بخشی از مقاله

چکیده
پژوهش حاضر به منظور  بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی به شیوه ی درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری، بر افزایش  سازگاری آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش  آموزان پسر مردودی سال اول دبیرستان  شهرستان داراب و به روش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون -  پس  آزمون  و با دوگروه آزمایش و کنترل انجام شد. نفر - 12نفر گروه آزمایش و 12 نفر گروه کنترل - ، به روش نمونه گیری تصادفی چند  مرحله ای انتخاب شدند.

ابزار پژوهش پرسشنامه ی سازگاری برای  دانش آموزان دبیرستانی“AISS” و معدل کل سال قبل و سال جاری آزمودنی ها بود. گروه  آزمایش 10 جلسه، هر هفته یک جلسه،  مشاوره گروهی به شیوه ی - REBT - دریافت کردند، ولی گروه  کنترل هیچ برنامه ای دریافت نکردند؟ نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری - آنکوا - نشان داد که مشاوره گروهی به شیوه ی - REBT - ، موجب افزایش سازگاری آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان  می شود

مقدمه
تعلیم و تربیت به عنوان کلید نجات انسان، با خلقت انسان ودر تمام دوره های حیات انسان مورد توجه بوده است و این توجه روز به روز بیشتر و بیشتر می شود. مدرسه بخشی از تمامیت این تجربه را تشکیل می دهد چرا که بدون آموزش و پرورش مدرسه ای رشد و پیشرفت افراد میسر نیست .

دوران نوجوانی، دوره ی حساسی است، از یک طرف فرصتی طلایی برای به فعل درآوردن تواناییها و از سوی دیگر همراه با دشواریها و مشکلاتی است که سازگاری1 نوجوانان با مشکل مواجه می شود [2]؛ طول این دوره از زندگی حدود 10 سال، بین سنین 11 تا 22 سال است [3]؛ به عنوان گذر از مرحله ی کودکی به بزرگسالی مطرح شده است [4]؛ همراه با تغییرات اجتماعی،شناختی و فیزیکی است که موجب آسیب پذیری بیشتر آنها می شود [5]؛ سازگاری آنها در این دوره دستخوش تحولات عاطفی، جسمانی و ذهنی فوق العاده شدیدی است [6] و با توجه به تغییرات عمده ی بیولوژیکی، روانی و اجتماعی، در ارتباط با خانواده، مدرسه و همسالان خود دچار چالش و کشمکش میشوند

یکی ازشایع ترین مسائل و مشکلات نوجوانان در سطوح مختلف تحصیلی به خصوص سال اول دبیرستان ناسازگاری آموزشی و افت تحصیلی است [8]، به طوری که سیتراک2 یکی از دغدغه های نظام آموزشی و تربیتی را رویارویی و برخورد صحیح با مشکلات ناسازگاری دانش آموزان در مدرسه می داند [9] چرا که ناسازگاری موجب اشکال در روابط اجتماعی می شود 

مطالعات نشان می دهد که دانش آموزانی که در سازگاری مشکل دارند با مشکلاتی مانند افت تحصیلی، پیشرفت تحصیلی پایین، ترک تحصیل، اضطراب، افسردگی، سو مصرف مواد و گوشه گیری مواجه هستند[11] و آنهایی که مهارتهای ارتباطی کار آمدی دارند، با معلم و همکلاسی ها، ارتباط مناسب و مثبتی برقرار کرده و محیط مساعدی را برای یادگیری خود خلق می کنند

لذا از جمله پیش نیازهای موفقیت در آموزشگاه و تحصیل از نظر راتزن و همکاران[13]سازگاری مناسب با محیط آموزشی در فرآیند تحصیل است، سازگاری با خود و محیط، برای هر موجودی یک ضرورت حیاتی به شمار می رود [14] و یکی از مهمترین نشانه های سلامت روانشناختی است

سازگاری آموزشی4 ، در بر گیرنده ی رضایت از آموزشگاه، معلمان، ارتباط با همکلاسی ها و سایر دانش آموزان، برنامه ریزی درسی، پیشرفت تحصیلی، انجام تکالیف مدرسه است و به مجموعه واکنشهایی که فرد را برای پاسخ سازگارانه و هماهنگ با شرایط آموزشگاه و فعالیتهای درسی آماده می کند، گفته می شود [15]؛ انطباق با محیط مدرسه، معلمان، همکلاسی ها، مواد درسی و داشتن علاقه به تحصیل و توجه به درس را در بر می [16]و پیشرفت و کارایی فرد در زمینه های مربوط به تمرکز و توجه در کلاس، انجام تکالیف و برنامه ریزی را افزایش میدهد.

