بخشی از مقاله
چکیده
مقالهي حاضر به تحقیق دربارهي عناصر یاريکنندهي فرد در مواجهه با تمایلات جنسی از منظر قرآن و روایات و با نگاه به آثار و دیدگاههاي شهید مطهري میپردازد . در حقیقت فطرت انسان در مواجهه باتمایلات جنسی، تعدیل شدهاست؛ ولی کفایت نمیکند و پرورشبه مبتنی بر خرد، علم و وحی نیاز دارد تا بتواند اطّلاعات خام را به مرحلهي تشکیل انگیزه برساند و سپس انجام این وظیفه را عقل عملی به عهده میگیرد. در این میدان، عامل تقوا این توانائی را دارد که به عنوان یاريکننده اي قدرتمند، انسان را از محیط گناهآلود و شهوتانگیز دور کند و حتیبراي او مصونی ت ایجاد نماید.
همچنین کسی که عقل را راهنماي خود قرار دهد، لذت کوتاه و گذرا را بر لذت ابدي ترجیح نمیدهد و با در نظرگرفتن مفاسد و نتایج شهوترانی، از پیروي بیقید و شرط تمایلات نفسانی پرهیز میکند . خداي متعال غرایز انسانی را براي اهدافی در راستاي رشد فردي و اجتماعی او در وجودش نهاده و براي هر یک، رهنمودهایی ارائه نمودهاست که افراط و تفریط یا انحراف از حد تعادل، مانع دستیابی به اهداف خلقت خواهد شد. بنابراین، کسب فضائل اخلاقی و اعتدال در خ لقیات ضروري است. مهمترین مرحله مقابله با انحراف جنسی، مرحله سالمسازي اندیشه و پرهیز از افکار شهوي است.
بنابراین، در این تحقیق به آثار و روشهاي کسب فضائل اخلاقی و تأثیر طبایع و تربیت در اخلاق اشاره میشود. زیرا تربیت، اندیشه را به اراده و سپس رفتار تبدیل میکند. از این رو به تحلیل جایگاه اراده در سلامت فردي و اجتماعی پرداختهمیشود. حاصل این پژوهش، شناخت ریشههاي انحرافات جنسی و تبیین چگونگی مواجهه با آن و نیز بررسی یاريکنندههاي روحی درعرصه مدیریت سلامت فردي و اجتماعی از منظر قرآن و روایات میباشد.
کلیدواژهها: قرآن،روایات، تمایلات جنسی، تقوا، تعقل.
مقدمه
انسان، حقیقتیگانهاى است که دو مرتبه وجودى دارد. به این معنا که داراى دو »من« یا »خود« است؛ یکی سفلی و دیگرى علوى. در درجه سفلی، کارها و صفات آدمی داراى خصائص فردى، عادى و مبتذل است و در این مرتبه، آدمی حیوانی است مانند دیگر حیوان ها؛ اما در درجه علوى، واقعیت برترى دارد که مختص به انسان است و بخش اصیل تر و جنبه ملکوتی اوست. فعل اخلاقی انسان، عقلانی است، یعنی از مبدا عقل سرچشمه گرفتهاست؛ نه از مبدا شهوت و غضب و واهمه، و ملاك اخلاق، اعتدال یا حد وسط است.انسان هنگام غلبه عقل، احساس پیروزى و هنگام غلبه شهوت، احساس شکست میکند.
این امر به این دلیل است که خود واقعیاش همان خود عقلانی و ارادى اوست و جنبه حیوانی؛ یعنی جنبه سفلی مقدمهاى است براى خود واقعی و حقیقی او. آنچه کهمنِ سفلی دوست داشتهباشد، فعلی عادى و غیراخلاقی است؛ اما هرگاه من علوى دوست داشتهباشد، فعل اخلاقی و داراي ارزش هاى عالی است. بنابراین، نیکوکارى، عدالت،عفّت، خیررسانی و امثال اینها معانیی است همسنخ و متناسب با من علوى انسان. در آموزههاي اسلامی هر فردى نیاز دارد به عقاید و احکام و اخلاق علم پیدا کند.استاد شهید مرتضی مطهري در کتاب اخلاق جنسی می نویسند: در زمان حاضر، سخن از لزوم برداشتن هر قید و بندي براي آزادي نفس است.
طرفداران اخلاق جنسی نوین، سعادت بشر را در گرو ارضاي تمام خواستههاي انسان میدانند. آنها براین باورند که رغبت بشر به یک چیز، در اثر اقناع و اشباع، کاهش مییابد و در اثر امساك و منع، فزونی میگیرد و نتیجه میگیرند براي اینکه بشر را از توجه دائم به امور جنسی و عوارض ناشی از آن منصرف کنیم، یگانه راه صحیح آن است که هرگونه قید و ممنوعیتی را از جلوي پایش برداریم و به او آزادي بدهیم. میگویند: در اروپا تا حدود زیادي عدالت هست؛ اما عواطف بسیار کم است، برخلاف مردم مشرقزمین. چرا؟
پاسخ این است: اینگونه عواطف در کانونهاي باصفا و پرمهر خانوادگی رشد می کند؛ اما در اروپا چنین صمیمیت، وحدت و یگانگی میان همسران وجود ندارد و هر کدام بهطور نامحدود میتوانند لااقل از تمتعات نظري و لمسی در اجتماع بزرگ بهرهمند شوند.در جامعه امروز، جوانان به طور محسوسی از ازدواج شانه خالی میکنند، فرزندآوري بهامري منفور براي زنان درآمدهاست، زنان به اداره امر خانه کمتر علاقه نشان میدهند و هوسهاي سطحی جانشین عشق شدهاست، طلاق افزایش یافته و صمیمیت و وحدت میان زوجین کمیاب شدهاست.
بنابراین جذابیتهاي اولیه و ظاهري دیدگاه نوین، نباید ما را فریب دهد. از سوي دیگر رعایت دستورات اسلام موجب می شود تا ارضاي صحیح غریزة جنسی و کنترل و مدیریت آن ثمرات بسیاري براي فرد و جامعه داشتهباشد که مهم ترین آن ایجاد انگیزة عشق است؛ اما عشق میان زوجین،مودت، رحمت و یگانگی دو روح معاشر دستیافته به وصال است که بر اثر معاشرت دائم و اشتراك در سختیها، راحتیها، خوشیها و ناخوشیهاي زندگی و انطباقیافتن روحیه آنها با یکدیگر، پدید میآید تا جایی که این صمیمیت حتی دردوران پیري که شهوت خاموش است، زوجین را به یکدیگر پیوند میدهد.یکی از مسایل مهمی که انسانها با آن درگیرند، طغیان غریزه جنسی و خروج از مرز اعتدال است و در صورت عدم تأمین این نیاز طبیعی، مشکلاتی براي انسان بروز و ظهور خواهدکرد. بنابراین از طرفی با روشهاي عقلانی و وحیانی به تأمین این نیاز طبیعی اقدام میشود و از طرفی نیز با راهکارهاي پیشگیرانه به تعدیل غریزه جنسی پرداخته میشود.
حدود آزادي تمایلات در آثار شهید مطهري
استاد مرتضی مطهري، در بررسی ارتباط عشق مجازي و حقیقی می پرسند: آیا عشق به مفهوم عالی و مفید در محیطهاي به اصطلاح آزاد، بهتر رشد میکند یا در محیطی عفّتبا اجتماعی؟ عشق قابل احترام فلسفی از نوع ناآرامی و کشش و شور است ولی عشق میان زوجین به تعبیر قرآن از نوع آرامش و سکون است؛ اما به هر حال هر دو نوع عشقگُلهاي با طراوتی هستند که فقط در اجتماعاتی که بر آنها عفاف و تقوا حکومت میکند، میرویند و میشکفند.
بنابراین، مسئلهعفّت تنها براي پاکی نسل در ادامه تعامل اجتماعی نیست؛ بلکه مسئلهمهمِ دیگر، ایجاد پاكترین و صمیمیترین عواطف بینفردي میان زوجین و برقرارساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون خانواده است، که آثار آن نیز به جامعه بازمیگردد. تأمین این هدف وقتی ممکن است که زوجین از هرگونه بهرهمندي از غیر همسر قانونی چشم بپوشند. مرد چشم به زن دیگر نداشتهباشد و زن نیز درصدد تحریک و جلب توجه کسی جز همسر خود نباشد و اینها همان دستور حجاب در اسلام است.