بخشی از مقاله

چکیده

هدف ازاین پژوهش بررسی تاثیر اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودکان درمقطع ابتدایی که درسال تحصیلی 1394-1395صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را20نفرازمعلمان مقطع ابتدایی درمنطقه چهار کرج تشکیل داده اندکه ازاین میان 15نفر خانم و5نفرآقابه طورتصادفی انتخاب شدند.روش پژوهش تحلیل محتوا بود. وبرای تجزیه وتحلیل داده ها ازروش آمار توصیفی استفاده شد.

نتایج نشان داد که اجرای آموزش فلسفه برای کودکان درفرایند تفکر واستدلال کودک بسیار تاثیر گذاربوده ومورد توجه وتاکید معلمان مقطع ابتدایی منطقه چهار کرج قرار گرفته است وبه اجتماع پذیری کودکان کمک می کند .

کلید واژه :فلسفه برای کودکان ،کتاب درسی هدیه آسمان،تفکر فلسفی ،پرسش گری

مقدمه

امام رضا - ع - :بالاترین سطح تفکر وتعقل خودشناسی است .یکی ازاهداف مهم تربیت فلسفی برای کودکان رساندن کودک به موضوع اصلی فلسفه که همان خودشناسی است واین نکته مهم درآموزه های دینی مورد تاکید فراوان قرار گرفته است. در دنیایی که درآن زیست می کنیم وبه سمت آن حرکت می کنیم ناپایداری اطلاعات راجدی تر میبینیم ومیتوان مشاهده کردکه چگونه هر اطلاعات نامربوط وغلط در دیروز به ناتوانی درفردا تبدیل خواهد شد.

کنون که به سمت جهانی شدن گام نهاده ایم آنچه به نظر می رسد بتواند عامل قدرت واثرگذاری ما براطلاعات نامربوط باشد مهارت ها وقابلیت های فکری است یعنی به فردبیاموزیم که درمقابل رویدادهای زندگی دستگاه اندیشیدن وتفکر خود را تقویت کند که بتواند یک رابطه عمیق وفعال بین خود واطراف خود برقرار کند.بنابراین یکی ازویژگی های اساسی انسان،آگاهی یافتن ازخود وبرخورداری ازنیروی تفکر است.

نظام تعلیم وتربیت درهر کشوری نقش اساسی در پرورش مهارت ها در افراد دارد.نظام تعلیم وتربیت را نه تنها باید به عنوان نهادی در نظر گرفت که وظیفه آن آموختن دانستنی ها بلکه تواناسازی کودکان امروزبرای برآوردن نیازهای فرادی آنان خواهد بود.لیپمن معتقداست فلسفه برای کودکان یک اقدام آموزشی که به بهبود تفکر کودکان می انجامد.بعضی تعلیم راوظیفه مدرسه می دانند وتربیت خوی وخصال آدمی جزء تکالیف خانواده به حساب می آورند.

این طرز تفکربه هیچ وجه قابل قبول علمای تعلیم وتربیت نیست درعمل دیده می شود که مدرسه فقط ضمن تربیت عقلانی به پرورش شخصیت وخوی وخصلت کودک نیز توجه دارد.درمقابل خانواده هم باید خواه وناخواه به نوبه خود درامور تحصیلی کودکان خویش مداخله کند اگربخواهیم ازتعلیم وتربیت نتیجه مطلوب به دست آوریم باید موجباتی رافراهم اوریم که این دوعامل یار ومددیار یکدیگرباشند - بورک- - 2007تربیت همانا کشاندن آدمی به سوی ارزش های والای انسانی چنان که آن ارزش ها رابفهمد بپذیرد ودوست بدارد وبه کار ببندد. انسانی که به این مقام دست یابد چه بسا به گزینش ارزش ها خواهد پرداخت وراهنما وتربیت کننده خویش خواهد شد واین برترین معنای تربیت است که همانا روکردن آگاهانه وآزادانه به ارزش هاست.

از مهم ترین اجزای عناصر تشکیل دهنده نظام آموزشی می توان به برنامه درسی -محیط آموزشی ومعلمان اشاره کرداین سه رکن درمجموع عامل تقویت یاتضعیف مهارت فکری دانش آموزان اند. امروزه دراغلب نظام آموزشی کتاب درسی وسیله اصلی تعلیم وتربیت ومعلم ودانش آموزدرفعالیت یاددهی ویادگیری به کتاب وابستگی دارنددرمقاله ایی باعنوان *آموزش فلسفه به کودکان رویکردی نودربرنامه درسی به بررسی فلسفه برای کودکان پرداخته است وبیان می کند ازآنجاکه تحقق بسیاری از اهداف عالیه تعلیم وتربیت درگرو پرورش تفکر فلسفی وفراگیری شیوه های صحیح استدلال است لذا پیشنهاد می شود اصلاحات اساسی درنظام آموزش ازدوره آموزش غیررسمی یعنی همان برنامه های مهد کودک تادوره آموزش عالی را دربرمی گیرد وبرنامه هایی باعنوان آموزش فلسفه وتفکرفلسفه در برنامه درسی رسمی کشور گنجانده شود.

به منظور اجرای این برنامه درهرکشوری مستلزم آن است دست اندرکاران آموزش وپرورش زمینه های لازم برای اجرای این برنامه رافراهم آورند - سید منصورمرعشی  حجت   رحیمی نسب ومهدی لسانیلیپمن وهمکارن معتقدند  می توان درکلاس های درس دانش آموزان رابه گونه ایی با فلسفه درگیر کرد که به رغم سن کم زمینه های تفکر فلسفی درآنها رشد یابد.بنابراین مهارت فکری موهبتی نیست که فقط افرادی خاص ازآن بهره مند باشند وهمچنین خصوصیتی ارثی هم نیست چون میتوان باکاربرد شیوه های مناسب آن رادرافراد پرورش داد.

وباید به این نکته توجه ودقت داشت که علاقه به توسعه وتوانایی های فکری موضوعی نیست که فقط درعصر جهانی بدان توجه شده باشدبلکه چنین علاقه ایی درتعلیم وتربیت ریشه دارد - شعبانی حسن آنچه دراین بین مهم به نظر می رسد آماده کردن شرایط وزمینه های لازم درنظام آموزشی برای اجرای فلسفه دربرنامه آموزش وپرورش است ونتایج تحقیقات درباره کتب درسی نشان می دهدکه دراین کتب به مهارت های فکری کمتر توجه شده است.

برهمین اساس فلاسفه تعلیم وتربیت وهمچنین کارشناسان تربیت معلم برای آوردن فلسفه به کتاب های درس کارهای مشترکی را آغازکرده اند وبه این نتیجه رسیده اند که دوران بزرگسالی ودانشجویی برای پرورش وتقویت مهارت های اجتماعی بسیار دیر است وباید ازکودکی آغاز کرد.برای اجرای این برنامه ازکتاب های داستان شروع به کار کردند واین کتابها ویژه کودکان تالیف شده است.این کتاب ها محرکی برای تفکر وپرسش گری وحتی تفکر انتقادی برای کودکان است.فلسفه برای کودکان ابزارعقلی واجتماعی وعاطفی رادراختیار آنها قرارمی دهد که برای تفکری خردمندانه ومستدل لازم است وبه وسیله کاوشگری جمعی درکلاس آنها راترغیب می کندتابا تعهد وشجاعت آن گونه که می خواهد رفتار کنند.

لیپمن معتقد است:برنامه فلسفه برای کودکان باایجاد حلقه کندوکاو درکلاس درس قصد دارد به کودکان کمک کند تاهرآنچه که قراراست درصحنه اجتماع انجام دهد دراین حلقه بیاموزد وانجام دهد. درحقیقت ذهن کودکان همواره درجست وجوی معناست واین وظیفه مدارس به منزله نهاد اصلی آموزش وپرورش تفکر کودک است . هدف این است که ما باآموزش تفکر وهمچنین عقلانیت نهفته درپس تفکربتوانیم کودک امروز راآنگونه تربیت کنیم ورشد دهیم که اوبتواند به یک انسان والا ومتعالی دراینده تبدیل شود. خود رابشناسد وجایگاه خود درجهان هستی دریابد وبداند برای چه زندگی می کند وچگونه باید زندگی کند.

برنامه آموزش فلسفه به کودکان:برنامه آموزش فلسفه که هدف اصلی خود راتوانا سازی کودکان دربه کارگیری تفکرفلسفی درمواجهه بامسائل زندگی وشناخت دانش آموز از خود دردنیای پیچیده ایی که باآن سروکاردارد بااستفاده ازابزارها وشیوه هایی را دربر می گیرد.

ادبیات

یکی ازعناصری که ازطریق آن میتوان ذهن رابامفاهیم ومضامین فلسفی آشنا کرد ومهارت های فکری رابهبود بخشید ادبیات است که نه تنها برای کسب اطلاعات به منظورپرداختن به پرسش هایی است که باذهن درگیر می شود بلکه بستری برای ایجادسرگرمی ولذت نیزهست که میل به تفکر ومطالعه راافزایش می دهد. تمرین گفت وگو های فلسفی به طور دسته جمعی مهارت های ارزیابی وداوری دانش اموزان راپرورش می دهد ورشد مباحث مستدل راتسهیل می دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید