بخشی از مقاله

اصول پيشنهادي نوشهرگرايي در برنامه ريزي محله هاي شهري
چکیده
در جهت رفع مشکلات ناشي از فرسودگي و زوال مراکز شهري و گسترش افقي شهرها جنبش نوشهرگرايي به وجود آمد.
اين جنبش براي ايجاد جوامع پايدار و کارا بازگشت به الگوي محلات سنتي را امري لازم مي داند. در تحقيق حاضر سعي مي شود به طور اجمالي به معرفي نوشهرگرايي و اصول پيشنهادي آن براي برنامه ريزي محله هاي شهري از جمله پياده مداري ، اتصال و پيوستگي ، ايجاد کاربري هاي مختلط و ايجاد گونه هاي مختلف مسکن در بافت و ... پرداخته شده و سپس فوايد و انتقادات وارد بر ن و ابزارهاي طراحي محله نوشهرگرا و مراحل طراحي آن مطرح شود. در تحقيق حاضر به دنبال اين موضوع هستيم چه اصولي از نوشهرگرايي ، مي تواند براي برنامه ريزي و طراحي محله هاي شهري به کار رود و چگونه مي توانيم از آنها در برنامه ريزي و طرح ريزي محله هاي شهري استفاده کنيم و چه مراحلي را بايد براي طراحي محله اي نوشهرگرا در نظر داشته باشيم .
واژه هاي کليدي : نوشهرگرايي ، برنامه ريزي محله ، پياده مداري ، کاربري مختلط ، حمل و نقل عمومي ، مشارکت


مقدمه
بررسي اصول نوشهرگرايي در برنامه ريزي محله هاي شهري به عنوان يکي از مهمترين الگوهاي اخير برنامه ريزي محله هاي شهري موضوع اين مقاله است . اهميت تحليل و بررسي اين الگو به دليل تاثيرگذاري آن بر برنامه ريزي در تمامي سطوح قابل بررسي جوامع انساني ، از بلوک و خيابان گرفته تا منطقه و کلانشهر در سراسر دنياست که در رابطه با هرکدام و با توجه
به نوع توسعه آن -توسعه هاي جديد مسکوني يا توسعه هاي درون بافت - اصولي را پيشنهاد داده است .
پرسش اصلي اين است که چه اصولي از نوشهرگرايي مي تواند در برنامه ريزي محله هاي دروني شهرها و يا به عبارتي ديگر در توسعه هاي درون بافت به کار رود و اينکه چگونه مي توان از اين اصول براي برنامه ريزي و طراحي محله هاي شهري استفاده کرد. منظور از طراحي در اين مقاله ترکيبي از اصول طرح ريزي است که مبناي شکل گيري محله و برنامه ريزي براي آن است . دليل تاکيد بر اصول نوشهرگرايي در برنامه ريزي محله هاي دروني شهري اين است که از طرفي محله هاي مرکزي شهرها دچار فرسودگي و زوال شده و کمتر تمهيدي براي برنامه ريزي محله هاي شهري جهت ارتقاء بهبود کيفيت زندگي در آنها و معاصرسازي و بهينه کردن آن انجام شده است و محله هاي شهري پاسخگوي نياز ساکنين خود و مقتضيات زمان حاضر نبوده و مسير تنزل و رکود را طي مي کنند. در اين راستا به نظر مي رسد بررسي اصول نوشهرگرايي که در آن تقويت واحدهاي اجتماعي محله و مراکز با هويت شهري در نظر گرفته شده و به مقياس انساني و نيازهاي جامعه محلي توجه مي کند و از طرفي ديگر در مقياس گسترده اي در جهان استفاده شده و موفقيت هاي چشمگيري را همراه داشته است ضرورتي اجتناب ناپذير است .
معرفي نوشهرگرايي
در دهه ١٩٨٠ ميلادي تعداد زيادي از معماران و شهرسازان آمريکايي از فرسودگي و زوال مراکز شهري و افزايش فزاينده جوامع محلي که پراکنده و متفرق ، وابسته به اتومبيل و داراي فاصله با مراکز شهري بودند، اظهار نارضايتي کردند. در سال هاي پاياني دهه ١٩٨٠ و نوشهرگرايي (که به طراحي محلات سنتي و طراحي محلات نئو سنتي مشهور است ) اصول برنامه ريزي است که محلات قابل زيست و قابل پياده روي در يک محيط مساعد پياده روي را به وجود مي آورد ابتداي دهه ١٩٩٠ اين نارضايتي منجر به ظهور جنبش نوشهرگرايي شد. (٢٠٠٤ ,Lehrer) نوشهرگرايي (که به طراحي محلات سنتي و طراحي محلات نئو سنتي مشهور است ) اصول برنامه ريزي است که محلات قابل زيست و قابل پياده روي در يک محيط مساعد پياده روي را به وجود مي آورد.
نوشهرگرايي واکنشي نسبت به پراکندگي شهري است و يک راه موثر براي مقابله با جوامع وابسته به اتومبيل است که در آن هر سفري با ماشين انجام مي شود. (Hikichi, 2003)
نوشهرگرايي سعي مي کند با ايجاد کاربري هاي مسکوني مختلط از آپارتمان گرفته تا خانه هاي تک خانواره با هر سطح قيمتي ساکنيني با سطوح در آمدي مختلف داشته باشد و با توسعه فشرده از سکونتگاه هاي حياتي و محيط هاي طبيعي حفاظت کند. (Ibid)
منشور نوشهرگرايي
مهمترين سندي که به تشريح محتواي نظري جنبش نوشهرگرايي مي پردازد، منشور نوشهرگرايي است . اين منشور را که در سال ١٩٩٦ ميلادي و پس از برگزاري چهارمين گردهمايي سالانه انجمن نوشهرگرايي بعنوان منشور نظري نوشهرگرايي ارايه شد مي توان بيانيه اي در مقابل منشور آتن دانست که در آن ديدگاه مدرنيستي به شهرسازي و معماري توسط کنگره بين المللي معماران مدرن (سيام ) مطرح شده بود. اين منشور تمامي سطوح قابل بررسي در ارتباط با اجتماعات انساني از بلوک ، خيابان و ساختمان ، محله ، بخش و محور شهري تا منطقه ، کلانشهر، شهر و شهرک را مورد بررسي قرار مي دهد و هيچ يک را رد نمي کند.
(ارنت ، ١٩٩٩)
اصول پيشنهادي جنبش نوشهرگرايي در برنامه ريزي محله هاي شهري
به منظور شناخت بهتر اصول نوشهرگرايي و مشخص ساختن نقش آنها در برنامه ريزي و طراحي محله هاي دروني شهرها به تفسير بيشتر اين اصول پرداخته مي شود.
جنبش نوشهرگرايي اگرچه در زمينه توسعه هاي مسکوني جديد بوجود آمده است ولي همواره بر توسعه هاي درون بافت و اصلاح بافت هاي موجود تاکيد کرده است و مخالف گسترش بيش از اندازه و هرز شهر و درنتيجه هدر رفتن زمين مي باشد. (٢٠٠٥ ,Nozzi) در همين راستا طرفداران جنبش نوشهرگرايي اصولي را به منظور اصلاح بافت هاي موجود در نظر گرفته اند که به روشني اهداف مطرح شده در منشور نوشهرگرايي را عملي مي سازد.
مهمترين اين اصول عبارتند از: (ارنت ، ١٩٩٩ و (CNU & HUD, 2000
پياده مداري
يکي از مهمترين اصول پيشنهادي نوشهرگرايي براي برنامه ريزي در بافت هاي موجود توجه به حرکت جنبش نوشهرگرايي اگرچه در زمينه توسعه هاي مسکوني جديد بوجود آمده است ولي همواره بر توسعه هاي درون بافت و اصلاح بافت هاي موجود تاکيد کرده است و مخالف گسترش بيش از اندازه و هرز شهر و در نتيجه هدر رفتن زمين مي باشد
پياده و پياده سازي معابر، مي باشد. نوشهرگرايي معتقد است خيابانها و ميادين بايد براي پياده روي ايمن و جذاب باشند و به شکلي طراحي شوند که موجباب آسايش ساکنين را فراهم کرده و آنها را براي پياده روي تهييج کند. لذا تاکيد مي کند که کاربري هاي خدماتي روزانه و هفتگي در فاصله پياده روي ١٠ دقيقه اي ساکنين قرار گيرد.

اتصال و پيوستگي
قابليت نفوذپذيري و دسترسي در يک بافت ، رعايت سلسله مراتب روشني از فضاهاي دسترسي با کارکردهاي شهري و محله اي براي نوشهرگرايي امر بسيار مهمي تلقي مي شود. نوشهرگرايي معتقد است شبکه معابر پيوسته و همچنين تعريف سلسله مراتب خيابانها و کوچه ها و شبکه پياده روي با کيفيت بالا موجب کاهش ترافيک و تسهيل پياده روي و افزايش و ترغيب عموم به پياده روي مي شود.

ايجاد کاربري هاي مختلط
در نوشهرگرايي استفاده از کاربري هاي مختلف و متنوع در انواع فضاهاي کار و زندگي در سطوح مختلف اجتماعات انساني ازجمله ترکيب فروشگاه ها، ادارات ، آپارتمانها و مساکن در يک سايت ، اختلاط کاربري ها در يک محله ، در يک بلوک و در يک ساختمان و تنوع افراد با سنين و سطوح درآمدي مختلف و تنوع فرهنگ و نژاد از اهميت قابل توجهي برخوردار است . استفاده از کاربري مختلط مي تواند موجب فعال شدن بافت ، افزايش امنيت ، افزايش تعاملات اجتماعي کاهش سفرهاي روزانه (بين محل کار و سکونت ) و در نتيجه کاهش ترافيک شده و از گسترش افقي شهر جلوگيري کند.

ايجاد گونه هاي مختلف مسکن در بافت نوشهر گرايي معتقد است که در يک اجتماع انساني ، حضور طيف وسيعي از گونه ها، اندازه ها و قيمت هاي مختلفي براي واحدهاي مسکوني نه تنها موجب مي شود تا هرکس متناسب با علايق و سطح درآمد خود بتواند مناسبترين انتخاب را داشته باشد بلکه مي تواند به تعامل مثبت اقشار مختلف مردم از هر سن و نژادي و با هر در آمدي کمک کند. اين اصل باعث ايجاد تنوع و گوناگوني در سيماي بافت شده و به سرزندگي و شاداب بودن جوامع محلي کمک مي کند و آنها را از خطر يکنواختي که موجب افسردگي ساکنان مي شود، نجات مي دهد.

افزايش تراکم در بافت
نوشهرگرايي معتقد است افزايش تراکم موجب مي شود مساکن ، فروشگاه ها و خدمات به يکديگر نزديکتر شده و فواصل کاهش يافته و از گسترش افقي شهر جلوگيري شود. اين اصل باعث مي شود در بافت هاي موجود شهري ، حداکثر استفاده بهينه از زمين هاي داخل بافت صورت گرفته و اجتماعي فشرده تر حاصل شود که در آن پياده روي تسهيل شده و منابع و خدمات به طور کاراتر و موثرتر به کار گرفته شده و در نهايت مکاني راحت ، مطبوع و مناسب براي زندگي شهروندان ايجاد شود.

حفظ و تقويت ساختارهاي سنتي
نوشهرگرايي تاکيد بسياري بر حفظ ساختارهاي شکل گرفته ، وجود فضاهاي عمومي در مرکز وجود قلمرو عمومي با کيفيت و فضاهاي عمومي طراحي شده به عنوان هنر شهري ، استقرار کاربريها و تراکمها در فاصله ١٠ دقيقه پياده روي ، برنامه ريزي عرضي به گونه اي که بالاترين تراکم ها در مرکز شهر و به تدريج تراکم هاي پايين تر به سمت لبه ها قرار گيرد؛ و حفظ لبه هاي متمايز دارد. لذا در هنگام مداخله در بافت هاي موجود، سعي مي کند ابتدا اين ساختارها را در بافت شناسايي کرده ، سپس با تمهيدات مختلف (از جمله تقويت فضاهاي باز و عرصه هاي عمومي ، حفظ لبه هاي متمايز و ... ) سعي بر تقويت آنها داشته باشد.
توجه به بافت هاي واجد ارزش تاريخي و بهبود کيفيت طراحي و معماري
نوشهرگرايي تاکيد بسياري بر زيبايي ، ارزش هاي زيبايي شناسانه و آسايش و ايجاد حس مکان ، مکان يابي کاربري هاي شهري و سايتها در شهر، معماري در مقياس انساني و تغذيه روح بشر به وسيله زيبايي محيط دارد، به همين سبب اهميت ويژه اي براي حفاظت بناهاي باارزش تاريخي موجود به خصوص بناهاي عمومي و مدني موجود در يک بافت قائل است .

تصويرشماره ٥: توجه به کيفيت طراحي و معماري ماخذ: www.intbau.org
نوشهرگرايي با توجه به نگاه خود به ميراث مصنوع شهر از طريق حفاظت ، نوسازي بناها، حفاظت مناظر و ... تداوم و تحول جامعه شهري را ممکن مي سازد.
استفاده از مشارکت ساکنان
يکي از مهمترين اصولي که نوشهرگرايي مخصوصاً به منظور برنامه ريزي در بافت هاي موجود شهري مورد استفاده قرار مي دهد، استفاده از مشارکت ساکنين مي باشد. نوشهرگرايي در تمام مراحل برنامه ريزي محله از مشارکت ساکنان ، رهبران اجتماعي ، سياستمداران ، ماموران دولتي ، توسعه دهندگان و موسسات محلي استفاده مي کند.


تصوير شماره ٦: مشارکت ساکنان در برنامه ريزي محله ماخذ: www.ceunet.org
حفظ و تقويت فضاهاي باز عمومي و سبز
نوشهر گرايي بر اين اعتقاد است که فضاهاي عمومي و پارک ها مي توانند با تامين فضاهايي جذاب باعث شکوفا شدن محلات و خلق مفهومي يگانه از فضا باشند. حفظ و تقويت فضاهاي عمومي همانند پياده راه ها، ميادين ، پارک ها، ساختمان هاي عمومي و
فضاهاي تجمع ، به منظور ايجاد ملاقات هاي غير رسمي و تماس هاي اجتماعي با ساير افراد موجب مي شود محلات مانند محيط هاي زنده و متعادل به نظر برسند. يک محله سنتي ايده آل به نوعي متضمن تماس با يک پارک ، ميدان شهري و يا يک فضاي
سبز روستايي مي باشد که در فاصله ٥ تا ١٠ دقيقه اي از مرکز قرار داشته و با پاي پياده قابل دسترسي است .
تقويت حمل و نقل عمومي
نوشهرگرايي تاکيد ويژه اي بر تقويت و تجهيز نظام حمل و نقل عمومي داشته و معتقد است ايجاد شبکه پيوسته اي از خطوط حمل و نقل عمومي که شهرهاي بزرگ ، کوچک و محلات را به يکديگر متصل مي کند، به کاهش معضلات آمد و شد کمک کرده و موجب حفظ انرژي و بهبود کيفيت هوا شده و ساکنين را به پياده روي ، دوچرخه سواري و استفاده از اتوبوس براي عبورو مرور تشويق مي کند.

ايجاد و مديريت توقفگاهها
توقفگاهها نقش مهمي در هر برنامه شهري ايفا مي کنند که اغلب برنامه ريزان شهري به آن به عنوان چاره کار مي نگرند. اين مسئله براي نوشهر گرايي امري مهم تلقي مي شود به طوري که يکي از اهداف اصلي آن تشويق ساکنان به پياده روي به جاي

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید