بخشی از مقاله
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش عوامل سازمانی و فردی در معنویت محیط کار کارکنان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان میباشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی میباشد و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان بخش اداری و مالی دانشگاه علوم پزشکی شهرستان رفسنجان میباشد که تعداد آنها ََّ نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه ٍّّ نفر تعیین شد. در این مطالعه از آزمونهای آماری توصیفی مانند فراوانی، میانگین و انحراف معیار و همچنین آزمونهای استنباطی مانند آزمونهای t و اسپیرمن استفاده شد و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار Spss انجام شده است. نتایج نشان داد که بین متغیر معنویت در محیط کار با متغیرهای انگیزش، ایمان، فضائل، فرهنگ و رهبری رابطه معناداری وجود دارد.
کلمات کلیدی: معنویت در محیط کار؛ عوامل فردی؛ عوامل سازمانی
مقدمه
معنویت در محیط کار، از مفاهیم جدیدی است که در سالیان اخیر در مبانی نظری مدیریت در غرب ظهور کرده است و حتی از آن به عنوان یک پارادایم جدید یاد میشود. گرایش به این مفهوم روزبهروز در حال افزایش میان دانشگاهیان و به طور کلی عموم جامعه است. مقصود از معنویت سازمانی چارچوبی از ارزشهای مشهود در فرهنگ سازمان است که موجب تعالی کارکنان، ضمن فرآیند کار میشود و حس در کنار هم بودن را به گونهای در آن بارور میسازد که احساس کمال و سرزندگی میکنند. جنبه های اخلاقی و معنوی محیط کار با هم در ارتباطند، معنویت میتواند منبعی برای اخلاقیات باشد. معنویت برای کارکنان دارای سه جنبه تجربی شامل کار بامفهوم، اتحاد و برتری است. اهمیت مطالعه آن در محیط کار در آن است که معنویت نیرویی بالقوه عظیمی برای خوب بودن افراد، سازمانها و جوامع است.
ویژگیهای درون سازمان، منابع را برای رسیدن به موفیت هدایت میکند و توجه به این ویژگیها و چگونگی نفوذ آنها اهمیتی ویژه در نتایج سازمانی دارد .فرهنگ و رهبری سازمانی از ویژگیها و عوامل درونی موثر در معنویت محیط کار بشمار میرود. شناسایی سبک رهبری مناسب در محیط کسبوکار امروزی امری ضروری است. البته شایان ذکر است که اجرای سبک رهبری مناسب در سازمان نیز نیازمند یک فرهنگ سازمانی قوی است که پذیرای رهبری باشد و فرهنگ سازمانی از عوامل تاثیرگذار بر کارایی و خروجی سازمانها به حساب میآید.
معتقد است که تئوری رهبری معنوی مزایای معنویت و اخلاق را ترکیب میکند؛ رهبری معنوی بروز اخلاقیات خوب و معنویت را در سطح فردی، سازمانی و نیز مسئولیت اجتماعی سازمان را تسهیل میکند. انسان دغدغهای دیرپاتر از نیل به سعادت ندارد و ایمان رکن سعادت و یا راه نیل به آن است و بدون تردید بازسازی و تعالی شخصیت معنوی آدمی، هدف اصلی همه افراد بوده است. در رابطه با نقش ایمان در ایجاد فضایل اخلاقی - ملکات نفسانی و رفتار ارزشی - کسی تردید ندارد. متفکران مسلمانی که در این زمینه بحث کرده اند، بر این امر توافق دارند که ایمان هم در پیدایش، و هم در رشد و بقای فضایل اخلاقی نقش دارد، اما در چگونگی و مکانیسم تأثیر آن کمتر سخن گفته شده است.
به زعم علامه طباطبایی، قرآن تربیت اخلاقی انسان را بر اساس ایجاد معرفت و علم به خدا و اسما و صفات علیای او قرار داده است و میکوشد با وارد کردن حقایق الهی در درون انسان، نیت و انگیزه او را که محوریترین محرک و عنصر ارزشبخش به شمار میآید، در جهت کسب فضایل و ترک رذایل تحریک نماید - همان منبع - . برخی از نظریه پردازان بر این باورند که انگیزش بیانگرآن دسته از فراگردهای روان شناختی است که علت برانگیختگی، هدایت و تداوم اعمال ارادی هدفمند است. مدیران برای هدایت موفقیت آمیز کارکنان در جهت کسب هدفهای سازمانی به شناخت این فراگردهای روان شناختی نیاز دارند.
مبانی نظری پژوهش
معنویت در محیط کار. به دلیل آن که واژه » معنویت « در زمینه های گوناگونی به کار می رود، تعریف آن مشکل است » معنویت به عنوان انرژی، معنا و هدف و آگاهی در زندگی است. معنویت وصف ناپذیر نیست، اما تنوع زیادی پیرامون معانی آن دیده می شود. معنویت به معنای نگریستن به نظام هستی، پدیده ها و قوانین حاکم بر آن ها فراتر از نظامات مادی و معقولات صرف است. معنوی به معنای منسوب به معنا و در مقابل لفظی است، این کلمه در معانی دیگری از جمله حقیقی، راستی، اصلی، ذات، مطلق، باطنی و روحانی نیز به کار می رود. " معنویت" احساسی فطری به خود، دیگران، خداوند و جهان هستی معنا شده و جستجویی است در جهت کمال. معنویت فرادینی است و تابع نژاد، جنسیت و امثال آن نیست.
معنویت نیاز ذاتی انسان برای ارتباط با چیزی فراتر از ماست. پاسخ مثبت به نیازهای درونی و گرایش های فطری را معنویت می نامند. در واقع معنویت پیوند انسان با خدا و عالم باطن است و اصالت را به معنا و متافیزیک دادن تعریف می شود . در اسلام منظور از معنویت برخورداری از ارزش های اعلای انسانی همچون ایمان به خدا، تقوا، پذیرش دیگران، احترام و تکریم دیگران، خدمت، خوش بینی و صداقت به طور عام و جهانشمول است. معنویت سازمانی ازمفاهیم جدیدی است که در سالیان اخیر در مبانی نظری مدیریت در غرب ظهور کرده است و حتی از آن به عنوان یک پارادایم جدید نیز یاد می شود. گرایش به این مفهوم، روزبهروز در حال افزایش میان دانشگاهیان، دست اندرکاران وبه طور کلی عموم جامعه است .
معنویت در محیط کار را این گونه تعریف می کنند: » چارچوبی از ارزش های سازمانی ثابت شده در فرهنگ که تجربه کارکنان از تعالی را از طریق فرآیند کار، ترقی می دهد و احساس آن ها از پیوند داشتن با دیگران را به روشی که احساس کامل بودن و لذت را برای آن ها فراهم می کند، تسهیل می نماید. در این پژوهش ما از مفهوم سازی معنویت در محیط کار که از سوی میلین و صورت گرفته است استفاده می کنیم که دارای َ بعد است:
الف - کار با معنا: یک جنبه اساسی معنویت در کار شامل یک حس عمیق معنا و مفهوم در کار است. این بعد از معنویت در محیط کار مشخص می کند که چگونه کارکنان در کار روزمره شان در سطح فردی تعامل دارند . بیان معنویت در کار شامل این فرض است که هر فردی انگیزش درونی، تمایل و علایقی برای مبادرت به انجام فعالیتهایی دارد که معنای بیشتری به زندگی خودش و دیگران می - بخشد.
ب - احساس همبستگی: این بعد از معنویت در محیط کار در سطح گروهی ار رفتار انسانی رخ می دهد و بر تعاملات بین کارکنان و همکاران دلالت دارد و مبتنی بر این باور است که افراد یکدیگر را در پیوند با هم می دانند و این که بین خود درونی عر فرد با خود درونی دیگران رابطه وجود دارد.
ج - همسویی با ارزشها : تجزیه یک حس قوی از همسویی بین ارزشهای فردی کارکنان با رسالت، ماموریت و ارزشهای سازمان است.
عوامل فردی
فضایل. فضیلت که در لغت بهمعنای فزونی از حد متوسط است - راغب اصفهانی، ًٍِقمری - ، در علم اخلاق گاهی به معنای ملکات نیک نفسانی به کار میرود، و گاهی بر مطلق حالت نیک درونی اطلاق میشود؛ هرچند به حد ملکه نرسیده باشد. و گاهی به معنای مطلق خوبی و نیکی و ارزش به کار میرود؛ اعم از اینکه ملکات نفسانی باشد، یا رفتار و عمل ارزشمند. فضایل به کارهای نیک و پسندیدهای گفته می-شود که خداوند آن کارها را تایید و تصدیق کرده و در آیات قران کریم ما را به انجام آنها دعوت نموده است، مانند: گذشت، فداکاری، نیکی به دیگران، تواضع، ایمان داشتن به خدا و وفاداری. فضایل اخلاقی هستند که حالت صفت و ملکهی نفسانی را در انسان ایجاد می - کنند و بر تمام امورات زندگی تاثیر میگذارند.