بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی چگونگی به کار رفتن حالات مسندالیه در کتاب فارسی پایه نهم است. مسندالیه یکی از مباحث علم معانی که دارای ظرفیت های معنایی خاصی میباشد و از لحاظ ساختاری یکی از اجزای حمله های خبری وبخشی از کلام است که چیزی به آن نسبت داده میشود ودر جمله حالات های مختلفی را می پذیرد و بار معنایی دو چندانی به کلام می بخشد و هماهنگی میان الفاظ و معنا را فراهم میکند.
تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی وجوه بلاغی مسندالیه را در کتاب فارسی پایه نهم مورد بررسی قرارداده و حالات گوناگون آن را تشریح کرده است . مسند الیه حالات مختلفی را به خود میگیرد گاهی اوقات حذف و پاره ای وقت ها حذف میشود .در برخی جملات نسبت به مسند پیشی میگیرد. و در زمان هایی هم ذکرش در قیاس با مسند با تخییر انجام میشود و گاهی به دلایل بلاغی مقید به وصف، بدل ،...، گاهی معرفی به ضمیر ، علم ، اضافه و موصول و گاهی نکره و گاهی به دلایلی مانند :گستردگی ، همپایگی و هم ترازی معطوف می شود. گاهی مسندالیه را به استواری در جمله می آورند نتایج پژوهش نشان میدهد که مسندالیه در تمام قسمت های کتاب در قالب نظم و نثر با مقتضیات زمانی و مکانی متفاوت در قالب الفاظ و شیوه های بیانی گونگون به کار رفته است
مقدمه
علوم بلاغی، زیباشناسی سخن یا دانش شیوا، سخنی از جمله فنون ادبی است. و شاخه های سه گانه ی معانی، بیان و بدیع را در بر می گیرد. در مقایسه و زمینه های دیرین بلاغت و در فرهنگ ها و جوامع جهانی، مطالعات و پژوهش های علمی، بُرد وسیع تر و متنوع از مسائل علمی و معانی نظری را به حیطه ی علوم بلاغی وابسته و مرتبط دانسته اند. در این پژوهش عناصر بدیهی و بیانی کنار گذاشته شده و به بررسی عواملی که در دانش معانی می گنجد پرداخته شده است. همه ی این موارد به بلاغت کلام مربوط می شود و برای بهتر رساندن مقصود به مخاطب استفاده می شود. »بلاغت کلام آنست که جمله فصیح، و برای بیان مقصود گوینده وافی و رسا باشد، و مطابق و مقتضی حال و مقام باشد.
علم معانی، علم به معنی ثانویه جملات است. یعنی نشان می دهد که نویسنده یا شاعر چیزی را گفته اما مقصودش چیز دیگر است، در واقع آنچه را، به منظور غیر مستقیم می خواهد چیز دیگری را مطرح کند. و نویسنده یا گوینده به کمک عواملی به مقصود خود، دست می یابد. یعنی عواملی را به کار می برد تا مخاطب را متوجه آنچه را که مستقیم نگفته و مخاطب باید دریابد بکند.
یکی از اساسی ترین مباحثی که در دل تمام کتب علوم بلاغی و دستوری قابل یافت است، موضوع مسندالیه یا همان نهاد دستوری و حالات آن می باشد که موضوع مورد تحقیق این مطالعه می باشد. برای مسندالیه حالاتی منظور و مقاصدی مطرح شده است که در این مطالعه، در مورد هر کدام از آن ها و نحوه به کارگیریشان در کتاب فارسی پایه نهم نمونه هایی با ذکر مقاصد ثانوی و ... بیان، مقایسه و تحلیل گردیده اند. این حالات عبارتند از: ذکر مسندالیه، حذف مسندالیه، تقدیم، تأخیر مسندالیه، جمع آوردن مسندالیه، جمله ی آوردن مسندالیه، مقید بودن مسندالیه، ابدال از مسندالیه، عطف به مسندالیه، وصف مسندالیه، تنکیر و تعریف مسندالیه.
2؛-1 بیان مسأله و تبیین اهداف
علم معانی یکی از شاخه های علم بلاغت است که از دیرباز نسبت به دو شاخه ی دیگر کم تر مورد توجه و نظر ادیبان، نویسندگان و شاعران بوده است. این علم دارای اصول و قواعدی است که رعایت آن ها بهع سخنران یا نویسنده این امکان را می دهد که احوال گوناگون مخاطبان را بازشناسد و از مقام و موقعیت های گوناگون آگاه شود و در مورد بلاغت در کتاب های ادبی تعریف های مختصر و مفصّلی شده است. یکی از این تعاریف که تعریفی جامع و مانع است »بلاغت آنست که آدمی آنچه را که در ته دل دارد، با سخنی که ایجاز مخل و اطناب ممل در آن پرهیز شده باشد، بر زبان آورد.
عبدالقاهر جرجانی نیز بلاغت را نتیجه تطبیق کلام بر مقتضی و مناسب حال می شناسد و نام آن را نظم می گذارد و در دلائل الاعجاز می گوید: نظم، جشن و یافتن بهترین روابط نحوی در میان کلماتی است که برای ادای مقصود گفته می شود
و همچنین علم بلاغی این امکان را می دهد که گوینده کلام خود را منطبق و متناسب آن احوال و موقعیت های متفاوت ایراد کند و از این دو ضرورت بررسی کتب منثور و منظوم از زوایای گوناگون بیشتر احساس می شود، که یکی از این زوایا علم معانی و مقاصد آن است. این تحقیق و مطالعه به دنبال آنست تا با بررسی حداقل یک مقصد از مقاصد علم معانی به نام حالات مختلف مسندالیه در کتاب فارسی نهم، گامی برداشته شود و اهمیت این علم در تأثیر کلام یادآوری شود.
3؛-1 پرسش های تحقیق
سوال اصلی این تحقیق عبارتست از این که:
- نهاد دستوری یا مسندالیه در کتاب فارسی پایه ی نهم با چه حالاتی و با چه هدفی و مقصدی بکار رفته است؟ سوالات فرعی این مطالعه که می تواند قابل طرح باشد این است که:
- کدام نوع از مقاصد مسندالیه نیز مورد نظر بوده است؟
- بسامد کدام یک از حالات مسندالیه، بیشتر از سایر حالات بوده است؟
- تفاوتِ استفاده از احوالات مسندالیه در نظم و نثر فارسی نهم چگونه است؟
- با محذوف کردن مسندالیه در قسمت های نثر و نظم کتاب چه قصدی مورد نظر بوده است؟
- ذکر مسندالیه در این تحقیق فقط برای تأکید بوده است یا معنی و منظور دیگری هم داشته است؟
4؛-1 پیشینه ی تحقیق
بحث و گفتگو از ابزار بلاغی و عوامل برجسته سازی کلام و چگونگی تأثیر آن ها به صورت های مختلف در کتب بلاغت و برخی از مساحت نقد ادبی مطرح شده است، اما هیچ پژوهشگری به موضوع خاص این مقاله نپرداخته است. اما مقالات و تحقیق های مشابهی در این موضوع - مسندالیه - کار شده است:
- کاربرد احوال مسندالیه در کتاب راحه الصدور راوندی و آیه السرور
- چگونگی به کار رفت حالات مسندالیه بعنوان یکی از مقاصد علم معانی در مجلس اول هفت خطابه مولوی چاپ شده در سومین متن همایش پژوهی ادبی - جلد چهارم.
- بررسی داستان موسی و شبان از منظر علم معانی چاپ شده در سومین همایش پژوهی ادبی - جلد سوم
- بررسی کارکرد بلاغی مسندالیه در کلیات شمس چاپ شده در سومین همایش پزوهی ادبی - جلد سوم
روش شناسی ،ابزار و جامعه ی پژوهش:
این مطالعه که یک تحقیق کیفی از نوع توصیفی تحلیلی است با ابزار کتابخانه ای و سندکاوی و فیش نویسی و تحلیل داده ها گزارش نویسی شده است .جامعه آماری ، کتاب های فارسی دوره اول متوسطه و جامعه نمونه کتاب فارسی پایه نهم میباشد که تمام جملات آن بررسی شده است.
یافته ها و - بحث و بررسی -
مباحث علم معانی از منزله های گوناگون قابل بحث است . این علم در کتاب فارسی نهم فقط در راستای علم معانی و حالات آن میباشد و عناوین وزیر بخش های آن در 12 حات قابل دسته بندی میباشد که در کتب بلاغی بخصوص کتاب معانی دکتر کزازی کار شده و ضمن طرح هر کدام از این حالات ،در مورد هر کدام بحث و تحلیل می کنیم.
احوال مسندالیه:
مسندالیه رکن اصلی کلام است اهمیت و ارزش بر مسند ار آن جهت است که مسندالیه رکن ثابت جمله است ومسند همواره در حال تغییر است این قسمت اساسی کلام با توجه به احوال مخاطب حالات مختلفی را به خود می گیرد،گاهی اوقات حذف و پاره ای وقت ها ذکر میشود . در برخی جملات نسبت به مسند پیشی میگیرد وزمان هایی هم ذکرش در قیاس با مسند با تاخیر انجام میشود
.1 ذکر مسندالیه :
اصل در جمله بر آنست که مسندالیه آن ذکر شود ما در سخن بلیغ و ادبی براین است که تا حد امکان سخن موجز و فشرده باشد از همین رو درادبیات اغلب بنا به دلایل بلاغی با حذف آن روبرو هستیم اما گاهی نیز به همان دلایل ذکر مسندالیه باعث نیکو جلوه دادن و تاثیر بیشتر آن میگردد.
1؛-1 برای تعظیم و بزرگی
در حالتی که لزومی به ذکر مسندالیه نیست و مخاطب از قبل نیست به چیستی آن آگاه باشد. به جهت بزرگی و تعظیم در کلام ذکر می گردد.
- ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی * نروم جز به همان ره که توام راهنمایی - ص9، ستایش -
- به نام خداوند جان و خرد * کزین برتر اندیشه برنگذرد
2؛-1 تأکید و برجسته گردانیدن
- بخاطر این که مسندالیه را تأکیدف برجسته کند و یا اهمیت قائل شود آن را ذکر می کند.
- عقل، حیران شود از خوشه زرّین عنب * فهم، عاجز شود از حقّه ی یاقوت انار
- تا کی آخر چو بنفشه، سرغفلت در پیش * حیف باشد که تو در خوابی و نرگس، بیدار