بخشی از مقاله
بررسي ژئومورفولوژي منطقه سپيد دشت ( شرق خرم آباد )
چکيده :
شناسايي اشکال ژئومورفولوژيکي يکي از مهمترين گزينه هايي است که به شناخت رخدادهاي زمين شناسي و جغرافيايي کمک مي کند . در اين مقاله به بحث پيرامون ژئومورفولوژي منطقه سپيددشت واقع در شرق شهر خرم آباد پرداخته شده است . بدين منظور پس از معرفي اجمالي زمين شناسي محدوده مورد بررسي ، ژيومورفولوژي کلي منطقه و عوامل موثر بر ايجاد آن مورد بحث قرار گرفته اند . با توجه به مشاهدات صحرايي فرسايش و هوازدگي ، سيستم هاي زهکشي و هيدرولوژي ، گسل ها و درزه ها از جمله عواملي هستند که ژئومورفولوژي منطقه را تحت تاثير قرار داده اند . همچنين زمين لغزش ها ، گسل ها ، چشمه هاي گسلي ، راک فال ها ، تالوس ها و ... از اشکال ژئومورفولوژيکي هستند که به کرات در سطح منطقه ديده مي شوند و هر يک به نوبه خود ساختار ژئومورفولوژيکي منطقه را رقم مي زنند .
کلمات کليدي : ژئومورفولوژي ، سپيد دشت ، پارامترهاي ژئومورفولوژيک
مقدمه : شناخت ويژگي هاي ژئومورفولوژيکي به ويژه اشکال ژئومورفيک يکي ازمهمترين پارامترهايي مي باشد که جهت شناخت رخدادهاي زمين شناسي حاکم بريک منطقه مورد استفاده قرار مي گيرد . زمين شناسي ساختماني بسياري ازاشکال ژئومورفيک ايجاد شده درسطح يک منطقه را کنترل مي کند.پهنه هاي ريزشي يا تالوس (Talus) يا مصالح کوهرفتي ازاين دسته مي باشند.همچنين سيستم هاي زهکشي حاکم برروي مصالح سنگي تا حدود زيادي تحت کنترل سيستم هاي شکستگي هاي موجود برروي واحدهاي سنگي مي باشد. .درعرصه هاي مطالعاتي غالبا مشاهده مي گردد رودخانه هاي قديمي رودخانه هاي دائمي يا موقتي درمسيردره هاي گسله جريان دارند. بنابراين شناخت زمين وريخت شناسي حاکم برمنطقه تا حدود زيادي مي تواند درروشن سازي حوادث زمين شناسي حاکم بريک منطقه مفيد مي باشد.
موقعيت جغرافيايي وراههاي دسترسي منطقه :
منطقه مورد مطالعه درشرق شهرستان خرم آباد واقع شده است . موقعيت جغرافيايي اين منطقه درسيستم UTM داراي مختصات ٢٩٦٠٠٠:X و٣٦٨٩٠٠٠:Y تا ٣٠٦٠٠٠:Xو ٣٦٩٥٠٠٠:Y مي باشد. مرزشمالي اين حوضه به ارتفاعات کوه کتل سياه ، مرزجنوبي آن به رودخانه سزار، مرزشرقي اين حوضه به روستاي چنار و مرز غربي آن به روستاي بردکر محدود مي گردد. در سطح منطقه روستاهاي پسيل ، چشمه پريان ، بيشه وچنارقرارگرفته اند. جهت دسترسي به منطقه مورد مطالعه ازمسيرجاده خرم آباد - سپيددشت نرسيده به سراب جلدان از فرعي کنار روستاي چنار مي توان استفاده کرد. ابتداي مسير جاده اي آسفالته است که پس از روستاي پسيل تا روستاي بيشه حدود يک کيلومتر آسفالته نمي باشد.
تصوير ١ – موقعيت محدوده روي نقشه و راههاي دسترسي
درطبقه بندي اقليمي استان لرستان براساس سيستم آمبرژه ، منطقه مورد مطالعه درمرزبين منطقه معتدل و سرد قرارگرفته است ، ميانگين بيشترين درجه حرارت روزانه ثبت شده براي آن مربوط به مرداد ماه و کمترين آن مربوط به بهمن ماه مي باشد وحداکثرروزهاي يخبندان منطقه دربين ماه هاي سال طي ژانويه (دي ماه ) اتفاق مي افتد، که دراين ماه ٦ روز درمنطقه يخبندان است .درسطح منطقه مورد مطالعه روستاهاي پسيل ، بيشه ، چناروچشمه پريان قراردارندکه مراکزجمعيتي شامل روستاهاي پسيل وبيشه مي باشد وشغل اصلي مردم منطقه دامپروري، خدماتي واداري مي باشد.
معرفي واحد هاي زمين شناسي :
١- سازند گورپي :
اين سازند ازلحاظ جغرافيايي درلرستان وخوزستان گسترش دارد که ازلرستان (سپيددشت ) به طرف شرق محدود مي شود. گورپي درلرستان درواقع بخش آهک لوفاداراست که از آهک شيلي ومارن تشکيل شده وبه علت دارا بودن فسيل دوکفه اي لوفا، آهک لوفادارخوانده مي شود که اگردراين سازند فسيلي وجود داشته باشد ازنوع فسيل پلاژيک به خصوص فراميني فراست . سن گورپي درلرستان ازکامپانين تا پالئوسن مي باشد.درشمال شرق لرستان بخش بالايي سازند گورپي به سيلتستون وماسه سنگ سازند بختياري تبديل مي شود.سازند گورپي در منطقه مورد مطالعه درزيرروستاي بيشه رخنمون دارد وعلت رخنمون گورپي درمنطقه مورد مطالعه عملکرد گسل مي باشد. درمنطقه مورد مطالعه حد بالايي سازند گورپي سازند بختياري وحد زيرين آن سازند ايلام مي باشد که اين مرزها گسله هستند.
تصوير ٢ - پاشنه شويي توسط رودخانه باعث ايجاد لغزش هاي کناررودخانه اي شده است اين موضوع علاوه برتهديد روستاي بيشه باعث رخنمون سازند گورپي درمنطقه شده است .قرارگيري سازند گورپي باسن کرتاسه بالايي درمجاورت سازندهاي جوانتر به علت عملکرد سيستم هاي گسله با مؤلفه راندگي درمنطقه مي باشد.(ديد به غرب )
٢- مارن هاي ميوسن :
دربخش زيادي ازمنطقه مورد مطالعه از شرق منطقه تا شمال آن به ويژه درمحدوده روستاهاي چشمه پريان ، چنارو پسيل درحد زيرين سازند بختياري يک واحد مارني وجود دارد که مي توان با توجه به شواهد چينه شناسي مناطق اطراف بويژه درمنطقه ايوشان ودورود سن آنرا ميوسن تخمين زد ازويژگي هاي اين توده مارني وجود ميان لايه هاي نازک آهکي مي باشد رنگ اين بخش مارني سبزنخودي تا خاکستري مي باشد وحساسيت بفرسايش وتخريب آنها زياد است .
٣-سازند کنگلومراي بختياري :
کوهزايي ميوسن - پليوسن زاگرس با چين خوردگي، بالاآمدگي وفرسايش همراه بوده و پيدايش حجم عظيمي ازذرات تخريبي درشت دانه راسبب وسرانجام منجربه رسوبگذاري سازند بختياري شده است . درشمال غرب وشرق خرم آباد ضخامت بسيارزيادي ازکنگلومراي بختياري وجود دارد. درمنطقه مورد مطالعه جنس سازند بختياري ازکنگلومرامي باشد. بيشتر سنگهاي بختياري گردشده است که دراثرطي کردن مسافت زياد مي باشد . بختياري جوانترين تشکيلات سنگي زاگرس چين خورده است .خردشدگي بختياري درمنطقه مورد مطالعه به دليل گسل يا همان تنش محلي است که همراه با نفوذپذيري بالاي بختياري باعث تشکيل چشمه هاي گسلي فراوان دراين منطقه مي شود سازند بختياري درمنطقه مورد مطالعه بيشترين مساحت را به خود اختصاص مي دهد.
تصوير ٣ - رخنمون سازند بختياري درمسيرجاده بردکر- بيشه رانشان مي دهد دردامنه اين ارتفاعات نوار باريکي ازرسوبات دوران چهارم به شکل کوهرفت استقراردارند بچشم مي خورد(ديد به غرب )
٤- رسوبات دوران چهارم زمين شناسي :
اين رسوبات ازفرسايش سنگهاي قديمي تر دراثرفرسايش ارتفاعات منطقه درپاي دامنه ها تشکيل مي شوند. بررسي هاي انجام شده بيانگرآن است که رسوبات دوران جهارم زمين شناسي را مي توان درغرب منطقه درمنطقه بردکرمشاهده کرد که حاصل فرسايش سازند بختياري مي باشد نفوذپذيري اين رسوبات درحد زياد برآورد مي شود وضخامت آنها درحدود m ٤ است . درمنطقه مورد مطالعه رسوبات کواترنردرمسيل هاي رودخانه نهشته شده اند واز لحاظ ژئومورفولوژي متفاوت هستند ،درمسيل آبراهه ها درقسمت محدب زيرشويي ودرقسمت مقعررسوبگذاري انجام شده است که درقسمت رسوبگذاري شده جورشدگي کم است که اين به دليل کم شدن ناگهاني سرعت آب است . در منطقه به دو صورت اين رسوبات را داريم :
١-٤- رسوبات آبرفتي دانه ريز ( QT٢) که دراثر رسوبگذاري مواد فرسايش يافته وحمل شده ودربلند مدت ازنقاط بالادست واطراف منطقه تشکيل شده اند و سرعت رسوبگذاري آنها کم مي باشد. رسوبات QT٢ داراي ضخامت بيش از m ٣ هستند. و اکثرا گردشده اند واين گردشدگي منشأ اوليه دارد چون به همين صورت گردشدگي درسازند بختياري ديده مي شود، بين اين ذرات سيمان وجود ندارد وبه اين صورت food plaine مي باشند.چون دبي
آب زياد است عرض رودخانه نيززياد مي شود وبدليل زياد بودن شدت آب جورشدگي زياد مي شود وچون جورشدگي زياد است نفوذ پذيري اين رسوبات ضعيف مي باشد.دانه بندي دراين رسوبات متنوع بوده وعامل انتقال دانه ها آب مي باشد ومنشأ رسوبات QT٢ سازند بختياري است .
٢-٤- رسوبات واريزه اي (QC)بخشي ديگري ازرسوبات دوران چهارم است که عمدتا به شکل پهنه هاي باريک واريزه اي درحاشيه ارتفاعات شمال منطقه مورد مطالعه بويژه جاده منتهي به ايستگاه بيشه قرار گرفته اند. اين رسوبات غالبا از ذرات درشت دانه ،با گردشدگي ضعيف وجورشدگي خوب تشکيل يافته اند ،نفوذپذيري اين رسوبات بسياربالا بوده وتحت زاويه ٧٠ درجه روي هم استقراريافته اند،به علت پاشنه برداري دامنه درحين احداث يا تعويض جاده بيشه بخشي ازاين رسوبات به سطح جاده ريزش کرده يا استعداد ريزش وحرکت آنها بالا رفته است .
هوازدگي در منطقه :
فرآيند تخريب وتجزيه شدن شيميايي سنگ تحت تأثير عوامل فيزيکي وشيميايي معين در اتمسفر را هوازدگي گويند. دراين شرايط کاني ها درمجاورت اتمسفر ،هيدروسفر و بيوسفر قرارمي گيرند. اين امرتغييراتي درحالتهاي تخريبي يا پلاستيکي آنها ايجاد کرده وسبب افزايش حجم وکم شدن وزن مخصوص واندازه ذرات مي شود ودر نتيجه به پيدايش کاني هاي جديدي که دراين شرايط داراي پايداري بيشتري نسبت به کاني اوليه هستند منجر مي شود.
هوازدگي در منطقه شامل انواع زير مي باشد :
١- هوازدگي فيزيکي يا مکانيکي (Physical weathering ) :شامل تنش هاي زمين شناسي با فشارهاي همه جانبه تکتونيکي ، تنش هاي ناشي ازتابش خورشيد ،يخ زدن سريع آب و تبلورنمک مي باشد. به دليل وجود منابع آبي زياد درمنطقه مورد مطالعه ، درزمستان آب درسطح کنگلومراي بختياري ودرامتداد سيستم هاي درزه وشکاف يخ مي زند،آب دراثريخ زدن افزايش حجم پيدا مي کند وباعث خردشدگي و شکسته شدن سنگها درمنطقه مي شود.
٢- هوازدگي شيميايي (Chemical weathering): مکانيسم هوازدگي شيميايي بيانگرترکيب پيچيده اي ازواکنش هاي شيميايي است .دراين نوع هوازدگي ،وجود آب يکي ازعوامل اساسي است . سرعت هوازدگي شيميايي با عواملي همچون ميزان آب وارده به توده هوازده وآبي که ازآن خارج مي شود، ترکيب شيميايي ومواد آلي تنظيم مي شود. درمنطقه مورد مطالعه تخريب سيمان بين ذرات درتوده کنگلومرايي دراثرهوازدگي شيميايي مي باشد.
٣-هوازدگي بيولوژيکي (Biological weathering ) :دراين هوازدگي گياهان وحيوانات نقش مهمي را درتخريب سنگها دارند. هوازدگي بيولوژيکي درتمام مناطق هوازده وجود دارد وسري پيچيده اي ازفرآيندهاي بيولوژيکي را توليد مي کند که شامل تبادل کاتيون ها با ريشه گياهان ،ايجاد محلول کاذب کلوئيدي وانحلال بوسيله ترشحات ريشه وتوليد اسيدهاي آلي است . حيوانات کمترباعث تخريب مي شوند ولي با جابجايي سنگهاي منطقه زمينه را براي سايرهوازدگي ها فراهم مي کنند. درمنطقه مورد مطالعه اين هوازدگي به علت رشد ريشه درختان بلوط درامتداد سيستم هاي درزوشکاف موجود درتوده سنگي سازند بختياري اتفاق مي افتد.
تصوير ٤- هوازگي يبومکانيکي (بيولوژيکي)ناشي از رشد درختان در امتداد سيستم هاي ناپيوستگي در سطح منطقه ازعلل ايجاد واريزه وتخريب سنگ ها مي باشد(ديد به جنوب شرق ).