ایواتا ، نابرا، هیگوچی و هیانا5 در بررسی جامع، عوامل موثر بر سازگاری را به شش گروه، محرومیتهای جسمانی، عوامل روانی - اجتماعی - محیطی، عوامل تربیتی، ساختار خانوادگی ناسازگار، فشار روانی ناشی از زندگی جدید و عوامل ژنتیکی و ارثی تقسیم کرده اند

تحصیل علم و دانش نیز از جمله عوامل موثر بر رشد و شکوفایی انسان است و عوامل زیادی در موفقیت تحصیلی نقش دارند. مگدال6 این عوامل را به شش گروه عوامل فردی 7، عوامل خانوادگی8، خانوادگی8، عوامل همسالان9، عوامل مدرسه10، عوامل کار11و عوامل جامعه[18] 12 و وانگ، رینولدز و والبرگ 13 متغیرهایی را که یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بهبود می بخشد؛ به پنج گروه خصوصیات فردی14، جوآموزشی کلاس15، متغیرهای زمینه ای خارج از مدرسه16، طرح برنامه17و سازمان مدرسه[19] 18 تقسیم بندی کرده اند.

از جمله برنامه های مهم و موثر برای کمک به نوجوانان بخصوص در زمینه ی تحصیل و سازگاری آموزشی، مشاوره ی گروهی است. از نظر برگ و جانسون 1971 - ، ص - x، مشاوره ی گروهی فرآیند درون فردی، بین فردی و پویا است که احساسات و رفتار اعضای گروه، محتوای آن را تشکیل می دهند، رهبر گروه، مشاور متخصص و آموزش دیده ای است که قادر به ایجاد جوی توام با اعتماد، صداقت، مسئولیت و اتکای متقابل از طریق فرآیندهای درمانی درک کردن، مهربانی کردن، مدیریت و کنترل تعارض است و گروه از اشخاصی تشکیل شده است که در محدوده های طبیعی و بهنجار سازگاری عمل می کنندو در پی افزایش آگاهی از خود و دیگران هستند، بنابراین ممکن است با موقعیتهای رشدی بهتر کنار بیایند 

اولین کوششها در زمینه ی گروه درمانی و مشاوره ی گروهی به وسیله پرات19 و پس از آن لازل، مارش، مورنو20 و امروزه یکی از روشهای متداول و درمانگران و مشاوران در موقعیتهای مختلف از آن به وفور استفاده می کنند

مشاوره ی گروهی با توجه به این که محیطی را فراهم می سازد که نوجوانان بتوانند در آن احساسات متعارضشان را بیان کنند، عدم اعتمادبنفسشان را کشف کنند و بفهمند که سایر همسالان آنها نیز با مشکلاتی روبه رو هستند، بتوانند به طور معمول ارزشهایشان را زیر سوال ببرند و آن دسته از ارزشهایشان که نیاز به تغییر دارند، اصلاح کنند، یاد بگیرند چگونه با همسالانشان ارتباط برقرار کنند، امنیت را در معنای واقعی تجربه کنند، محدودیتهای خود را محک بزنند، به بیان مشکلاتشان بپردازند و توسط دیگران شنیده شوند و در مسیر خود فهمی و خودپذیری به یکدیگر کمک کنند، بسیار مناسب است

چرا که گروه های مشاوره ای بر رشد، پیشرفت، توسعه، پیشگیری، خودآگاهی و رفع موانع رشد تاکید دارند

نظریه پردازان مشاوره و روان درمانی چنین بیان می دارند که فکر، هیجان و رفتار پیوسته با هم در تعامل هستند و باورها، تعبیر و تفسیرهای ناسازگار و ناکارآمد عامل اصلی مشکلات انسانها است. یکی از رویکردهای مهم برای تغییر باورهای غیر منطقی و در نتیجه افزایش سازگاری آموزشی و پیشرفت تحصیلی، مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی، هیجانی و رفتاری الیس است.

از نظر ایوانس21 این رویکرد به مراجعان کمک می کند تا افکار و باورهای غیر منطقی را شناسایی کرده و آنها را با افکار و باورهای منطقی جایگزین کنند زیرا مراجعان به طور کلی به شیوه ی مطلق فکر می کنند و مسائل را در زندگی خود بزرگ می کنند این افکار مشکل ساز که بر پایه ی باورهای غیر منطقی قرار دارند، می توانند بر رفتارهای فرد تاثیر زیان بخش داشته باشد

هدف اصلی REBT کمک به جایگزینی خواسته های مطلق مراجعان با ترجیحات منعطف است، کمک به مراجعان در فرآیند دستیابی به خودپذیری غیرشرطی و پذیرش غیرشرطی دیگران و مشاهده ی نحوه ی ارتباط متقابل این دو با هم.

فعالیتهای درمانی گروه های REBT با یک هدف عمده پیش می رود و آن کمک به شرکت کنندگان برای درونی کردن یک فلسفه ی عقلانی، به جای مجموعه ای از عقاید جزمی و افراطی ناشی از محیط فرهنگی - اجتماعی زندگی و ابداعات خودشان است

در اصل از روشهای شناختی، هیجانی و رفتاری متعددی در کار با مراجعان بهره می برد و مانند سایر درمانهای شناختی - رفتاری فنون مختلفی را با هم در می آمیزد تا الگوی شناختی، هیجانی و رفتاری مراجع را تغییر دهد. رویکردی یکپارچه نگر است که در عین این که به طور انتخابی از روشهای وجود گرا، انسانگرا و پدیدارشناسانه استفاده می کند اما روی ابعاد شناختی و رفتاری بیشتر تاکید دارد .

این رویکرد بر این فرض بنا شده است که سه کارکرد انسان - شناخت، هیجان و رفتار - ، یک کلیت هستند و ارتباط درونی دارند و مجزا نیستند لذا در کمک به حل مشکلات مراجعان از سایر رویکردها استفاده و گاه به صورت التقاطی عمل می کند 

REBT برای فرآیندهای گروه - محور کوتاه مدت مناسب است و شرکت کنندگان اغلب می توانند تغییرات معناداری را از 10 تا 20 جلسه ایجاد کنند، برخی از پیش فرضهای اساسی این رویکرد از نظر الیس 2004 - و - 2011 از این قرار است: فکر، هیجان و رفتار به طور دائم با هم در تعامل هستند و بریکدیگر اثر می گذارند، این خود حوادث ناگوار نیستند که باعث آشفتگی هیجانی می شوند؛ بلکه باورهای غیر عقلانی درباره ی این حوادث است که اغلب به بروز مشکلات روانشناختی می انجامند، اگر می خواهیم تغییر کنیم، باید: .1 بپذیریم خودمان مسئول اصلی افکار، هیجانات و اعمال آشفته مان هستیم. .2 وقتی خودمان را آشفته می کنیم به نحوه ی فکر، احساس و رفتارمان نگاه کنیم و .3 خودمان را متعهد به انجام کار سختی کنیم که به تغییر می انجامد.

اساس این رویکرد را مدل A-B-C22 تشکیل می دهد که در تغییر شناخت به کار می رود و نقش اصلی مش اور این است که با مباحثه - D23 - عقاید و باورهای غیر منطقی را به روشهای مختلف زیر سوال برده و به چالش بکشد .[29] موثرترین راه ایجاد تغییرات رفتاری و هیجانی در شرکت کنندگان در گروه، تغییر شیوه ی تفکر آنهاست و وظیفه ی مشاور، درمانگر و رهبر گروه کمک به شرکت کنندگان در جهت تمیز قایل شدن بین اهداف واقعی و غیرواقعی و اهداف خودشکن و خود افزا است 

شواهد نشان می دهد که گروه درمانی تغییرات مثبتی را در بر دارد: مهارتهای اجتماعی را ارتقاء می بخشد و مشکلات اجتماعی را کم می کند؛ رفتارهای مخرب و ضد اجتماعی را کاهش می دهد؛ عزت نفس را افزایش می دهد؛ احساس بالاتر منبع کنترل درونی را ایجاد می کند؛ نتایج منفی طلاق والدینی را کاهش می دهد؛ اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد و اکثر مطالعات پیامدنگر در این زمینه که با کودکان در مدرسه تنظیم شده، به صورت کلی نشان داده اند که گروه های مبتنی بر مدرسه، سودمند هستند

نتایج تحقیقات آزمایشی از اثربخشی گروه ها در کمک به پیشگیری و درمان به طور قابل ملاحظه ای حمایت می کند 

در فراتحلیلی که توسط فهریمن و بارلینگام26 با بررسی نتایج 700 مطالعه گروه درمانی انجام شد، نتیجه گرفتند که مداخلات گروهی به طور معتبری نتایج مفیدتری را در بین مدل های درمانی نشان می دهد

شواهد پژوهشی نشان می دهد که مشاوره ی گروهی با رویکرد [25] REBT27؛ آموزش گروهی سبک زندگی دانش آموزی مبتنی رویکرد روانشناسی فردی [30] - ؛ آموزش گروهی شناختی - رفتاری 31]، 32، 33 و [34؛ آموزش گروهی عزت نفس [35]؛ آموزش مهارتهای حل مساله [36]؛ آموزش مهارتهای ارتباطی [37] و آموزش مهارتهای زندگی 38] و [39 بر سازگاری دانش آموزان و دانشجویان و آموزش مهارتهای زندگی 40]، 41، 42، 43 و [44 ، مشاوره ی گروهی به شیوه ی شناختی [8]، درمان شناختی - رفتاری [45]، آموزش مدیریت زمان [45]، برنامه ی موفقیت در مدرسه46] sis 28 و [47 مشاوره ی گروهی با رویکرد 48] REBT و [49 بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان موثر است.

 از آن جا که سازگاری آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در سطوح مختلف تحصیلی، مسئله ای بسیار مهم و با دانش آموزانی که در پایه ی اول دبیرستان مردود شده اند، برچسب شکست تحصیلی در حساس ترین دوران زندگی بر پیشانی آنها خورده است، فشار روانی زیادی روی آنهاست و هر سال بار اقتصادی زیادی بر خانواده و جامعه وارد می کنند، موضوع بسیار مهم تر در زمینه تعلیم و تربیت است و همچنین با توجه به این که در فرآیند تعلیم و تربیت ارائه ی خدمات راهنمایی و مشاوره لازم و ضروری و در دوران نوجوانی و جوانی ضروری تر است، انجام بررسی های علمی در این زمینه و شیوه های کمک به دانش آموزان در پیشگیری از مسائل و مشکلات، به خصوص در مسائل آموزشی و تحصیلی و کمک به حل آنها بسیار ضروری است.

با توجه به کارآمدی مشاوره گروهی و نقش عوامل درمانی یا مکانیسم های تغییر در مشاوره گروهی، ایجاد امید، عمومیت، انتقال اطلاعات، نوع دوستی، مرور تصحیحی گروه اولیه خانواده، رشد مهارت های اجتماعی، رفتار تقلیدی، یادگیری همنشینانه، همبستگی گروهی، تخلیه روانی و عوامل وجودی و درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری درخصوص تغییر در افکار و نظام اعتقادی، حالات عاطفی و هیجانی و رفتاری فرد و همچنین با توجه به اینکه تا کنون پژوهشی با ترکیب متغیرهای مشاوره گروهی به شیوه ی درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری، سازگاری آموزشی و پیشرفت تحصیلی با دانش آموزان سال اول متوسطه که برچسب شکست تحصیلی در مهمترین دوران زندگی بر پیشانی آنها خورده است، انجام نشده است؛

از این رو پژوهش حاضر درصدد آن است تا اثر بخشی و سودمندی مشاوره ی گروهی به شیوه ی درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری بر سازگاری آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان که در سال تحصیلی قبل مردود شده بودند، بررسی کند. لذا مساله ی اصلی پژوهش حاضر این است که آیا مشاوره ی گروهی به شیوه ی درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری بر سازگاری آموزشی دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها موثر است؟ بنابراین سوالات مورد بررسی در این پژوهش به شرح ذیل هستند:

·    آیا مشاوره ی گروهی به شیوه ی درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری بر سازگاری آموزشی دانش آموزان موثراست؟

·    آیا مشاوره ی گروهی به شیوه ی درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثراست؟

روش

پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دوگروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسرمردودی سال اول دبیرستانی تشکیل می دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید