بخشی از مقاله
چکیده
حس مکان نه تنها موجب تبدیل یک فضا به یک مکان می شود بلکه میتواند یاداور مفاهیم ذهنی و ایجاد وابستگی افراد به مکان شود. این پژوهش در صدد ان است که، با استفاده از موثرترین عوامل حس مکان در طراحی مراکز رسانه، به عنوان یکی از فضاهای مورد نیاز شهری، بتواند به ایجاد حس مکانی درخور دست یابد. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی می باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی، ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش، فیش، پرسشنامه و مشاهده است. جامعهی آماری تحقیق، شهروندان شیراز و روش نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند می باشد. میزان روایی و پایایی این پژوهش بالا بوده و میزان الفای کرونباخ برابر با 0,8 است. نهایتا پس از بررسی عوامل مختلف شکل دهنده حس مکان و تحلیل های صورت گرفته ، مهمترین عواملی که میتواند به ایجاد حس مکان و وابستگی به مکان منجر شود، معرفی می شود که میتوانند تاثیر به سزایی در طراحی فضاهای شهری و بناهای امروزی داشته باشند. همچنین این عوامل میتواند موجب هویت سازی در مکان ها گردد و پیوند انسان و مکان را قوی تر سازد.
مقدمه
یکی از نقش های مهم معماری تحقق عینی حس مکان است ، به گونه ای که از طریق چنین حسی، فضای انتزاعی به مکانی ملموس تبدیل شود و شخصیت خود را به دست اورد .فلاحت معتقد است که حس مکان علاوه بر اینکه باعث احساس راحتی از یک محیط می شود، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت کرده و باعث یاداوری تجارب گذشته و دست یابی به هویت برای افراد می شود - فلاحت،57،59؛. - 1385 در اینجا است که اهمیت طراحی پدیدار می گردد. مکانی که تجربه ای فراتر از فضا به انسان ارائه می گردد و موجب ایجاد خاطره ذهنی می شود تا جایی که موجب وابستگی به مکان ، یکی شدن با مکان و حضور در مکان شود.
عدم توجه به مکان مندی و حس تعلق افراد ، منجر به بی مکانی و بی هویتی معماری عصر حاضر می شود. انسان نیاز عمیقی به ایجاد ارتباط ذهنی با مکان های معنا دار دارد. اگر از این نیازمان چشم پوشی شود و به نیروهای بی مکانی اجازه پیشروی بی دردسر داده شود با اینده ای مواجه شده که در ان مکان ها به هیچ انگاشته می شوند.اما اگر به این نیاز پاسخ دهیم و به بهبود وضعیت بی مکانی پرداخته شود انگاه پتانسیل لازم برای توسعه محیطی فراهم می اید که دران مکان ها برای انسان هستند و تجربیات مختلف انسان را منعکس کرده و ترقی می دهند - رلف،1389،. - 174 ما همه شهر ها و حومه هایی را که بازدید کرده ایم و همه مکان هایی را که به یاد می اوریم را به حافظه مجسم بدنمان منتقل میکنیم. زیستگاه ما با هویت شخصیمان متحد شده و بدل به پاره ای از بدن و هستی ما می شود - پالاسما،1393،. - 86 بنابراین ایجاد مکان ها امر بسیار ظریف و خطیری است چرا که ریشه در ذهن انسان دارد. حال انکه ایجاد مکان ها از وظایف معماران است. ان چنان که سینکلر گالدی - 1969 - می گوید: " وظیفه ضروری معمار خلق مکان است. یعنی معمار باید به بعضی از بخش های قابل توجهی از محیط انسانی نظمی جدید و خاص ببخشد" - رلف،1389،. - 32 لذا می بایست در طراحی فضاهای جدید شهری همچون مراکز رسانه به حس مکان توجه و این رویکرد را در طراحی مد نظر قرار گیرد.
ضرورت پرداختن به پژوهش را میتوان در ضرورت توجه به ایجاد حس مکان دانست. نیاز به هویت سازی و ارزش گذاری در فضاهای شهری و مکان ها جهت اشتراک گذاری و تبادل اطلاعات به شدت احساس می شود. به علاوه، انچه که در چند دهه اخیر در معماری کمتر به چشم می خورد، حس های متفاوتی است که بهره برداران می توانند از بنا دریافت کنند. متاسفانه امروزه صرفا کالبد اهمیت بیشتری پیدا کرده است. افراد در مواجه شدن با بناهای مختلف ، بیشتر با حس های بینایی و بصری خود درگیر می شوند و دیگر حس های پنج گانه انسان در مواجهه با بنا کمتر برانگیخته می شود که نهایتا موجب احساس بی مکانی در افراد می شود. حال انکه معماری برای انسان و در خدمت انسان است. در نتیجه ضرورت پژوهش را می توان در عدم توجه به مکان و مکان مندی و دیگری در عدم وجود فضاهای شهری جویا شد.
روش تحقیق
در این پژوهش، روش تحقیق، ترکیبی می باشد. بدین گونه که در طی پژوهش برخی از اطلاعات به روش کیفی و برخی به روش کمی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مطالعات مربوط به مولفه های حس مکان و توصیفات مربوط به حس مکان به روش کیفی و معیارهای سنجش حس مکان از دیدگاه صاحب نظران این رویکرد به روش کمی مورد تحلیل قرار گرفته است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی، ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش شامل فیش، پرسشنامه و مشاهده است. جامعهی آماری تحقیق، شهروندان شیراز و روش نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند می باشد.
حس مکان و معیارهای سنجش ان
اصطلاح حس مکان از ترکیب دو واژه حس و مکان تشکیل شده است. واژه حس در فرهنگ لغات اکسفورد سه معنای اصلی دارد : نخست یکی از حواس پنج گانه، دوم احساس، عاطفه و محبت و سوم توانایی در قضاوت درباره یک چیز انتزاعی است. در نهایت یه معنای شناخت تام یا کلی از یک شی توسط انسان می باشد اما واژه حس در این اصطلاح بیشتر به مفهوم عاطفه، محبت، قضاوت و تجربه کلی مکان یا توانایی فضا در ایجاد حس خاص یا تعلق در افراد است - فلاحت،1385،. - 60 از دیدگاه رلف، حس مکان ، سینستیک - وضعیتی که یک حس میتواند حس دیگری را تحریک کند - است . - relph,2007,18-19 - همانطور که جان جکسن، معمار منظر در تعریف از حس مکان می گوید"حس مکان حسی است که فرد در نتیجه یک اتفاق یا سنت در درون خود می سازد و با حس ارزیابی و خواندن دوباره وقایع نگهداری می شود" - جاکسن،1994، - 71 مفهوم حس مکان از یک سو ریشه در تجربه های ذهنی همچون خاطره، سنت، تاریخ فرهنگ، اجتماع وغیره دارد و از سوی دیگر متاثر از زمینه هایی عینی و بیرونی در محیط مانند طرح، منظره، بو و صدا است - فلاحت،1385،. - 63 بنابراین حس مکان از دو عامل ذهنی و عینی متنج می شود و ماهیت ان هم عینی است و هم ذهنی. وجود انسان به عنوان مهم ترین عامل معنا دهنده به مکان محسوب میشود و بر این اساس انسان در اثر پیوند و ارتباط با مکان، خود را جزئی از مکان می داند و بر اساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی، عملکردها و شخصیت ها تصویر ذهنی از ان مکان برای خود می سازد و مکان برای او قابل درک و فهم می شود. انسان و مکان دو جز غیر قابل تفکیک هستند و هویت همان حلقه اتصال