بخشی از مقاله

چکیده
ماهیّت رهبری استراتژیک بدین گونه است که این رهبران ستقیماً بر افراد تأثیر نمی گذارند، بلکه از طریق تأثیرگذاری بر سیستمها و فرایندهای سازمانی به نتایج مطلوب و مورد نظر می رسند. یکی از این روشها تأثیرگذاری از طریق فرهنگ سازمانی است. در این تحقیق به بررسی و تبیین ارتباط رهبری راهبردی و ارتباطات استراتژیک در سازمان در شرکت های صنعتی پرداخته شده است.

مقدمه
رهبر از طریق مسیر یابی، سازمان را با محیط خارجی مرتبط می سازد و همزمان با آن از طریق فرهنگ سازی، افراد مناسب را برای دستیابی به اهداف سازمانی تربیت می کند .چنین رهبری باید تعیین کند که سازمان به کجا می رود و برای این منظور چگونه سازمانی باید باشد. - استریت، - 1991 نکته قابل توجه در سبک رهبری استراتژیک این است که ایفای نقش مغز متفکر سازمان فقط محدود به مدیران ارشد سازمان نیست، یعنی همه مدیران سازمان می توانند در حیطه مسئولیت خود نقش رهبری استراتژیک را بازی کنند و به عنوان رهبر کل سازمان، رهبر یک بخش، رهبر یک قسمت، یا حتی رهبر یک گروه کاری ایفای نقش نمایند جمعی از محققان رهبر استراتژیک را در حکم مغز متفکری اسمی برای سازمان یا واحدهای فرعی آن مطرح کرده اند که بر کل سازمان متمرکز است. مسئولیت چنین رهبری - در نقش مغز متفکر اسمی - ایجاد سازمانی اثربخش و اجزای اصلی این نوع سبک رهبری مسیر یابی و فرهنگ سازی است. رهبر از طریق مسیر یابی، سازمان را با محیط خارجی مرتبط می سازد و همزمان با آن از طریق فرهنگ سازی، افراد مناسب را برای دستیابی به اهداف سازمانی تربیت می کند. چنین رهبری باید تعیین کند که سازمان به کجا می رود و برای این منظور چگونه سازمانی باید باشد. - بینا، - 1811 در شرایط امروزی که سازمانها با محیط رقابتی جهانی مواجهند، همواره نیاز به تغییرات ریشه ای و خالقیتهای کاری احساس می شود. نیروی رقابتی جهانی، سازمانهای امروزی را مجبور کرده است
که بعد از دهها سال ادامه روشها و رویه های کاری ثابت خود، روشهای کاری جدیدی را در پیش گیرند، به گونهای که دیگر سازمانها دارای ثبات کاری نیستند و از نوعی ثبات نسبی برخوردارند و برای اینکه از قافله عقب نیافتند اکثر این سازمانها از مهارتهای مدیریت تغییر بهره می گیرند. به طور کلی استراتژیستها به سمت پذیرش رفتار های رهبری در حرکتند. از این رو در پژوهش حاضر به نقش رهبران استراتژیک در سازمان توجه شده است. - ملک زاده،. - 1831 در این تحقیق به بررسی و تبیین ارتباط رهبری راهبردی و ارتباطات استراتژیک در سازمان در شرکت های صنعتی پرداخته شده است.

ادبیات و پیشینه تحقیق
رهبری استراتژیک فرایندی است برای اثرگذاری بر موفقیت مطلوب چشم انداز که به وسیله رهبران مورد استفاده قرار می گیرد و با تأثیرگذاری بر فرهنگ سازمانی، تخصیص منابع، هدایت از طریق سیاست گذاری و اجماع بر سر محیط جهانی پیچیده، مبهم، غیر قابل اطمینان و فرّار که با فرصتها و تهدیدها مشخص میشود، همراه است. این نوع رهبری شامل نوعی تصمیم گیری استراتژیک است که با در نظر گرفتن کلیه تمایالت، تفاوتهای شخصیتی، برنامه ها، ذینفعان سازمان و فرهنگهای مختلف، تحقق مییابد. برنامههایی که این رهبران طرحریزی میکنند باید عملی بوده، خوشایند و مقبول ذینفعان سازمان و نمایندگیها و شرکای ملی و بین المللی سازمان قرار گیرند. - شجاع، - 1811 در نخستین مباحث مربوط به مدیریت موضوع ارتباطات بسیار کم مورد توجه قرار می گرفت . اگر چه در کنشهای فرماندهی و اصل سلسله مراتب، مسأله ارتباطات به طور تلویحی گنجانده شده بود، اما نخستین نظریه پردازان هیچگاه به طور کامل به این مقوله نپرداختند. و آن را در نظریه های مدیریتی نگنجاندند. در همان حال، عموماً نقش ارتباطات غیر رسمی را در ارتباط با مسأله تکمیل مجاری ارتباطی رسمی و سلسله مراتبی اذعان داشتند. چستر بارنارد در دهه 1981 بهتر از دیگران ارتباطات را به شیوه معنی دار و به عنوان یک پویایی اساسی در رفتار سازمانی مطرح کرد . بارنارد متقاعد شده بود که ارتباطات بزرگترین نیروی شکل دهنده سازمان است . او ارتباطات را در ردیف مقاصد و تمایل مشترک به عنوان یکی از سه عنصر اولیه اداره سازمان می دانست . به نظر او ارتباطات هم سازمان را به صورت یک نظام پویا و سرشار از همکاری در می آورد هم مقاصد سازمان را به مقاصد اعضای آن پیوند می دهد . فنون ارتباطی که به نظر او هم مکتو ب و هم شفاهی است ، نه فقط برای رسیدن به اهداف سازمان ضرورت دارد بلکه از مبانی بالقوه مشکل ساز سازمان نیز محسوب می شود .به بیان خودش «فقدان یک تکنیک مناسب ارتباطی امکان ا تخاذ برخی مقاصد را به عنوان مبانی سازمان ، از بین می برد ». بارنارد همچنین ارتباطات را در تعبیر خود از اختیارات می گنجاند ،

او تأکید می کرد که قبل از ابالغ اختیار یا مرجعیت از مافوق به مادون،بایدمفاهیم مورد نظر کامالًمعلوم گردد. وی از هفت عامل ویژه ارتباطی نام می برد که در برقراری و حفظ مرجعیت عینی در سازمان حایز اهمیت خاص است . به نظر او هفت عامل مذکور اختصاراً به شرح زیر است :
1مجاری- ارتباط باید دقیقاً مشخص باشد .

-2الزم است مجاری ارتباطات هر یک از اعضای سازمان مشخص باشد .

-8خطوط ارتباطی باید حتی االمکان مستقیم و کوتاه باشد .

4الزم- است به طور معمول ارتباطات از خطوط کامالً رسمی اعمال شود.

-5شخصی که در مرکز ارتباطات قرارا دارد باید صالحیت داشته باشد.
-6کنش سازمان نباید در خطوط ارتباطی اخالل کند . -3هر ارتباط باید به صورت موثق برقرار شود.

پس از مطرح شدن نظرات فایول و بارنارد پویائیهای ارتباطات در رفتار سازمانی و نظریه های مدیریتی اگر یک موضوع انحصاری نبوده حداقل یکی از موضوعات اساسی بوده است. به استثنای اصول آن دسته از کتب مدیریتی که هنوز هم بر چهارچوب فرایند کالسیک تأکید می کند، در سایر نوشته ها ارتباطات از توجه عمده برخوردار است . به عالوه مقادیر کثیری کتاب و مقاله به ارتباطات شخص با شخص و ارتباطات سازمانی اختصاص یافته است. متأسفانه در عمل قسمت اعظم این نوشته ها فقط موضوع ارتباطات را به صورت سطحی بررسی کرده ندرتاً بر مبنای یافته های تحقیقات سیستماتیک استوار است. در یک نوشته مجموعه آثار مربوط به ارتباطات به عنوان مقادیری «چرندوپرند» معرفی شده است. تنها در سال های اخیر درباره معنای واقعی فرایند ارتباطات به ویژه در  خصوص نحوه تأثیر آن در رفتار سازمانی نظرات صائب ابراز شده است - فرد لوتانز، ترجمه سرمد ، .1834 ص. - 661 ارتباطات در سال های اخیر به ویژه پس از سال های 1951 در غرب مور توجه و فراگر علما و دست اندرکاران رشته های مختلف علمی از جمله ،روانشناسی ،روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی تا دانشمندان مدیریت و علوم کامپیوتر قرار گرفته است و هر یک از پیشتازان این رشته برای خود دیدگاهی متفاوت از دیگران دارند که آنان را بر آن می دارد که به گونه متفاوتی به ارتباطات بنگرند - جهانگردی، .1818ص. - 45

تعاریف فوق تقریباً همگی انتقال یک ایده یک احساس ، اطالعات و یک پیام را از فردی به فرد دیگر به عنوان فرایند ارتباطی بیان کرده است . در هر فرایند ارتباطی تعداد دو نفر یا بیشتر مبادله افکار و نظریات و احساسات و حقایق می پردازند. این افراد از طریق به کارگیری و ارسال پیام هایی که مفهوم آن برای کلیه آنها یکسان است به انجام این کار مبادرت می ورزند.

فرضیات تحقیق
1.    بین ارتباطات استراتژیک و رهبری استراتژیک در شرکت های صنعتی همبستگی وجود دارد.

2.    بین ارتباطات استراتژیک و مهارتهای مفهومی در شرکت های صنعتی همبستگی وجود دارد.

8.    بین ارتباطات استراتژیک و مهارتهای تکنیکی در شرکت های صنعتی همبستگی وجود دارد.

4.    بین ارتباطات استراتژیک و مهارتهای بین فردی در شرکت های صنعتی همبستگی وجود دارد.

روش تحقیق
این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. همچنین از نظر هدف این تحقیق کاربردی می باشد و همچنین به این خاطر که ما می خواهیم رابطه و همبستگی بین دو یا چند متغیر را بسنجیم تحقیق همبستگی هم می باشد. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق مدیران شرکت های صنعتی شهر ایالم بوده اند ، که با استفاده از فرمول کوکران 112 نفر بعنوان نمونه به شکل تصادفی انتخاب شده اند. برای گردآوری اطالعات در این پژوهش از روشهای زیر استفاده شده است .

الف - استفاده ازروش کتابخانه ای : به منظور گردآوری اطالعات در ارتباط با مبانی نظری و ادبیات وهمچنین پیشینه برای موضوع و فرضیه های پژوهش از روش کتابخانه ای از مقاله ها و پایان نامه ها و کتب علمی و سایر منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. نوع آزمون :با توجه به آنکه متغیرهای مورد مطالعه فاصله ای هستند لذا بایستی فرضهای زیر را از طریق آزمون همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار دهیم فرضهای آزمون به شرح زیر می باشند .
H0:≠0
H1:=0

-فرضیه سوم
ب - استفاده ازتحقیقات میدانی - پرسشنامه - : برای بررسی و آزمون سواالت پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که پس از طی مراحل تهیه پرسشنامه وتعیین حجم نمونه در میان کارکنان شعب بانکهای صادرات، ملی، ملت و کشاورزی شهر ایالم توزیع گردیده و با استفاده از آزمون آماری تحلیل شده است. در این تحقیق، عالوه بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی نیز استفاده شده است، که برای انجام پردازش اطالعات از نرم افزار آماری SPSS استفاده گردید.

بررسی فرضیات
-    فرضیه اول

نوع آزمون : با توجه به آنکه متغیرهای مورد مطالعه فاصله ای هستند لذا بایستی فرضهای زیر را از طریق آزمون همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار دهیم فرضهای آزمون به شرح زیر می باشند .
H0:≠0
H1:=0

فرض صفر : - H0 - بین ارتباطات استراتژیک و رهبری استراتژیک همبستگی وجود ندارد.

فرض یک : - H1 - بین ارتباطات استراتژیک و رهبری استراتژیک همبستگی وجود دارد.

جدول :1 نتایج آزمون پیرسون بین دومتغیرارتباطات استراتژیک و رهبری استراتژیک
 
فرض یک : - H1 - بین ارتباطات استراتژیک و مهارتهای مفهومی همبستگی وجود دارد.

جدول -2 نتایج آزمون پیرسون بین دومتغیرارتباطات استراتژیک و مهارتهای مفهومی
مقدار  همبستگی Sig بدست پیرسون    آمده ارتباطات استراتژیک 43.1    1/111 مهارتهای مفهومی همانطور که در جدول مشاهده می شود، مقدار همبستگی بین مولفه ارتباطات استراتژیک و مهارتهای مفهومی 1/34 بدست آمده، با توجه به کوچکتر بودن Sig بدست آمده از حد معناداری - - 1/111<1/15 فرض صفر مبنی بر عدم رابطه بین مولفه ارتباطات استراتژیک و مهارتهای مفهومی رد می شود. بنابراین رابطه معناداری بین ارتباطات استراتژیک و مهارتهای مفهومی وجود داشته و فرض محقق تأیید گردیده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید