بخشی از مقاله

چکيده
از گذشته هاي دور محلات مسکوني شهرها، به عنوان سلول هاي حيات شهري داراي نقش اساسي در زندگي ساکنين آنها داشته اند. با توجه به اينکه در گذشته محلات شهري، مکاني براي گردآمدن افراد با ويژگي هاي قومي نژادي، مذهبي ، اقتصادي و اجتماعي و ... مشترک بوده است . مقاله حاضر با هدف تبيين پايداري ساختار کالبدي محله ده ونک انجام گرفته است . از روشهاي توصيفي ، اسنادي و بررسي کتابخانه اي براي دستيابي به ادبيات تئوريک موضوع و همچنين روشهاي تحليلي کيفي براي سنجش ميزان تأثيرگذاري انواع متغيرهاي توسعه پايدار محله اي بصورت توامان استفاده گرديده است . از روشهاي معمول در مطالعات شهري، نظير مراجعه به مراکز آماري، کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتي و مشاهده مستقيم و تکميل پرسشنامه ها و مصاحبه هاي عميق نيز براي گردآوري اطلاعات مورد نياز استفاده شد همچنين جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش تجربي ساکنين بهره رفته شده است .
واژه هاي کليدي: ساختار کالبدي– اجتماعي - پايداري- محله ده ونک

١- مقدمه
در اين ميان با مطرح شدن ديدگاه توسعه محله اي پايدار به عنوان ديدگاهي که حل مشکلات کنوني شهرها و زندگي شهري را درگرو بازگشت به مفهوم محله مي داند، مي توان با استفاده از نيروهاي توانمند درونزا و سرمايه هاي اجتماعي موجود در آن به حل مشکلات موجود پرداخت . ساختار فضايي محلات مجموعه اي مرکب از فعاليت ها و تعاملات اجتماعي ، کاربري ها و عناصر کالبدي شاخص و هم چنين شريان هاي ارتباطي و فضاها يا عرصه هاي عمومي مي باشد . اين ساختار ، شبکه فضايي به هم پيوسته اي را تشکيل مي دهد. شريان هاي ارتباطي به عنوان رشته هاي ارتباط دهندة محلات به رده بالا تر کالبدي ، يعني منطقه و در نهايت شهر، حيات و سرزندگي را به آنها منتقل مي سازد.
فضاهاي عمومي محله مکان تبلور فعاليتهاي اجتماعي مي باشند. اين مجموعه، شالوده سازمان فضايي – کالبدي در سطح شهر و اجزاي آن را تشکيل داده و بيانگر ويژگي هاي فرهنگي ، اجتماعي ، تاريخي و به عبارتي بيانگر هويت آن جامعه مي باشد.
محدود مطالعاتي در اين تحقيق محله ده ونک در منطقه ٢ شهر تهران مي باشد. مهمترين مشکل اين محله بافت فرسوده آن است که در عرض بسيار کم معابر و نيز قطعات نامنظم و بسيار کوچک زمين ابنيه مشهود است . و همچنين با مشکلات اجتماعي در محله مواجه هستيم . مشکل ترافيک نيز از مواردي است که به وضوح در سطح محله ده ونک به چشم مي خورد. طبق تحقيق به عمل آمده علاوه بر وجود بافت قديم متراکم و کوچک بودن قواره هاي زمين که بسياري از منازل مسکوني فاقد پارکينگ هستند و ساکنان مجبور به پارک خودروهاي خود در سطح محله هستند؛ واقع شدن دانشگاه الزهراء در اين محله، عامل ترافيک را در اين محله تشديد کرده است .
در اين تحقيق ابتدا شاخص هاي ساختار کالبدي و سپس شاخص هاي محله پايدار با توجه به تجارب موفق جهاني و نظرات انديشمندان مورد بررسي قرار گرفت و تحت عموان يک نمودار با يکديگر تلفيق شدند و در ادامه با تجزيه و تحليل يافته هاي فرآيند سنجش محله ده ونک با استفاده از پرسش نامه و نظرات تخصصي ، ميزان پايداري ساختار کالبدي محله ده ونک بررسي شده و در پايان پيشنهاداتي در خصوص ارتقاي اين ويژگيها ارائه شد.
٢- روش شناسي
جهت انجام اين پژوهش ، از روشهاي توصيفي ، اسنادي و بررسي کتابخانه اي براي دستيابي به ادبيات تئوريک موضوع و همچنين روشهاي تحليلي کيفي براي سنجش ميزان تأثيرگذاري انواع متغيرهاي توسعه پايدار محله اي بصورت توامان استفاده گرديده است . از روشهاي معمول در مطالعات شهري، نظير مراجعه به مراکز آماري، کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتي و مشاهده مستقيم و تکميل پرسشنامه ها و مصاحبه هاي عميق نيز براي گردآوري اطلاعات مورد نياز استفاده شد. تعداد نمونه ٠٤١ نفر و روش نمونه گيري از نوع تصادفي منظم مي باشد. پرسشنامه ها ميان ساکنين ، به مدت ٠١ روز متوالي به طور متناوب از ساعت ٠١ تا ٥ شب توزيع شد. همچنين جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش تجربي ساکنين استفاده گرديده است .
٣-مفاهيم و مباني نظري تحقيق
انجمن برنامه ريزي آمريکا )APA( در سال ٠٨٨٧، محله را به عنوان يک موجوديت اجتماعي و اقتصادي پويا با مشخصات منحصر به فرد تعريف مي کند که با ساکنين خود تشخيص داده مي شود )٢٥ ,٢٠٠٥ ,Cowan( محله در محاوره هاي فارسي ، يک واحد اجتماعي و محل سکونت اقشاري از جامعه است که به ويژه از نظر اجتماعي داراي وجوه مشترک مي باشند. محل ، به معناي جاي حلول ، فرود و آمدنگاه ، جا و مکان (معين ، ٠٢٥١: ٢٨١١). از منظر برنامه ريزي شهري، محله را مي توان به صورت بخش قابل شناسايي از محدوده اي شهري و يا محدوده اي ترکيب شده از کاربري هاي تامين کننده نيازهاي ساکنان در ساختار شهر تعريف کرد)٢٥٩ ,٢٠٠٠,Cowan(
شهرها نقش مهمي در فرآيند توسعه دارند و براي رسيدن به اين مهم ، به نهادينه کردن امور مختلف متناسب با ظرفيت هاي خود در دراز مدت و همچنين برقراري ارتباط دائمي و مؤثر بين اجزاي خود مي پردازند )٢٠١ :٢٠٠٩ ,Rodriguez) توسعه پايدار، فرايندي پويا در جوامع در حال پيشرفت است ؛ به طوري که نيازهاي « نسل حاضر و آينده را از طريق بازسازي و تعادل بخشي محلي به نظام هاي اجتماعي ، اقتصادي و اکولوژيک و پيوستن جريان هاي محلي به ارتباط هاي جهاني را هماهنگ مي سازد ,٢٠٠٢ ,Alshuwaikhat).
(٨٦ همچنين توسعه پايدار شهري مستلزم موفقيت در تحقق اهداف کيفي شهري و مشروط بر فراهم نمودن شرايط برابري نسل حاضر و آتي است (صالحي ، ٠٢٧٧: ١٨٢).
رابرت کوآن محله پايدار را اين گونه تعريف کرده است : محله پايدار محلهاي است که داراي ساختمان ها و فضاهايي با مقياس انساني ، شبکهاي از خيابان ها و ميادين محلي ، ترکيبي از کاربريهاي مختلط محلي براي سرزندگي خيابان ها و فضاهاي باز محله، تسهيلات و خدمات روزمره ، با کمترين تاثيرات منفي بر محيط زيست ، احساس تعلق به مکان و ابزارهايي براي تشويق مردم به احساس مسئوليت در برابر محله باشد (٣٨٧ ,٢٠٠٥ ,Cowan)با نگاهي به مراجع گوناگون و مروري بر معيارهاي ارائه شده در توسعه پايدار محلهاي مي توان دريافت که محله پايدار درصدد متناسب ساختن ساختار کالبدي با نيازهاي امروزي ساکنان و رويکردي دوباره به ارزش هاي اجتماعي از دست رفته از دوره - هاي پيشين است . به عبارتي ديگر محله پايدار محلهاي است که: پيوندي نزديک بين خصائل اجتماعي و کالبدي شکل مي گيرد و زمينه ساز تعاملات بالاي اجتماعي است و حس تعلق به مکان را در خود مستتر دارد. محله پايدار محلهاي است که پيوستگي کالبدي در آن با احداث فضاهايي پاسخگو که تناسبات ، مقياس انساني ، سلسله مراتب فضايي و دسترسي ، تنوع (که به پويايي فضا کمک مي کند و از کسالت آوري و يکنواختي فضاها مي کاهد)، عابر مداري، تأکيد بر اولويت حرکت پياده و تلفيق با طبيعت را به همراه دارد (سعده زرآبادي و خزاعي ،٠٢٧٨: ٦). عناصر بنيادي سازمان دهي شهرگرايي جديد را محله و راهرو و منطقه تشکيل مي دهد يک محله آرماني بايد اين خصوصيات را داشته باشد: ٠-يک مرکز و يک لبه١- اندازه ي بهينه ٢-ترکيبي متعادل که شامل فعاليتهاي زندگي ، کار، رفتن به مدرسه، عبادت و تفريح باشد٣- شبکه خوب از خيابان هاي به يکديگر مرتبط که مکان ساختمان ها و ترافيک را سازمان دهي مي کنند٤- اولويت دهي به فضاهاي عمومي وجايگيري مناسب ساختمانهاي شهري(فلامکي ،٠٢٧١: ٤٥).
٤-نمونههايي از تجارب موفق جهاني
در زمينه ساختار کالبدي پايدار محله ميتوان به نمونههايي موفقي مانند محله وابان در فرايبورگ آلمان و بدزد انگلستان اشاره کرد.
الف ) محله وابان در فرايبورگ آلمان ١ (٢١١١-١٩٩٣)
وابان محلهاي در فرايبورگ در جنوب غربي آلمان مي باشد هدف اصلي اين پروژه ، ايجاد يک محله شهري از طريق تعاون و مشارکت ، نشست هاي زيست محيطي ، اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي مورد نياز با ساکنين بود.
اين محله با اصل "آموزش در حين برنامه ريزي" مشخص شده است و اجازه انعطاف پذيري در واکنش به طرح هاي توسعه و از طريق مشارکت گسترده شهروندان ميدهد.
تصوير١: منظره خيابان در وابان
در جهت توسعه ساختار کالبدي محله اهم مواردي که مدنظر قرار گرفتند عبارت بودند از: ٠- مقررات و ضوابط براي ساختار فشرده ساختمان هاي شهري ١- تشويق سازندگان از طريق تنوع و تمايز از طريق تخصي هاي ترجيحي زمين ٢- خلق فضاهاي خاص با طراحي نماهاي متعدد منحصر به فرد ٣- تنوع اشکال ساختماني از طريق تقسيم زمين به قطعههاي کوچک و تامين خوانايي از طريق برنامه ريزي جامع منطقه اي و ايجاد يک بازار مشخص و مرکز محله ٤- توسعه طراحي فضاهاي سبز عمومي ، خيابان ها و مرکز محله از طريق نشست ها و کارگاه هاي آموزشي با ساکنان ٥- ايجاد انواع مسکن و تعادل گروه هاي اجتماعي .
در اين پروژه ايجاد يک محله شهري با تعاون و مشارکت و جلسات زيست محيطي ، اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي مورد نياز ساکنين از طريق مشارکت گسترده شهروندان و استفاده از ايده ها، خلاقيت ها و تعهدات آنان ، زندگي بدون ماشين ، مصرف پايين انرژي مدنظر بوده است .
ب ) بدزد، انگلستان ٢ (٢١١١-١٩٩٦)
بدينگتون بدزد يک پروژه خانه سازي زيست محيطي جديد در جنوب لندن ميباشد که به عنوان اولين توسعه بدون توليد کربن در انگليس مطرح شده است که در جهت توسعه پايدار است . بدزد امکان فني و امکان سنجي اقتصادي ساختمان را بدون تحقير محيط ، و حتي بهبود و ارتقاء آن ، در اين روند نشان مي دهد. در اين محدوده ساختمان هاي مسکوني سه طبقه به گونهاي طراحي شده اند که فضاي نشيمن آن براي جذب اشعه خورشيد به سمت جنوب قرار گرفته است .
تصوير ٢: پانل هاي فتوولتائيک براي سايهبان خورشيدي، توليد برق و مزين کردن ساختمان مورد استفاده قرار ميگيرند.
پروژه زيست محيطي و توسعه بدون کربن بدزد در جهت توسعه پايدار با رعايت موارد ذيل مي باشد: اولويت حق تقدم عابر پياده ، توسعه بصري و پايداري اجتماعي - زيست محيطي به واسطه رنگارنگي ساختمان ها و سبک معاصر آن ، محدود کردن سواره و حرکت آن ، استفاده مجدد آب هاي سطحي ، فيلتر فاضلاب خانگي و بازيافت آب باران ، ايجاد روشنايي متعادل ، کاهش ضايعات و انرژي، استفاده از انرژي خورشيدي، سيستم تهويه منحصر به فرد و بادگيرهاي هوشمند، ارائه پيشنهادهايي به ساکنان براي صرفهجويي در مصرف انرژي، اولويت استفاده از دوچرخه، فراهم کردن بالکن و باغ براي هر خانه. برنامه حمل و نقل سبز بدزد با هدف نصف کردن سوخت فسيلي بخش خصوصي براي سفر است و بر کاهش نياز به سفر، تشويق به استفاده از حمل و نقل عمومي ، ارائه جايگزين عملي براي خودروهاي خصوصي و استفاده از مصالح بوم آورد متمرکز شده است .
در بررسي و جمع بندي کلي از مباحث مطروحه در اين تحقيق ، جدول کاربردي از معيارها و شاخص هاي ساختار کالبدي محله پايدار حاصل گرديده است . در جدول شماره ٠ کل معيارها و شاخص هايي که در زمينه ساختار کالبدي محله پايدار مطرح هستند بيان شده است . در واقع در اين تحقيق به خاطر بالا بودن حجم توضيحات هرکدام از شاخص ها، از ذکر آنها اجتناب مي گردد.
?- شناخت محله ده ونک
محله ده ونک در غرب منطقه 3 و در ناحيه يک اين منطقه واقع شده و بالغ بر 139.5هکتار مساحت و بيش از 16111 نفر جمعيت دارد که داراي سه بافت فرسوده ، مياني يا نيمه خودرو و جديد ميباشد ( مهندسين مشاور شارمند، 1388 2). مرکز محله ده ونک ميدان ده ونک مي - باشد که به عنوان مرکز ارائه خدمات محلي عمل ميکند هر چند که که ميدان شيخ بهايي هم به عنوان مرکز تجاري ميباشد ولي بيشتر در مقياس منطقه اي ارائه خدمات مينمايد. عنصر شاخص اين محله دانشگاه الزهراء (س ) و امام زاده قاضي الصابر (ع ) ميباشد که هر دو در قسمت شمالي محله و در شرق ميدان ده ونک واقع شده اند. خدمات محله شامل انواع کاربريهاي تجاري، خدماتي، آموزشي، درماني، مذهبي و ... است که به جز دانشگاه الزهراء که در مقياس منطقه اي و فرامنطقه اي مي - باشد، ساير کاربريها در مقياس محلهاي ميباشند.

تصوير 3: موقيت منطقه 3 در استان تهران و موقعيت محله ده - ونک منطقه 3 شهر تهران
4- تجزيه و تحليل
الف ) کيفيت
شاخص هاي تعريف شده براي بخش مسکن عباتند از: تعداد و اندازه اتاق خواب ها، اندازه آشپزخانه و پذيرايي، اندازه و مساحت کل واحد مسکوني ، طراحي و معماري داخلي، نورگيري و چشم انداز به مناظر بيرون ، اشراف و محرميت ، تاسيسات گرمايش و سرمايش (کولر، شوفاژ و ...)، عايق حرارتي، سر و صدا (کيفيت عايق صوتي )، حشرات موذي و حيوانات ، بوي بد (غذا يا سرويس )، ، پارکينگ (تعداد، اندازه ، موقعيت )، انباري (تعداد، اندازه ، موقعيت )، فضاي سبز داخل ساختمان و رضايت کلي از مسکن فعلي .
بر اساس نتايج ، بيشتريت رضايت از کيفيت به ترتيب 68.57 نورگيري و چشم انداز به مناظر بيرون و تاسيسات گرمايش و سرمايش (کولر، شوفاژو ...)، 64.76 درصد اشراف و محرميت ، 63.81 درصد بوي بد (غذا يا سرويس ) و فضاي سبز داخل ساختمان و کمترين کيفيت به معيار سر و صدا (کيفيت عايق صوتي) که 47.61 درصد احساس رضايت داشتند. معيار اصلي و کلي يعني رضايت کلي از مسکن فعلي را 61.95 درصد رضايت داشتند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید