بخشی از مقاله

چکیده

هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی و اثربخشی راهبرد حل مسئله بر افزایش سازگاری و هوش هیجانی دانشآموزان باهوش صورت گرفت.

روش: روش انجام پژوهش از نوع مروری بر نظریه ها و تحقیقات مرتب  گذشته است.            
یافته ها: راهبرد حل مسئله بر افزایش سازگاری   و هوش هیجانی    دانش آموزان باهوش اثر دارد . با مطالعه ی نتایج تحقیقات پیشین و نظریات مربوط به پژوهش حاضر می توان اظهار داشت که این بررسیها در جهت    تایید افزایش
سازگاری و هوش هیجانی در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نارسایی توجه بیش فعالی وباهوش خلاق هستند.                                                                                                                                            نتیجه گیری : می توان راهبرد حل مسئله را به عنوان روشی موثر در بهبود سازگاری و افزایش هوش هیجانی دانش آموزان باهوش با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و باهوش خلاق به کار برد . بنابراین می توان به بهبود رواب میان فردی با کمک آموزش مسئله مدارانه امیدوار بود.

کلمات کلیدی: حل مسئله، سازگاری، هوش هیجانی

1-1مقدمه        
بررسی های اخیر در مورد ادبیات نتیجه ی درمان های مقابله ای نشان میدهند که به طورکلی این مداخلات مؤثرند . نتیجه گیری مزبور مبتنی برنتایج همسوی چند فرا تحلیل بزرگ است که روی ادبیات نتیجه ی درمان صورت پذیرفته است. اندازه ی اثرهای تخمین زده شده در این مطالعات همخوان هستند و با اندازه اثرهای مربوط به درمان روان شناختی بزرگسالان قابل قیاسند - وایس 3،وایس و همکارانش . - 2005 در کل، این فرا تحلیل ها نشان میدهند کودکی که تحت درمان روان شناختی قرار می گیرد از 75 کودکانی که درمان نمی شوند بهتر عمل  می کند .هرچند این یافته ها دلگرم کننده اند ولی به چند دلیل باید تحقیقات بیشتری در این زمینه صورت بگیر د. اولاً تعداد تحقیقاتی که در زمینه ی درمان بزرگسالان صورت گرفته خیلی بیش از تحقیقاتی است که روی درمان کودکان و نوجوانان صورت گرفته و تحقیقات مزبور باعث می شود نتوانیم درمان های مختلف یک مشکل بالینی را به خوبی باهم مقایسه کنیم و متغیرهای مرتب با بیمار یا درمانگر که بر نتیجه ی درمان تأثیر میگذارند، به خوبی مشخص نشوند .

همچنین شواهدی مقدماتی وجود دارند مبنی بر کم تأثیر بودن »درمان در درمانگاه « در مقایسه با »درمان در حین تحقیق« - وایس، داننبرگ4 و همکاران، . - 2007 چون در ادبیات مکتوب معمولا تحقیقاتی درج می شوند که در آن ها از بیماران داوطلب استفاده شده است نه بیماران ارجاع شده به درمانگاه وهمچنین به دلیل محدود بودن تعداد بیماران شناخته شده در جامعه تعمیم نتایج فرا تحلیل ها به روان درمانی هایی که در درمانگاه صورت می گیرندخالی از اشکال نیست - وایمل5، کاترون6، هریمل7 و فونگی8، . - 2003به طور کلی تمامی کودکان با بیش فعالی ونقص توجه   - ADHD9 - در مقایسه باهمسالان خوداز نظر رشد مهارت های هیجانی و اجتماعی تأخیر دارند  - کافمن 10و  کاستلانوس 11، 2000 مون،2001، مون، هال و گرسکویک    12، . - 2001 این درحالی است که دانش آموزان باهوش  بدون  ADHD  از نظر رشد هیجانی، اجتماعی وشناختی از همسالان خود پیشرفته ترند - ینهارت، رایس، رابینون و مون،. - 2002 این ویژگی ها در جایدهی آموزشی دانش آموزان باهوش با ADHD حائزاهمیت است .

از آنجایی که سلامت روان نیازی حیاتی برای بهبود کیفیت زندگی انسان تلقی شده است، در این خصوص سازمان بهداشت جهانی سلامتی را به عنوان حالتی از بهزیستی که در آن فرد توانمندیهای خود را شناخته، از آنهابه نحو مؤثر و مولد استفاده کرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میکندروانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم میدانندکه تعادل بین رفتارها و کنترل خود درمواجهه با مشکلات اجتماعی را داشته باشد - حردانی، - 1391، یکی از متغیرهایی که در سلامت روان افراد موثر است هوش هیجانی است. بنابراین هوش هیجانی یکی ازعوامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی است و مستقیماً بهداشت روانی فرد را تحت تأثیرقرار می دهد.

وی همچنین معتقداست که هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی  و به تبع آن سازگاری طی زمان رشد  میکنند و در طول زندگی تغییر می کنند  و میتوان  با  آموزش  و برنامه  های  اصلاحی مانندتکنیک های درمان آن را بهبود بخشید - شامرادلو،. - 1393 بار- آن فرض کرده است افرادی که هوش هیجانی بالاتر از متوس دارند، در برخورد با خواسته ها و فشارهای محیطی بیشتر موفق هستند. او همچنین خاطر نشان می سازد که کمبود در هوش هیجانی می تواند به معنی کمبود موفقیت و وجود مشکلات هیجانی و ناسازگاری باشد.حال این سؤال اساسی مطرح می شود که آیا سبک مقابله ای   »مسئله مدار « میتواند به افزایش سازگاری وهوش هیجانی دانش آموزان   باهوش کمک کند؟

1-2مبانی نظری

1-2-1راهبرد حل مسئله

رواب فرضی میان متغیرهای اصلی در الگوی حل مسئل رابطه ای از استرس وبهزیستی در شکل 1 خلاصه شدهاند. چنان که در این شکل دیده می شود، دو نوع رویداد زندگی پر استرس در الگو - رویدادهای منفی مهم و مسائل روزانه - بریکدیگر تأثیر میگذارند. برای مثال، یک رویداد منفی مهم، مثل طلاق، احتمالاًبه بسیاری مسائل و مشکلات روزانه برای فرد منجر می    شود   - از جمله، درآمدکمتر، مشکلات مربوط به کودکان، دشواری در برخورد با افراد تازه     - . درمقابل، تراکم مسائل حل نشد  روزانه در ازدواج     - مثلا، تعارض یا نداشتن توافق، تفاوت در نیازهای جنسی - ممکن است سرانجام به طلاق بینجامد.شکل ٌ الگوی حل مسئله رابطهای از استرس و بهزیستی - از دزوریلا و نزو، ًًٍْ - . شکل 1 همچنین نشان میدهد که، افزون بر تأثیرگذاری بر یکدیگر، هر دو نوع رویداد زندگی تنشزا تأثیر مستقیمی بر بهز یستی دارند و از طریق حل مسئله تأثیرشان بر بهزیستی غیر مستقیم است .

به طور کلی، چنین فرض می شود که رویدادهای زندگی استرس زا بر بهزیستی تأثیر منفی دارند . این رابط منفی  بین رویدادهای زندگی پر استرس و بهزیستی به خوبی نشان داده شده است - بلوم،  1985؛ مونرو و هادج یاناکیس،  . - 2002 افزون بر این، تعدادی پژوهش پیشنهاد دادهاند که انباشت مسائل حل نشد  روزانه ممکن است تأثیر منفی بیشتری بر بهزیستی داشته باشد تا معدودی از رویدادهای منفی مهم     - از جمله،برکس و مارتین، 2010؛ دلانگیس، کوین، داکوف، فولکمن، و لازاروس، 1982؛ نزو، 1986؛ نزو و رونان، 1985، 1988؛ وینبرگر، هنیر، تیرنی، . - 2007 این یافته - ها حاکی از آنند که بهتر است در درمان با روش حل مسئله مسائل و مشکلاتی که ممکن است به وسیل  رویدادهای منفی مهم به وجود آیند شناسایی شوند و بر حل این مسائل روزانه تأکید شود تا برکنار آمدن یا مقابله کردن با خودِ رویدادهای مهم.علاوه بر این، در این الگو، چنین فرض می شود که حل مسئله بر رابط بین رویدادهای پر استرس زندگی، از طریق عمل کردن، هم به صورت میانجی و هم به صورت تعدیلگر، تأثیر میگذارد.

این الگو دو فرضی واسطه ای متفاوت را شامل میشود. فرضی اول بر الگوی رفتاری A-B-A شناخته شده استوار است که در آن رویدادهای پر استرس - A - فرصت را برای انجام رفتار حل مسئله - B - فراهم می - آورند که به نوب خود به نتایج شخصی و اجتماعی - C - که بر بهزیستی تأثیر میگذارند منجر میشوند. اگر حل مسئله غیر مؤثر باش د، پس پیامدهای آن برای بهزیستی منفی خواهند بود     - از جمله، اضطراب، افسردگی - . از سوی دیگر، اگر حل مسئله مؤثر یا موفق باشد، آنگاه پیامدهای آن مثبت خواهند بود     - ازجمله، هیجانهای منفی کمتر، هیجانهای مثبت بیشتر - . دومین فرضیه واسطه ای چنین فرض میکند که حل مسئل    ا جتماعی در یک زنجیره علت و معلولی یک متغیرراب است که در آن رویدادهای پر استرس زندگی بر توانایی حل مسئله و عملکرد تأثیر منفی دارند که به نوبه خود بر بهزیستی تأثیر منفی به جای می - گذارد. در مقابل این فرضی A-B-A، پیکانهای بیرون آمده از رویدادهای استرس -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید