بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت دانش در موفقیت سازمانی مدیران و مسوولین ارشد معاونت نیروی انسانی ناجا می باشد. در همین راستا تلاش شده است تا چگونگی ارتباط میان موفقیت سازمانی بر توسعه مدیریت دانش در معاونت نیروی انسانی ناجا بررسی شود و میزان اثر بخشی مدیریت دانش بر موفقیت سازمانی در سازمان مورد آزمون قرار گیرد.
تحقیق حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش اجرا، یک تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را 160 نفر از کارکنان معاونت نیروی انسانی ناجا تشکیل می دهند. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه مدیریت دانش و موفقیت سازمانی، جمع آوری شدند. برای توصیف داده های گردآوری شده از شاخص های آماری، جداول و نمودارها و برای تعیین همبستگی از آزمون پیرسون استفاده شده است.تجزیه و تحلیلهای آماری با استفاده از نرم افزار Lisrel و spss انجام گرفت. نتایج پژوهش حاکی از این مطلب است که مدیریت دانش بر موفقیت سازمانی تاثیر داشته و بیشترین تاثیر ابعاد مدیریت دانش بر موفقیت سازمانی در معاونت نیروی انسانی ناجا به ترتیب شامل ثبت دانش، انتقال دانش، کسب دانش، کاربرد دانش و خلق دانش می باشد.
واژگان کلیدی: مدیریت دانش، موفقیت سازمانی، کسب دانش، ثبت دانش، انتقال دانش، خلق دانش، کاربرد دانش
مقدمه
مدیریت دانش به واقع شناخت این مطلب است که شما صرف نظر از کاری که انجام می دهید، بر اساس دانش مدیران و مسوولین ارشد تان به رقابت می پردازید. - سیدنی، - 1985
دراکر در کتاب خود تحت عنوان جامعه پس از سرمایه داری این مفهوم از دانش سازمانی را مورد تایید قرار می دهد: مهمترین منبع اقتصادی، یعنی ابزارهای تولید، دیگر سرمایه یا منابع طبیعی و یا نیروی کار نیستند. این منبع اقتصادی بنیادی دانش است و خواهد بود.
هدف نهایی مدیریت دانش عمومیت بخشیدن به دانش است به نحوی که مورد استفاده عموم قرار گیرد و سازمان به عنوان یک کلیت، دانش را برای اعضای خود به اشتراک بگذارد. دیدگاههای سازمانی جدید دانایی محور چنین نشان می دهند که این دانش است که سازمانها را در کنار یکدیگر نگه می دارد. - براون و داگاید، - 1998
موفقیت سازمانی دستیابی به توفیقات بلند مدت و مستمر سازمان ها در ایفای ماموریت ها و مسئولیت ها می باشد. بحث مدیریت دانش و موفقیت سازمانی از جمله مباحثی است که همواره مورد توجه مدیران بوده و شکل گیری آن نیازمند توجه به مولفه های متفاوت است. یکی از دغدغه های اصلی در خصوص مدیریت دانش، چگونگی اجرای آن میباشد. بسیاری از شرکت ها و سازمان هایی که در حال تلاش برای آغاز مدیریت دانش هستند در خصوص تعیین بهترین رویکرد به منظور پذیرش آن از اطمینان کافی برخوردار نمی باشند. لذا آگاهی سازمان ها از عوامل اصلی مدیریت دانش که پذیرش و اجرای آن را با موفقیت همراه می سازد، موجب هموار شدن مسیر پیش روی آنان خواهد شد - مافت و همکاران، - 2002
بر اساس مطالعات انجام شده توسط هانسن و همکاران که اقدامات مدیریت دانش را در چندین صنعت مورد مطالعه قرار داده اند، به این نتیجه رسیدند که سازمان های موفق در مدیریت دانش یک روش متحدالشکل را برای استقرار و بهره برداری از مدیریت دانش تعقیب نمی کنند و به طور کلی دو راهبرد اصلی برای به کارگیری مدیریت دانش توسط این سازمان ها اتخاذ می شود.
این راهبردها عبارتند از: الف- راهبرد تدوین دانش - فرد با مستندات - ، ب- راهبرد تبادل فردی دانش - فرد با فرد - شناخت صحیح این دو راهبرد و آشنایی با نقاط و جنبه های مختلف آنها می تواند مدیران و پروژه های مدیریت دانش را به سمت سرمایه گذاری صحیح و برنامه ریزی بهتر رهنمون نماید.
اولین مطالعه تجربی درخصوص استراتژی دانش توسط بیرلی و چارکرابارتی انجام شده است. آنها استراتژی دانش را به عنوان مجموعه ای از پاسخ های جمعی مدیران به نیازهای یادگیری راهبردی سازمان تعریف نموده اند. بیرلی و چارکرابارتیمعتقد بودند که عموماً مدیران تصمیمات استراتژیک خود را در خصوص استراتژی دانش بر اساس عواملی از قبیل سرعت یادگیری، عمق دانش مورد نیاز، نوع یادگیری سازمانی - درونی یا بیرونی، تدریجی یا بنیادی - اتخاذ می کنند.
دسته بندی دیگری از استراتژی های مدیریت دانش توسط بهات ارائه شده است. بر اساس مطالعات انجام شده توسط بهات، گرچه تخصص در سطوح فردی متفاوت از دانش سازمانی است لکن سازمان ها نمی توانند اهمیت کنترل دانش شخصی را نادیده بگیرند. چنانچه افراد مهارت ها و دانش لازم را نداشته باشند در آن صورت تعاملات آنها در جهت ایجاد دانش سازمانی با ارزش غیرمحتمل است. از این رو، هدف مدیریت سازمان تشویق مدیران به افزایش تعامل با افرادی است که دارای تخصص ها و مهارت های مخصوص هستند تا از این رهگذر دانش پایه خویش را همواره به روز کنند .
توماس پیترز عوامل موفقیت سازمانی را اینگونه تقسیم می کند:
- 1تعصب به عمل - 2مشترکی گرایی - 3 استقلال و شجاعت - 4 بهره وری کارکنان - 5 توجه به ارزش ها - 6 پایبندی به کار اصلی - 7 به کار گیری ساختارهای ساده - 8 تصمیم گیرهای متمرکز - فقهی فرهمند ، - 186:1384
