بخشی از مقاله
مديريت منابع انساني
1- مقدمه
مديريت امور كاركنان حوزهاي است كه به اندازه كل حوزه مديريت قدمت دارد اما به طور طبيعي دستخوش تغيير و تكامل شده است. نقطه عطف اين تغيير و تكامل جايي است كه به جاي مديريت كاركنان۱ ، مديريت منابع انساني۲ مطرح ميشود. مديريت منابع انساني علاوه بر دارا بودن مباني و مفاهيم مديريت كاركنان، رويكردهاي كليتر و جديدتري را در مديريت نيروي انساني در نظر ميگيرد.
2- تعريف
مديريت منابع انساني معطوف به سياستها، اقدامات و سيستمهايي است كه رفتار، طرز فكر و عملكرد كاركنان را تحت تأثير قرار ميدهند.
مديريت منابع انساني عبارتست از رويكردي استراتژيك به جذب، توسعه، مديريت، ايجاد انگيزش و دستيابي به تعهد منابع كليدي سازمان؛ يعني افرادي كه در آن يا براي آن كار ميكنند.
مديريت منابع انساني فرايندي شامل چهار وظيفه جذب، توسعه، ايجاد انگيزش و نگهداشت منابع انساني است.
مديريت منابع انساني يعني مديريت كاركنان سازمان .
مقصود از مديريت منابع انساني سياستها و اقدامات مورد نياز براي اجراي بخشي از وظيفه مديريت است كه با جنبههايي از فعاليت كاركنان بستگي دارد، به ويژه براي كارمنديابي، آموزش دادن به كاركنان، ارزيابي عملكرد، دادن پاداش و ايجاد محيطي سالم و منصفانه براي كاركنان سازمان. براي مثال اين سياستها و اقدامات دربرگيرنده موارد زير ميشود:
• تجزيه و تحليل شغل (تعيين ماهيت شغل هر يك از كاركنان)
• برنامهريزي منابع انساني و كارمنديابي
• گزينش داوطلبان واجد شرايط
• توجيه و آموزش دادن به كاركنان تازه استخدام
• مديريت حقوق و دستمزد (چگونگي جبران خدمت كاركنان)
• ايجاد انگيزه و مزايا
• ارزيابي عملكرد
• برقراري ارتباط با كاركنان (مصاحبه، مشاوره و اجراي مقررات انضباطي)
• توسعه نيروي انساني و آموزش
• متعهد نمودن كاركنان به سازمان.
3- مديريت منابع انساني و مديريت كاركنان
براي دهها سال، اجراي وظايف انتخاب، آموزش و جبران خدمت كاركنان وظايف اصلي حوزهاي به نام مديريت كاركنان بود. اين وظايف بدون توجه به اينكه چگونه به يكديگر مرتبط هستند انجام ميشدند. اما اكنون حوزهاي به نام مديريت منابع انساني مطرح شده است.
مديريت منابع انساني آنطور كه در حال حاضر درك ميشود، به جاي رد يا حذف، تعميمي از نيازمندهاي سنتي اداره اثربخش كاركنان است. در اين حوزه درك مناسبي از رفتار بشري و مهارت استفاده از اين درك و بينش نياز است. همچنين داشتن دانش و درك از وظايف مختلف كاركنان و آگاهي از شرايط محيطي ضروري است.
مديريت منابع انساني در دهه 1980 ظهور كرد و توسط طرفداران آن به عنوان فصل جديدي در مديريت نيروي انساني تكامل يافت. اكنون اين توافق وجود دارد كه مديريت منابع انساني جايگزين مديريت كاركنان نميشود بلكه به فرايندهاي مديريت كاركنان از منظر متفاوتي مينگرد. همچنين فلسفههاي اصلي آن تا حد قابل ملاحظهاي متفاوت از مفاهيم سنتي مديريت كاركنان است. با اين همه برخي از رويكردهاي خاص مديريت كاركنان و روابط كاركنان ميتوانند تحت عنوان رويكردهاي مديريت منابع انساني توصيف شوند زيرا در راستاي فلسفه اساسي مديريت منابع انساني هستند.
مديريت منابع انساني رويكردي جامع به مديريت استراتژيك منابع كليدي سازمان يعني منابع انساني است. مديريت منابع انساني نه تنها رويكردي از روي سودآوري به مديريت كاركنان است بلكه رويكردي ويژه به روابط كاركنان با تأكيد بر تعهد و دو طرفه بودن ارتباط دارد.
4- فلسفه مديريت منابع انساني
• منابع انساني مهمترين دارايي يك سازمان است و مديريت اثربخش آنها كليد موفقيت سازمان است.
• اگر سياستها و رويههاي مربوط به كاركنان سازمان با همديگر تطابق و سهم قابل ملاحظهاي در دستيابي به اهداف سازمان و برنامههاي استراتژيك داشته باشند دستيابي به موفقيت سازماني محتملتر است.
• فرهنگ و ارزشهاي كلي، شرايط سازماني و رفتار مديريتي كه از آن فرهنگ نشأت ميگيرد تأثير زيادي بر دستيابي به تعالي مطلوب ميگذارد. چنين فرهنگي نيازمند مديريت شدن است بدين معني كه بايد تلاشي مستمر براي ايجاد پذيرش و انجام آنها صرف شود. 5- رويكردهاي مديريت منابع انساني
دو رويكرد كلي در مديريت منابع انساني وجود دارد: رويكرد سخت و رويكرد نرم.
1. رويكرد سخت: به كاركنان مانند ديگر منابع نگاه ميشود كه بايد معادله ورودي- خروجي برقرار شود و به صورت كارآمد اداره شوند.
2. رويكرد نرم: بيشتر به اين حقيقت توجه ميكند كه نميتوان با كاركنان مانند ديگر منابع رفتار كرد زيرا برخلاف ديگر منابع، منابع انساني فكر كرده و عكسالعمل نشان ميدهند. در اين رويكرد بر استراتژيهايي براي دستيابي به تعهد از طريق آگاه ساختن كاركنان از مأموريت، ارزشها، برنامههاي سازمان و شرايط محيطي، مشاركت كاركنان در تصميمگيري در مورد چگونگي انجام امور و گروهبندي كاركنان در تيمهاي كاري بدون نظارت رسمي تأكيد بيشتري ميشود.
در واقع رويكرد سخت بر فرايند مديريت امور كاركنان تمركز ميكند در حالي كه رويكرد نرم بر طرز تلقي كاركنان و چگونگي رفتار با آنان تأكيد ميكند. رويكرد سخت سيستمها، رويهها و دستورالعملها و چگونگي انجام فرايندها را مورد بررسي قرار ميدهد. رويكرد نرم عوامل انساني و رفتاري را در نظر ميگيرد.
6- اهداف مديريت منابع انساني
اهداف اساسي مديريت منابع انساني حصول نتايج مطلوب از تلاشهاي جمعي كاركنان سازمان است كه ميتوان به صورت زير آن را بيان نمود:
• تأمين نيروي انساني با حداقل هزينه
• پرورش و توسعه استعدادها و مهارتهاي افراد
• حفظ و نگهداري نيروهاي لايق و ايجاد روابط مطلوب بين آنان
• تأمين احتياجات مادي و معنوي و جلب رضايت پرسنل بطوري كه همسويي لازم بين اهداف شخصي آنها، و هدفهاي سازمان ايجاد گردد.
7- وظايف مديريت منابع انساني
همانطور كه در تعاريف مديريت منابع انساني آمد وظايف كلي عبارتند از: جذب، توسعه ايجاد انگيزش و نگهداشت. اما اين وظايف را ميتوان به حوزههاي فعاليت زير دستهبندي كرد:
1. سازماندهي
• طراحي سازمان
• طراحي شغل
• تجزيه و تحليل شغل
• طبقهبندي مشاغل
2. جذب منابع انساني
• برنامهريزي
• كارمنديابي
• انتخاب
• استخدام
3. توسعه و منابع انساني
• مديريت عملكرد
• آموزش
4. مديريت پاداش
• حقوق و دستمزد
• ارزشيابي مشاغل
• پاداش
• مزايا
5. روابط كاركنان
• روابط صنعتي
• مشاركت
• ارتباطات
6. بهداشت، ايمني و رفاه
• بهداشت و ايمني
• رفاه
7. امور اداري استخدام و كاركنان
• چارچوب قانوني و مقررات دولتي
• رويهها و اقدامات استخدام
• سيستم اطلاعاتي منابع انساني
البته مدلهاي متفاوت ديگري نيز براي دستهبندي وجود دارد اما همه آنها تقريباً همين اجزاء را شامل ميشوند.
8- عوامل مؤثر بر مديريت منابع انساني
• عوامل بيروني
• قوانين و مقررات
• بازار نيروي كار
• فرهنگ جامعه
• سهامداران
• رقابت
• مشتريان
• فناوري
• عوامل دروني
• اهداف اساسي يا رسالت سازمان
• خطمشيها
• جو و فرهنگ سازماني
9- ويژگي فعاليتهاي مديريت منابع انساني
مديريت منابع انساني شامل انجام فعاليتهايي است كه داراي مباني، مفاهيم، فرايندها و ابزارهاي متفاوتي هستند تا حدي كه در سازمانهاي بزرگ براي برخي از آنها واحدهاي مستقلي تشكيل ميدهند. با وجود تفاوت ماهيتي بين اين فعاليتها، بيشتر آنها داراي ارتباط از جهت عمليات و اطلاعات هستند. نوزده فعاليت مشخص از مديريت منابع انساني عبارتند از:
1- تجزيه و تحليل مشاغل
2- طراحي شغل
3- طبقهبندي مشاغل
4- ارزشيابي مشاغل
4- ارزشيابي مشاغل
5- برنامهريزي نيروي انساني
6- كارمنديابي
7- انتخاب
8- انتصاب
9- اجتماعي كردن
10- آموزش كاركنان
11- ارزيابي عملكرد
12- بهداشت و ايمني
13- بيمه و بازنشستگي
14- رفاه
15- انگيزش، مشاركت و روابط كاركنان
16- حقوق و دستمزد
17- پاداش
18- جابجايي
19- انضباط
10- مديريت منابع انساني در قالب يك سيستم
هيچ يك از منابع مطالعه شده در اين زمينه، مجموعه فعاليتهاي مديريت منابع انساني را در قالب سيستمي از فرايندهاي مرتبط و به هم پيوسته ترسيم و تشريح نكردهاند. يكي از دلايل اين واقعيت اين است كه فعاليتهاي مديريت منابع انساني به قدري متفاوت، متنوع و داراي مباني مختلف هستند كه تجمع تمام آنها در قالب يك سيستم امكانناپذير است.
همانند تقسيمبندي رويكردهاي سخت و نرم به مديريت منابع انساني، فعاليتهاي آن را هم ميتوان در دو دسته سخت و نرم گنجاند. به عنوان مثال مبحث انگيزش كاركنان يك فعاليت كاملاً نرم است در حالي كه فعاليت حقوق و دستمزد يك فعاليت كاملاً سخت است. البته اين دستهبندي فرضي است چرا كه ميزان سختي يا نرمي داراي طيفي خواهد بود. به هر حال، عليرغم نبود چنين تصوير سيستماتيك از فعاليتهاي سخت مديريت منابع انساني، ميتوان سيستمي براي آن طراحي كرد كه شامل فعاليتهاي رويهپذير باشد.
11- سيستم اطلاعات منابع انساني
تعاريف مختلفي از سيستم اطلاعات منابع انساني وجود دارد. در بيون تعاريف زير آمده است:
• يك سيستم رايانهاي فقط براي جمعآوري، ذخيره، نگهداري، بازيابي دادههاي مورد نياز يك سازمان از كاركنانش.
• علاوه بر استفاده فوق براي كمك به برنامهريزي، امور اداري، تصميمگيري و كنترل فعاليتهاي مديريت منابع انساني طراحي ميشود.
• يك سيستم اطلاعات منابع انساني بايد رويكردي يكپارچه براي جمعآوري، ذخيره، تحليل و كنترل جريان اطلاعات منابع انساني در داخل يك سازمان تعريف شود.
شرمان، بوهلندر و اسنل سيستم اطلاعات منابع انساني را سيستمي تعريف ميكنند كه اطلاعات جاري و دقيق براي مقاصد كنترل و تصميمگيري فراهم كند. به گفته آنها طبق يك پيمايشي كه اخيراً انجام شده است بيشتر فناوري اطلاعات استفاده شده، براي نگهداري اطلاعات كاركنان، نظارت بر عمليات حقوق و دستمزد، نگاهداري اطلاعات مربوط به غيبتها و مرخصيها و انجام امور اداري و استخدام و برنامههاي آموزشي بوده است.اسكارپلو و لدوينكا سيستم اطلاعات منابع انساني را بخشي از سيستم اطلاعاتي سازمان ميدانند كه اطلاعات لازم را براي تصميمگيري در امور منابع انساني ارائه ميدهد.تفاوت در سطح استفاده از سيستم اطلاعات منابع انساني در تعاريف فوق، اشاره به اين مطلب دارد كه ميتوان سيستم اطلاعات منابع انساني را در قالب يكي از سيستمهاي اطلاعاتي مانند سيستم پردازش عمليات، سيستم اطلاعات مديريت، سيستم پشتيبان تصميمگيري يا ديگر انواع سيستمهاي اطلاعات سازماني طراحي كرد.
آينده مدیریت منابع انسانی
به واسطه تغییر محیط کسب و کار، مدیریت منابع انسانی (HRM) ، نیز لزوماً باید تغییر کند. نظر به ضرورت پاسخگویی به تغییرات، پیش بینی محیط ، تغییرات و اتخاذ تصمیمات اثرگذار درخصوص آینده، مدیریت منـــابع انسانی باید تغییر کند. آینده غیرقابل پیش بینی است و مشکل است تعیین کنیم که چه پیش خواهدآمد. از این رو انعطاف پذیری و کسب دانش کافی درجهت پاسخگویی به این عدم قطعیت ها مهم است. درحالی که مدیران منابع انسانی ارتباط خود را با توسعه فناورانه حفظ می کنند، ضروری است موضوعاتی که با نقشهای اصلی پرسنلی آنها مرتبط می شوند را با موضوعات عمومی کاری و اقتصادی ترکیب کنند. لازم به ذکر است که واحدها و مدیران منابع انسانی موفق، تاثیر استراتژیک مهمی بر سازمانهای متبوعشان دارند.
البته، نقشهای اصلی پرسنلی با مهمترین منابع سازمانی، یعنی نیروی کار ، مرتبطند. اداره نقشهای مذکور یعنی به کارگماری، انتخاب، انتصاب، آموزش، توسعه و غیره تاثیرات مستقیمی در بــرگشت سرمایه سهامداران و بهره وری دارند. شرکتهای موفق به طور مستمر کارکنان بهره ور را جذب و حفظ می کنند.
موضوعهای پرسنلی در منابع انسانی
اولین نقش پرسنلی مدیران، استخدام کارکنان مناسب است. میزان سهولت این امر به عواملی بستگی دارد. شاید یکی از عوامل عمده، وضعیت بازار کار محلی باشد. در اواخر دهه 1990، نرخ بیکاری درحال تنزل، یک عامل کلیدی محسوب می شد و براین اساس رقابت برای جذب افراد مستعد، بالا بود. مدیران بایستی به سرعت به استخدام افراد مستعد می پرداختند یا درخصوص از دست رفتن نیروی کار مستعد ریسک می کردند. در وضعیت کنونی، این شرایط تغییریافته و یک شرکت ممکن است تعداد زیادی رزومه دریافت کند.
داشتن ساختارها و فرایندهایی مناسب به منظور ارزیابی تجارب و مهارتهای هر متقاضی و حصول اطمینان از انتخاب فرد مناسب از میان جمع کثیری از افراد واجد شرایط، مهم است. در این مورد فرض می شود که سازمان به فرایندی منظم و ساخت یافته برای شناسایی ویژگیها و مهارتهای موردنیاز مشاغلی متعهد است که درخصوص آنها تصمیم گیری می شود. برخی مدیران تصور می کنند مهارتهای شخصی خاصی دارند که به آنها اجازه می دهد فرد مناسب را برای تصدی شغل موردنظر انتخاب کنند. این افراد تصور می کنند مهارتهای مذکور بر تجربه یا صرفاً احساس درونی آنها مبتنی هستند.
دادن اجازه به چنین مدیرانی درجهت اعمال رفتارهایی با این روشهای ناسالم، غیرعاقلانه یا شاید احمقانه باشد. نقش واحد منابع انسانی تحمیل قوانین در زمینه فرایند انتخاب، هم در ارائه پیشنهاد روشی منصفانه و یکسان برای عموم متقاضیان و هم درجهت حصول اطمینان از انتخاب بهترین فرد برای شغل موردنظر است. پیش بینی نیازها و برنامه ریزی طبق آن از مقوله های مهم تلقی می گردد. فرایند استخدام می تواند نیازمند زمان قابل ملاحظه ای باشد و تصمیماتی که در وضعیتهای عجولانه اتخاذ شود، نتایج فاجعه آمیزی به همراه خواهد داشت. از آنجایی که در شرایط کنونی جهت گیری و حرکت اقتصاد بیشتر به سوی اقتصادی خدماتی و اطلاعاتی است، رقابت برای اشخاص واقعاً مستعد شدیدتر شده است: به عبارت دیگر، شاید به کارگماری و نگهداری چنین افرادی، مهمترین چالشی است که فراروی تجارت کنونی آمریکا قرار دارد. سازمانها و شرکتهای موفق آنهایی خواهند بود که توانایی جذب و حفظ کارکنان بسیار ماهر را دارند.
در انجام چنین موضوع مهمی، این سازمانها باید قادر به مقایسه بین آنچه کارکنان می خواهند با آنچه که کارفرمایان مایل به دادن آن هستند، باشند. این دیدگاه مشارکتی نسبت به منابع انسانی از یک فهم و ادراک مشترک میان مدیران و مجریان منابع انسانی برمی آید. در این زمینه شرکتهای زیادی ازطریق ارائه و پیشنهاد مزایایی منعطف و نوآورانه از کارکنانشان مراقبت می کنند. انتظارات متغیر کارکنان، چالشهای متفاوت عدیده ای را به حرفه ای های مدیریت منابع انسانی تحمیل می کند. به منظور نگهداری کارکنان خوب و حفظ آنهایی که شاد و بهره ور هستند، ضروری است
چالشهایی مذکور به صورت موفقیت آمیزی برآورده شوند .گام بعدی پس از تعیین نیازها، ایجاد یک طرح هزینه - اثربخشی برای نیازهای کارکنان است. در انجام این مهم، حرفه ای های منابع انسانی باید مطلع باشند که نیازهای کارکنان ایستا نیستند و به طور مستمر درحال تکامل و تغییرند. تعداد زیادی از شرکتها متوجه این حقیقت در برنامه های جبران خدمات و مزایای خود شده اند و مزایایی فراهم کرده اند که به طور خاص بهترین تناسب را با کارکنان دارد.سازمانها باید تلاش مستمری درجهت ایجاد برنامه هایی بهتر برای پاداش و مزایای کارکنان از خود نشان دهند. آنها باید برنامه های پاداش نهایی خود را به عنوان ابزارهای مهمی در جهت جذب، پاداش دهی و حفظ کارکنان ماهر درنظر گیرند و به طور مستمر درجهت اطمینان از این موضوع که آیا این برنامه ها واقعاً ارزشی را به همراه دارند، بر آنها نظارت کنند. اینکه سازمان کارکنان کنونی را حفظ کند - که اغلب گزینه ارزانتری است - و یا اینکه کارکنان جدیدتری را استخدام و آموزش دهد، موضوع مهمی برای عملکرد و بهره وری سازمان تلقی می شود. درصورت انتخاب گزینه دوم یک سلسله هزینه های عمده ای در زمینه استخدام های جدید به وجود می آید. (علاوه بر هزینه های آشکار حقوق و جانبی):
هزینه های اداره منابع انسانی مرتبط با تبلیغات، حفظ اسناد، اندازه سازی شغل و غیره هزینه های مسافرت و دیگر هزینه های مرتبط با فرایند استخدامی
هزینه های جابجایی متقاضیان موفق و غیره.