بخشی از مقاله
چکیده
امروزه شدت رقابت است که سازمان ها را براي توانمندسازي و تعهد ترغیب می کند با توجه به اهمیت این موضوع، اعتمادسازمانی نیز یکی از بهترین ابزارها براي آماده کردن سازمان ها براي دستیابی به این امر مهم است. شناخت و ایجاد اعتماد در سازمان ها باعث بهبود تعهد و عملکرد سازمانی می شود و به همان نسبت نیز سازمان را به اهداف خود نزدیکتر و اثربخشی و کارایی سازمان را بالا میبرد.
توانمندسازي نیز به معناي آزاد کردن نیروهاي درونی کارکنان بوده و شرایط و فرصت هایی را براي شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی و تعهد فراهم می کند . روش گردآوري اطلاعات به صورت کتابخانه اي بوده است. بر این اساس چنین می توان نتیجه گیري نمود که مسئله تعهدسازمانی ، توانمندسازي و اعتماد نیز مرتبط با هم بوده و سازمانی که این سه عامل مهم را مورد توجه و واکاوي قرار دهد برگ برنده را به دست آورده و آینده سازمانی خوبی نیز خواهند داشت.
مقدمه
مطالعه ي ادبیات سازمانی نشان میدهد که اعتماد یک عامل حیاتی و ضروري براي موفقیت فردي و سازمانی میباشد اعتماد افراد به سازمان، دو بعد اعتماد بوده که براي گسترش عدالت سازمانی ادراك شده در سازمانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشداعتماد افراد به سازمان، دو بعد اعتماد بوده که براي گسترش عدالت سازمانی ادراك شده در سازمانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
بالا بودن اعتماد درون سازمانی، ضعف در سایر منابع لازم براي ارتقاء بهره وري را تاحدي جبران میکند .بررسی ها نشان میدهد که اعتماد، اثرات درون فردي و بین فردي ایجاد کرده و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد
از اینرو گفته میشود بالا بودن اعتماد مساوي با بهبود رضایت شغلی تعهد سازمانی، فضاي اطمینان بین کارکنان، افزایش همکاري و همفکري و دیگرعواملی است که موجب بهره وري سازمانی میشود. براي موفقیت سازمانی، انجام تغییرات مداوم در نقشها و تکنولوژیها و همچنین طراحی مشاغل و مسئولیتها، اعتماد ضروري است. رواج هر فناوري در جامعه نیاز به جلب اعتماد استفاده کنندگان دارد - . توانمندسازي مهم ترین چالش مدیران در عصر حاضر است. زیرا سازمان ها در معرض تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی قرار دارند. توانمندسازي منابع انسانی یک نگرش مدرن از نگرش درون شغلی است که به معنی آزاد کردن نیروهاي درونی کارکنان بوده و شرایط و فرصت هایی را براي شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی کارکنان فراهم می کند بعلاوه توانمندسازي نگرش مثبتی در کارکنان نسب به شغل و سازمانشان ایجاد می کند.
توانمند سازي کارکنان سازمان ها را قادر می سازد تا هر چه بیشتر انعطاف پذیر و پاسخگو باشد و همچنین منجر به بهبود عملکرد فردي و سازمانی می شود. از دیگر مسائلی که در سازمان ها مطرح است مسئله تعهد سازمانی کارکنان و همچنین مسائل انگیزش آن هاست که به عنوان سرمایه هاي انسانی و اساسی ترین سرمایه سازمان تلقی می گردند
-1اعتماد سازمانی
-1-1اعتماد
جدول - - 1-1تعاریف متخصصان از اعتماد - رحیم نیا، - 3:1390
-2-1اعتماد سازمانی
از جامعه شناسی نشات می گیرد و اشاره به اعتماد مشتري به زیر ساخت هاي عمومی اعتماد به طور عام و جنبه هاي سازمانی به جاي افراد اشاره دارد. اعتماد مشتري به حفاظت فنی و قانونی به عنوان نمونه هاي اعتماد سازمانی شناخته می شود .اعتماد سازمانی را به دو دسته تقسیم می کند که شامل اطمینان عادي که به سفارش صحیح و عملیات در محیط سازمان اشاره دارد و اطمینان ساختاري که به معناي ساختارهایی مانند ضمانت نامه ها و مقرراتی است که به منظور ارتقاي اعتماد سازمانی در محیط سازمان می باشد، است .
این بعد بر ایده شکل گیري اعتماد به سازمان به عنوان یک کل و در نتیجه آن اعتماد به خدمات سازمانی اشاره می کند .اگر یک مشتري از استفاده از خدمات سازمانی اجتناب می کند ، به احتمال زیاد نسبت به سازمان به عنوان یک ابزار انجام کار توجه نمی کند. همچنین بعد سازمانی نیاز به در نظر گرفتن تجارب افراد از خدمات سازمان به عنوان تجارب گذشته دارد که جایگاه قابل توجهی در قضاوت نسبت به یک وضعیت یا موقعیت دارد. این تجارب نسبت به هر فرضیه دیگري که یک فرد ممکن است نسبت به یک وضعیت داشته باشد ، بدون تجربه آن وضعیت به طور شخصی با اهمیت تر است.
استلیک - 2011 - 2 اگر فردي با خدمات سازمان آشنایی داشته باشد و به طور منظم از آن استفاده نماید، به احتمال زیاد سطح بالاتري از اعتماد سازمانی خواهد داشت، نسبت به فردي کهقبلاً تجربه استفاده از خدمات سازمان مورد نظر را نداشته است . در نتیجه تجربه استفاده از خدمات سازمان اعتماد سازمانی را افزایش خواهد داد.
-3-1 ابعاد اعتماد
مطالعات در زمینه اعتماد، تعداد زیادي از ابعاد آن را مشخص کرده است که در ادامه به طور مختصر اشاره اي به آن ها خواهیم داشت. باتلر و کانترل - - 1984، صداقت، صلاحیت، ثبات، وفاداري و صراحت را به عنوان عناصر کلیدي اعتماد میشناسند.رابینز - 2003 - ، نیز همین ابعاد را براي اعتماد معرفی می کند
