بخشی از مقاله
چکيده
شهر محيطي است بسيار پيچيده ، نامعلوم و پيش بيني ناپذير و برنامه ريزي راهبردي در واقع به عنوان کوششي براي اسـتفاده از رهيافت هاي عملي براي تصميم سازي در چنين محيطي، به نحوي که قادر به رويارويي با پيچيدگي هاي آن باشـد، شـکل گرفتـه است . عمده ترين ويژگيهاي اين تفکر در برنامه ريزي شـهري و منطقـه اي شـامل "صـراحت بيشـتر در تصـميم گيـري و اجـراي برنامه ها"، "اهميت يافتن به کارگيري فنون برنامه ريزي"، "دوري جستن از تصوير يک وضعيت نهايي براي آينده دور و در مقابـل تأکيد بيشتر بر جرح و تعديل ممتد سياست گذاريهـا"، "اهميـت يـافتن فرابينـي، مشـارکت و رعايـت سلسـله مراتـب در سـطوح برنامه ريزي" و جز آن ميباشد.
هدف تحقيق حاضر، ارائه برنامه راهبردي تغيير و توسعه فضايي براي محدوده شمالي منطقه يک شهرداري تهران مـي باشـد.
براي اين منظور ابتدا مفاهيم ، ويژگيها و اصول اصلي رهيافت برنامه ريزي راهبردي مرور ميشود و ابزار سوآت به عنـوان يکـي از ابزارهاي اصلي برنامه ريزي راهبردي مورد اشاره قرار ميگيرد و سپس نمونه اي از کاربرد اين ابزار در تدوين برنامه راهبردي توسعه محله باغ شاطر دربند در منطقه يک شهرداري تهران به عنوان يک ناحيه خرد شهري با ويژگي ها و خصوصيات ويـژه نسـبت بـه محيط پيرامونياش که آن را نيازمند نوع خاصي از مداخله ميسازد، ارائه ميگردد.
واژه هاي کليدي: برنامه ريزي راهبردي، سوآت ، نواحي خرد شهري، باغ شاطر دربند
١ـ مقدمه
تا پيش از تهيه طرح جامع جديـد تهـران کـه در آن سـعي شـده از رهيافـت برنامـه ريـزي راهبـردي بهـره گرفتـه شـود و سلسله مراتب معيني از برنامه ها شامل طرح جامع شهر، طرح هاي تفصيلي مناطق ، پروژه هاي موضـعي و موضـوعي و پـروژه هـاي اجرايي در آن رعايت شود، هدايت و کنترل شهر تهران در سطح کلان ، عمدتا توسط طرح جامع شـهر تهـران ، طـرح سـاماندهي تهران ، طرح هاي بخشي و موضوعي مثل طرح تهران ، طرح جامع حمل و نقل و ... که اغلب فاقد هماهنگي کامل بـا يکـديگر بودند، انجام ميگرفت (مهندسين مشاور بافت شهر، ١٣٨٤) و در سطح خرد نيز هدايت و کنتـرل شـهر عمـدتا توسـط طـرح هـاي گذربندي انجام ميگرفت که نام طرح تفصيلي را با خود يدک ميکشيد و نوع مداخله آن ها صرفا در جهت ايجاد و بهبود دسترسي سواره و اصلاح معابر بوده و تقريبا در همه نقاط شهر نيز نوع مداخله با ويژگيهاي يکسان از طريق تيپ بندي و اسـتاندارد نمـودن انواع گذرها انجام ميگرفت . اين نوع مداخله به ويژه در محله هاي قديمي و بافت هاي ارگانيک مسکوني ناکارآمدي بيشتري داشته و صدمات جبران ناپذيري را باعث گرديده است (براي مثال نگاه کنيد به لطفي و ديگران ، ١٣٨٢).
در تهيه طرح جامع جديد شهر تهران ، از رهيافت برنامه ريزي راهبردي بهره گرفته شده است . در اين رهيافت ، طرح جامع سند تصميم سازي در روند توسعه و عمران شهر محسوب ميشود که راهبردهـاي کلـي هـدايت و کنتـرل شـهر در آن گنجانـده شـده و پس از آن الگوي توسعه و طرح هاي تفصيلي مناطق قرار ميگيرند. در اين رهيافت ، تمام محدوده هر منطقه لزوما به تهيه طـرح تفصيلي نياز ندارد بلکه بنابر ضرورت نوع مداخله ، انواع طرح ها در چارچوب سه مقوله اصلي طرح هاي تفصـيلي پايـه ، طـرح هـاي موضعي و طرح هاي موضوعي تهيه ميشوند (مهندسين مشاور بافت شهر، ١٣٨٢).
در الگوي توسعه منطقه يک شهرداري تهران ، محدوده ي مطالعه با توجه به ويژگيهاي خاص و متفـاوت آن شـامل ويژگـيهـاي خاص بستر طبيعي و ويژگيهاي خاص سکونتي و اجتماعي در مقايسه با محيط پيرامون ، به عنوان يک ناحيه عمل ويژه به حساب آمده است . اين ويژگيها در کنار قابليت ها و فرصت هاي موجود براي توسعه محله باغ شاطر از يک سو و امکانـات و قابليـت هـاي محور دربند به عنوان يکي از کانون هاي اصلي گردشگري در شهر تهران که بر خلاف بخش مسکوني محدوده مطالعه محلـه بـاغ شاطر داراي مقياس عملکردي در سطح شهر تهران ميباشد از سوي ديگر، سبب شده تا تهيه برنامه توسـعه ايـن محـدوده داراي خصوصيات ويژه اي باشد که در اين مقاله سعي شده تا با استفاده از رهيافت برنامه ريزي راهبردي و با استفاده از ابزار جدول سوآت ، برنامه راهبردي توسعه اين محدوده به عنوان يک ناحيه عمل ويژه تدوين گردد.
٢- روش تحقيق
تحقيق مورد نظر بطور کلي يک پژوهش کاربردي است کـه بـه روش توصـيفي ــ تحليلـي انجـام و دو مرحلـه مختلـف را دربـر ميگيرد: مرحله اول شامل شناسايي ساختار فضايي محدوده مورد مطالعه يعني محله باغ شاطر دربند مي باشد. داده ها و اطلاعـات مورد نياز اين بخش هم شامل داده هاي اوليه که به شيوه مشاهده و برداشت ميداني جمع آوري شده اند و هم شامل داده هاي ثانويه که از طريق منابعي نظيـر مرکـز آمـار ايـران ، طـرح هـاي فرادسـت و مرکـز اطلاعـات جغرافيـايي شـهرداري تهـران بـه دسـت آمده اند، ميگردد. داده ها و اطلاعات گردآوري شده در اين بخش با استفاده از جداول سوآت مورد تحليل قرار مي گيرند. بخش دوم تحقيق شامل تدوين برنامه راهبردي تغيير فضايي در محدوده مطالعه است . اين مرحله با استفاده از جداول تحليلـي سـوات کـه در مرحله قبل تهيه شده اند انجام ميگيرد.
٣- پيشينه تحقيق
برنامه ريزي شهري به مفهوم امروزي آن ، در اوايل قرن بيستم در امريکا و اروپا بنياد گذاشته شد اما از آن زمان تاکنون تغييرات وسيعي را به خود ديده است . (مهديزاده و ديگران ، ١٣٧٧). در ابتدا برنامه ريزي شهري به عنوان هنري شناخته ميشد که هدف اصلي آن ، تشويق و ترويج زيبائيشناسي بود. به تدريج برنامه ريزي شهري به حرفه اي که هدف آن گشودن مشکلات شهرها با راه حل هاي بيشتر کالبدي بود، تبديل گرديد. واسطه ي عمل در اين مرحله از توسعه تفکر برنامه ريزي، برنامۀ کل بود. اين شيوه عليرغم آن که قادر به کنترل محيط بوده است ، اما اولا همواره در معرض تأخير بين تصميم هاي سياسي، تهيه برنامه ، اجراي برنامه و مرور و اصلاح بوده و ثانيا فرض اصلي اين بوده که فعاليت هاي پيچيده انساني را ميتوان توسط نظم کالبدي تحت کنترل درآورد (دانشپور، ١٣٨٥). تأثيرديدگاه هاي مختلف چون جامعه شناسي بر برنامه ريزي، منجر به آشکار شدن کاستيهاي برنامه ريزي کالبدي و حرکت برنامه ريزي از رهيافت ساده ـ جامع به رهيافت هاي جامع ـ عقلاني وسيستمي ـ چرخه اي و پذيرش تفکر برنامه ريزي فضايي به معناي توجه به جنبه هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، سازماني و مديريتي در کنار جنبه هاي کالبدي پديده مورد برنامه ريزي و برنامه ريزي راهبردي شد. (دانشپور، ١٣٨٢)
الگوي برنامه ريزي که با عنوان برنامه ريزي ساختاري ـ راهبردي شهرت يافته است ، از اواخر دهه ١٩٦٠ ميلادي و در پي قانون برنامه هاي ساختاري انگلستان ، درکشورهاي توسعه يافته رواج يافت . ظهور اين شيوه برنامه ريزي، به دنبال پيشرفت هاي انجام يافته در تکنيک هاي برنامه ريزي و نيز گسترده و پيچيده تر شدن مشکلات سيستم شهري بوده است (دانشپور، ١٣٨٥).
در ايران با وجود گذشت بيش از چهار دهه از تهيه و اجراي طرح هاي توسعه شهري، تا پيش از تهيه طرح جامع جديد تهران که در آن سعي شده است از رهيافت برنامه ريزي راهبردي بهره گرفته شود و سلسله مراتب معيني از برنامه ها شامل طرح جامع شهر، طرح هاي تفصيلي مناطق ، پروژه هاي موضعي و موضوعي و پروژه هاي اجرايي در آن رعايت شود که بررسي در مورد ميزان موفقيت آن به گذشت زمان نياز دارد، در عمل مباني نظري طرح هاي توسعه شهري بر پايه الگوي قبلي يعني شناخت / تحليل / طرح استوار بوده و تکيه بر اهداف فيزيکي و کالبدي محتواي اصلي انديشه تهيه اين طرح ها را تشکيل ميداده است . البته در سال هاي اخير تلاش هايي در جهت اصلاح نارساييهاي اين طرح ها و همگامي با تحولات زمان از سوي سازمان هاي تهيه کننده همچون وزارت مسکن و شهرسازي ، وزارت کشور، مهندسين مشاور، همانند بازنگري در شرح خدمات طرح ها صورت گرفته اما به دليل مشکلات زيرساختي همانند مشکلات سازماني ، قوانين و مقررات ، مشکلات اجتماعي و سياسي مربوط به درک متقابل مردم و حکومت در فرايند مشارکت در تهيه و اجراي طرح ها اين اقدامات نتوانسته اند کاملا موفق باشند (پوراحمد و ديگران ، .(1385
٤ـ مباني نظري برنامه ريزي راهبردي تغيير فضايي
اصطلاح راهبرد، بيانگر نوعي نگرش در حوزه فعاليت آگاهانه انساني است که بر فرآيند ارتباط و پيوستگي ميان انديشه و عمل در بستر زمان تأکيد ميورزد (مهديزاده و ديگران ،١٣٧٧) و برنامه ريزي راهبردي، در واقع در کوششي براي توسعه رهيافت هاي عملي به مديريت و تصميم سازي به نحوي که قادر به رويارويي با محيط هاي بسيار پيچيده ، نامعلوم و پيش بينيناپذير باشد شکل گرفته است . تفکر راهبردي با سازماندهي و هدايت مجموعه اي از عمليات و تدبير تدارکات با هدف پيروزي ـ و در صورت امکان ناپذير بودن پيروزي، فراهم ساختن موجبات کمترين شکست ـ سروکار دارد (دانشپور، ١٣٨٢). دو اصطلاح ساختاري و راهبردي با توجه به خاستگاه و مضمون اصلي خود، ارتباط تنگاتنگي با يکديگر دارند به طوري که هم به عنوان دو مفهوم مترادف و نيز به عنوان يک اصطلاح واحد به کار ميروند. رهيافت برنامه ريزي ساختاري ـ راهبردي، به عنوان شيوه اي خاص براي تهيه طرح هاي توسعه و عمران شهري و منطقه اي به کار ميرود. (مهدي زاده و ديگران ، ١٣٧٧).
مبناي اصلي در تفکر برنامه ريزي ساختاري، تفکر برنامه ريز است و بر اين اساس لازم است که برنامه ريز نيروهاي توسعه و تغيير در جامعه را از طريق خط و مشيهاي پيشنهادي خود در سمت و سو و جهت مورد نظر به حرکت درآورد و بنابراين در اين شيوه برنامه ريزي ، به تکنيک اهميت داده ميشود و در مميزي، تحليل و آينده نگري و تدوين اهداف راهبردها و ارزيابي، از فنون جديدتر استفاده ميشود (دانشپور ، ١٣٨٥).
فرآيند برنامه ريزي ساختاري ـ راهبردي، سه مرحله کلان را دربر ميگيرد:
• مرحله پايه : در اين مرحله مميزي و تحليل اوليه سيستم برنامه ريزي انجام ميگيرد و اهداف لازم براي تدوين راهبردها تنظيم ميشوند.
• مرحله راهبردي: در اين مرحله ، راهبردهاي گزينه بر پايه عواملي مثل نيازها، فرصت ها، نيروهاي بالقوه و تمايلات جامعه ي مورد برنامه ريزي که از مميزي و تحليل وضعيت گذشته به دست آمده اند، تنظيم ميشوند.
گزينه ها برحسب معيارهاي کلاني مثل امکان پذيري، قابليت انعطاف و مقبوليت مورد آزمايش و ارزيابي قرار ميگيرند تا گزينه برتر انتخاب شود و گزينه انتخاب شده پايه پيشنهادهاي اجرايي مرحله سوم قرار ميگيرد.
• مرحله اجرايي: در اين مرحله پيشنهادهاي اجرايي شامل طراحي سيستم پايش و اقدامات اجرايي برنامه گنجانده ميشوند و زمينه لازم براي توليد برنامه هاي عملياتي فراهم مي آيد (همان ).
نظام برنامه ريزي راهبردي ـ ساختاري در دو سطح اصلي قابل طبقه بندي است :
• برنامه هاي ساختاري که در قالب برنامه هاي ساختاري شهرستان يا شهر انجام ميگيرد.
• برنامه هاي محلي که با تبعيت از برنامه هاي ساختاري فرادست شامل برنامه هاي ناحيه اي، نواحي عمل خاص و برنامه هاي موضوعي ميگردند (مهدي زاده و ديگران ، ١٣٧٧).
برنامه هايي که در قالب برنامه هاي راهبردي تهيه ميشوند بايد داراي ويژگيهايي باشند که به طور خلاصه شامل موارد زير ميباشد (دانشپور ، ١٣٨٢).
• برنامه ريزي ساختاري بيشتر فعاليت گرا است تا کاربرد زمين گرا و با صراحتي بيشتر از برنامه هاي سنتي، با تصميم گيري و اجراي برنامه ها سروکار دارد.
• در برنامه ريزي راهبردي به کارگيري فنون برنامه ريزي در مراحل مختلف فرايند، اهميت دارد.
• در برنامه ريزي راهبردي، فرابيني عنصر مهمي در فرايند برنامه ريزي است .
• در فرايند برنامه ريزي راهبردي، از برنامه ريز خواسته ميشود که چند تفکر هنجارين ، تحليلي، آينده نگر، بازگردکننده و راهبردي را همزمان داشته باشد.
• در برنامه ريزي راهبردي، فرايند ممتد مرور و جرح و تعديل سياست گذاري مورد توجه است ، به دور از محدوديت هاي رهيافت هاي سنتي که يک وضعيت نهايي را براي آينده دور درنظر ميگيرند.
• در برنامه ريزي راهبردي بر مشارکت تأکيد شده است .
• برنامه ريزي راهبردي به ساختار سازماني و چارچوب هاي روند کاري ويژه خود نياز دارد.