بخشی از مقاله
شیر گاو
]از مصرف شير گاو خوداري مي كنند. در صورتي كه اين كودكان ميزان كلسيم بدن خود را با مصرف غذاهاي پر كلسيم و با مكمل هاي مواد معدني جبران نكنند سلامت استخوانهاي خود را به خطر مي اندازند.
ضرورت تحقيق :
• اطلاعات مربوط به توده استخوان كودكاني كه در جوامع غرب زندگي مي كنند و از نوشيدن شير گاو خوداري ميكنند اندك است وتنها سه تحقيق در اين زمينه انجام شده است.
• اين تحقيقات اندك تنها نواحي محدودي از استخوان بندي را بررسي كردند. و بيشتر بر كودكاني متمركز بودند كه بواسطه مصرف شير گاو دچار علائم شديد شده بودند.
• هيچ تحقيقي تا كنون وضعيت كلسيم مصرفي يا سلامت استخوان كودكان نيوزيلندي كع از مصرف شير گاو پرهيز مي كردند را بررسي نكرده است.
آزمودني ها : از طريق آگهي در روزنامه محلي ، مدارس ، مغازه ها، كتابخانه ها، و..... 50 كودك ( 30 دختر 20 پسر ) كه از مصرف شير گاو خوداري مي كردند انتخاب شدند.
روش شفاعي تحقيق
از طريق پرسشنامه اطلاعاتي مانند: علئم مربوط به مصرف شير، مدت زمان پرهيز از نوشيدن شير، استفاده از مكملهاي مواد معدني، مصرف غذاهاي پر كلسيم، سلبقه پزشكي، استفاده از داروها بدست آمد وهمچنين ميزان مصرف كلسيم روزانه از طريق پرسشنامه تواتر مصرف غذا در روز اندازه گيري شد.
• وزن و قد وBMI ، تركيب بدن و... انداز گيري شد.
• گروه كنترل : شامل 100 دختر سفيد پوست و 100 پسر سفيد پوست در شهري مشابه با گروه آزمايشي و بدون سابقه شكستگي يا بيماري استخوان بود. تمام اندازه گيري هاي گروه آزمايشي در مورد كنترل نيز انجام شد.
روش هاي آماري
• تحليل هاي آماري توسط موسسه SAS انجام شد.
از آزمون Z براي تعيين اينكه آيا نمرات Z گروه آزمايش با گروه مرجع متفاوت است يا خير. استفاده شده از ضريب همبستگي پميرسون براي بررسي ارتباط ميزان مصرف كلسيم باBMD و...
نتايج
• ويژكي هاي كودكان پرهيز كننده از مصرف شير ( جدول 1 )
• بر اساس BMI كودكان ، 150 كودك داراي اضافه وزن ، 9 كودك چاق بودند.
• اغلب كودكان ( 94% ) از شير مادراستفاده كرده بودند
• كودكان در سن y 5/1 + 2/1 از مصرف شير خوداري كرده بودند
• اغلب كودكان (60 درصد ) به دليل دوست نداشت مزه شير گاو يا اينكه خانواده آنها ترجيح مي دادند كه بجاي شير ازSoymilk يا goatm استفاده كنند، از نوشيدن شير گاو خوداري مي كردند ( جدول 2 )
• اژر چه اغلب والدين مصرف شير گاو را براي كودكان در حال رشد خود ضروري مي دانسته اما بسياري از آنها در مورد تاثيرات منفي عدم مصرف آن مشورت نكرده بودند.
• اگر چه برخي كودكان مقداري لينيات در روز مانند پنير، ماست وبستني مصرف مي كردند اما هنوز داراي كلسيم مصرفي پاييني بودند. ( جدول 1)
• اين كودكان به طور معني داري كوتاه تر وداراي BMI بالاتري نسبت به گروه كنترل بودند ( جدول 3 )
• اين كودكان در مقايسه با گروه كنترل داراي استخوان هاي كوتاه تر، سطح استخواني بسيار كمتر، محتوي مواد معدني بسياركمتر ونمرات Z كمتري براي BMI در تمام نواحي بودند ( شكل 1 )
• نمرات Z محتوي مواد معدني استخوان هاي كل بدن و BMD كل بدن با كلسيم مصرفي ارتباط مثبت داشت ( شكل 2 )
• كلسيم مصرفي روزانه با نمرات Z براي BMD در برجستگي بزرگ استخوان ران و نمرات Z، BMAD در 33% راديوس ارتباط داشت.
بحث و نتيجه گيري
• نتايج حاضر، اين عقيده كه كودكان با سابقه طولاني عدم مصرف شير گاو و داراي ميزان كلسيم مصرفي و سلامت استخوان كمتري نسبت به گروه كنترل هستند را حمايت كي كند.
• نتايج حاضر، يافته هاي گذشته مبني بر اينكه كودكاني كه شير نمي نوشند داراي قد كوتاه تري هستند را تاييد اما يافته جديد اين است كه حدود 18% اين كودكان چاق بودند.
• كودكاني كه از مصرف شير گاو براي مدت طولاني پرهيز كرده بودند داراي چگالي مواد معدني كمتري در استخوانهاي خود نسبت به گروه كنترل بودند. شيوع بيشتر شكستگي استخوان در اين گروه اين يافته را تاييد مي كند.
• مطالعات گذشته علائم ناشي از هضم شير را دليل عدم مصرف آن عنوان كرده بودند در حلي كه در اين تحقيق دلايل ديگري مانند دوست نداشتن مزه آن يا عدم تشويق خانواده براي مصرف آن نيز عنوان شد.
• رژيم مصرفي كودكان پرهيز كننده از مصرف شير در تحقيق حاضر نيازهاي بالاي نمو بلوغ را به كلسيم برآورده نم سازد.
• مكمل هاي درون شير موجب افزايش غلظت فاكتور نمو شبيه انسولين I خون مي شود كه اين فاكتور تنظيم كننده مواد معدني استخوان خصوصا ضريع استخوان است لذا اين كودكان داراي سطح پايين تر اين فاكتور در خون هستند.
• نسبت بالاي كودكان داراي اضافه وزن و چاق در اين تحقيق يك يافته غير منتظره بود كه احتمالا به دليل:
1. مصرف طولاني مدت آنها از شير مادر بوده است.
2. مصرف مايعات جايگزين پر انرژي بيشتر
3. كمتر بودن فعاليت بدني، عدم تمرينات متناوب با تحمل وزن علاوه بر افزايش وزن تاثير معكوس بر نمو استخوان دارد
4. رژيم غذايي با كلسيم پايين مي تواند محركي براي ساخت ليپيد وجلوگيري از تجزيه چربي شود.
• پيشنهاد مي شود تحقيقات آينده در رابطه با سلامت استخوان با جمعيت هاي بيشتري از كودكاني كه از مصرف شير خوداري مي كنند انجام شود تا يافته هاي تحقيق حاضر تاييد گردد و تعيين كنند كه آيا مشكلات اين رژيم غذايي با نمو كودكان حل مي شوديا خير.
مبناي نظري
• تغذيه يكي از عوامل محيطي است كه روي رشد و نمو كودك تاثير مي گذارد ليكن سوء تغذيه يا پرخوري مي تواند اثر معكوس بر نمو او بگذارد. اين وضعيت ها نتيجه عدم تناسب كمي و كيفي مواد غذايي است ( هيوود 2001)
• سوء تغذيه بلند مدت و مزمن تنها روي قامت به اندازه اي شديد است كه كودكاني كه مدت طولاني به سوءتغذيه مبتلا بوده اند غالباً نم توانند از نظر قد به حد بالقوه خود برسند. بلوغ آنها نيز ممكن است به تاخير بيافتد (هيوود2000)
• كودكاني كه از سوء تغذيه مزمن رنج مي برند مخصوصاً در طي طفوليت و كودكي اوليه هرگز به هنجارهاي نمو سطوح سن خود نمي رسند واز عقب افتادگي نمو رنج خواهد برد.( گالاهو 2002)
• داشتن يك رژيم غذايي مناسب براي برآورد نيازهاي مواد معدني مخصوصاً كلسيم ضروري بدن در دستيابي به حداكثر توده استخواني مفيداست .از جايگزين كردن نوشيدني هاي ملايم بجاي شير به دليل بالا بودن اسيد تيد آنها كه منجر به دفع كلسيم مي شود بايد خوداري شود. (ايزاكس 2001)
• شواهد نشان مي دهد استفاده نوزاد اشير گاو ( بجاي شير مادر) خطر نارسايي هاي تغذيه را افزايش مي دهد اما در سنين كودكي و نوجواني استفاده ازآن براي تامين كلسيم بدن مفيد به نظر مي رسد ( مالنيا 2004 )
مبناي نظري
• نمو طبيعي به عومل وراثتي بستگي دارد كه از ميان عومل محيطي ، تغذيه مهمترين عامل است. علاوه بر جنبه هاي فيزيولوژيكي تغذيه ديگر جنبه هاي آن به شرايط اجتماعي ، فرهنگي مربوط مي شود كه شامل زمينه اجتماعي اقتصادي ، توليد غذا ، فراهم سازي، نگرش ها و اعتقادات در مورد غذا و عادات فعاليت بدني مي باشد.
• تاثيرات فرهنگي بر تغذيه مهم اند خصوصاً براي جواناني كه نا اندازه زيادي غذا مصرفي شان توسط خانواده تنظيم مي شود. وابستگي كودك به والدين مخصوصاً مادر و تا اندازه اي به موسسات اجتماعي نشان مي دهد كه محيط تغذيه اي او تحت كنترلش نيست.
• در نوجواني نقش همسالان بعد ديگري را به تاثيرات فرهنگي موثر بر تغذيه اضافه مي كند. (مالنيا 2004)
• سوء تغذيه و پرخوري – هر دو- نتيجه عدم متناسب كمي و كيفي مواد غذايي است ( هيوود 2000)
• به طور كلي والدين بايد وعده هاي غذايي مناسبي را براي كودكان تدارك ببينند و نسبتهاي مناسب از هرم غذايي را براي آنها تهيه كنند. ( ايزاكس 2001)
• متسفانه ستايش زياد كانالهاي تلويزيون هاي خصوصي از غذاهاي سريع ( Fast Foods) و مواد خوراكي كه ارزش غذايي كمي دارند بر رفتار غذا خوردن كودكان تاثير گذاشته است.
مصرف شام در كنار خانواده و كيفيت رژيم غذايي كودكان با سن بالاتر و نوجوان
Matthew W Gillman etal.
Arch fam Med. 2000
مقدمه
• وعده غذايي شامنسبت انرژي و مواد غذايي اصلي بيشتري از ديگر وعده ها و غذاهاي مختصر را در ميان كودكان مدرسه اي و نوجوان به خود اختصاص مي دهد ( لين بي اچ. و همكارن 1996 )
• تحقيقات ملي كه در سال 1990 انجام شده نشان داد جمعيت كثيري از والدين به مصرف شام با كودكان خود اهميت مي دهند ( يانكلوويچ و همكاران 1993)
• علي رغم اهميت مصرف شام با والدين نسبت اين كودكان بالا نيست.
• مصرف شام در كنار خانواده در كودكان با سن بالاتر معمول تر از كودكان با سن پايين تر است.
• اگر چه مصرف شام در كنار خانواده با عملكرد تعليم و تربيت و عملكرد رواني اجتماعي كودكان ثابت شده است اما اطلاعات غير مستقيم اندكي در مورد ارتباط بين مصرف شام در كنار خانواده و كيفيت رژيم غذايي كودكان در دسترس است و نيز اطلاعات اندكي در مورد كودكان مسن تر و نوجوانان موجود است
آزمون ها
• شامل پسران و دختراني است كه در تحقيق دوم سلامتي پرستاري – با 116000 پرستار زن انجام مي شود و 40000زن كه حداقل 1 بچه 9 تا 14 ساله در سال 1996 داشتند شناسايي شده و نامه دعوت به همكاري و پرسش نامه براي 25000 كودك كه مادران آنها رضايت نامه را تكميل كرده بودند فرستاده شد. 9019 دختر و 7843 پسر پرسشنامه را تكميل و ارسال نمودند
• در نهايت 16202 نفر ( 8677 دختر و 7525 پسر ) انتخاب شده كه حدود 93 درصد آنها سفيد پوست بودند.
روش شناساي تحقيق
• تمام اندازه گيري ها ( غير از درآمد خانواده ) از طريق پرسشنامه ارسال شده انجام شد كه شامل سوالاتي مانند سن و جنس ، نژاد، قد و وزون، ميزان فعليت بدني ، مدت تلويزيون نگاه كردن ، عزت نفس و .... بود.
• براي سنجش غذا و مواد غذايي مصرفي از پرسشنامه شبه كمي تواترمصرف غذا كه براي كودكان سن بالا و نوجوان اعتبار يابي شده بود استفاده گرديد.
• براي بررسي تواتر مصرف شاك آماده و شامي كه خود فرد آنها را آماده مي كند اين سوال مطرح شد هر چند وقت شما با اعضاء خانواده خود شام صرف مي كنيد. پاسخ شامل: هرگز، بعضي روزها، اغلب روزها ، هر روز.
روش هاي آماري
نتايج:
• آزمودني هاي مسن تر كمتر با خانواده شام مي خوردند تا آزمودني هاي جوانتر. ( جدول 1)
• آزمودني هايي كه هر روز با خانواده شام مي خوردند ميوه وسبزيجات بيشتر، غذاهاي سرخ شده و موادي كمتري نسبت به دو گروه ديگر مصرف مي كردند (جدول 2 )
• گروه FD اندكي انرژي مصرفي بيشتر دريافت مي كردند و همچنين در مصرف چندين ماده غذايي ( مانند كلسيم، ويتامين B6 و B12 و C وE و آهن ) مقدار بيشتري را گزارش كردند. اين گروه درصد چربي اشباع شده كمتر و نيز بار ..... كمتري را مصرف مي كردند
• نتايج رگرسيون خطي، ارتباط تواتر صرف شام با خانواده را با مصرف غذا و مواد غذايي تصديق مي كند ( جدول 4)
• نتايج رگرسيون لجستيك
بحث و نتيجه گيري
• نتايج نشان داد فزايش تواتر FD با مصرف بيشتر ميوه و سبزيجات و چندين ماده غذايي منجلمله فيبر،كلسيم ، آهن ، ويتامين هاي B6 ، B12 ، C ، E و نيز مصرف كمتر چربي هاي اشباع شده ، سودا و غذاهاي سرخ شده ارتباط دارد.
• يك احتمال بهتر شدن كيفيت غذا با مصرف شام در كنار خانواده اينست كه اينگونه غذاها داراي سلامت بيشتري براي كودكان و نوجوان اند. چرا كه اطلاعات ما نشان مي دهد غذاهاي حاضري ( READY- MADE ) و FD داراي ارتباط معكوس هستند ( 27% = Pearsonr )
• FD سبب ايجاد مباحث خانوادگي در زمينه مصرف غذاي سالم مي شود و والدين اطلاعات غذايي مفيدي را براي افراد خانواده فراهم مي كنند. گيلسپي و آچيتربرگ نشان دادند كه 1989 موضوعات غذايي اغلبا يكي از عنواين بحث در هنگام شام خوردن است.
• تعميم يافته هاي تحقيق محدود است چون مطالعه حاضر روي فرزندان پرستاران و سفيد پوستان انجام گرفته عادت غذايي شغل ها و نژادها ديگر ممكن است متفاوت باشد.