بخشی از مقاله

چکیده

حدیث پرفراز و نشیب روشنفکران ایرانی از آغاز پرچالش و پر از رمز و راز بوده است. روشنفکران از همان ابتدا با سنت دیرپای جامعه ایران، روبهرو بودهاند. آنان همچنین میبایست به رویاروئی فکری با تجدد نیز همت میگماردند. بدون تردید تعیین نسبت سنت و تجدد با روشنفکران ایرانی کار چندان سهل و آسانی نبوده است، بلکه به سختی انجام پذیرفته و آنان را در مقابل انواع چالشها، التهابات و نیز آسیبها، مشکلات و ناکامیها قرار داده است. روشن است که روشنفکران دوران مشروطیت کاملا شیفته و مجذوب مبانی اصلی تجدد شدهاند. این روشنفکران حتی از سنت و شرایط زندگی جامعه خویش پا را فراتر گذاشتند و امید را بر محور دستاوردهای تجدد به دنیای غرب مینشاندند و با دید غرب به جامعه خویش و مشکلات آن مینگریستهاند و همچنین نقطه بنیادین آسیبشناسی روشنفکران ایرانی است که متأسفانه با ذهنیت دیگر به سراغ عینیت و واقعیت اجتماعی خویش شتافتهاند. از آنجائی که چنین وضعیتی نقش و تأثیر بسزای خویش را در تمامی تحولات برجای گذاشته است. نگارنده در این مقاله بر آن است به بررسی نهضت مشروطیت در ایران از دیدگاه تجدد و سنت که تغییر نظام حقوقی را به دنبال داشته و در همه کشورهائی که حکومت مطلقه در آنها به نظام مشروطه تبدیل شده، تحولی بنیادین در نظام حقوقی آن کشورها صورت گرفته است، انجام دهد.

مقدمه:
ساختار شکل سیاسی حکومت از مواردی است که در تمامی قرون و اعصار پیوسته ذهن و اندیشه انسانها را به خود مشغول داشته است. همین که انسان »شکارورز« به انسان »کشاورز« تبدیل میشود و کشتزارهای آباد در کنار یکدیگر پدیدار میشوند، نیاز انسانها به هم پیوسته به »قانون« و »دولت« برای همزیستی بهتر رخ نشان میدهد. انسانها همواره به صورت ابتکاری یا تقلید از الگوهای دیگر کوشیدهاند تا مطلوبترین نوع حکومت را بیابند که در آن خواستههای انسانی خویش از قبیل آزادی، عدالت اجتماعی، رشد و تعالی معنوی، امنیت و عدالت اقتصادی را تأمین کنند. همین انگیزه جستجوگری برای الگوی حکومتی،موجب شد تا اندیشههای سیاسی به سرعت انتقال یابند و شتابان مرزهای جغرافیائی را درنوردند و حتی در مواردی با فرهنگ و رسوم کشور میزبان نیز برخورد و چالش به وجود بیاورند. جای شک نیست که در همه انقلابها، جنبشها و تفکرات گوناگون سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی پس از مدت زمان کوتاهی، از سرزمین مادر به سایر نقاط جهان پراکنده شده، تأثیر آن نیز فراگیر میشود. همانگونه که اندیشه سیاسی »جمهوریت « افلاطون در زمان و مکان گرفتار نیامد و مرزها را در نوردید و زمان را نیز پشت سرنهاد. - نائبیان، - 176:1391
پیشنیه تاریخی

