بخشی از مقاله
چکیده
نقش محتوای کتاب های آموزشی به منزله ی مهم ترین برنامه ی آموزشی مدارس، جای بررسی، تتبع و تعمق فراوان دارد. به ویژه در عصر اطلاعات که دانش آموزان نیاز دارند به موازات پیشرفت علم، بر معلومات علمی خود بیافزایند وغالباً این امر با پرورش عادات صحیح علمی محقق می شود.
در برنامه آموزش کودکان باید ضمن تقویت ایمان به پروردگار، با رموز علمی و راههای کشف حقایق آشنا شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ی ابتدایی از نظر میزان توجه به تحقیق، پژوهش و پرورش مهارتهای لازم برای پژوهش است. شیوه پژوهش توصیفی و با رویکرد تحلیلی بود. کتب دوره ابتدایی منبع اصلی تحلیل بود. در این پژوهش از تحلیل استباطی استفاده شد.
بررسی گویای این موضوع می باشد که میزان توجه محتوای کتب به مهارتهای گوناگون پژوهشی متفاوت است. نتایج نشان می دهد که بیشترین شاخص در در تحلیل محتوای کتب درسی در دوره ابتدایی در زمینه فعالیت های پژوهشی مربوط به مهارت » تحریک حس کنجکاوی دانش آموز« و کمترین فراوانی به مهارتهای »فرضیه سازی، آزمون فرضیه ها و انتقال داده ها و اطلاعات« تعلق دارد.
.1 مقدمه
یکی از نیازهای مبرم هر نظام آموزشی، بازنگری و روزآمدکردن محتوای کتابهای درسی است. بازنگری، اصلاح و تجدید نظر اصولی و علمی در برنامه و محتوای کتابهای درسی، مستلزم توجه به نقشهای جدید یادگیرنده درفرآیند یادگیری است. خودانضباطی، خودکنترلی و خودراهبری مستلزم پرورش روحیه ی تحقیق گرایی دانش آموزان درعناصرتشکیل دهنده ی برنامه ی درسی است.
از سوی دیگر، برای رویارویی با پدیده های بزرگی چون انفجار اطلاعات و گسترش روزافزون فن آوری، دانش آموزان باید برای زندگی در چنین جامعه ای آماده شوند.
با آنکه امروزه به کاربردن شیوه های فعالانه در تدریس،تاکید فراوان می شود،نگاه های جدید آموزشی در تدریس،از رویکرد فعالیت گرایی به تحقیق گرایی تغییر پیدا کرده است.
در رویکرد فعالیت گرا دانش آموزان با یک سلسله ابزار،مجموعه ها،وسایل یا بسته های معین و محدود روبه رو هستندکه می توانند با هریک از آن ها ساعت ها مشغول باشند.در حالیکه در رویکرد جدید - تحقیق گرایی - فعالیت ها از میان پرسش ها و علایق دانش آموزان تعیین می شود.در این شیوه دانش آموزان به دنبال یافتن الگوها و روابط مرتبط با مشاهدات خود در جهان اطراف است .بنابراین در استفاده از روش های فعالانه تدریس باید رویکرد تحقیق گرایی را در نظر گرفت تا فراگیرنده ضمن فعال بودن ، خود به اکتشاف و یافتن روابط بین پدیده های طبیعی و علمی بپردازد.
اگر چیزی به کودک بیاموزیم مانع شده ایم که آن را کشف و ابداع کند.با توجه به این موارد،هدایت و راهنمایی کودکان برای کشف و ایجاد مفاهیم و چیزهای تازه و به بیان ساده تر،پرورش خلاقیت در کودکان از ضرورت هاست
-1-1 تئوری و پیشینه پژوهش
در نظریه تربیتی تحقیق گرایی یا پژوهش محوری دو اصل اساسی مورد توجه قرار می گیرد. نسبیت گرایی معرفتی و رابطه گرایی. اصل نسبیت گرایی معرفتی حاصل این اندیشه است که ادراک فرد از واقعیت ممکن است با ماهیت واقعی آن متفاوت باشد.برپایه ی این اصل امکان دارد پدیده ی واحدی به وسیله افراد گوناگون به صورت های متفاوتی فهمیده و درک شود .
بر مبنای اصل نسبیت گرایی معرفتی ،انسان موجودی فعال است که پیوسته تلاش می کند بین آنچه هست و آنچه باید باشد،پل ارتباطی برقرار کند و به مرحله بالاتری از رشد ذهنی برسد.در اصل رابطه گرایی، برای شناخت یک پدیده ،علاوه بر اندیشیدن به راه حل های گوناگون یک مسئله ، دستیابی به راه حل های دیگران هم با ارزش است .استفاده از شیوه های چند منطقی و غوطه ور ساختن کودکان در فرایند های اجتماعی - پژوهشی و کمک گرفتن از روش های آموزش گروهی و مشارکتی، تا حد زیادی به آنان در اندیشیدن به شیوه ی تک منطقی و خروج از خود محوری شناختی کمک می کند
هاری - 2003 - 1 در مقاله ای با عنوان تدریس به شیوه ی کاوشگری به بررسی ادبیات کاوشگری طی سال های 1992 تا 2003 پرداخته است .به عقیده ای او آموزش کاوش محور به شیوه های گوناگونی در ادبیات تحقیق ظاهر شده است.برای مثال میتوان به دیدگاههای کالینز - 1986 - 2،دبور - 1991 - 3 و راکو - 1986 - 4 اشاره کرد .برخی از این افراد بر ماهیت و چگونگی درگیر شدن فراگیرنده در فرایند یادگیری تاکید داشتند و برخی کاوشگری را انجام دادن آزمایش و اجرای کارهای عملی یا فعالیت مدار و فرایند محور توصیف کردند.در صورتی که به عقیده هاری ،روش کاوشگری هیچ یک از این موارد را شامل نمی شود.به نظر او تاکید روش کاوشگری برجمع آوری و تفسیر داده ها برای پاسخ گویی به کنجکاوی و سوالات دانش آموز یا شیوه ی پژوهش محوری است .
به عبارت دیگر کسانی که در چارچوب دیدگاه تعلیم و تربیت پژوهش محور به فعالیت مشغول اند،برنامه هایی تدوین می کنند که شکل های گوناگون تفکر را تقویت کند.از جمله ای این افراد کارل برایتر - 1994 - 5 است. مهارت های ارزشمند تفکر که از نظر برایتر باید باید در برنامه های آموزشی به پرورش آن ها پرداخت ، عبارت از : استدلال کردن،تولید اندیشه ، پژوهش و حل مسئله .
-2 روش شناسی
پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد آن تحلیلی می باشد. کتاب های درسی دوره ابتدایی مهمترین منبع تحلیل محتوای بودند.
شیوه پژوهش توصیفی و روش های گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، تحلیل چک لیست بود. پژوهش به صورت کارپشت میزی انجام گرفت. روش تحلیل استفاده شده ، روش استنباطی می باشد.
-3 بحث اصلی
نقش کتاب به منزله ی مهم ترین برنامه ی آموزشی مدارس،جای بررسی،تتبع و تعمق فراوان دارد. به ویژه در عصر اطلاعات که دانش آموزان نیاز دارند به موازات پیشرفت علم،بر معلومات علمی خود بیافزایند وغالبا این امر با پرورش عادات صحیح علمی محقق می شود
در برنامه آموزش کودکان باید ضمن تقویت ایمان به پروردگار،با رموز علمی و راههای کشف حقایق آشنا شوند.
بررسی و مقایسه محتوای کتاب های درسی ایران با سایر کشورهای پیشرفته جهان، راه حل های مناسبی به برنامه ریزان و مولفان کتاب های دوره ابتدایی ارائه می دهد تا از این طریق،برای برطرف کردن نقایص احتمالی کتاب ها گام های موثری بردارند . بررسی اسناد ملی و بین المللی نشان می دهد که کاوشگری علمی و پرورش مهارت های پژوهشی به منزله ی عنصری کلیدی برای پرورش سواد علمی همه یادگیرندگان مطرح است و در کشورهایی مانند آمریکا،کانادا، انگلستان، چین و استرالیا که دارای سند ملی برنامه درسی هستند،استانداردهایی در این زمینه به چشم می خورد.
برای تدوین استانداردهای برنامه درسی در هر کشور، نخستین گام بررسی اولویت ها و تعیین نیازهای آینده جامعه است .داشتن سواد اطلاعاتی،کاوش مطالب علمی از طریق فن آوری های پیشرفته ،تجزیه و تحلیل آن ها با توجه به فرضیات ساخته شده و بهره گیری از اطلاعات برای رد یا قبول فرضیات از جمله ضرورت های برنامه درسی آینده است.برای تعیین استانداردها ،بررسی وضعیت کشورهای پیشرفته ما را از تکرار تجربیات ناموفق بازمی دارد.بررسی وضعیت موجود برنامه درسی و نیز بررسی وضعیت اجتماعی-فرهنگی جامعه گام دیگری در این فرایند است .
در قسمتی از کتاب های درسی انگلستان آمده است : دانش آموزان در فرایند کاوش علمی باید این مراحل را طی کنند: پرسیدن سوال،تصمیم گیری برای اتخاذ رویکردی مناسب،برنامه ریزی برای انجام دادن کار،پیش بینی وقایع و ساختن فرضیه ،انتخاب ابزارهای مورد استفاده، به کارگیری ابزارها ،مشاهده و اندازه گیری،تفسیر داده ها ، عرضه ی مطالب جمع آوری شده به شکل جدول،چارت و نمودار،نتیجه گیری و رسم الگوها و نقد و ارزشیابی.رویکرد مد نظر در کتاب های درسی این کشور ساختارگرایی و پژوهش محوری است .
در مدل های گوناگون برنامه درسی از جمله مدل تابا 1و هاکینز 2 انتخاب محتوا یکی از مراحل اساسی معرفی شده است .در تدوین برنامه درسی محتوا به شکل های گوناگونی مانند نوشتار،تصویر و فعالیت های یادگیری ارائه می شود.نظر به این که نظام برنامه ریزی درسی در کشور ما متمرکز است ،کتاب درسی در حکم محصول فرایند برنامه ریزی درسی،اهمیت ویژه ای دارد. کتاب درسی نه تنها بخش مهمی از برنامه درسی به شمار می رود، بلکه محتوای ضمنی آن به مثابه بخشی از برنامه پنهان درسی نیز ملحوظ می گردد
ازآنجا که رشد مهارت های پژوهشی عنصر مهمی از سواد اطلاعاتی است،لازم است دانش آموزان از همان دوره ابتدایی به این مهارت ها مجهز گردند تا به راحتی از منابع وسیع اینترنتی استفاده،آن ها را تجزیه و تحلیل کنند و در رد یا قبول فرضیه های خود از آن ها بهره ببرند. در نتیجه بررسی محتوای کتاب های درسی از این دیدگاه و مقایسه آن با سایر کشورهای پیشرفته رهنمودهای گران بهایی به مسولان تدوین استانداردهای برنامه درسی ارائه خواهد داد.
حس کنجکاوی و حقیقت جویی امری فطری است که در نهاد تک تک اعضای سالم نونهالان جامعه به ودیعت نهاده شده است و باید با فراهم آوردن شرایط مناسب به تدریج فعالیت یابد . بدیهی است این استعداد ذاتی اول باید در محیط خانواده و آموزشگاه بروز یابد و شکوفا شود و سپس در محیط های سایر نهادهای اجتماعی نشوونما کند . اما در دنیای امروز نقش نظام آموزشی به دلیل تحولات اقتصادی ، علمی ، فنی در این زمینه چشمگیر تر از سایر نهاد ها است .
نقش نظام آموزشی از آن جهت حائز اهمیت است که از قلمرو و دامنه شمول بسیار گسترده ای برخوردار است و مدت زمان نسبتا زیادی از اوقات مفید اعضای جامعه مشتمل بر نو نهالان و کودکان و نوجوانان و جوانان را در بر می گیرد. البته نظام آموزشی صرفاً در برگیرنده دانش آموزان و معلمین و مدیران مدارس نیست بلکه ساختار سازمانی و بستری که اینگونه افراد در آن کار می کنند و قوانین و سیاست هایی که آنها را تحت تاثیر قرار می دهند نیز باید مد نظر باشد.
با نگاهی به نقش نظام آموزش و پرورش به عنوان تربیت کننده و آموزش دهنده سرمایه های انسانی خلاق و پژوهشگر باید این سوال کلیدی و مهم را مطرح کرد که نظام آموزش و پرورش ما تا چه حد فراگیران را به این سمت سوق می دهد.در پاسخ می توان گفت : پژوهش و نو آوری در جامعه ای توسعه پیدا می کند که نظام آموزشی و فرهنگی ، زمینه و بستر مناسبی برای آن را تدارک دیده باشد
.بنابراین تحقیق را می توان در کنار آموزش یکی از اهداف بسیار مهم آموزش و پرورش دانست که باید مورد توجه قرار گیرد و به نظر می رسد که مدارس و معلمان در این میان دارای وظیفه بسیار مهم و حساسی هستند که می توانند علاوه بر فعالیت های تحقیقاتی روح و انگیزه تحقیق و روش های درست پژوهش را در میان دانش آموزان نهادینه کنند.
از جمله عوامل بسیار مهم در شناخت مشکلات جامعه و یافتن راه حل برای آنها ، امر پژوهش و تحقیق است . پژوهش از دو بعد دارای اهمیت است . نخست اینکه چاره گشای مشکلات فردی و اجتماعی است و دیگر این که با افزایش دانسته های انسان به او کمک می کند تا با انتقال یافته های خود به دیگران در حل مشکلات جامعه کمک مضاعف کند . اما نکته مهم این است که خود پژوهش نیز نیازمند آموزش است چرا که پژوهش در حقیقت یک فن است و روش های مختلفی دارد که یادگیری و به کار بستن آنها جز با آموزش میسر نیست.
در واقع تاکیدی که در تعریف تحقیق بر روش های منظم شده است ما را به آنجا راهنمایی می کند که روش های منظم فقط با آموزش حاصل می شوند نه به صورت تصادفی.اما متاسفانه هنوز فرهنگ پژوهش در کشور ما نهادینه نشده و باور راستین برای پژوهش در بخش های گوناگون آموزشی و فرهنگی تقویت نشده است که بتوان از آن در جهت توسعه و پیشرفت کشور استفاده کرد . اعتقاد به اینکه پژوهش می تواند بسیاری از مسائل را حل کند یا آنها را کاهش دهد در میان مسئولان چندان قوی نیست و هنوز بسیاری از دست اندر کاران طعم شیرین استفاده از نتایج تحقیق را نچشیده اند. این قضیه در مورد نهادهایی که رسماً متولی این امرند و نام تحقیقات را با خود یدک می کشند نیز صادق است.