بخشی از مقاله
ارائه مدل استراتژیک مدیریت دانش در ایجاد و توسعه شهرهای دانش بنیان
چکیده :
با ورود به عصر دانایی محوری، مفهوم شهر دانش بنیان و مزایایی که این شهرها برای جوامع در سطح ملی و فراملی به دنبال دارند بسیار حائز اهمیت گردیده است. در سالهای اخیر، تحقیقاتی در زمینه اهمیت مدیریت دانش در جوامع بشری انجام پذیرفته است. در برخی از این تحقیقات، توسعه مبتنی بر دانش در سطح جوامع کاملاً مرتبط با اصول و اقدامات مدیریت دانش معرفی شده و بدین ترتیب واژه شهرهای دانش بنیان ظهور یافته است. با در نظر گرفتن این موضوع و با توجه به اینکه تحقیقات این حوزه در دوران طفولیت خود به سر می برد، در این مقاله سعی بر این است که از یک سو مفهوم شهر دانش بنیان و مزایا و الزامات آن به روشی جامع و منسجم توصیف گردد و از سوی دیگر در راستای توسعه استراتژیهای مرتبط با نیل به این نوین شهرها، متدولوژی یکپارچه ای ارائه شود. در پایان، مبتنی بر متدولوژی مذکور مدلی به منظور پشتیبانی از تصمیم گیری سیاست گذاران این حوزه تشریح خواهد گردید.
کلمات کلیدی: توسعه مبتنی بر دانش، شهر دانش بنیان، مدل پشتیبان تصمیم گیری
۱- مقدمه از زمان حیات انسان بر روی کره زمین، دانش منبع حیاتی پیشرفت بشری محسوب می شود. اما آنچه که امروزه در بستری نوین سریعا در حال تکامل است، مدیریت آشکار و هدفمند دانش به عنوان یک منبع استراتژیک می باشد. ملتها و سازمانهای بین المللی به خوبی دریافته اند که چالشهای امروزی جوامع پیشرفته، راهبردهای توسعه ای مبتنی بر دانش را طلب می کنند. مدیریت دانش، در دنیای کسب و کار به فرایند ایجاد ارزش از دارایی ناملموس دانش گفته می شود که در واقع با چگونگی هموارسازی دانش در داخلی و خارج یک سازمان (مشتریان، ذینفعان و ...) مرتبط است و اساس آن بر تدوین استراتژیهایی به منظور تحویل دانش مناسب به شخص مناسب در زمان مناسب و به شکل و فرمت مناسب بنا شده است [۱-۶، به بیانی دیگر و بدون توجه به دیدگاه ها و سطح کاربرد مدیریت دانش، می توان آنرا مشتمل بر استخراج و توسعه داراییهای دانش یک سازمان (مشتمل بر دانش صریح، آشکار و مستند شده و دانش ضمنی و ذهنی) به منظور نیل به اهداف سازمانی دانست ۷]. نیاز به ابداع و پیاده سازی رویکردهای کارا و اثربخش مدیریت دانش گرچه ابتدا در سازمانها و کسب و کارها ظاهر گردید، اما در سالهای اخیر به حوزه های مدیریت استراتژیک نیز وارد شده و کاربردهای فراوان آن، نه تنها در کسب و کار بلکه در سایر حوزه ها همچون آموزش و پرورش، دولت، سازمانهای بین المللی و ... نیز چشمگیر است.
این واقعیت که سازمانهای بین المللی بزرگی مانند کمیسیون اروپا ۸]، بانک جهانی ۹]، سازمان ملل متحد ۱۰] و OECD [۱۱]، چارچوبهای مدیریت دانش را در جهت گیریهای استراتژیک خود در راستای توسعه جهانی پذیرفته اند به وضوح حاکی از آن است که پیوند جدیدی میان مدیریت دانش و توسعه مبتنی بر دانایی در حال وقوع است [۱۲] در واقع می توان گفت، این پیوند، محیط مساعدی را برای ظهور مفهوم جدیدی در جامعه علمی تحت عنوان شهر "دانش بنیان" فراهم آورده است. در این مقاله ضمن بیان تعاریف و دیدگاههای مطرح در این زمینه، ویژگی ها، مزایا و عوامل کلیدی موفقیت جهت تحقق این نوع از شهرها را بیان نموده سپس ضمن روش نمودن رویکردهای کنونی، دلایل نیاز به یک متدلوژی منسجم را ذکر کرده و نهایتا بعد از پیشنهاد مدل پس از پیشنهاد متدلوژی ای یکپارچه جهت نیل به شهر دانش بنیان و چگونگی آنرا را ذکر کرده و نهایتا با استفاده از متدلوژی پیش و ... ارائه خواهد گردید.
۲. شهرهای مبتنی بر دانش: مفهومی جدید، دیدگاههایی متفاوت بررسی ادبیات موضوع شهرهای دانش بنیان نشان می دهد که دیدگاهها و عقاید متفاوتی در رابطه با این مفهوم و ویژگیهای آن وجود دارد. در این بخش سعی بر این است که پس از بیان مختصری از این دیدگاهها در نهایت تعریفی جامع از این مفهوم ارائه گردد. به اعتقاد لیف ادوینسون "شهر دانش بنیان، شهری است که با هدف تقویت پرورش دانش طراحی گردیده است" [۱۳] در برخی از تحقیقات نیز "شهر دانش بنیان به صورت اقتصاد منطقه ای ناشی از صادرات با ارزش افزوده بالای حاصل از تحقیق و پژوهش، فناوری و قدرت هوش و ذکاوت تعریف گردیده است. این گونه از شهرها در مقایسه با سایر انواع شهرهای دارای اقتصاد پیشرفته، بیشتر بر آموزش و پرورش و تحقیق و پژوهش سرمایه گذاری می نمایند، شکل ۱ به طور خلاصه تکامل مفهوم شهر دانش بنیان را در طول سالیان اخیر نشان می دهد.
در واقع این مفهوم زیرمجموعه ای از توسعه میتنی بر دانش محسوب گردیده و تمامی جنبه های اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی زندگی شهری را در بر می گیرد. یک شهر دانش بنیان به صورت زیر تعریف می گردد: "هدفا یک شهر دانش بنیان، توسعه مبتنی بر دانش از طریق تشویق فرایندهای مدیریت دانش می باشد. این امر از طریق تعامل مستمر عاملین دانش با خود و همزمان یا عاملین دانش سایر شهرهای دانش بینیان قابل حصول خواهد بود. طراحی شهری مناسب، شیکه ها و زیرساختهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش پشتیبانی این تعاملات را ایفا می نمایند." ||۱۵] واژه عاملین دانش به هر موجودیتی مانند: (انسان، سازمان، دانشگاه، پارکهای تکنولوژی، مراکز تحقیقاتی و ...) که دانش را مدیریت می نماید، اطلاق می گردد. این تعریف در شکل ۲ آورده شده است.
کاریلو معتقد است که شهرهای دانش بنیان تنها مراکز پویایی هستند که در آنها دانش ایجاد و به کار گرفته مشی شود. این شهرها به دلیل تمرکز بر سرمایه انسانی، زیرساخت، ارزشها و کارآفرینی برای ایجاد راه حلها قادر به مواجهه با چالشهای حاصل از مسائل حیاتی کره زمین، مهار نمودن آنها و ایجاد فرصتهای جدید می باشند. تعریف وی از اینگونه شهر ها چنین است که " یک شهر دانش بنیان شهری است که شهری که در آن شهروندان به منظور شناسایی و توسعه سیستم سرمایه به روشی پایدار و متوازن تلاشی سیستماتیک می نمایند. [۱۶]" در ادامه برخی از پیش نیازها و عوامل موفقیت این شهرها آورده شده است.
۳. مزایا و ویژگیهای شهرهای دانش بنیان امروزه، روشن گردیده است که دیگر مدلهای سنتی توسعه عملی نبوده و مزایای توسعه مبتنی بر دانش برای جوامع بشری مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. یکی از مهم ترین مزایای این نوین شهرها این است که این شهرها در جهت توسعه میتنی بر دانش عمل می نمایند، مزایای شهرهای دانش بنیان از طریق موارد زیر قابل بررسی می باشد [۱۷]|:
ه افزایش استخدام و بهبود پرداخت حقوق
ه رشد سریع تر درآمد و ثروت جامعه
• اقتصادی پایدارتر از طریق افزایش ظرفیت خود در جذب سرمایه گذاری خارجی و توسعه نوآوریهای فناوری تجدید حیات صنایع سنتی
• ارتقاء صنعت توریسم
• ایجاد فرصتهای بیشتر به منظور به اشتراکا گذاری ثروت از طریق سرمایه گذاری در مراکز عمومی (پارکها، باغها، حمل و نقل عمومی، تجهیزات فرهنگی و ...) و در زمینه امنیت اجتماعی
• ارتقاء سطح خودباوری که خود به عنوان پایگاهی برای سرمایه گذاری مجدد محلی در اقتصاد داخلی محسوب می گردد.
• ایجاد جوامع دانش که دانش مورد نیاز را به موقع در اختیار قرار می دهد.
• خدمات آموزشی بهتر
• ایجاد محیط باز برای اقلیت و مهاجران
علاوه بر این ساختار یک شهر دانش بنیان به بهبود عملکرد دموکراسی از طریق به اشتراکا گذاری برخط دانش میان شهروندان، دسترسی به موقع و به روز به تجهیزات اطلاعاتی، پشتیبانی پایگاههای داده برخط کمک می نماید. در اینجا لازم است تأکید گردد که در شهر دانش
بنیان "برتری دیجتالی" جایگزین "شکاف دیجیتالی" گردیده و مزایای فناوری به سمت تمامی افراد جامعه جریان می یابد. در پایان یک شهر دانش بنیان قادر است به عنوان یک پایگاه دانش عالی و مبنایی برای توسعه شهر دیجیتالی یا شهر مجازی دانش بنیان به کار گرفته شود. شهرهای دیجیتالی اطلاعات مدنی را یکپارچه نموده و فضاهای عمومی برای زندگی شهروندان در شهر فراهم می نمایند ||۱۸| قیل از بیان ویژگی های شهر های دانش بنیان لازم است به بیرخی از خصوصیات شهرهای توسعه یافته و مدرن امروزی اشاره شود . از جمله این ویژگی ها عبارتند از :
ه کیفیت بالای زندگی
ه امکان دسترسی کارا و با هزینه مناسب به زیرساختهای انتقال افراد، اشیاء و اطلاعات
• طراحی شهری و معماری برگرفته از فناوریهای نوین
• استراتژی آموزشی مرکزی مشتمل بر تمامی تجهیزات فرهنگی و خدمات
• اقتصاد دارای گروه بحرانی کافی به منظور پشتیبانی از تخصص گرایی رقابتی جهانی
• دارای شبکه های تأثیرات تجاری به منظور جذب سرمایه
ه دسترسی و آگاهی بازار به معنای ظرفیت بالا در حفظ روابط تجاری قوی با سایر بازارها
• فرهنگ کسب و کار رقابتی و مبتنی بر همکاری
ه خدمات خلاقانه و پاسخگو
• فرهنگ باز و مبتنی بر شایستگی نکته قابل توجه است است که نه تنها شهر های دانش پایه ویژگی های ذکر شده در بالا را شامل می شوند که علاوه بر آن خصوصیاتی مانند موارد یاد شده در ذیل را نیز در بر می گیرند ||۱۹|
• امکان دسترسی به فناوریهای ارتباطی برای تمامی شهروندان
• مزیت برتر تحقیق و پژوهشی به منظور فراهم نمودن پایگاهی برای محصولات و خدمات مبتنی بر دانش جدید
• فراهم نمودن ابزار دسترسی به دانش برای تمامی شهروندان به شیوه ای سیستماتیک، کارا و اثربخش
• توانایی ایجاد، جذب و حفظ شهروندان دارای مهارتهای سطح بالا در حوزه های مختلف
• وجود مراکز مدنی باز به منظور تنوع بخشیدن و بهبود روابط چهره به چهره مبتنی بر یافته های فوق، می توان نتیجه گرفت که مفهوم شهر دانش بنیان جدید و بسیار گسترده می باشد. این مفهوم ممکن است به برخی یا تمامی جنبه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زندگی در یک شهر اشاره نماید. تعاریف فوق شهر دانش بنیان را از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار داده و به اهداف استراتژیکی اصلی تعریف شده برای آن شهر وابسته می باشند [۴]. نتیجتاً هر تلاشی به منظور ارائه تعریفی از این مفهوم لازم است به همراه اهداف استراتژیک ان شهر آورده شود. با در نظر گرفتن اهداف استراتژیکی توسعه مبتنی بر دانش یک شهر، تعریفی کلی از شهر دانش بنیان به صورت زیر ارائه می نمایند:
”یک شھر دانشورے بنیازی شھری اُست که ملف آنے توسع یہ مبنتیے برداشر/ار طریقے تشویق ایجاد، بابه اشترال کے گذاری، ارفریابیے، تجلیلہ و به رور نمودن مستمر دانشر از طریق تعامل پایالار ئسهروفیلاز یک شهر با یکل دیگر و شهرونل از سایر شهرها و با پشتیبانی فرهنگ به اشتراک گلاری دانش، طراحی شهری مناسب و شبکه ها و زیرساختهای فناوری اطالاعات امکانی پدیر می باشل" .
4- عوامل کلیدی موفقیت در شهر های دانش بنیان فرایند ایجاد یک شهر دانش بنیان، ساده و سریع نمی باشد. همانطور که در بالا نیز اشاره گردید این مفهوم به جنبه های مختلفی از زندگی در این شهرها اشاره دارد. بنابراین لازم است هر گونه تلاشی در راستای ایجاد و توسعه شهر دانش بنیان از جانب تمامی بخشهای جامعه از جمله دولت محلی، شهروندان، بخش عمومی، سازمانها، دانشگاهها ... فعالانه پشتیبانی گردد. آنجا که دولتهاى محلی در راستای تبدیل
شهرهای خود به شهرهای دانش بنیان دارای استراتژیهای مختلفی می باشند، لازم است ابتدا نقاط قوت شهر مورد نظر، توانایی جامعه به منظور ایجاد فرهنگ به اشتراک گذاری دانش، خواسته های سیاسی دولت محلی، محیط حقوقی و قانونی هر شهر بررسی و سپس استراتژی منسجم و یکپارچه شهر دانش بنیان تدوین گردد. در شکل ۳ عوامل کلیدی موفقیت شهرهای دانش بنیان در قالب ۶ گروه اصلی نشان داده شده است.
۱- سیاسی خواسته های سیاسی مهم ترین عامل موفقیت شهرهای دانش بنیان و جرقه اقدامات اینده در این راستا محسوب می گردند. البته قابل ذکر است که وجود چارچوب حقوقی نیز ضروری است. ۲- استراتژیک عدم وجود چشم انداز و منظر استراتژیکی واضح منجر به شکست هرگونه اقدامی در جهت تبدیل یک شهر به شهری دانش بنیان خواهد گردید، در چشم انداز استراتژیک لازم است تمامیت دانش با توجه به وضعیت شهر مورد نظر بررسی و مسئولین آینده این شهرها (دولت محلی، نمایندگیها و سازمانهای خاص و ...) اهداف، اقدامات و شاخصهای سنجش اقدامات نیز کاملاً مشخص گردد. ۳- مالی قبل از اجرای هر برنامه استراتژیک تضمین سرمایه لازم برای اقدامات تعیین شده ضروری می باشد. به وسیله اقدامات بازاریابی، شهر قادر به جذب سرمایه های خارجی خواهد بود. ۴- تکنولوژیک آشنایی شهروندان با فناوریهای جدید و فراهم نمودن امکان دسترسی به آنها بسیار حائز اهمیت می باشد. در راستای توسعه شهر دانش بنیان لازم است فناوری اطلاعات و ارتباطات در آن شهر در سطح بالایی قرار داشته باشد ۱۵] ۵- اجتماعی از آنجا که سطح بالای استاندارد زندگی و آموزش توام با فرهنگ به اشتراک گذاری دانش، منجر به پذیرش مفهوم شهر دانش بنیان و اعمال تغییرات لازم در شیوه زندگی شهروندان می گردد، بنابراین مسائل اجتماعی نیز حائز اهمیت فراوانی می باشند، ۶- محیطی محیط کسب و کار و نیازهای بازار دو عامل بسیار مهم محسوب می گردند که لازم است به صورت کامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. در حین انجام فاز پیاده سازی، بخشهای خصوصی و سازمانهای غیر دولتی نقش بسیار مهمی را ایفا می نمایند. مشارکت در برنامه استراتژیک و پشتیبانی فعالانه آنها در راستای پیاده سازی پروژه ها به حرکت در مسیر تبدیل شهر به شهر دانش بنیان کمک خواهد نمود[۱۶].
۵- رویکردهای کنونی و نیاز به یک متدولوژی یکپارچه
در ادامه اقداماتی را که برخی از شهرها به منظور تبدیل به شهر دانش بنیان به کار گرفته اند أورده شده است. رویکرد هر شهر متفاوت با سایر شهرها می باشد. به عنوان مثال بارسلونا برنامه استراتژیکی را تدوین نمود که در آن هدف اصلی قرار دادن شهر در گروه پیشرو مناطق شهری در جامعه اطلاعات و دانش قرن بیست و یکم بود کی از خطوط استراتژیکی این برنامه دربرگیرنده مفهوم شهر دانش بنیان بود. این برنامه در واقع از طریق پیاده سازی پروژه های خاص (توسط عاملین مختلف و تحت هماهنگی یک عامل مسئول) و در واقع از طریق یک رویکرد پروژه گرا به اجرا در امده است [ ۲۰] سیاست مرتبط با مفهوم شهر دانش بنیان اکثراً توسط عاملین دولتی و خصوصی تحویل می شد. پیاده سازی استراتژی اغلب از طریق دولت هدایت می شد و مبتنی بر موجودی بود. دلفا نیز رویکرد مبتنی بر پروژه و موجودی را اتخاذ نمود اما مفهوم خوشه بندی را دنبال نمود بدین معنی که شهر پروژه های مبتنی بر دانش خود را در پنج زنجیره خوشه بندی نمود که نقاط قوت آن را منعکس می نمود. از طرف دیگر، استو کهلم رویکرد فرایند گرا را دنبال نمود. شهر استو کهلم ترجیح می داد فرایندها را اصلاح کند تا پروژه های خاص را طراحی نماید. هر فرایند از جانب عاملین مسئول مورد توافق واقع شده و پروژه های مختلف به منظور بهبود آن اجرا می گردید. تحویل سیاست أصولاً در دست عاملین دولتی بود. تجربه استو کهلم نشان داد که تامین تقاضا را ایجاد می نماید. در بسیاری از موارد تقاضا برای خدمات نوآور که از جانب عاملین مختلف پیشنهاد می گردید بر تأمین فزونی می یافت. بنابراین، می توانیم از آن تحت عنوان سیاست تقاضا گرا نام ببریم ||۲۱| دوبلین بیشتر بر اساس سرمایه گذاری بر زیرساختهای فیزیکی و تکنولوژی سطح بالا به همراه پشتیبانی فعال دولت ایرلند فعالیت خود را مدیریت نمود. علاوه بر این مشارکت میان بخش خصوصی و دولتی برای موفقیت کلیدی بود. اقدامات مونیخ مبتنی بر فعالیتهای مرتبط با توسعه و تقویت ایجاد دانش، ذخیره سازی و انتقال مؤسساتی مانند مراکز تحقیق و توسعه، مراکز انتقال فناوری، مؤسسات آموزش سطح بالا مؤسسات توسعه جوامع و غیره می باشد، مونترال در بخشهای لبه پیشتازی که محرک آنها فعالیتهای نوآور و مبتنی بر دانش می باشد سرمایه گذاری نموده و همچنین داراییهای دانش و شبکه های خبره ای مانند دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، مؤسسات و آزماشگاههایی را به فعالیتهای خلاقیت و نوآوری اختصاص داد. از مثالهای بالا می توان نتیجه گرفت که این رویکردها یکپارچه نبوده و تفاوتهای فراوانی بین آنها وجود دارد. در شکل ۴ این موارد به اختصار آورده شده است. مزایای حاصل از شهرهای دانش بنیان بسیار مهم و جذاب می باشند به گونه ای که سیاست گذاران و محققان قادر به چشم پوشی از آنها نیستند [۲۲]. گرچه مفهوم شهر دانش بنیان بسیار گسترده می باشد هر اقدامی به منظور توسعه این شهرها لازم است از جانب تمامی بخشهای جامعه پشتیبانی شود. نتیجتاً چنین تلاشی نیازمند متدولوژی یکپارچه و منسجمی با در نظر گرفتن تمامی عاملین و ذینفعان بالقوه می باشد.
٦- ارائه متدلوژی توسعه شهرهای دانش بنیان بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه متدلوژی شهر های دانش بنیان نیاز به ارائه مدلی منسجم و یکپارچه آنرا نشان می دهد که مقاله فوق با این هدف ضمن مرور متدلوژی های موجود بدان پرداخته است. این متدلوژی نتیجه تحقیقات بسیاری در زمینه مدیریت دانش، توسعه مبتنی بر دانش و شهرهای دانش بنیان می باشد. اولویت این مدل بر ایجاد کمیته ای (کمیته شهر دانش بنیان) که به همراه دولت محلی مسئول مشاوره و هماهنگی تمامی فعالیتها از ابتدای کار می باشد، است. در به کار گیری این مدل لازم است نماینده های دولتی و نماینده های شهروندان، سازمانها و سازمانهای فرهنگی می توانند به طور یکسان در کمیته شهر دانش بنیان مشارکت نمایند.