بخشی از مقاله
مقدمه
پایداري و استحکام روابط مردمی در سایه ي رعایت نکاتی است که برگرفته ازحقوق متقابل افراد و جامعه می باشد. در این که چگونه باید زیست و چه سان با دیگران رابطه داشت نکته ي بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشت. برخلاف فرهنگ غربی، روح و محتواي فرهنگ دینی ما برپایه ي ارتباط، صمیمیت و تعاون و همدردي و عاطفه استوار است . جلوه هاي این فرهنگ بالنده نیز در دستورالعمل هاي اخلاقی اسلام دیده می شود و زندگی مکتبی در سایه ي شناخت این رهنمودها و به کار بستن آن ها در صحنه هاي مختلف زندگی است؛ به هر میزان که معیشت و معاشرت ما با هدایت هاي دینی در مقوله ي رفتار هماهنگ باشد به همان اندازه زندگیمان مکتبی است.بحث اخلاق و رفتار مهم ترین شاخصه ي زندگی هر فرد و معیار شخصیت اوست.
در آیات و روایات می بینیم که به بحث اخلاق و اهمیت آن بی شمار اشاره شده است. از جمله این که کونوا» دَعاالناسِه بغیرِ ألسنتکم«1 پیامبر اکرم - ص - می اِنی بَعثتُفرمایند : »لِاُتممُ مکارمَ الاخلاقِ«2 و همچنین اخلاق پیامبر و اولیاء مسبب ایمان آوردن و عاقبت به خیري افراد بسیاري در تاریخ شده است . هرکس در هر شغل و جایگاهی که باشد اعم از پدر و مادر و هریک از اعضاي خانواده، معلم، دانش آموز، پزشک و از جمله کتابدار این مقوله از دین - رعایت اخلاق - را باید مدنظر قراردهد.
بنابراین می توان نمودهاي اخلاقی کتابدار را در سه مرحله خلاصه کرد: اخلاق الهی کتابدار - اخلاق تعریف شده او در برابر خدا - اخلاق فردي کتابدار - اخلاق تعریف شده در رابطه با خود - اخلاق اجتماعی کتابدار - اخلاق تعریف شده در رابطه با دیگران - اخلاق او در رابطه با خدا شامل: تقوا، تزکیه نفس و...اخلاق او در رابطه با خود شامل: رعایت نظافت فردي و آراستگی ظاهري، خودشناسی، پرهیز از غرور، حس مسئولیت، نظم و انضباط در کار، حسن انجام وظیفه و...اخلاق او در رابطه با دیگران شامل: برخورد کریمانه، خدمت خالصانه، پرهیز از منت گذاري، صبر و استقامت، تکریم ارباب رجوع، فروتنی، مراعات حدود خود در کارها، تخصص و تعهد، احترام متقابل و برقراري روابط صمیمانه، عدم استفاده از بیت المال در مصارف شخصی، نقدپذیري، تشویق افراد کتابخوان، نظافت و پاکیزگی محیط کتابخانه، پذیرش و تمکین سخنان مافوق، مردم داري و...
معناي لغوي اخلاق:
اخلاق، به معناي خوي ها و جمع خُلق است؛ خُ لق نیز به معناي عادت، رویه و سجیه آمده است.1همچنین خلق، سیماي باطنی و هیات نفسانی است که به موجب آن، افعال نیک و بد، برحسب اختیار و بدون تکلف از انسان صادر می شود.راغب اصفهانی می گوید: اخلاق، جمع خلق به معناي سیرت و صورت باطنی است.2 توجه به این نکته ضروري است که معناي لغوي اخلاق، اختصاصی به صفات نیکو و پسندیده نداشته، شامل صفات بد و ناپسند نیز می شود.
معناي اصطلاحی اخلاق
اخلاق به دسته اي از صفات انسانی اطلاق می شود که در نفس انسان، راسخ و پایدار می باشند و شخص واجد چنین صفاتی، کارهایی مطابق و متناسب با این صفات را بدون تفکر و تامل انجام می دهد.البته برخی از علما و دانشمندان، اخلاق را از دو منظر قابل بررسی می دانند: -1 صفات انسانی پایدار که این ت عریف، مرادف با معناي لغوي آن است. -2 در اصطلاح دوم، اخلاق به هر صفتی، خواه پایدار و خواه غیر پایدار که منشا کارهاي پسندیده