بخشی از مقاله

الگوشناسی باغ هاي ایرانی- اسلامی امویان در اندلس(اسپانیا)، مطالعه موردي مجموعه ي الحمرا
چکیده
به موجب گسترش اسلام و ورود خلفاي اموي به اسپانیا شیوه هاي معماري آنها نیز وارد این کشور شده و باغسازي بر طبق الگوي ایرانی- اسلامی در اسپانیا آغاز میشود . باغهاي اندلسی بطور صرف از الگوي ایرانی تبعیت نمیکنند و ریشه هایی از باغسازي رومی و قرون وسطایی نیز در آنها به چشم میخورد اما آنچه مسلم است بر اساس تشابه بالا، این باغها و از جمله کاخ الحمرا در گرانادا را میتوان در طبقه بندي باغ ایرانی به شمار آورد. کاخ الحمرا توسط مسلمانان در قرن چهارم هجري در کنار بنایی که متعلق به ساکنین قدیمی این منطقه بود ساخته و هر کدام از حکمرانان براي خود عمارتی جداگانه به آن اضافه نموده است. نقش شاخص عنصر آب در جایجاي این مجموعه، چهار باغ حیاط شیران، کتیبه ها، تزیینات و مقرنس کاري هاي اسلامی و آیات قرآن کریم از جمله شاخصه هایی است که کاخ الحمرا را در زمره باغهاي ایرانی- اسلامی میگنجاند. در این مقاله که به روش مطالعه ي کتابخانه اي صورت پذیرفته است، باغ الحمرا معرفی گردیده و نشانه هاي الگوپذیري آن از باغ ایرانی از طریق مقایسه با شاخصه هاي باغهاي ایرانی پرداخته شده است. در کنار این موضوع در الحمرا نیز مانند سایر باغهاي اموي ترکیب الگوهاي ایرانی با الگوهاي رومی و قرون وسطایی نیز دیده شده و نقش و اثر آنها نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
واژگان کلیدي: مجموعه الحمرا، باغ ایرانی، باغ اسپانیایی(اندلسی)، معماري ایرانی-اسلامی.


مقدمه
باغ یکی از مهم ترین فضاهاي معمارانه از ادوار کهن در تاریخ ایران بوده است. به گواهی تاریخ، طراحی و اجراي این فضاي معمارانه مصنوع و طبیعی همواره مورد توجه پادشاهان و مردمان این سرزمین بوده است. تنوع در طرح هاي بازسازي شده توسط باستان شناسان نظیر آنچه در مقایسه طرحهاي بازسازي شده از باغهاي مصري، بابلی، آشوري و هخامنشی آمده است و نیز حفظ برخی از عناصر در دوره هاي خاص، به ویژه سه رکن آب، گیاه و ساختمان که سه جزء ثابت همه باغ ها هستند و در هر فرهنگ به گونه هاي خاص به آنها پرداخته شده است، نشان از ظهور اندیشه هاي اسطوره اي و دینی در طراحی باغ هاي ایرانی داشته است(لبیب زاده و همکاران،.(1390
باغهاى اسلامی مبتنی بر تصورى روحانی از جهان است، و مانند هر هنر مقدسی، هدف آن نزدیکتر کردن رویت کننده به خداست. بازتاب هاى این الگوى کهن نیز طی قرون گذشته و به طور مشخص در حوزه هاى شناخته شده متأثر از فرهنگ ایران، از هند و چین تا اسپانیا با هویتی همچون گذشته به روشنی مشهود است(تقوایی،.(1390
با ورود اسلام به اسپانیا، چهره این سرزمین به کلی دگرگون شد، چندان که محال است محققی براي بررسی تاریخ اسلام از کنار فرهنگ و تاثیرات شگرفی که مسلمانان در این کشور برجاي گذاشتند، بدون توجه بگذرد(بخشنده فر،.(1384
اندلس یا همان اسپانیاي امروزي، حلقه میانی فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمین در این سرزمین و به بار نشستن عمیق فرهنگ و هنر اسلامی، اسپانیا را پلی میان دو تمدن بزرگ تبدیل نمود. این تاثیر در دو محور قابل بررسی است یکی هنر مسیحیانی که تحت تسلط حکومتهاي اسلامی میزیستند و دیگري هنر اسلامی است که تحت تاثیر هنرهاي متداول در سایر سرزمینهاي تحت حکومت اسلام در اسپانیا رواج یافت(اخوت و همکاران،.(1390

معرفی باغ ایرانی-اسلامی
ایرانی ها از قدیم الایام به ساختن باغ ها و باغچه در حیاطها و دور و بر بناها علاقهي خاصی داشتهاند، شاید خاطرهي میهن اصلی و خاستگاه قوم آریا منشأ این علاقه بوده است. آنها باغچههایی را که در اطراف بنا میساختند »په اره دئسه« مینامیدند، که به معناي پیرامون دژ یا »دیس« بود. »دیس« به معنی بنا و کسی را که دیس میساخت »دسیا« یعنی بنا میخواندند(پیرنیا،.(1373
واژهي پردیس به معناي بهشت، در زبان عربی به فردوس و در زبانهاي دیگر به پارادایز تبدیل شده است. خود بهشت یا »وهشت « به معناي بهترین زندگی است و این بهشت به شکل باغی سرسبز و خرم و زیبا مجسم میشده است. ما براي این مفهوم واژه هاي جنت، فردوس، بهشت یا رضوان را بکار میبریم. در فارسی قدیم واژه پالیز هم به همین معنا بوده است(پیرنیا،.(1373
بنابراین ایرانیان تصور ذهنی شان را از بهشت، که به پاداش اعمال نیک به آنها می بخشیده اند، در باغهایی سرسبز و خرم تجسم بخشیده اند. بهشت کوثر هست و درختان و گلها و جویبارها، و در باغ نیز آب روان خوش و گلهاي زیبا و درختهایی که میتوان در سایه آنها آرمید، و این همه محصور در دیواري که مانع ورود جهنمیان به آن شود(پیرنیا،.(1373
هندسه باغ ایرانی
نظام مشخص، ترکیبات ساده و موزون، خطوط مستقیم و عمود بر هم و خوانایی اجزا ویژگی کلی هندسه باغ ایرانی است. باغ ایرانی از جهت بستر استقرار یا در زمینهاي مسطح و کم شیب مکانیابی میشود و یا در زمینهاي با شیب زیاد با کمک تراس بندي و ایجاد آبشار و سایر مناظر بدیع(نژاد عسگري،.(1380
در مورد علل و نحوه شکل گیري باغ ایرانی و هندسه خاص آن عوامل مختلفی ذکر گردیده است:
- تقدس عناصر یا جهات اربعه : شکلگیري کهن الگوي چهارباغ و به تبع آن هندسه راست گوشه؛
- باغ تمثیلی از بهشت و تلاشی براي بازسازي بهشت آرمانی بر روي زمین؛
- وجه اقتصادي و باروري باغ ایرانی، اهمیت کشاورزي و نحوه آبیاري؛
- باغ به عنوان عامل استقرار موقت و دائم؛
- دلایل اقلیمی و نیاز به وجود باغ در سرزمین خشک ایران، ترس و وحشت از کویر و پناه بردن به طبیعت؛
- دیدگاههاي اعتقادي ایرانیان و سفارشات دینی در مورد عناصر طبیعی و اهمیت و قداست طبیعت در آیینهاي باستانی ایرانیان؛
- باغ به عنوان ابزاري براي نمایش قدرت حاکم؛
- باغ پدیدهاي آیینی به عنوان معبد و مکان حضور خداوند(حیدر نتاج،.(1388
در باغ ایرانی توجه خاصی به شکلهاي هندسی میشد و شکل مربع که فاصله بین اجزاء باغ را ساده و روشن نشان میداد، از اهمیت خاصی برخوردار بود. به وقت کاشتن درخت، گام اول، دقت در تعیین فاصله ي محل کاشت از هر طرف بود و بدین ترتیب مربعهایی شکل میگرفت که از هر طرف که نگاه میکردند، ردیف درختان را میدیدند.
یک اصل مهم دیگر در باغسازي ایرانی باز بودن چشم انداز اصلی به شکل مستطیل کشیده بود. در این باغها، در مقابل بنا فضاي باز و کشیده اي بود که درست در چشم انداز اصلی واقع میشد. در این فضا درختان بلند نمینشاندند،معمولاً گیاهانی میکاشتند که زیاد بلند نشود و منظر باز را سد نکند و در عین حال همیشه زیبا باشد(پیرنیا،.(1373
ناب را در نقاط مختلف باغ میساختند، مثلاً گاه بناي اصلی در وسط باغ بود و از چهارطرف دیده میشد و بناهاي فرعی در اطراف بودند . یا بناهاي اصلی باغ یک طرف بود و بناهاي فرعی در اطراف، با دو راه متقاطع، و منظر اصلی در امتداد محور طولی باغ بود.
در باغهایی نیز کوشک به نسبت یک سوم در امتداد محور طولی قرار داشت و بناهاي اندرون را در طرف خلوت باغ قرار میدادند و منظر اصلی در جهت مخالف اندرون بود. باغ طرف اندرون هم میان کرت و سایر اجزا را داشت. اما پشت آن مسدود بود. نوعی باغ هم بود که در پشت بناي اصلی آن یک حیاط بسته بود. رو به جلو منظر داشت، اما در پشت بنا، فقط حیاط خلوت گوشه رنجی بود. باغهایی نیز بودند که علاوه بر باغ اصلی، یک باغ بیرونی هم داشتند که کمی عمومی تر بود و بعد از عبور از آن وارد باغ اصلی میشدند. در جلو بعضی از باغها نیز یک دربند، یا یک بست، یا جلوخان وجود داشت(پیرنیا،.(1373
در تمام این باغها، در مقابل بنا حتماً میان کرت بود، یا یک فضاي مستطیل کشیده که در آن آبنما یا استخر میساختند. هیچ باغی بدون این فضاي باز نبود. بر عکس میان کرت، در خیابانهاي دو طرف درختان بلندي میکاشتند که خیابان را به صورت دالانی سبز در می آورد، و در خیابانهاي فرعی نیز که به صورت منظم و مربع یکدیگر را قطع میکردند. انواع درختان دیگر کاشته میشد، و این خیابان بندیها باغ را به شکل مربع، مربع تقسیم میکرد(پیرنیا،.(1373
معمولاً اندازه کوشکهاي باغها بین 12 تا 20 متر بود و بزرگترین آنها در مورد کوشکهاي مدور، هشت گوش، گوش پخ، یا مربع به 25 متر هم میرسید(پیرنیا،.(1373
نابراین تقسیمات باغ معمولاً به این شکل بود که خیابانهاي دو طرف باغ تا جلو ساختمان می آمد و در اطراف خیابانها قطعات مربعی شکل یعنی کرتها بودند. وسط خیابانها یا میان کرت بود یا آبنما و در انتهاي خیابانها قبل از رسیدن به کوشک حوض کلگی قرار داشت. بعضی جاها هم میان سردر و میان کرت گلزار بود. قسمت عمده و پرکار، یک پنجم عرض باغ، شامل کوشک، خیابانهاي اصلی و میان کرت بود(پیرنیا،.(1373
در باغهاي ایرانی، بر عمارت اصلی یا کوشک اصلی، بناهاي سر در هم بودند که در حقیقت بیرونی باغ یا محل پذیرایی محسوب میشدند . گاهی هم به جاي سردر یک در معمولی بود. اما در مقابلش یک»پرس« بود. یعنی دیواري مشبک که موجب میشد داخل باغ از بیرون مستقیماً قابل رؤیت نباشد(پیرنیا،.(1373
دیگر بناهاي باغ عبارتند از: آب انبار، حمام و سایر بناها مثل خلوتها (به عنوان حریمی خصوصی براي حاکمان و فرمانروایان) و... در بعضی از باغها، علاوه بر باغ اصلی یک باغ بیرونی هم وجود داشته که عمومیتر بوده و پـس از عبور از آن وارد باغ اصلی میشدهاند(نژاد عسگري،.(1380
آب در باغ ایرانی
آب به عنوان اصلی ترین و حیاتی ترین عنصر شکل گیري باغ مطرح می باشد؛ استفاده از آب در باغ سازي ایرانی بسیار زیرکانه و هنرمندانه صورت گرفته است؛ به طوري که نه تنها به منظور آبیاري و تغذیه گیاهان باغ بکار رفته، بلکه استفاده مفهومی، شاعرانه و هنرمندانه آن زینت بخش فضاي باغ بوده و با حضور خود طراوت، نشاط، حرکت و زیبایی را به بار می آورد(زمانی و همکاران، .(1388
نحوه حضور آب در باغ بر اساس مفاهیم خاصی صورت می پذیرد و توزیع آن نیز پیرو نظم و قاعده اي است که از یک سو به ویژگی هاي فیزیکی و فنی آب و آبیاري توجه کرده و از سوي دیگر مفهوم واري، زیبایی شناسی، منظر سازي و معماري را مورد توجه قرار داده است. در حقیقت در باغ ایرانی، معماري باغ، معماري آب است و درهم آمیختگی آب و گیاهان پدید آورنده حماسه اي بی نظیر از شعر، شکوه و موسیقی در خلوت درختان است . آب با شیوه اي سنجیده و هوشمندانه، در مسیرها جاري می گردد، در حوض ها و آب نماها ساکن میماند، از آب شره ها و فواره ها بالا میزند و با حرکت، صدا، نما و طراوت خود جلوه گري می کند. شیوه حضور و حرکت آب در باغ داراي نظامی خاص و هماهنگ با هندسه و ساختار باغ بوده و در گونه هاي متفاوت باغ ایرانی اشکال مختلف به خود میگیرد.
باغهاي ایرانی از ترکیب »آب جاري« و »پوشش درخت« واحه اي در دل طبیعت خشک ایجاد میکند که با توجه به تضاد محیط کویري و باغ ، تمثیلی از مناظر با طراوت بهشت است. در مبانی اسلامی و عرفانی جلوه هاي مختلفی از آب تکرار شده است که از دو جنبه قرآن کریم و مبانی عرفانی -اسلامی قابل بررسی است و اشاره هاي متعددي به جنبه معنوي آب در این توصیفات به چشم میخورد(زمانی و همکاران، .(1388
گیاه در باغ ایرانی
گیاهان در باغ ایرانی گذشته از جنس و گونه ، از نظر محل قرارگیري، طرح کاشت، زیبایی و سودمندي بسیار قابل ملاحظه هستند و حتی در حفاظت باغ در مقابل عوامل طبیعی مخرب نقش مهمی را ایفا میکنند. گیاهان در باغ ایرانی با اهداف متفاوتی از جمله سایه اندازي، محصول دهی و تزئین باغ به کار میروند و از آنجا که سودمندي یکی از اصلیترین ویژگیهاي باغسازي ایرانی است، بیشترین حجم گیاهان باغ را درختان میوه و پس از آن درختان سایه افکن تشکیل میدادند، به همین نسبت گیاهان تزئینی به میزان کمتري در باغ به چشم می آیند(زمانی و همکاران، .(1388

اهمیت کاشت انواع درختانمخصوصاً درختان همیشه سبز در باغهاى ایرانی، جداى از نیازهاى مادى از جمله پایدارى محیطی، آسایش ناشی از همنشینی آب و سایه درختان و ایجاد شرایط بصرى مناسب، به ویژه در باغسازى دوره اسلامی مرهون »رمز سرسبزى« بهشت و توصیف درختان بهشتی است. بهشت موعود و درختانی که آن گونه در قرآن کریم توصیف شده اند، به عنوان یک نعمت الهی »در منتهاى سبزى و خرمی« اند و سایه تمام ناشدنی درختان پربرگ سایه دار آن ممد نشاط و خوشی است(تقوایی،.(1390
معرفی مجموعه الحمرا
در معماري، اولین نمونه حضور مسلمانان در اندلس مسجد جامع قرطبه است. مسجدي که یکی از معماريهاي شکوهمند جهان اسلام است و در سال 168 هجري بناي آن توسط »عبدالرحمن داخل« آغاز شده و توسط هشام فرزندش در سال 177 هجري به پایان رسیده بود. عبدالرحمان دوم به تقلید از همین مسجد عظیم، مسجد جامع اشبیلیه را بنا نمود و با توسعه قصر قرطبه و نیز کشیدن دو خیابان در دو کناره رود »وادي کبیر «، گردشگاه بسیار زیبایی براي قرطبه فراهم نمود. همچنین عبدالرحمن سوم، ملقب به »الناصر« پس از عبدالرحمن دوم، نقشی مهم و عظیم در فرهنگ و هنر اندلس دارد. یکی از مهمترین کارهاي این حاکم، ساخت شهري تحت عنوان »الزهرا« (در سال 324 هجري) بود. ناصر، با فراخواندن معماران، هنرمندان، معبدسازان، خطاطان و نقاشان از سراسر اندلس، بغداد، مصر و حتی قسطنطنیه، شهري بسیار زیبا با بناهایی باشکوه بناکرد. یکی از شکوهمندترین این بناها قصر الزهرا و به ویژه تالار پذیرایی آن بود. باغها و پاركهایی که در الزهرا ساخته شد این شهر را به یکی از زیباترین شهرهاي جهان تبدیل نمود. تزیین هنري این قصر با نقش و نگار آیات قرآنی و گچبريها و نقاشیهاي هنرمندانهاي همراه بود که به تعبیري تا آن زمان، و همو خیال هیچ بلندپروازي قادر به آفرینش نظیر آن نبود. در کنار قصر مسجد عظیمی نیز ساخته شد که یکی از بینظیزترین معماريهاي اندلسی بود(اخوت و همکاران،.(1390
در میان بسیاري کاخها برجامانده از معماري دوران اسلامی اسپانیا مشهورتر از همه کاخ مستحکم الحمرا یا مقّر دژمانند و شکوهمند امیران مراکش گرانادا یا غرناطه است. کاخی است مشرف بر شهر گرانادا (غرناطه) که به عنوان یکی از شاخصترین نمونه هاي هنر شمال آفریقا (عرب) و شاید یکی از مشهورترین بناهاي اسلامی جهان بشمار میآید.
نام الحمرا قبل از قرن سوم هجري و شاید کمی قبل از آن پدید آمد. اصل بناي اولیه بر روي بقایاي ایبریایی و رومی ساخته شد. این نام، درباره دژي کوچک به کار میرفت که اعراب در قرن سوم هجري به هنگام شورش بومیان بدان پناه میبردند. ظاهراً این نام در زمان امیر عبداالله، حاکم اموي اندلس، مطرح شد. دژ الحمرا در این زمان در غربیترین نقطه فلات سابیکا ساخته شده است؛ در حالی که الحمرا گسترش یافته عهد بنی نصر تمام فلات را در بر میگرفت. این دژ پس از سقوط امویان اندلس و در طی نیمه اول قرن پنجم رها شد. تجدید بنا و توسعه اولیه آن به دست ساموئل بن ناگرلو، وزیر یهودي، بین سالهاي 443 تا 447 صورت گرفت. امیر بنی زیري عبداالله آن را با الهام از سبک دژ مسیحی بلیلوس که به تصرفش در آمده بود، مرمت کرد. بعد از آن امیران محلی اسپانیاي از وجود این دژ بر ضد مرابطون و موحدون بهره بردند. ابعاد این دژ براي سپاهیان مسیحی کوچک بود در نتیجه مجبور میشدند در بیرون از دژ اقامت کنند. بقایاي دژ که به صورت برجهاي سنگی و آجري موجود است نشان میدهد که بناي اولیه نسبت به مجموعه عهد بنی نصر بسیار ساده و ابتدایی بوده است(چلونگر و عباسی و همکاران،.(1387
مسلمانان در قرن اول هجري وارد اسپانیا شدند و برخلاف تصورشان خیلی سریع در آن کشور پیشرفت کردند. مقاومت بربرها که در شمال افریقا مسلمانان را با دشواريهاي سختی روبهرو کرده بود، در اسپانیا وجود نداشت. موسی بن نصیر پس از مشاهده پیروزيهاي برق آساي طارق، براي این که این موقعیتها به نام فرمانده زیر دستش تمام نشود به اسپانیا و جهاد گران پیوست. پس از تصرف اسپانیا و پیشروي در خاك فرانسه، مسلمانان آن گونه که گوستاولوبون فرانسوي میگوید قصد توطن در فرانسه را نداشتند و لذا آثار تمدنی از خود در آن کشور به یادگار نگذاشتند و جز قتل و غارت در آنجا کاري انجام ندادند و نسبتاً زود از آنجا بیرون رانده شدند؛ اما موقعیت مسلمانان در اسپانیا متفاوت بود، هشت قرن حکومت آنان بر اسپانیا با وجود فراز و نشیب بسیار، باعث پیدایش آثار متعددي شد که بسیاري از آن آثار هنوز هم پابرجاست. حکومت بنی نصر، آخرین حکومت مسلمانان در اسپانیا بود که دو قرن و نیم دوام آورد(چلونگر و عباسی و همکاران،.(1387
گرانادا از جمله شهرهاي مهم و تاریخی اندلس و بعنوان آخرین پایگاه اسلام در اسپانیا به شمار میرود. بناي معروف بنی نصر و مهمترین اثر باقی مانده از آنان الحمراست که در منابع با نام »کاخ الحمرا« یا »قصر الحمرا« از آن یاد میشود. الحمرا در واقع مجموعهاي از ابنیه است که قصرهاي سه گانه فقط بخشی از این مجموعه را تشکیل میدهد. حاکمان بنی بصر هر کدام بنایی به این مجموعه، افزودند. این دولت کوچک اسلامی که از غناي بازرگانی، کشاورزي و صنعتی بهرهمند بود، بانی بناهاي بسیاري بر روي تپه مشرف به شهر غرناطه گردید(چلونگر و عباسی و همکاران،.(1387
اگر چه یوسف اول و محمد پنجم بناهاي مهمی را ساختند، ولی تقریباً همه فرمانروایان بنی نصر از خود یادگارهایی در این مجموعه به جاي گذاشتند. همچنین مسیحیانی که بعد از مسلمانان بر این شهر مسلط گردیدند و البته در این دوران و پس از آن تخریبهایی صورت گرفت وبسیاري از شاهکارهاي هنر اسلامی مغربی نابود گردید. تقریباً همه محققان معتقدند محل انتخاب این مجموعه بسیار مناسب و با صفا بوده و چشم انداز مناسبی را در بر داشته است(چلونگر و عباسی و همکاران،.(1387

هدف از احداث باغ هاي اندلسی، ایجاد فضاي دلنشین براي استراحت و خوشگذرانی حاکمان، زیباسازي کاخ ها، تعدیل دماي هوا و نمایش قدرت و اقتدار حکومت در دوره هاي مختلف بوده است. از جمله باغ هاي مشهور در دوره اسلامی اندلس میتوان باغ هاي مدینه الزهرا، باغ هاي الحمرا، باغ هاي الکازار سویل، باغ هاي الجعفریه، باغ هاي الکازابا در مالاگا و المریل و باغ هاي قصر مونته آگودو را نام برد. این باغ ها بر طبق الگویی مشخص سازمان یافته اند و میتوان طرح مایه یکسانی براي تمامی آن ها در نظر گرفت. این طرح مایه با نظام پایدار باغ ایرانی و الگوي چهار باغ آن قرابت زیادي دارد و با توجه به قدمت کهن باغ هاي ایرانی ( پیش از نفوذ اسلام و پس از آن ) این شباهت را میتوان ناشی از نفوذ فرهنگ ایرانی در نظام باغ سازي اندلس در دوره اسلامی دانست(اخوت و همکاران،.(1390

بناها و استحکامات مجموعه
در داخل محدوده الحمرا سه ناحیه اصلی را میتوان تشخیص داد:
الکازابا با کارکردي نظامی، بیش از هفت تالار که اقامتگاه سلطنتی بوده اند و شهرکی که محل فعالیت هاي تجاري، اداري به منظور رسیدگی به امور دربار بنی نصر بوده است(اخوت و همکاران،.(1390

الکازاباي الحمرا بر خلاف دیگر دژهاي عصر خود از ساختمان پیچیده تري برخوردار بوده و برج اصلی آن، زمانی اقامتگاه اولین امیران سلسله بنی نصر بوده و برج اصلی آن، زمانی اقامتگاه اولین امیران سلسله بنی نصر بوده است. این دژ با مجموعه حیاط هاي اداري، حمام و یک مسجد 1060 نفر را در خود جاي میداده است. دژ الحمرا دارایی چهار دروازه است:

دروازه سپاهان، دروازه بیرونی، دروازه هفت طبقه و دروازه قانون.
از این میان، دروازه قانون که در اواسط سده هشتم هجري قمري/ چهارم میلادي ساخته شده از اهمیت بیشتري برخوردار بوده است(اخوت و همکاران،.(1390
همچنین در مجموعه الحمرا هفت تالار ساخته شده است:
تالار شاهان، تالار اسماعیل، تالار دو خواهران، تالار شیران، تالار ابن سراج، تالار یوسف سوم و تالار سان فرانسیسکو. علاوه بر این، در خارج از الحمرا، بناهایی وجود دارد که مهمترین آنها، اقامتگاهی ییلاقی با چهارباغ زیباست(اخوت و همکاران،.(1390


معرفی تالارهاي مجموعه الحمرا تالار شاهان
این تالار که بناي آن در زمان اسماعیل اول آغاز شده و به سال ( 1370 م 772 / ه ق ) در زمان محمد پنجم تکمیل شده است. مقر رسمی حکمرانان ناصري بوده است. در طرح اولیه ایوان ها، راهروها و حتی در و پنجره هاي این بنا تاکنون تغییرات زیادي صورت گرفته است. برخلاف اعتقاد عمومی این ساختمان داراي نما می باشد گرچه این نما داخلی است. در حقیقت این نما که سمت جنوبی را اشغال کرده است مزین ترین دیوار همه الحمرا به شمار میرود. از اتاق هاي مشهور این تالار، سالن سفیران میباشد که در آن فرستادگان دیگر کشورها به حضور پذیرفته میشدند. کف این سالن با کاشی هاي آبی و سفید پوشیده بود و شاید در سراسر جهان اسلام تنها مکانی باشد که نام خداوند ( به شکل شعار سلسله ناصري ) بر کف آن حک شده است ( تنها خداوند پیروز است ). همچنین گفته میشود سقف این سالن طرحی از هفت طبقه آسمان است که عرش الهی بر آن تکیه دارد. در سمت شمال شرقی، ایوان و در چندین راهروي زیر زمینی، حمام ها قرار دارند که به نظر میرسد در زمان محمد پنجم بنا شده اند(اخوت و همکاران،.(1390

تالار شیران
محوطه شیران در نیمه دوم قرن 14 ساخته شده است. در میان حیاط کوچک یک حوض سنگی مرمرین که به پشت دوازده شیر گذاشته شده قرار دارد. در چهار سوي این حوض چهار نهر قرار داردکه از حوض خارج میشوند و از مضمون پهار رود بهشت گرفته شده اند(وقاري،.(1390

حیاط شیران معروفترین بخش بناست که از یک حیاط و 4 تالار در اطراف ساخته شده است: تالار مقرنس، تالار عدالت، تالار ابن سراج در سمت جنوب، تالار دو خواهران و خانه عایشه در سمت شمال(اخوت و همکاران،.(1390

تالار دو خواهران
تالار دوخواهران احتمالا دیوان خاص بوده است که داراي مقرنس هاي بی نظیري میباشند. ستون هاي این تالار مرمرین است و این ستون ها قاب چوبی را بر دوش میکشند که تمامیاتاق ها به آن متصل میشوند. کاسه بندي هاي در گنبدهاي مقرنسی تالار دوخواهران بر طبق طرحی هندسی مبتنی بر ستاره اي مرکزي تنظیم یافته است. طاق ها که به نظر میرسند بر فراز حلقه نور درونی تابیده از پنجره ها معلق میباشند، کارکرد تزئینی محض دارند که به صورت پیش ساخته بر خرپاي چوبی سقف آویخته شده اند و به وسیله تیرهاي چوبی که از پایین دیده نمیشوند، به آن محکم شده اند. در نزدیکی این تالار باغ زیبایی به نام جنه العریف ( باغ سرادار ) وجود داشته است که نمونه بسیار زیبایی از الگوي باغ سازي اسپانیاي اسلامیرا به تصویر میکشد(اخوت و همکاران،.(1390
همچنین در جنوب شرقی این تالار بناي دیگري بوده که تنها زیربناي آن باقی مانده است. تاریخ بناي آن به زمان یوسف سوم باز میگردد. طرح آن براساس الگوي دیگر بناهی الحمرا است(اخوت و همکاران،.(1390
تالار سان فرانسیسکو
تنها بخش هاي اندکی از این تالار که در زمان محمد سوم ساخته شده، باقی مانده است و پس از ورود مسیحیان به گرانادا (غرناطه) ، در محل آن صومعه اي تاسیس شده است. اما یکی دو اتاق اصلی در حیاط آن نشان میدهد که این بنا براساس باغ هاي الحمرا ساخته شده است. از این لحاظ دو برج این قسمت بسیار شاخص هستند(اخوت و همکاران،.(1390

تالار ابن سراج
این تالار که مهم ترین بناي کوچک الحمرا شمرده میشود با محوري شرقی – غربی در کنار یک برج ساخته شده است. به نظر میرسد که این بنا هم براساس الگوي پییشن و در اوایل سده چهاردهم میلادي بنا شده است. این محل در زمان اشغال فرانسویان به سال 1812 تخریب شده و تنها استخر بسیار بزرگ آن قابل بررسی است(اخوت و همکاران،.(1390

نشانه شناسی باغ هاي اسلامی در اندلس (الحمرا )
امویان در حرکتشان به سوي غرب، نمونه ازلی تقسیم جهان به چهار قسمت را، الگویی براي ساخت شهرهاي جدید و کاخ – باغ هایشان قرار دادند. بسیاري از کاخ هاي اموي در سطحی وسیع، به صورت کاملا مستقل، خارج از شهرها ساخته شده اند و به همین دلیل شکل و هیبتی دفاعی و شبیه به قلعه دارند. این کاخ ها در اغلب موارد تنها در دوره زمامداري یک حاکم مورد استفاده بوده و پس از او رها شده و به ویرانه تبدیل میشدند. چرا که سنت آن بود که هر حاکم براي خود کاخی از نو بسازد. در مواردي مانند الحمرا یا توپقاپی سرا نیز که دوره هاي متفاوت مورد استفاده قرار گرفته اند، الحاقات و تغییرات دوره هاي بعدي به قدري عمیق است، که تشخیص وضع اصلی بنا کاري بس دشوار است(اخوت و همکاران،.(1390

بررسی و مطالعه خصوصیات شاخص الگوي باغ ایرانی
بررسی نظام هاي موجود در باغ هاي ایرانی نشان میدهد خصوصیات مشترکی در اکثر باغ هاي ایرانی دیده میشود که میتوان به شرح زیر بیان کرد :
محصور بودن پیرامون باغ با دیوار تقسیم باغ به چهار بخش و نمایش چهار باغ
استفاده از خطوط راست در طراحی باغ وجود یک ساختمان در مرکز یا بلندترین قسمت فضا استفاده از یک جوي اصلی .
روان نمودن آب به گونه اي که صداي آب به وجود آید.
استفاده از سنگ هاي تراش در کف جوي براي نمایان شدن موج آب.
وجود حوض و یا استخر براي تامین آب و زیبایی چشم انداز در مقابل عمارت وجود رابطه نزدیک با طبیعت و عدم وجود حد فاصل بین ساختمان و باغ استفاده از درخت هاي زیاد و سایه دار و وجود معبرهاي باریک.
اختصاص دادن بیش ترین قسمت باغ به کاشتن درختان میوه استفاده از انواع گل هاي زینتی و دارویی استفاده از گل سرخ بیش تر از گونه هاي دیگر.
احداث باغ غالبا در زمین شیب دار(اخوت و همکاران،.(1390
باغ هاي الحمرا نمونه بسیار عالی باغ سازي اسلامی در اندلس به شمار میروند . ویژگی اصلی الحمرا در زمینه باغ سازي، باغ در باغ بودن این مجموعه میباشد، تالارهاي مجموعه الحمرا به سمت باغ هاي سبز و خرمیباز شده و رایحه ي باغ هاي مجاور را به درون خود راه میدهد(اخوت و همکاران،.(1390
در کاخ هاي به جا مانده از نوادگان امویان در اسپانیا و شمال آفریقا نیز تاثیرات محورهاي عمود بر هم و تقسیمات مربعی باغ هاي ایران کاملا مشهود است. به طوري که بررسی نظام حاکم بر باغ هاي اسلامی اندلس نشان میدهد که مبناي طراحی این باغ ها با الگوي باغ ایرانی شباهت زیادي داشته و با سازماندهی فضایی آن هماهنگ است(اخوت و همکاران،.(1390
تبیین کاربردي و روان شناسانه نظام هاي موجود در باغ ایرانی چنان که بیان شد، گواهی است بر طراحی هندسی و قانونمند در باغ ایرانی و چنان که مطرح گردید باغ هاي اسلامی اندلس نیز از چنین نظام هایی پیروي میکنند. گر چه در کاخ هاي اندلس تزئینات پرکار و شلوغ جداره ها، و شکل و تناسبات طاق چهره متفاوتی به آن بخشیده است. در کاخ الحمرا گرانادا که بر بلندي تپه ها ساخته شده است، حیاط ها با ابعاد کوچک تري ساخته شده و با حضور آب کیفیتی خاص یافته اند. در برخی از این حیاط ها آب در مسیرهاي دقیق و کاملا خطی از مرکز به چهار طرف هدایت شده و در فضاهاي باز بنا به حرکت در میآید. در برخی دیگر نیز استخري مستطیلی، با پهنه اي گسترده و آینه گون از آب در مرکز حیاط قرار گرفته است. حوضچه هاي سنگی گرد و گلدان مانند، در کاخ الحمرا، که محل جوشش آب و هدایت آن به استخر هستند، از اجزاي منحصر به فرد باغ هاي این منطقه به حساب میآیند. علاوه بر جنبه کاربردي و روان شناسانه در طراحی باغ هاي ایرانی و اندلس، جنبه مفهومی، مسئله دیگري است که تاثیر زیادي در نحوه طراحی باغ هاي ایرانی و در ادامه آن باغ هاي اسلامی اندلس داشته است. این باغ

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید