بخشی از مقاله

چکیده

امروزه به پدیده مشارکت اجتماعی به عنوان مؤلفه اساسی و تفکیک ناپذیر توسعه جوامع انسانی نگریسته و روز به روز بر اهمیت آن بیشتر تأکید می شود. اهمیت مشارکت اجتماعی در کشورهای در حال توسعه به دلیل برخورداری از منابع انسانی و ضرورت بسیج آنها در قالب مشارکت مؤثر و سازمان یافته در فرایند توسعه اجتماعی و اقتصادی و توسعه پایدار و متوازن مبتنی بر برنامه ریزی غیر متمرکز جایگاه ویژه ای می یابد. تا جائیکه در دهه های اخیر توجه به پدیده مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه ها و عناصر سرمایه اجتماعی و تأکید بر نقش آن به عنوان یکی از معیارها و ملاکهای توسعه یافتگی انکار ناپذیر است.

بنابراین مشارکت اجتماعی یکی از معیارهای لازم برای توسعه ملی می باشد و دارای شرایط و ضوابطی است که در تمایل و اقدام شهروندان به مشارکت اجتماعی بسیار مهم می باشند. مشارکت نوعی کنش هدفمند و با قصد و نیت است که در فرایند آگاهانه تقسیم قدرت و منابع کمیاب و فراهم سازی فرصت برای ردههای کنش متقابل بین انسانها و محیط اجتماعی او در جهت نیل به اهداف معین و از پیش تعیین و تعریف شده، نمود پیدا می کند که این امر در سطوح تصمیم گیری ، اجرا و عضویت در تشکل ها و انجمن ها بروز پیدا می کند.

بدون شک توجه به مشارکت مردم صحیح ترین و مناسب ترین رهیافت به توسعه است که در این پژوهش به بررسی رابطه میان مشارکت اجتماعی و توسعه شهری پرداخته شده است. از طرف دیگر توسعه در هر سطحی نیازمند مشارکت و ورود آگاهانه شهروندان در امور می باشد. در این پژوهش به نقش و تأثیر مشارکت اجتماعی در توسعه شهری پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای 16 سال شهر سفید شهر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران382 نفر می باشند.

یافته ها نشان می دهند که انگیزه و تمایل شهروندان برای مشارکت اجتماعی در راستای تحقق توسعه شهری در سطح مطلوبی قرار دارد، لذا بین مشارکت اجتماعی و توسعه شهری رابطه معنادار وجود دارد. به عبارت دیگرهرچه شرایط و زمینه های شکل گیری و تقویت مشارکت اجتماعی بیشتر باشد، تحقق توسعه شهری امکان پذیرتر می باشد. بر این اساس پیشنهاداتی در سه سطح خرد، میانی و کلان به منظور تقویت و افزایش مشارکت اجتماعی و توسعه شهری ارائه گردیده است.

واژگان کلیدی: مشارکت اجتماعی، توسعه، سرمایه اجتماعی، توسعه شهری، سطوح تحلیلی خرد و میانی وکلان.

مقدمه

مشارکت هم به توسعه و هم به صاحب قدرت و اختیار کردن مردم ارتباط دارد.موضوعی که به نوبه خود به توسعه انسانی نیز مربوط می شود.از این رو، توسعه موثر بایستی به مشارکت همگانی متکی باشد و از ثمرات آن نیز بهره مند گردد ،چرا که حوزه و میزان مشارکت مردم تعیین کننده نحوه توزیع قدرت در جامعه است.توزیع قدرت نشانه توانایی تاثیر گذاری بر فرد،گروه یا حتی کل جامعه است.از این رو مشارکت و توسعه دو چهره از یک واقعیت یا به عبارتی دو روی یک سکه اند. چرا که تنها هدف مشارکت توسعه جامعه و تامین آینده آن نیست بلکه می خواهد باعث توسعه کسانی گردد که با افزایش توانایی ها و ظرفیت ها و همینطور افزایش نقش موثر و عملی شان در فرایند توسعه مشارکت می کنند.

مشارکت می تواند تعاریفی گسترده ،محدود،عام و خاص داشته باشد.مشارکت در ابعاد گسترده فرآیندی تعریف می شود که بواسطه آن فرد نقش هایی در حیات سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی کشورش ایفا می کند و جامعه را جهت نیل به اهدافش یاری می رساند.بر اساس برخی دیدگاه ها مشارکت سیاسی بخشی از مشارکت همگانی است.مردم از این طریق بطور مستقیم یا غیر مستقیم در سیاستگذاری های سیاسی مشارکت می کنند.

بر طبق این دیدگاه، فرآیند مشارکت به جهت وابستگی به برخی اصول بنیادی همچون ضرورت وجود ابعاد افقی و عمودی،می تواند به تعامل خلاق بین بنگاه ها ،سازمان ها و تمام سطوح اجتماعی بیانجامد.به علاوه مشارکت بایستی تمام جامعه را در برگیرد تا بر انحصار نخبگان در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های چیره گردد ،بطوری که تصمیمات و برنامه ها بازتابی از نیازهای مردم بطور عام و منافع فقرا و محرومان بطور خاص باشد.همچنین مشارکت بایستی شامل سازوکارهای نظارت،بازنگری،تضمین پایداری ،پی گیری ،تعامل و تبادل تجربیات و نظرات باشد.

مفهوم محدودتر مشارکت همگانی بر اقداماتی متمرکز است که شهروندان باید انجام دهند تا از این طریق با مدیریت همکاری کنند،بر آن تاثیر بگذارند و در زمینه برنامه ریزی و سیاستگذاری و تصمیم گیری با آنها تعامل داشته باشند تا از یکسو به نیازها و خواسته های خود برسند و از سوی دیگر منافع عمومی تامین گردد.از این دیدگاه ،مشارکت راه و روشی اجتماعی برای تحقق اهداف مختلف و متعدد فرد و جامعه است. لذا این دیدگاه مشارکت را استفاده عملی از مفهوم کنش همگانی مبتنی بر اراده و انتخاب آزاد می بیند.این مفهوم چه در حد گسترده و چه در حد محدود ،بایستی شامل عنصر اولیه ی مردمسالاری به عنوان یک ارزش ،یک کنش ،یک حق و یک مسئولیت باشد.

بطور کلی ،مشارکت مستلزم وجود میزان خاصی از قدرت و تفویض قدرت در جایی است که مشارکت کننده چه در زندگی روزانه و چه در زندگی اجتماعی کنشگری است که قابلیت ایفای نقش ، انتخاب و تشخیص اهداف مناسب را دارد. تفویض قدرت و اختیار با دو مفهوم دیگر ارتباط دارد.اول شناخت خود است که به آگاهی ،دانش،تجربه و توانایی در دارا شدن عناصر ضروری برای مشارکت و مقاومت در برابر فشارهای اجتماعی بر می گردد.دومی به محافظت از بدن برمی گردد که از طریق ارضای نیازها حاصل می شود یا به عبارتی عقل سالم در بدن سالم است.

انواع متفاوتی از مشارکت را می توان برشمرد.مشارکت سازمانی - یا نهادی - همچون مشارکت شهروندان در فعالیت بنیادها،نهادها و سازمانها .مشارکت اجتماعی - غیرسازمانی - و همکاری خودجوش بین مردم، بدون وجود نظام سازمانی یا برنامه ای خاص. مشارکت همگانی بسته به سطح توسعه جامعه ،نظام سیاسی آن و ساختار اجتماعی آن شکل می گیرد.این شکل های مشارکت شامل مشارکت از طریق سازمان های جامعه مدنی ،مشارکت از طریق حکومت محلی و کمیته های وابسته به آن دستگاه ها یا از طریق اظهار نظر و دادخواهی های عمومی از طریق کانالهای ارتباطی مختلف،می باشد.

از طرف دیگر توسعه شهری1 یکی از مفاهیمی است که با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ داردودر ابعاد عینی بیشتر ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقرزدایی ، تغذیه ،بهداشت، اشتغال، آموزش و چگونگی گذران اوقات فراغت می باشد.بنابراین توسعه شهری به دنبال ایجاد بهبود در وضعیت اجتماعی واقتصادی و فرهنگی افراد یک جامعه است که برای تحقق آن شکل گیری و تقویت مشارکت اجتماعی مورد نیاز می باشد از دیدگاه جامعه شناسی ، توسعه شهری یکی از ابزار کلیدی نظام مدیریت شهری می باشد که به منظور چاره اندیشی علمی در رویارویی با پیامدهای ناشی از پیچیده تر شدن نظام جامعه شهری به کار برده می شود.

از جمله این پیامدها مسائل محیط زیست ، خدمات شهری ، ایمنی شهری ،بهداشت ، شبکه های ارتباطی شهر ،روابط متقابل شهروندان و مسئولین، نیازهای اساسی مردم و در اولویت قراردادن آنها می باشد. بر این اساس در این تحقیق بر آن هستیم تا ضمن سنجش و ارزیابی مشارکت اجتماعی از طریق مؤلفه های آن در جامعه شهری سفید شهر به بررسی رابطه آن و توسعه شهری بپردازیم .

پرسشهایی که در این پژوهش به آنها توجه شده است به قرار زیر است: 1.  مشارکت اجتماعی چیست ؟2.توسعه شهری چیست و دارای چه سطوحی می باشد ؟3. شاخصهای مشارکت اجتماعی کدامند وبه چه میزان در میان شهروندان سفید شهر وجود دارد؟4.  افزایش مشارکت اجتماعی چه کمکی به توسعه شهری در سفید شهر می کند؟5. راهها و شیوه های افزایش و تقویت مشارکت اجتماعی در سفید شهر کدامند ؟6.  چه رابطه ای میان مشارکت اجتماعی و توسعه شهری در سفید شهر وجود دارد؟

مبانی نظری: مشارکت اجتماعی

یکی از بحثهای بسیار مهم که همواره در جوامع جهان مطرح بوده است، مشارکت اجتماعی می باشد. مشارکت اجتماعی مردم در اداره امور جامعه همواره با چالشها و فرصتهایی روبرو بوده است. در ابتدا لازم است به نظریه های مربوط به مشارکت اجتماعی توجه شود. نظریه های مشارکت توضیح می دهد که چرا بعضی گرایش بیشتری به مشارکت دارند و بعضی میل کمتری دارند ؟ در این رابطه دو نوع نظریه وجود دارد . -1 نظریه هایی که از دیدگاه شناختی و ریشه در اندیشه های ماکس وبر دارد.

در این نظریه ها به سیستم اعتقادات ، باورها ،گرایشها واندیشههای فرد تاکید می شود. فرضیه مهم این نظریه عبارتند از اینکه اگر مشارکت بعنوان یک کنش اجتماعی3 در نظر گرفته شود این کنش برخواسته از وجوه فرهنگی هر جامعه است و تحت عناصر گوناگون موجود در سیستم فرهنگی جامعه می باشد. لذا تصور و پنداشت و نوع عقیده و نظر فرد از مشارکت در میزان مشارکت فرد موثر میباشد. در واقع هنگامیکه میزان مشارکت فرد یا تمایل فرد برای مشارکت در جامعه کم است ریشه آن در سیستم دیدگاههای جامعه و فرد در ارتباط با فرهنگ، باورها و تصوری که فرد به محیط پیرامون خود دارد، برمی گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید