بخشی از مقاله
چکیده
مقدمه: پارکینسون یکی از شایع ترین بیماری های تخریب سیستم عصبی مرکزی است که بیشتر متمرکز بر گروه سنی سالمندان است. به دلیل گستردگی اختلالات و عوارض ناشی از این بیماری، مبتلایان به آن با مشکلات زیادی روبرو می شوند. برخی از این مشکلات عبارت است از دشواری در راه رفتن، گام برداشتن، جابه جایی، سفتی عضلانی ، عدم تعادل و قامت خمیده می باشد که بر اعمال روزانه ی بیمار مانند نشستن و برخاستن،لباس پوشیدن و بهداشتفردی تأثیر منفی دارد. هدف از این پژوهش، تاًثیر هشت هفته تمرینات کششی PNFبر تعادل در زنان مبتلا به بیماری پارکینسون بود.
روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون- پس آزمون با گروه تجربی بود. جامعه ی آماری این تحقیق را بیماران زن مبتلا به پارکینسون مراجعه کننده به مطب متخصصین مغز و اعصاب شهراصفهان تشکیل دادند. تعداد 30 نفر از بیماران زن مبتلا به پارکینسون با شدت متوسط - مرحله 3 بر اساس مقیاس Hoehn - و - Yahr انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل 15 - بیمار - و تجربی 15 - بیمار - قرار گرفتند.آزمودنی های گروه تمرینات کششی PNF به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه به انجام فعالیت پرداختند، در حالی که بیماران گروه شاهد در این مدت فقط پی گیری شدند و جز درمان های دارویی، هیچ فعالیت بدنی مؤثری را تجربه ننمودند. در ابتدا و انتهای دوره، انعطاف عضلات همسترینگ با انجام آزمون بشین و برس بوسیله جعبه انعطاف و تعادل بیماران توسط مقیاس تعادلی Berg ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آزمون Tمستقل در سطح p <0,05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه بهبود معنی داری در نمرات تعادل و انعطاف پذیری گروه تجربی نسبت به پیش از دوره ی تمرینی یافت شد - - p <0,05 در حالی که در گروه کنترل تغییر معنا داری مشاهده نشد - . - P>0,05 در مقایسه با گروه کنترل، نمرات تعادل و انعطاف پذیریگروه تجربی پس از ، تاًثیر هشت هفته تمرینات کششی PNF افزایش معنی داری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات کششیPNF می تواند به عنوان یک روش درمانی مفید و مؤثر در جهت افزایش انعطاف پذیری ، بهبود تعادل و به دنبال آن بهبود در عملکرد روزانه ی بیماران پارکینسون مورد استفاده قرار گیرد.
مقدمه
بعد از بیماری آلزایمر، بیماری پارکینسون - PD - 1شایع ترین بیماری مخرب دستگاه عصبی به شمار می رود. این بیماری که عمدتاً در افراد بالای 50 سال بروز می کند، یکی از علل شایع ناتوانی در سالمندان است PD .[1] یک عارضه پیش رونده مزمن است که سیتم عصبیمرکزی را تحت تاًثیر قرار می دهد و با ایجاد اختلال در عقده های قاعده ای مغز، مشکلات حرکتی زیادی را در بیماران ایجاد می کند .
این بیماری نتیجه از بین رفتن، ضعیف شدن یا آسیب سلول های عصبی تولیدکننده دوپامین در ماده سیاه مغز است .با تخریب 80 درصد سلول های تولید کننده دوپامین علایم اولیه این بیماری ظاهر می شود. این علایم شامل لرزش، کندی حرکات، سفتی عضلانی، کاهش تعادل و بی ثباتی وضعیتی می باشد که در نتیجه کمبود دوپامین به وجود می آید .
تعادل از نظر فیزیولوژیکی، تعامل میان سطوح مکانیسم های کنترل تعادل و از نظر بیومکانیکی به عنوان توانایی حفظ و برگشت مرکز ثقل بدن در محدوده پایداری که توسط سطح اتکا تعیین می شود، تعریف می گردد .
محققین عوامل مؤثر در اختلال کنترل تعادل در سالمندان را به دو دسته ی عوامل خارجی و داخلی تقسیم می کنند. از عوامل خارجی به ناهمواری زمین و استفاده از کفش نا مناسب می توان اشاره کرد، در حالی که اختلال در عملکرد سیستم های فیزیولوژیک بدن مانند قدرت عضلانی، کاهش دامنه حرکتی مفاصل، کاهش فعالیت حس بینایی، وستیبولار و حس عمقی به عنوان عوامل داخلی نام برده می شوند.[2] بدین ترتیب حلقه کاهنده و معیوب بیماری، سالمندی و بی تحرکی ممکن است منجر به تشدید عوارض بیماری و ایجاد مشکلات ثانویه برای بیماران شود .
انعطاف پذیری بعنوان میزان دامنه حرکتی ممکن حول یک مفصل یا مجموعهای از مفاصل تلقی میشود.[3] عدم هماهنگی عضلانی یکی از عوامل موثر در ایجاد اختلالات سیستم اسکلتی عضلانی است که به موجب آن نیروهای غیر طبیعی بر این سیستم وارد میشود. این عدم هماهنگی معمولا ناشی از ضعف عضلات مرحله ای2 از یک سو و کوتاهی عضلات وضعیتی از سوی دیگر میباشد که این عوامل در مجموع انعطاف پذیری را کاهش میدهند. کوتاهی عضلات همسترینگ به عنوان یک عضله وضعیتی و دو مفصله نقش به سزایی در بروز اختلالات سیستم اسکلتی عضلانی دارد .
همچنین کوتاهی عضلات همسترینگ باعث ضعف آن و یا اختلال در عمل کنترلی چهارسرران می شود و به هنگام راه رفتن یک استرس ثانویه به سایر مفاصل آورده که موجب صرف انرژی بیشتر می گردد.[5] اگر چه عضلات همسترینگ بطور مستقیم روی مفصل پاتلوفمورال نقش حمایتی ندارد ولی کوتاهی آنها میتواند بر عملکرد زنجیره حرکتی اندام تحتانی تاثیر بگذارد. درمان به موقع عدم هماهنگیهای عضلانی برای ارتقاء سلامتی و پیشگیری از عوارض خطرناک جسمیمورد توجه میباشد و در راستای آن هزینههای گزاف درمانی کاهش مییابد. خشکی مفاصل و سفتی عضلات از جمله مشکلاتی است که بیماران پارکینسون را تحت تاًثیر قرار می دهد.[6] دامنه ی حرکتی کم مفاصل بیماران پارکینسون از جمله مشکلات این گروه معرفی شده است؛ به گونه ای که دلوال3 و همکاران - - 2008 انعطاف پذیری مفصل ران بیماران پارکینسون را به طور معنا داری کمتر از گروه سالم گزارش دادند.
اغلب واژه کشش4 را به غلط مترادف با توانایی تحرک5 یا انعطاف پذیری6 به کار میبرند؛ حال آنکه کشش، یک از شیوههای تمرینی انعطاف پذیری است. کشش، یک روش درمانی برای افزایش طول بافت نرم وکوتاه شده نیز میباشد .
متخصصین ورزشی بهره گیری از تمرینات کششی را به منظور توسعه دامنه حرکتی مفاصل و عضلات توصیه می- نمایند. این متخصصین مشخصاً از تمرینات کشش به روش تسهیل عصبی- عضلانی گیرندههای حس عمقی - PNF - 7 نام می برند.[1] این روش که به عنوان یک روش درمانی در فیزیوتراپی بعد از جنگ جهانی دوم به کار گرفته شد، قدرت، استقامت، دامنه حرکتی و عمل مفصل را بهبود میبخشد .[9] در این روش که ترکیبی از کشش فعال و غیرفعال میباشد [9]، دامنهی حرکتی مفصل را به کمک کشش غیرفعال افزایش میدهد.
با توجه به چند وجهی بودن بیماری پارکینسون، اتخاذ رویکردهای چند جانبه در درمان و کنترل این بیماری نیز دور از انتظار نیست .[8] بر همین اساس، یافته های پژوهشی نشان داده است که علاوه بر مدالیته های دارویی، استفاده از ورزش و حرکت درمانی به عنوان یک شیوه درمانی مکمل، تأثیر مثبتی در کنترل بخشی از عوارض بیماری و بهبود عملکرد روزانه بیماران داشته است .
با توجه به اینکه گزارشات متفاوتی از شیوه ها، روش ها و تکنیک های متفاوت ورزشی بر روی تعادل این بیماران داده شده است، همچنین انعطاف پذیری مفصل ران بیماران پارکینسون کاهش می یابد و بیماران با خشکی مفاصل و سفتی عضلات روبرو هستند و این خشکی مفاصل و سفتی عضلات راه رفتن و حفظ تعادل بیماران را دچار مشکل می کند بنابراین، مطالعه تأثیر تمرینات کششی PNF بر انعطاف پذیری در عضله همسترینگ و بهبود تعادل بیماران پارکینسون ضروری به نظر می رسد.
روش تحقیق
روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بود. آزمودنی های این تحقیق، تعداد 30 نفر از بیماران زن مبتلا به پارکینسون با شدت متوسط - مرحله 3 بر اساس مقیاس Hoehn - و - Yahr شهرستان اصفهان به صورت در دسترس انتخاب و داوطلبانه در این مطالعه شرکت کرده و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی کنترل با میانگین± انحراف انحراف استاندارد ]سن 7/1± 44/6، وزن 6/45±78/16 کیلوگرم و قد14/79±162/91 سانتی متر [ و تجربی ] سن 9/2±41/6، وزن 8/14±16/59کیلوگرم و قد11/16±163/98 سانتی متر [ تقسیم شدند.
در صورتی که آزمودنی ها به بیماری مزمن دیگر و یا بیماری روانی مبتلا بودند، در 6 ماه گذشته برنامه ورزشی منظم و یا سابقه سکته قلبی، آریتمی کنترل نشده و پر فشاری شدید - تحت درمان - ، عوارض دیابت مانند زخم پای دیابتی و نفروپاتی داشتند، از پژوهش حذف شدند. قبل از شروع مطالعه و پس از پایان 8 هفته تمرین اندازه گیری هایی مربوط به شاخص های انتروپومتریک و بدن سنجی انجام شد. از آزمون شوندگان درخواست شد در طول دوره تمرین فعالیت بدنی دیگری نداشته باشند.
از پرسشنامه آمادگی برای فعالیت بدنی - PAR-Q - برای سنجش وضعیت آمادگی آزمودنی ها برای اجرای تمرینات ورزشی استفاده گردید. گروه تجربی علاوه بر درمان دارویی معمول به مدت 8هفته، هر هفته 3 جلسه، هر جلسه 45 دقیقه زیر نظر مربی به انجام تمرین ورزشی گرداختند؛ در حالی که بیماران گروه کنترل در این مدت جز درمان دارویی، هیچ فعالیت بدنی مؤثری را انجام ندادند.بیماران در گروه تجربی و کنترل پیش از شروع این پژوهش موافقت کتبی خود را اعلام نموده و داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. همچنین پیش از آغاز پژوهش موارد اجرایی در کمیته اخلاقی دانشگاه مورد تأیید قرار گرفت
. به این منظور، تمرینات کششی مشخص به تفکیک در هشت هفته یک روز در میان بر گروه تمرینی اعمال می- شود . به گونهای که گروه PNF حرکت کششی انقباض-رها کردن1 را در هر جلسه تمرینی انجام می دهند. برای گرم کردن 2،در ابتدای جلسه تمرینی آزمودنی ها به مدت 10-15 دقیقه آرام می دوند.سپس گروه تمرینی کشش گروه PNFرا انجام می دهند. پس از تمرینات کششی، 5 دقیقه آرام راه رفتن برای بازگشت به حالت اولیه3 و سرد کردن4 ، انجام می گردد.
ابزار های اندازه گیری
بر اساس مقیاس YahrوHoehn که یک شاخص قابل قبول برای طبقه بندی پارکینسون می باشد و به پنج مرحله تقسیم می شود، مقیاس تعادلی برگ5 برای سنجش تعادل آزمون شوندگان ارزیابی شدو از ترازو برای اندازهگیری وزن با دقت یک گرم و متر برای اندازه-گیری قد با دقت یک سانتیمتر استفاده شد.