جنبش مشروطه ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود و از جنبشهای جهانی مشروطهخواهی تأثیرپذیری داشته است. جنبشهای مشروطهخواهی در غرب از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی پدیدار شده بود. انگلستان 84 - 1867 م - ، ایتالیا 70 - 1859 م - ، دانمارک 1864 - م - ، اتریش مجارستان 1869 - م - ، آلمان - 1871 م - و فرانسه 1875 - م - پس از آن اندیشه سیاسی حکومت مشروطه به سرعت متوجه مشرق زمین شد و در کشورهای این بخش از جهان دگرگونیهائی از منظر شکل حکومتی پدید آورد. ترکیه 1908 - 1876 م - ، ژاپن 1889 - م - ، روسیه 1905 - م - و سرانجام چین 11 - 1905 م - . »ویل دورانت « نویسنده و پژوهشگری که تاریخ تمدن را نوشته در جلد پانزدهم کتاب خود و در پیشگفتاری برای زندگی انگلیسی مینویسد:
»متمدن یعنی مردمی که توسط حکومت به آنان قانون، مذهب، اخلاقیات، آداب و رسوم، آموزش و پرورش و نظم اجتماعی داده شده باشد و این مردم به اندازهی کافی آزاد باشند که اختراع و ابداع و تجربه کنند، درخت دوستی بنشانند، از در نیکوکاری و محبت درآیند و در شکوفائی،هنر و ادبیات و علوم و فلسفه توفیق یابند.« - ویل دورانت، - 797:1374 انقلاب مشروطه در ایران فارغ از عوامل تأثیرگذار و نتایج نهائی آن در غالب »جنبشی علیه بیقانونی و استبداد« قابل فهم است. مشروطیت در سادهترین تعریف، تکاپوئی برای محدود کردن اقتدار سنتی و توزیع قانونمند قدرت در چارچوب نهادهائی نو است. قدرت سیاسی قبل از مشروطه ساختی خودکامه دارد که حدود و قدرت در آن نامشخص است. نهاد دولت مایملک سلطان و قدرت او در حکومت مطلق فرض میشود، سازمان و کارکرد حکومت پیش از مشروطه، نامعین و تفکیک نایافته است و اعمال قدرت براساس مناسباتی آمرانه انجام میگیرد. آنچه در ساخت چنین نظام سنتی از حکومت کمتر دیده میشود، رقابت قانونمند، قواعد غیرشخصی، نظم عقلانی حاکم بر روابط فرمانده و فرمانبر، سیستم منظم و بیقاعده اشتغال و انتصاب بر پایهی قرارداد آزاد، نظامی از آموزش و مهارتهای فنی به عنوان ابزار نظم و کارآمدی، حقوق ثابت و... است. - حجاریان - 46:1374 »ماکس وبر« چنین خصوصیاتی را فصل ممیزه سنتی و مدرن میداند، هرچند با انتساب آنها به ساخت قدرت سنتی در شرق به طور عملی تمایز آشکاری میان آنها با ساخت سنتی در غرب قائل میشود. هدف اساسی مشروطه، قانونمند و مقید کردن بیحد و مرزی و بیرویگی قدرت سیاسی شاه بوده است.

واژه مشروطه بیشتر برابر نهاد مفهوم کنستیتونالیسم - constitutionalism - گرفته شده است. یعنی میل به استقرار حکومتی که بر شالوده یک قانون اساسی و نظام پارلمانی متکی است.اغلب محققان و مورخان دوره انقلاب مشروطه این مفهوم را برگرفته از واژه عربی »شرط« گرفتهاند. - حائری، - 252:1360 اما برخی برای آن منشأ اقتباسی نیز قائل بودهاند. »سیدحسن تقیزاده« ریشه کلمه مشروطه برگرفته از لفظ »لاشارت« - la charte - فرانسوی میداند. واژه لاشارت از اروپا به ترکیه عثمانی راه یافت و در آنجا از آن لفظ، مشروطیت را ساختند و سپس آن لفظ به ایران وارد شد. - تقیزاده، - 53:1338

قانون اساسی

انقلاب مشروطه با شعار عدالتخواهانه شروع شد و در مسیر خود به حکومت مشروطه و پارلمان و قانون رسید. این مفاهیم هرچند که در آغاز اصلاحات و چه بعد در دوران مشروطه از فرهنگ درونی جامعه بیرون نیامده بود، اما کمکم به وسیله نویسندگان، روشنفکران، سیاحان، جهانگردان، روزنامهنگاران و سیاستمداران وارد جامعه ایران شدند. در گذشته هم این شعارها به صورت ابتدائیتر و محدودتر در سطح درون دولت و دربار مطرح بودند ولی این آرمانها اول گنگ و مبهم بودند ولی بعدها شکلی شفافتر و مترقیتر پیدا کردند. اول مردم، عدالتخانه میخواستند. معلوم نبود این عدالتخانه چیست؟ولی بعداً گفتند مجلس شورای ملی میخواهند. این مسأله در فاصله چند ماه اتفاق افتاد و معلوم شد، منظور از عدالتخانه، همان مجلس شورای ملی است. اما این نکته مهم است که این خواستهها اول در دربار حکومت به صورت محدود، مطرح شد و خواست عمومی مردم بود. لذا میتوان گفت این شعارهای به وجود آمده از دل مردم بود و میتوان پایگاه آن را مردمی دانست. اما به طوری که در فوق اشاره شد اصل این ایدهها، مربوط به غرب بوده و در واقع زادگاه و رویش آنها غرب بود. به قول مرحوم مهندس بازرگان »سوغات فرنگ« بود. - ایرانفردا، - 56:1371

پرواضح است که هدف اصلی نهضت مشروطه، برقراری حکومت قانونی در ایران بود. همانند دیگر انقلابهای بزرگ، انقلاب مشروطه ایران، طیف وسیعی از عقاید و اهداف را دربرمیگرفت که منعکسکننده تمایلات روشنفکرانه، پیشزمینههای اجتماعی و مطالبات سیاسی گوناگون بودند. در آن دوران، حتی نص مشروطه، به خودی خود از حمایتی فراگیر برخوردار نبود. مع ذلک، با وجود ابهامات عقیدتی، اما به دلیل کسب دستاوردهای سیاسی و نیل به ثمرات فرهنگی و اجتماعی در تاریخ معاصر ایران، نقطه عطفی به
حساب میآمد. - امانت، - 28:1382 نهضت مشروطه به عنوان یک انقلاب نوین و با استفاده از خواستههای مردمی به هدف خود که همانا براندازی نظام سابق بود، دست یافت. برای اولین بار در روند تاریخ نوین ایران، انقلابیون درصدد برآمدند تا قانون حکومتی مبتنی بر انتخابات و نیز عدالت اجتماعی را جایگزین قدرت استبدادی کرده و با بیداری ملی آگاهانه، ایجاد نهادهای مردمی و خودکفائی اقتصادی در برابر تجاوز قدرتهای سلطهگر، مقاومت نمایند. از سوی دیگر مشروطهخواهان سعی داشتند به واسطه برقراری اصلاحات در نظام قضائی و آموزشی، قدرت محافظهکاران را مهار کنند. آنان با مرکزیت بخشیدن به دولت قصد کاهش نفوذ رجال منطقهای و عشیرهای را داشتند. - همان، ص - 30

نهضت مشروطه در نوع خود اولین انقلاب در جهان اسلام محسوب میشود یعنی حتی پیش از انقلاب ترکهای جوان - young turks - به سال 1908 م. پس ملاحظه میشود که در طول قدرن نوزدهم میلادی، عدالتخواهی را به طور وضوح در مکاتبات اصلاحطلبان و خطابههای وعاظ معروف و عریضههای تجار و بازار مشاهده کرد. چنین خواستههائی طبق نگرش ایرانی اسلامی - perso-islamic theory - به حکومت در تطابق با مفهوم »عدالتخواهیکاملاً« طبیعی و شرعی به نظر میرسید. - آدمیت، - 120:1340 اعتقاد ما شیعیان به ظهور منجی عالم بشریت، »مهدی موعود« او که به اصلاح خطاها و برقراری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید