیلوریسم استواراست. هرچنداین سبک با عرف جامعه ایرانی انطباق نسبی داشته است، اما خودمانع عمده مشارکت کارکنان وعامل اصلی بهره وری وکارآیی شرکت ها است - بهادری، 61،. - 1388 علاوه بر تعهد سازمانی از مباحث دیگر اثرگذار در شکل گیری رفتار کارکنان در قبال سازمان، چگونگی برداشت افراد از شغل خود، میزان مشارکت دادن سازمان در کسب دانش و اطلاعات سازمانی است.