بخشی از مقاله
خلاصه
سازمان، يك ماهيت اجتماعي است كه داراي ساختار، اهداف و مرز مشخصي است. تالكوت پارسونز، در كتاب ساختار و فرايند در جوامع مدرن، ميگويد: سازمان، واحدي اجتماعياست كه عامدانه ساخته و بازسازي ميشود تا حصول به اهدافي مشخص، ممكن شود اين مقاله شامل دوم بخش مي باشد كه بخش نخست ان به سازمان و بخش دوم به مديريت دولتي اختصاص داده شده است و همچنين به مباني نظري و راهبردها و رويكردها و بهره وري در سازمان هاي دولتي گريزي انداخته شده است. لذا سازمانهاي دولتي براي اينكه بتوانند به اهداف خود برسند بايستي بر اساس يك سري از اصول و پايه هاي علمي بنيانگذاري شوند. هر چه يك سازمان دولتي بر اساس مباني نظري فعاليتهاي خود را انجام دهد ميتواند به اهداف خود نزديك گردد.
كلمات كليدي:سازمان,مديريت دولتي, راهبردهاي سازمان هاي دولتي ,رويكردها و بهره وري سازمان دولتي
١. مقدمه
ويژگيهاي تعيين كننده دوران حاضر و آينده وجود تحولات و تغييرات سريع، بديع و شگرف در تمام زمينهها ميباشد كه اين امر به سرعت باعث دگرگونيهاي وسيع و فراگير در جوامع و سازمانها ميگردد. اين تحولات در آينده داراي اهميت و سرعت زيادي خواهد بود. در حقيقت »تغيير« يگانه واقعيت پايدار در زندگي آينده محسوب خواهدشد.بدين معني كه همه چيز دگرگون خواهد گرديد و قانون تغيير بر بسياري از پديدههاي جوامع حاكم و محيط خواهد شد. اين تغيير در علوم نظري كه علم مديريت نيز شاخهاي از آن است، شتاب و عمق بيشتري خواهد داشت. چرا كه در اين علوم ايده و انديشة افراد تعيين كننده است بر خلاف علوم تجربي كه از ثبات و قطعيت بيشتري برخوردار است
٢. بخش اول :سازمان
در عصر حاضر تقريبا" جايي كه فاقد سازمان باشد نمي توان يافت. اما جالب آنكه فرآيند ايجاد وتكاثر آنها طي قرن گذشته بقدري آرام اتفاق افتادكه توجه خاصي را به خود معطوف نساخت .
"ديگر مالكيت وابزار ، ساختار طبقاتي را نمي سازد و قدرت در عمل در اختيار كساني است كه جايگاه ها وپست هاي حساس سازماني را در اشغال دارند." رالف دارندورف - ١٩٥٩ - "فن سالاري به دوگانگي خويشتن ها، دنياها و منحصر ساختن احساسات به درون و وسيله وابزار بودن در بيرون ]يا ايجاد شخصيتي دو گانه يا چند گانه در انسانها [ دامن مي زند."گلنان - ١٩٧٩ -
ازخود بيگانگي، خوش خدمتي و جلوگيري از رشد عادي شخصيت افراد ديگر فقط از پيامدهاي زندان هاي معمولي وبازداشتگاههاي اسراي جنگي نيست، اين پيامدها را بايد عواقب وآثار همه انواع سازمانها به حساب آورد.سازمان، يك ماهيت اجتماعي است كه داراي ساختار، اهداف و مرز مشخصي است. تالكوت پارسونز، در كتاب ساختار و فرايند در جوامع مدرن، ميگويد: سازمان، واحدي اجتماعياست كه عامدانه ساخته و بازسازي ميشود تا حصول به اهدافي مشخص، ممكن شود.جوامع امروزي را دنياي سازماني مي نامند، زيرا در اين دنيا و جوامع، انسان ها هر جايي كه زندگي مي كنند و هر كاري كه انجام مي دهند، با سازمان هاي گوناگون در ارتباط اند و سازمان ها بخشي از زندگي روزمره همه مردم را تشكيل مي دهند - زارعي, ٢٠١١: ٣]. - ١[
سازمان ها علاوه بر اينكه وسيله اي براي دستيابي به هدفهاي گوناگون وشايد منشاء تعداد زيادي از مشكلات ما هستند ، اما تاثير چشم افزا هم بر زندگي جمعي ما دارند. اين تاثير از آثار ديگر ظريف تر و عموما" ناشناخته است اما مي تواند پيامدهاي عميقي داشته باشد، به عنوان مثال پرداختن به جمله "وسيله پيام است " توسط مارشال مك لوهان و اذعان او بر" پيام هر رسانه تغييري است كه در ابعاد، سرعت يا شكل امور بشر به وجود مي آيد." شاهدي است بر اثبات اين ادعا.
سازمانها را بايد در جاي خود بازيگران يا اشخاص جمعي يا اشخاص شركتي به شمار آورد. سازمانها هم مي توانند اقداماتي انجام دهند، منابعي را به مصرف برسانند، قراردادهايي را منعقد سازند وصاحب دارائيهايي باشند.كولمن - ١٩٧٤ - ، ديگر نمي توانيم ساختار جامعه امروز خود را با توصيف رابطه ميان اشخاص حقيقي به درستي توضيح دهيم . براي درك عميق آن ساختار اجتماعي بايد رابطه اشخاص طبيعي و حقيقي را با اشخاص سازماني و حقوقي و نيز روابط ميان اشخاص حقوقي را با هم مد نظر قرار دهيم."واقعيت اين است كه در جامعه نوين امروز سازمانها يا مجموعه هاي رسمي بزرگ انساني ، نتيجه ظهور و توجيه گرايش ها و تمايلات موجود در كليه گروههاي انساني است.
هر چند نظريه پردازان مديريت و علوم اداري براي تدوين اصول كلي نظام اداري قدم هائي برداشتند، اما نهايتا"مطلبي كه بر تحقيقات تجربي مبتني باشد ارائه ندادند و عمده مطالب آنها جنبه تجويزي داشته است و آنها پيش از آنكه به مطالعه ترتيبات و روشهاي جاري در سازمانها بپردازند و بخواهند ضمن علت يابي، اوضاع سازمانها را تفسير كنند، به ارائه شكل دستي كه به زعم آنان سازمانها براي افزايش كارائي و كارسازي بايد براي خود بوجود مي آوردند مي پرداختند.سازمانها نمي توانند همه منابعي را كه به سختي به چنگ مي آورند براي دستيابي به هدفهاي از پيش تعيين شده به مصرف رسانند و ناگزير بايد بخش قابل ملاحضه آن منابع را براي حفظ موجوديت خود بكار ببرند، هر چند سازمانهاوسايلي براي نيل به هدف ها قلمداد شده اند، وسايل خود منابع زيادي جذب مي كنند و حتي در بسياري موارد خود بجاي هدف ها مي نشينند.
پژوهشگران سازماني دو دسته اند: گروهي به تحقيقات بنيادي و برخي ديگر به تحقيقات كاربردي دست مي زنند، البته قايل شدن مرزهايي مشخص بين اين دو نوع مقدور نيست . تحقيقات بنيادي در دراز مدت كاربردهاي عملي پيدا مي كنند و تحقيقات كاربردي با ايفاي نقش در افزايش دانش عمومي زمينه تحقيقات بنيادي را فراهم مي آورند.تحقيقات بنيادي وكاربردي هر دو مورد نياز هستند چنانچه تا كنون هر دو ضمن اداي سهم خود در توسعه علم به شناخت ما از سازمانها نيز كمك شايان توجهي كرده اند. از اين رو توسعه علم را بايد در گرو حمايت وادامه انجام آنها دانست.
تعريف مفهوم سازمان
اسكات ديدگاه هاي محققين سازمان ومديريت را به سه گروه كلي تقسيم كرده است ، اين سه نگرش سامانه عقلايي يا خردگرايانه، سامانه طبيعي و سامانه هاي باز هستند.تعريف سازمان به عنوان يك سامانه عقلايي وخردمدار: سازمان ها مجموعه هايي متمايل به تعقيب هدف هايي نسبتا مشخص هستند و از ساختارهاي اجتماعي با قالب هايي نسبتا متشكل برخوردارند.تعريف سازمان به عنوان يك سامانه طبيعي :سازمانها مجموعه هايي با اعضايي كه مشتركا به ادامه بقاي مجموعه خود علاقه مند هستند بشمار مي آيند. اعضا از طريق كار با يكديگر و ساختار غير رسمي كه پيدا مي كنند به سوي مقصود خود قدم بر مي دارند.
تعريف سازمان به عنوان يك سامانه باز: سازمان ائتلاف هاي متغير گروه هاي ذينفعي هستند كه هدفهاي خود را با چانه زني تعيين مي كنند ساختار ائتلاف، فعاليت ها و حاصل كار آنه اتحت تاثير عوامل شديد محيطي شكل مي گيرد.تجزيه و تحليل سازمانها را در سه سطح تعريف شده است..سطح اول تجزيه وتحليل، سطح روانشناسي اجتماعي ويژگيهاي سازماني، متن،زمينه يا محيط مهم به شمار مي آيد ومحقق تاثير همين متن را برطرز تلقي يا رفتار اعضاء مطالعه مي كند.سطح دوم ، ساختار تشريح ويژگيهاي ساختاري و فرآيندهاي اجتماعي خاص سازمان ها و واحدهاي متشكله آنها موضوع اصلي مور د توجه پژوهشگر است.