بخشی از مقاله
به کارگیری رویکرد کارت امتیازی متوازن به منظور ارزیابی عملکرد HSE در پروژه های ایجاد شریانهای حیاتی
چکیده
سیستم های تأمین انرژی، آب و فاضلاب، ترابری و اطلاع رسانی که از آن ها به عنوان تأسیسات زیربنایی یـا زیرسـاختار یاد می شود همان شریان های حیاتی3 محسوب می شوند. از آنجایی که تداوم حیات جامعه در شرایط بحـران و پـس از آن بـه حفظ عملکرد و کارایی این شریان ها وابسته است، توجه به پروژههای احداث و ارزیابی عملکرد آنها در زمینه مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست 4(HSE) نقش به سزایی در مدیریت بحران دارد. تقریباً تمام شاخص هـایی کـه در ارزیـابی عملکـرد HSE مورد استفاده قرار می گیرند، از جمله: ضرایب تکرار و شدت آسیبهای وقت، میزان فوتها، نرخ بیمـاریهـای شـغلی و میزان انتشار آلاینده ها، شاخص هایی هستند که به عملکرد گذشته سازمان توجه داشته که این موضوع ضعف ایـن روشهـا را نشان می دهد چراکه ممکن است نتایج حاصل در آینده تکرار نشوند. از آنجایی که هدف اساسـی در چشـمانـداز HSE اکثـر شرکت ها، کنترل و کاهش ریسک ها است، بنابراین باید شاخص هایی که نشان دهنده این اقدامات (کنتـرل و کـاهش ریسـک) باشند تعیین و مورد سنجش قرار گیرند. در روش کارت امتیازی متوازن (5BSC) علاوه بر ارزیـابی عوامـل در آینـده و نتـایج اقدامات گذشته، این امکان پدید می آید تا بتوان استراتژی سـازمان را کنتـرل و مـدیریت نمـود. در ایـن روش چشـمانـداز و استراتژی سازمان از دیدگاه های مشتری، فرایندهای داخلی، یادگیری و رشد و دیدگاه مالی به اهداف، شاخصها، اهداف کمی، ابتکارات و اقدامات اجرایی تشریح می گردد. مهمترین ویژگی "روش ارزیابی متوازن" این است که سـازمان را از تمـامی ابعـاد مورد ارزیابی قرار می دهد و تنها به یک بعد اکتفا نمی شود. از آن جایی که توجه به مدیریت ایمنی، بهداشت و محـیط زیسـت در شرایط بحران تبدیل به دغدغه مدیران در سطح کلان شهرها شده است، نیاز به ابزار مناسبی جهت ارزیابی عملکـرد HSE در حوزه پروژه های شریان های شهری کاملا مشهود است. لذا در این مقاله تلاش شده است تـا رویکـرد ارزیـابی متـوازن، بـه منظور به کارگیری در حوزه HSE مورد جرح و تعدیل قرار گیرد.
واژههای کلیدی: کارت امتیازی متوازن- مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست- شریانهای حیاتی
-1 مدیریت شریانهای حیاتی
شریان های اساسیاساساً، دارای سه خصوصیت مهم می باشند که آن ها را از ساختمانهـا و سـایر تأسیسـات سـازمانی متمـایز میکند که عبارتند از:
1. گستردگی؛
2. پیچیدگی و تنوع مولفهها؛
3. اندرکنش عملکردی آسیبی (حسینی، .(1377
ویژگی نخست بیانگر این مطلب میباشد که شریانهای حیاتی به طور همزمان تحت تأثیر چند مخاطره طبیعی قرار میگیرنـد که در نتیجه این موضوع آسیب پذیری سیستم می تواند بیشتر از یک مجموعه تأسیسات متمرکز کـه مسـاحت محـدودی را اشـغال کرده است باشد. ویژگی دوم که همان پیچیدگی سیستم های شریان های حیاتی می باشد، بررسی سیستمهای شریانهای حیـاتی در برابر بلایا را بسیار دشوار کرده و به این منظور نیاز به متخصصین گوناگون در زمینه رشتههـای مکانیـک، هیـدرولیک، بـرق و غیـره می باشددر. مورد ویژگی سوم، اصطلاح عملکردی آسیبی به این معنا است که اولاً عملکرد برخی از شریان های حیـاتی بـه عملکـرد برخی دیگر بستگی دارد. برای مثال در اثر قطع کلی برق، سیستم های مخابراتی نیز دچار اختلال میگردند. ثانیاً آسیب دیدن برخی از شریان ها می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم به شریان های دیگر آسیب برساند. به طـور مثـال ترکیـدن لولـههـای اصـلی آب می تواند هم به سطح خیابان ها آسیب رسانده و عبور و مرور را مختل و هم با نفوذ آب زیربنای سایر تأسیسات باعث واژگـونی آن هـا شود (کتایون جهانگیری، .(1388
در صورت آسیب به هریک از شریان های حیاتی، اختلالات اولیه و ثانویه ای در زندگی شهری به وجود میآید که میتواند باعث ایجاد صدمات و خسارات اسفبار گردد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد (کتایون جهانگیری، :(1388
-1 راهها و شبکه حمل و نقل داخل و خارج شهری
سیستم حمل و نقل شهری، خیابان ها، بزرگراه ها، پل ها، مترو، ایستگاه راه آهن، فرودگاه ها و پایانه ها در اثـر وقـوع بحـرانهـایی همچون زلزله و سیل متحمل آسیب های فراوان شده و قطع حمل و نقلی که در پی آن روی می دهد، خسارات مالی و جـانی بسـیار ایجاد میکند. این امر به دلیل به تعویق افتادن عملیات امدادرسانی، آتشنشانی، تخلیه اضطراری، جستوجو و نجات روی مـیدهـد. شکاف به وجود آمده بر اثر زلزله، رانش زمین، روانگرایی و سنگ ریزش، کالبد راه ها را تخریب کرده و تخریب پل هـا و بسـته شـدن تونلها، آمد و شد را برای مدت قابل توجهی مختل میسازد.
-2 اختلال در وسایل ارتباط جمعی
از کار افتادن مراکز مخابراتی، خطوط و شبکه و مراکز رادیویی و تلویزیونی، امکان ارتباطـات اورژانـس را از بـین بـرده و ابعـاد فاجعه را در بحران ها تشدید می کند. سیسـتم هـای مخـابراتی از جملـه عوامـل مـوثر در مـدیریت بحـران مـی باشـند کـه احتمـال آسیبدیدگی زیادی دارند.
-3 تأسیسات آب و فاضلاب
در صورت رخداد بلایا، تأمین آب آشامیدنی سالم یکی از ضروریات است. گاه به دلیل شکست در سد یـا لولـههـای آبرسـانی، دسترسی به آب سالم امکان پذیر نیست. بنابراین مطالعات گسترده برای استفاده از منابع و شبکههای آبی جایگزین در مرحله قبل از وقوع بحران ضروری است.
-4 تأسیسات سوخت
در مناطق لرزه خیز نباید از سیستم های حرارتی مرکزی (شوفاژ سانترال) استفاده کرد. در صورتی کـه ایـن نـوع از سیسـتمهـا بهکار گرفته شوند، بایستی طرز استقرار آن به دقت بررسی شود.
-5 تأسیسات برق
بحران هایی همچون سیل و زلزله سبب اختلال و از کار افتادن سیسـتم بـرق مـی شـوند. ایـن امـر بـر عبـور و مـرور، فعالیـت کارخانجات و صنایع، اثرات نامطلوبی برجای خواهد گذاشت. بر اثر آسیب دیدگی بعضی از عناصر شریانهای حیاتی مثل سـد، رونـد تولید برق متوقف می شود. با توجه به این که وجود جریان برق در روند زندگی سکونت گاه ها و سایر عناصر منطقه ای به ویژه در زمان وقوع بحران دارای اهمیت فراوانی است.
-2 ارزیابی عملکرد در حوزه HSE
امروزه به منظور دستیابی به سلامت کارکنان در محیط کار و همچنین محافظـت از محـیط زیسـت، سـازمانهـای تولیـدی و خدماتی توجه روز افزونی به سیستم مدیریت محیط زیست و مدیریت ایمنی و بهداشت داشته و به کارگیری اصـول و الزامـات ایـن استانداردها در سراسر جهان در حال گسترش می باشد. اگر سازمان ها به پیاده سازی و بکارگیری سیستم HSE بپردازند می توانند به اهداف زیر دست پیدا کنند:
-1 به کارگیری کلیه موارد مربوط به مسایل سلامتی، ایمنی و زیست محیطی؛ -2 تسهیل عملیات در چارچوب الزامات قانونی؛ -3 تسهیل در ارزیابی عملیات در بر اساس استانداردهای بینالمللی مناسب؛
-4 حفظ و ارتقاء سلامتی کارکنان و سلامتی محیط کار.
عناصر کلیدی سیستم HSE شامل موارد زیر میباشد:
-1 تعهد و رهبری: فرهنگ حاکم بر سازمان و تعهد کلیه کارکنان از سطوح بالای مدیریت تا سـطوح پـایین جهـت موفقیـت سیستم؛
-2 خط مشی و اهداف راهبردی: اهداف مشترک، اصول فعالیت ها و آرمان های شرکت با توجه به جنبه های سلامت، ایمنـی و محیط زیست؛
-3 سازمان، منابع و مستندسازی: سازماندهی افراد، منابع و مستندسازی به منظور اجرای مناسب HSE؛
-4 ارزیابی و مدیریت ریسک: شناسایی و ارزیابی خطرات HSE برای فعالیت ها، محصولات و خدمات و توسعه اقدامات کاهنده ریسک؛
-5 طرحریزی: برنامهریزی و اجرای فعالیتها جهت طراحی تغییرات و واکنش در برابر شرایط اضطراری؛ -6 اجرا و پایش: اجرا و پایش فعالیتها و چگونگی انجام اقدامات اصلاحی در صورت نیاز؛ -7 ممیزی و بازنگری: ارزیابیهای ادواری از عملکرد سیستم؛ اثربخشی و تناسب اصول کاری.
تصمیمگیری، مهمترین دغدغه هر مدیر در فعالیتهای حرفهای است. بنا به نظـر بسـیاری از دانشـمندان حـوزه مـدیریت، تصمیمگیری معیار ارزیابی عملکرد هر مدیر است. برخی دانشمندان مانند هربرت سایمون گام را فراتر گذاشته و تصمیمگیـری را معادل مدیریت دانستهاند (غضنفری و غفاریان، .(1379 مدیران در تصمیمگیریهای خود به اطلاعات گوناگونی نیاز دارند و مراحل مشخصی را برای دسترسی به اطلاعات طی میکنند. یکی از مبانی تصمیمگیری برای مدیران، ارزیابی عملکرد است که آنان را در گرفتن تصمیم هدایت میکند. چنانچه ارزیابی عملکرد بـه روش علمـی انجـام شـده باشـد، راهنمـای مـؤثری بـرای مـدیران در تصمیمگیریها است (میرغفوری و شفیعی رودپشتی، .(1386 اندازهگیـری عملکـرد را مـیتـوان فراینـدکمّـی کـردن کـارآیی و اثربخشی فعالیتها تعریف کرد. اندازهگیری پیشنیاز بهبود عملکرد است. اگر پیشرفت عملکرد قابل انداز هگیری نباشد، قابل ادعـا نیز نیست (کاپلان و نورتون، .(1996 موضوع ارزیابی عملکرد و بازنگری اهداف و برنامهها براساس یافتههای حاصل از اندازهگیری و ارزیابی عملکرد، یکی از مباحث مهم و چالش برانگیز در اداره سازمانها و مدیریت نوین منابع انسانی است.
اگر به واحد HSE به عنوان یک واحد مستقل در یک پروژه یا سازمان نگاه شود، به منظور ارزیابی عملکرد آن نیاز به یک ابـزار مناسب می باشد. روش ها و شاخص هایی که در حال حاضر به منظور ارزیابی HSE مورد اسـتفاده قـرار مـیگیرنـد بیشـتر بـر نتـایج حاصل از گذشته تأکید دارند. همان طور که از نتایج گزارشات به دست آمده کاملاً مشخص میباشد، نتایج حاصل در زمینه HSE در آینده تکرار نخواهند شد. این موضوع بیانگر ضعف روشهای موجود در زمینه ارزیابی عملکرد HSE میباشد.
امروزه بسیاری از مدیران بر این باورند که ارزیابی عملکرد در سازمان ها آنقدر ضروری است که نیاز بـه یـافتن توجیـه دیگـری وجود ندارد. از آن جایی که سازمان دارای استراتژی و اهداف تعریف شده می باشد، ابزار ارزیابی عملکرد باید به گونه ای باشـد کـه در راستای تحقق اهداف سازمانی باشد. به منظور تحقق استراتژی های سازمان لازم است تا جملات کلی موجـود در بیانیـه چشـمانـداز شرکتها، به اهداف و شاخصهای کمی و کیفی قابل فهم برای کارکنان تبدیل شوند (کاپلان و نورتون، .(1996
-3 نقص روشهای ارزیابی موجود در حوزه HSE
-1 استفاده از شاخص هایی چون ضرایب تکرار یا شدت آسیبهای اتلاف وقت (LTIF,SI) یا میزان کل آسیبهای قابـل ثبـت (TRIR) و غیره به عنوان ملاک ارائه پاداش یا انتخاب پیمانکار ممکن است باعث کتمان واقعیت ها و حتی ارائه آمار خوب نیز بشود. یعنی افراد به خاطر مواردی که خارج از کنترل آنها است مورد تشویق یا تنبیه قرار میگیرند؛
-2 این که یک رخداد خاص به جراحت ختم شود به میزان زیادی به شانس بستگی دارد و مشخص نمیشـود کـه آیـا خطـر تحت کنترل قرار دارد یا خیر. یک سازمان می تواند بر مبنای شانس در مقایسه با سازمان دیگر از ضریب تکـرار یـا شـدت کمتری برخوردار باشد بدون اینکه از سیستم HSE کاراتری برخوردار باشد. به عنوان مثال فرض کنید برای دو کـارگر، دو حادثه مشابه اتفاق افتاده باشد و به اولی هیچ گونه جراحتی وارد نشـده ولـی دومـی جراحـت سـتخی دیـده باشـد. طبـق روش های کنونی ارزیابی، به واحدی که کارگر دوم در آن مشغول به کار است امتیاز منفی تعلق مـیگیـرد در صـورتیکـه کارگر اول هم در معرض چنین ریسکی قرار داشته است ولیآسیب ندیدن وی کاملاً شانسی بوده است؛
-3 میزان پایین ضرایب تکرار یا شدت آسیبها میتواند منجر به رضایتمندی از خویش شود؛ -4 آمار آسیبها ارائه کننده نتایج هستند نه دلایل؛
-5 برای آنکه بتوان به یک نتیجه با ارزش دست پیدا کرد، باید حتما یک بیماری، آسیب و یا نقصان به وجود آید؛ -6 شدت بالقوه یک رخداد را منعکس نمی کند بلکه تنها نتیجه را نشان می دهد. به عنوان مثال یک نقص در حفاظت از یـک
ماشین می تواند منجر به قطع یک انگشت یا عضو شود (راهنمای اندازه گیری عملکرد در زمینه ایمنی و بهداشت، دسـامبر .(2001
-4 رویکرد ارزیابی کارت امتیازی متوازن
در دهه ی 1990 میلادی، مدل کارت امتیازی متوازن ابتدا به عنوان یک روش نوین ارزیابی عملکرد و سپس به عنوان ابـزاری جهت کمک به تحقق استراتژی، توسط رابرت کاپلان استاد صاحب نام دانشگاه هاروارد و دیوید نورتن مشـاور برجسـته مـدیریت در آمریکا مطرح شد و از سوی صاحبنظران مدیریت و مدیران سازمانها به شدت مورد استقبال قرارگرفت. آن ها در اغلب سازمانها، با یک مشکل عمده برخورد کردند: مدیران این سازمانها، فعالیتهای مدیریتی خود را تنها بر اساس معیارهای مـالی و اقتصـادی بنـا نهاده بودند. این ایده در طول زمان توسعه و تکامل فراوان یافت تا جایی که از یک ابزار سنجش و اندازه گیری عملکـرد، اکنـون بـه یک نظام مدیریت استراتژیک تبدیل شده است.
کارت امتیازی متوازن یک تکنیک مدیریتی است که به مدیران کمک میکند تا فعالیتها و روند رو به رشد و رو بـه افـول سازمان را از زوایای مختلف بررسی کنند. این تکنیک برای مدیران شرایطی را فراهم میکند تـا بتواننـد چـارچوبی جـامع بـرای تفسیر و تشریح چشمانداز و استراتژی سازمان در قالب مجموعهای از سنجههای عملکـرد ارائـه دهنـد. در روش BSC عـلاوه بـر مقیاس مالی، عملکرد سازمان از سه دیدگاه مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری نیز مورد ارزیابی قرار میگیرد (بـانکر و شانگ، .(2004
مطالعه ای در سال 1996 نشان داد که 50 درصد از مدیران کانادایی و 33 درصد از مدیران آمریکـایی بـا واژه کـارت امتیـازی متوازن آشنایی دارند. تحقیقات نشان می دهد که رویکرد کارت امتیازی متوازن حرکت قابل توجهی در عمل، همانند مبحث تئوریک آن داشته است. تخمین زده می شود که 60 درصد از 1000 شرکت ثروتمند ایالات متحده از مفهوم BSC یا خـانوادهای از آن بـرای ارزیابی عملکرد خود استفاده می کنند. از الزامات BSC تعهد و التزام مدیران نسبت به آن و سعی و تلاش کافی در جهت اجـرای آن می باشد. کاپلان و نورتن شرکت ها را به این امر تهییج می کردند که شاخص های حسابداری مالی سنتی مانند نرخ بازگشت سرمایه و