بخشی از مقاله
چکیده
توسعه اقتصادی به مفهوم رشد اقتصادی از درون یک جامعه و با تکیه بر تواناییهای مردم با ایجاد عزت نفس و احترام متقابل در بین افراد و استقلال آن کشور در مسیر تکاملی و بلندمدت است. در الگوی اقتصاد مقاومتی، اهدافی همچون مقابله با فشارهای بیرونی و درونی، تحقق عدالت اقتصادی، توان رقابت بینالمللی، اقتصاد مردمی و الگوی بومی و اسلامی پیشرفت دنبال میشود. اقتصاد مقاومتی یک ریشه در اقتصاد اسلامی و یک ریشه در شرایط و مقتضیات روز کشور ایران دارد. یعنی عبور از ناهمواریهای مسیر پیشرفت ملت ایران با محوریت توحید و اسلام. امروزه اهمیت توسعه اقتصادی و نقش بارز آن در بنا نهادن جامعهای آرمانی، بر هیچ کس پوشیده نیست تا آنجا که میتوان آن را از اولویتهای دنیای امروز دانست، اولویتی که بر اساس آن بسیاری از محاسبات و معادلات جهانی شکل میگیرد. توجه در متون اسلامی در این زمینه، نشان میدهد که اسلام در پرداختن به مسائل و مباحث مربوط به توسعه اقتصادی، از همه مذاهب و مکاتب دیگر پیشی گرفته است. روش تحقیق حاضر تحلیلی استنادی است و محققین با بهرهگیری از آموزههای دینی، پایگاههای اطلاعاتی در راستای اقتصاد مقاومتی و توسعه اقتصادی و اصول و نظریههای توسعه اقتصادی به جمعآوری اطلاعات پرداختند. محققین در این تحقیق در آغاز مروری بر اقتصاد مقاومتی و جایگاه آن در زندگی افراد جامعه نموده و در ادامه نیز به بررسی اقتصاد مقاومتی و ارتباط آن با توسعه اقتصادی در جامعه پرداختهاند.
واژگان کلیدی: توسعه اقتصادی، اقتصاد مقاومتی، جامعه ایران.
مقدمه
اقتصاد مقاومتی از دیدگاه رهبری باید در ظرف اقتصاد اسلامی تفسیر شود ؛ زیرا وی دربیانات متعددی به ضرورت در نظر گرفتن مبانی، ارزشها و دستور های اسلامی در علوم انسانی و از جمله علم اقتصاد و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تأکید کرده است:یک عده هستند که تصور میکنند میشود ملتی مسلمان بود اما به احکام اسلامی عمل نکرد؛ این تصور معنایش جدایی دین از سیاست است ؛ معنایش این است که اسمتان مسلمان باشد اما به احکام اسلامی عمل نکنید و نظام بانکداری، اقتصاد، آموزش و پرورش شکل و محتوای حکومت و ارتباطات فرد و جامعه تان به خلاف اسلام و طبق قوانین غیراسلامی و حتی ضد اسلامی باشد. - بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران به مناسبت عید غدیر خم،. - 74/2/28اسلام دین هدایت، و هدف آن رساندن انسانها به قلّه کمال - عبودیت خداوند - است. در اسلام نهتنها مبانی روش های وصف و تبیین وضعیت موجود بیان شده؛ بلکه وضعیت مطلوب و اصول و قواعد حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب نیز بیان شده است.
هدف چنین دینی نمیتواند فقط وصف و تبیین وضع موجود باشد؛ بلکه وصف و تبیین وضع موجود مقدمهای لازم برای حرکت به سمت وضع مطلوب است.علم اقتصاد اسلامی نیز که یکی از علوم اسلامی است هدف آن فقط وصف و تبیین وضع موجود نیست؛ بلکه سه هدف و رسالت مهم برای آن تصور می شود: وصف و تبیین وضعیت موجود، وصف و تبیین وضعیت مطلوب، بیان اصول و قواعد حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب؛اصطلاح »علم اقتصاد اسلامی« می تواند بهطور کلّی به صورت زیر شاخه از علم اقتصاد که با سیستم اقتصادی اسلامی و تأثیر آن بر متغیّرها و تصمیم های اقتصادی سروکار دارد، تجویز شود. تا آن جا که به تئوری اقتصادی مربوط میشود، تئوری اقتصادی وسیلهای است که به ما اجازهمیدهد تا واکنش اقتصادی مردان و زنان را در چارچوب سیستم اقتصادی اسلامی درک کنیم و سیاستهای مناسب برای تبدیل »هست« به »باید« یا برای چگونه ترسیم کردن »باید«، در حوزه زندگی مسلمانها را پیشنهاد کنیم. به این مسیر توسعه گفته می شود - الوانی وشیروانی،. - 1383
یکی از ابزارهای مفید برای رسیدن به وضعیت مطلوب از وضعیت موجود، سرمایه اجتماعی است. جامعه ای که در آن سرمایه اجتماعی در سطح بالاتری وجود داشته باشد، توسعه به میزان بیشتری پدید خواهد آمد.اقتصاد اسلامی اگر ادعای مدیریت اقتصادی یک جامعه اسلامی را دارد باید بتواند ابزاری مانند سرمایه اجتماعی را درون خود جای داده - همانگونه که اسلام نیز موید سرمایه اجتماعی است و خود از بنیان ها و تقویت کننده های آن به شمار می آید - و از آن برای رسیدن به هدف اقتصاد اسلامی که همان بهبود وضع اجتماع است، استفاده نماید. در اقتصاد اسلامی و سرمایه اجتماعی کارهای قابل توجهی انجام شده است، اما استفاده از ترکیب این دو، سابقه ای در عرصه مطالعات اقتصادی و اسلامی ندارد.
اقتصاد مقاومتی شکل خاصی از نظام اقتصادی اسلام است که در وضعیت حمله همه جانبه اقتصادی دشمن که کیان نظام اسلامی را به خطر میاندازد، پدید میآید .در نظام اقتصادی اسلام در این وضعیت با تغییر در اولویت هدف ها و به تبع آن در اصول راهبردی و سیاستهای کلان و حاکمیت روحیه جهاد بر رفتارهای اقتصادی دولت و مردم ، راهبردی کلان طراحی میشود که تهدید را تبدیل به فرصت کرده و باعث رشد جهشی میشود.یکی از خواستههای اساسی بشر امنیت است و تامین آن از مهمترین وظایف حکومتهاست. در ادبیات سیاسی و جامعه شناسی معاصر، این امر از بدیهیترین اصول به حساب می آید. امنیتبه معنای آرامش، آسودگی، ایمنی است.
در فرهنگ سیاسی، مهمترین عنصری که برای امنیت منظور می کنند »فقدان تهدید« است. البته چون فقدان تهدید به طور مطلق و تام، دست نیافتنی استبه »حداقل رساندن تهدید« را در مفهوم امنیت کافی دانستهاند. هیچ مکتب و نظام حقوقی نمی تواند خود را نسبتبه مساله امنیت، فارغ و بیطرف بداند؛ زیرا نه تنها امنیت فی نفسه یکی از اساسیترین نیازهای جامعه بشری است بلکه خود، عامل مهمی جهت رشد و توسعه فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی است. ازاین رو، مکاتب توحیدی نیز که توجه به مطالبات بنیادین انسان ها را درسرلوحه برنامه خوددارند، نمی توانند نسبت به تامین امرحیاتی امنیت بی تفاوت باشند - کامران وبرآبادی،1389،ص. - 42
در دنیای امروز با توجه به نقش حیاتی اقتصاد در رشد کشورها در زمینه های مختلف از یک سو و وضعیت در معرض تهدید کشورهای اسلامی در زمینه های اقصادی از سویی دیگر نشان می دهد که اقتصاد ارتباط گستردهای با فرهنگ، دین و به طور کلی جامعه داردو با تصحیح و سالم سازی روندها و فرایندهای اجتماعی و سیاسی زمینه ساز تسهیل توسعه را فراهم می سازد تحقق نظام های گوناگون اقتصادی بدون توجه به بنیانهای اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی آن امکان پذیر نیست. ؛ از این رو لازم می باشد که در جامعه اسلامی با توجه به بسترهای دینی و ارزشی و ایدهه های رهبران و پیشروان این که دارای دانش تجربی و دینی می باشند الگوها و مدلهایی عملیاتی طراحی و عملا اجرا شود از سوی دیگر، سرمایه های اجتماعی شامل هنجارها و ارزش هایی که در میان گروهی از مردم تسهیم شده و به ارتقاء میزان همکاری و اعتماد در بین آنها می انجامد، به عنوان یکی از مهم ترین عوامل و منبع ثروت است و به طور قطع، فرهنگ در شکل گیری سرمایه اجتماعی نقش مؤثری دارد؛ در این راستا با توجه به ارتباط در هم تنیده مبانی ارزشی، اقتصادی و اجتماعی و لزوم تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور اسلامی مان ، در مقاله حاضربا دیدی تحلیلی و توصیفی تلاش شده است ارتباط اقتصاد مقاومتی و الگوها و مراحل اجرای آن در جامعه اسلامی را به تصویر بکشد.
مبانی
تعبیر توسعه ازبعد اقتصادی درجامعه
مفهوم توسعه در علوم انسانی واجتماعی وسیاستگذاری در معانی متعددی به کار برده شده است.از یک طرف توسعه معادل بارشد،تکامل وتغییرقرارداده شده است.از طرف دیگر،توسعه به معنای فرایند،داشته ی انسانی،رشد اقتصادی،بسیج سیاسی،امری مطلوب وارزشی به کار بدره شده است.زیرا تنها جامعه شناسان دراین زمینه به بحث نپرداخته اند بلکه در همه زمینه های علمی - اعم از علوم تجربی،ریاضی وانسانی واجتماعی وهنر - سوال توسعه یافتگی مطرح بوده است - افروغ،1379،ص. - 14به طور معمول،توسعه به معنای فرآیندی است که طی آن قابلیت ها یا تواناییهای بالقوه ی یک شیءیا موجود زنده تحقق یافته وآن شیء یا موجود زنده به حالت طبیعی وکاملل خود در می آید.براساس همین مفهوم است که این واژه به گونه ای استعاری یا مجازی برای اشاره به رشد طبیعی گیاهان حیوانات به کار می رود.براساس همین استعاره بود که تعیین هدف وسپس برنامه ی توسعه مسیرمیسر گشت.توسعه یا تکامل موجودات زنده در زیست شنسی به فرایندی اشاره داشت که طی آن موجودات زنده به قابلیت های ارثی یا تکوینی خودتحقق بخشیده