بخشی از مقاله

چکیده

رفتار سازمانی عبارت است از یک حوزه بین رشته ای که بهتر فهمیدن و بهتر اداره کردن افراد را در سازمان دنبال می کند. سطوح مطالعاتی رفتار سازمانی شامل رفتار فردی، رفتار گروهی و رفتار سازمانی است و برای دستیابی به رابطه هایی علمی در توصیف و توضیح رفتار افراد در سازمانها از رشته های علمی متعدد، از جمله، روانشناسی، مدیریت، جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی، مردم شناسی، آمار، اقتصاد، فناوری اطلاعات، علوم سیاسی، تئوری تصمیم گیری، روانسنجی، ارگونومی و تئوری عمومی سیستم ها بهره گرفته است و به دنبال ارائه نظریه هایی است که بتواند رفتار کاری افراد را در سازمان پیش بینی و در موارد لزوم به سمت اهداف مورد نظر تغییر دهد.

شرایطکاملاً متحول، افزایش رقابت و ضرورت اثربخشی سازمانها در چنین شرایطی، نیاز آنها را به نسل ارزشمندی از کارکنان، بیش از پیش آشکار کرده است؛ نسلی که از آنها به عنوان سربازان سازمانی یاد می شود. این کارکنان بی تردید، وجه ممیز سازمان های اثربخش از غیراثربخش هستند، چرا که بی هیچ چشم داشتی افزون بر نقش رسمی خود عمل کرده و از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند؟

طرح فوق در حوزه رفتار سازمانی از آن جهت در طراحی و اداره نظام پیشنهادها بعنوان گام اول مدیریت مشارکتی حائز اهمیت است که لازم است مسئولین و کارشناسان نظام پیشنهادها در طراحی و اجرای نظام پیشنهادها در سازمانها از دانش کاربردی مدیریت رفتار سازمانی برخوردار باشند و با چنین پدیده ای بصورت یک ساختار فنی و مکانیکی نگاه نکنند. سازمانها پدیده ای فنی - اجتماعی هستند که بعد اجتماعی آن اغلب بیش از بعد فنی تعیین کننده است و به همین جهت مقوله مدیریت رفتار سازمانی حائز کمال اهمیت است.

با توجه به اهمیت موضوع رفتار شهروندی سازمانی در این مقاله سعی شده است مدلی ارائه شود که در راستای کمک به بهبود و ارتقای اینگونه رفتار ها باشد؛ از اینرو پس از مطالعه مدل های مختلف رفتار شهروندی سازمانی مدل گراهام و پادساکف انتخاب و بر مبنای آن سؤالات پرسشنامه طراحی شد؛ سپس در تحلیل عاملی اکتشافی مرتبه دوم، ابعاد اطاعت سازمانی، وفاداری سازمانی و مشارکت سازمانی به عنوان مؤلفه تعلق سازمانی نام گذاری و ابعاد ابتکارات فردی، رفتارهای کمک کننده و جوانمردی به عنوان مؤلفه ویژگی های فردی نام گذاری شدند

پس از شکل گیری مدل مفهومی تحقیق، جهت آزمودن صحت مدل های اندازه گیری و همچنین آزمون فرضیات تحقیق از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است×؟نتایج تحقیق نشان داد که هم عوامل فردی و هم تعلق سازمانی بر شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی اثر بسیاری زیادی دارند و در بین ابعاد OCB فقط رابطه میان اطاعت سازمانی و OCB معنادار نشد

مقدمه
در دنیای کنونی اکثر مدیران خواهان کارکنانی هستند، که بیش از وظایف شرح شغل خود فعالیت می کنند؟آنها به دنبال کارکنانی هستند که به فراسوی انتظارات میروند، به میل و خواست خود به رفتارهایی دست میزنند که جزو وظایف رسمی شغلی شان نیست.

به طور کلی، آن دسته از رفتارهای شغلی کارکنان که تأثیر زیادی بر اثربخشی عملیات سازمان دارد، توجه محققان و مدیران زیادی را به خود جلب کرده است.×در گذشته محققان در مطالعات خود جهت بررسی رابطه میان رفتارهای شغلی و اثربخشی سازمانی،اکثراً به عملکرد درون نقشی کارکنان توجه می کردند. ×ولی رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتارهای اختیاری کارکنان است که جزو وظایف رسمی آنان نیست ومستقیماً توسط سیستم رسمی پاداش در نظر گرفته نمی شود و میزان اثربخشی کلی سازمان را افزایش می دهدتقریباً.× از یک دهه و نیم قبل، محققان بین عملکرد درون نقشی و عملکرد فرانقشی تفاوت قائل شده اند

عملکرد فرانقشی به رفتار های شغلی فراتر از نقش های رسمی کارکنان بر می گردد که این رفتارها اختیاری هستند معمولاً در سیستم پاداش رسمی سازمان در نظر گرفته نمی شوند. 

همه مدیران،به حکم آنکه مدیرند،به یک شیوه عمل نمی کنند، مانند سایرا فراد جامعه تفاوتهای فردی ،استعدادها، انگیزه ها، رغبت ها و تمایلات مخصوص به خود دارند و ازنگرش، دانش ونظام ارزشی متفاوتی برخوردارند.این تفاوتها، گرچه به ظاهر ممکن است جزئی باشد، هنگامی که از فرایندهای واسطه شناختی افراد عبور می کنند، به تفاوتهای بسیار بزرگ و نتایج رفتاریکاملاً متفاوت می انجامد.

در مکاتب اولیه مدیریت، افراد با رفتارهایی ارزیابی می شدند که در شرح شغل و شرایط احراز، از شاغل انتظار می رفت ولی امروزه بر خلاف گذشته که از کارکنان انتظار می رفت تا در حد نقش های رسمی عمل کنند، در رفتارهای فراتر از نقش مورد انتظار است. تحقیقات کنونی این رفتارها را تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی مد نظر قرار داده و غفلت از آن ها در ارزیابی عملکرد کارکنان را نمی پذیرند و در آن به مشارکت بلندمدت فرد در موفقیت سازمان تأکید می ورزند. هر چند واژه رفتار شهروندی سازمانی اولین بار به وسیله بتمن و ارگان مطرح گردید ولی این مفهوم از نوشتارهای بارنارد در مورد تمایل به همکاری و مطالعات کتز وکان در مورد عملکرد و رفتارهای خودجوش و فراتر از انتظارات نقش ناشی شده است.

در رفتار شهروندی سازمانی به طورکلی آن دسته از رفتارهایی مورد توجه قرار می گیردکه علی رغم اینکه اجباری از سوی سازمان برای انجام آن ها وجود ندارد، در سایه انجام آن ها از جانب کارکنان، برای سازمان منفعت هایی ایجاد می شود. ارگان، رفتار شهروندی سازمانی را بعنوان رفتارهای تحت اختیار فرد و داوطلبانه تعریف کرده و بیان می کند این دسته از رفتارها به طور صریح و مستقیم بوسیله سیستم های رسمی پاداش مورد توجه قرار نمی گیرند ولی باعث ارتقاء اثربخشی و کارایی عملکرد سازمان می گردند .به عنوان مثال یک کارگر ممکن است نیازی به اضافه کاری و تا دیر وقت در محل کار ماندن نداشته باشد، اما با وجود این برای بهبود امور جاری و تسهیل شدن جریان کاری سازمان، بیشتر از ساعت کاری رسمی خود در سازمان می ماند و به دیگران کمک می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید