بخشی از مقاله
چکیده :
فرسودگی شهري یکی از مشکلات جدي و پدیده هاي غیر قابل اجتناب است که مدیریت شهري در تمام کشورهاي جهان با آن رو به روست آنچه مهم است اینکه فرسودگی شهري و ایجاد بافت هاي فرسوده مختص به کشور خاص یا شهر مشخصی نمی باشد بلکه تمامی شهرها و روستاهاي جهان با آن روبه رو هستند ولی بسته به شرایط، قدمت، نوع مصالح و کیفیت ساخت و ساز شهرها شدت و ضعف دارد. گسترش فضایی ، بی رویه و بدون برنامه شهر و روند رشد شتابانی که نتیجه تقدم پدیده شهرنشینی بر شهرسازي در یک فاصله زمانی است. نقش مؤثر و مداومی در وسعت یابی شهر ها داشته و باعث شکل گیري بافت هاي فرسوده در آن شده است. مسئله بافت هاي فرسوده شهرهاي بزرگ که هر روز بر گستره ابعاد آن افزوده می شود تنها با نوسازي مبتنی بر مشارکت همه جانبه شهروندان به عنوان کاربران اصلی شهر قابل حل و بهبود و اساسی است . کاربران که باید به این آگاهی برسند که بدون مشارکت آنها در کلیه امور شهري هیچ امري به هدف خود دست نخواهد یافت . با نگاهی به گذشته و بررسی روند ایجاد بافت هاي فرسوده شهرهاي مختلف کشور علاوه برعدم توجه و نقش آفرینی دستگاههاي اجرایی متولی خدمات شهري و ناظر بر ساخت و ساز ابنیه و تاسیسات شهري ، عامل بسیار مهم که می توان به آن توجه ویژه اي داشت نقش مشارکت هاي شهروندي در محدوده بافت فرسوده است. در این مقاله سعی شده است تحلیلی بر نقش مشارکت در روند نوسازي و بهسازي شهري مورد بررسی قرار گیرد.
-1 مقدمه:
وجود روند طبیعی فرسودگی و زوال شهري در اثر گذر زمان و حوادث مختلف نیز اثرات ناشی از تغییر شیوههاي معیشت و رشد تکنولوژیک شهرها را ناگزیر به انطباق با شرایط متغیر حاکم مینماید. بافت شهر ممکن است دچار فرسودگی شود که این مساله باعث بی سازمانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی آن می شود. ضرورتهاي ناشی از نوسازي شهري ما را به طرف نوسازي مشارکتی سوق می دهد. برنامه ریزي شهري به دلیل ماهیت و کارکرد خود همه اعضاي یک جامعه را به شکل هاي گوناگون و به میزانی متفاوت متاثر می کند زیرا با تخصیص زمین و فضا به فعالیت هاي مختلف و هدایت تغییرات آن در طی زمان، سازوکار برنامه ریزي نه فقط می تواند بر ارزش زمین و فضا بلکه بر پخش و باز- پخش ثروت و در نتیجه قدرت نیز اثر بگذارد. افزایش شفافیت، گشادگی و دموکراسی در برنامه ریزي، با وجودي که مشارکت هم هسویه، گسترده و پیوسته مردم در فرایندهاي برنامه ریزي و مدیریت شهري بسیار دشوار است، از خواسته هایی است که همواره مردم و صاحبنظران برنامه ریزي براي افزایش کارآمدي سیستم برنامه ریزي ابراز کرده اند. مشارکت مردمی در نوسازي شهري مقاصدي چند را برآورده می کند که به صورت فشرده در زیربیان می شوند :
- افزایش اعتماد مردم به سیستم بازآفرینی و نوسازي شهري و پذیرش تصمیم هایی که در قلمرو آن گرفته می شود؛
- آموزش شهروندان و انتقال اطلاعات در مورد محیط زندگی از مراجع تصمیم گیري شهري به مردم؛
- مشروعیت بخشیدن به فرایند نوسازي شهري؛
- توانمندسازي ساکنین بافتهاي فرسوده شهري در زمینه هاي گوناگونی چون توان درك مشکلات جمعی در بافت هاي فرسوده و توان اندیشیدن در مورد راه هاي گشودن آن مشکلات؛
پس نوسازي و بازآفرینی شهري به دلیل تأثیر زیاد بر زندگی مردم سزاوار آن است که در معرض دید و انتقاد قرار گیرد و از تمایلات، خواسته ها و نیازهاي ساکنین تأثیر گیرد و به کمک خود آنها در بهبود شرایط محیط زندگی شان قدم بردارد.
-2 مفهوم شهر :
به نظر جغرافیدانان شهر منظره اي مصنوعی از خیابانها و ساختمانها ودستگاهها و بناهایی است که زندگی شهري را امکان پذیر می سازد. جغرافیدانان شهر را به عنوان یک واحد مجزا به حساب نیاورده و ارتباط ان را با منطقه و کشور مورد مطالعه قرار می دهند. در حقیقت شهر جایی است و جمعیتی تعلیم یافته در بخش خدمات اداري - بانکداري- آموزش وپرورش- بهداشت- صنایع و کارخانه هاي بزرگ با سبک زندگی متفاوت از جامعه روستایی. - شیعه، - 6 :1385
-3 بافت شهري:
دانه بندي و درهم تنیدگی فضاها و عناصر شهري که به تبع ویژگی هاي محیط طبیعی و مخصوصاً توپوگرافی. در محدوده شهر یعنی بلوك ها و محله هاي شهري به طور فشرده یا گسسته و با نظمی خاص جایگزین شده اند. - توسلی و همکاران ، - 1368 بافت فرسوده : براساس تعریف شوراي عالی شهرسازي و معماري بافت فرسوده به عرصه هایی از محدوده قانونی شهر اطلاق می شود که به دلیل فرسودگی کالبدي، عدم برخورداري مناسب از دسترسی سواره، تاسیسات، خدمات و زیرساختهاي شهري آسیب پذیر بوده، از ارزش مکانی، محیطی و اقتصادي نازلی برخورداري است. - حبیبی، - 20 : 1386
-4 شاخص هاي شناسائی بافت فرسوده و آسیب پذیر:
بافت فرسوده براساس بلوك تعریف می شود و بلوك شهري عبارتست از محدودهاي که محدود به معابر حداقل 8 متر می باشد و آن بلوك حداقل یکی از شرایط سه گانه زیر را داشته باشد.
الف - بلوکی که داراي حداقل 50 درصد بناهاي فرسوده و نامناسب، به لحاظ زیستی و سکونتی آسیب پذیر باشد. بناي فرسوده یا آسیب پذیر بنایی است که فاقد سیستم سازهاي - سازه بتنی، فولادي با شناژهاي تحتانی، قائم و فوقانی - بنا به تشخیص کارشناسان رسمی ساختمان باشد.
ب - بلوکی که حداقل 50 درصد از املاك آن، مساحتی کمتر از 200 متر مربع داشته باشند ج - بلوکی که حداقل 5 درصد عرض معابر آب - قبل از اصلاح - ، بن بست و یا کمتر از 6 متر باشد و یا ضریب نفوذ پذیري آن کمتر از 30 درصد باشد. به طورکلی وسعت و ابعاد بافت فرسوده به نسبت کل بافت شهري و جمعیت بافت فرسوده به نسبت جمعیت کل بافت و همچنین وضعیت لرزه خیزي منطقه از فاکتورهاي اصل در بررسی این گونه بافت و رسیدگی به ان لحاظ می گردد. وضعیت لرزه خیزي مناطق مختلف بر پایه مطالعات پهنه بندي زلزله به مناطق بسیار پرخطر، متوسط و کم خطر تقسیم بندي می شود و بر همین پایه ضوابط و مقررات لازم براي تضمین نوسازي و بهسازي بافتها مورد اجرا قرار می گیرند. - نظریان و دیگران ، - 54 :1387
-5 عوامل ایجاد فرسودگی شهري :
زمینه هاي موثر در ایجاد فرسودگی محیط هاي شهري، ابعاد اقتصادي، اجتماعی، کالبدي، زیست محیطی، حقوقی و مدیریت شهري را شامل می شود. این موارد که از آنها به عنوان عوامل بسترساز فرسودگی نام برده می شود، موجب نامناسب شدن محیط زندگی شده و نمودهاي منفی و کارکردي مخربی را براي این مناطق به همراه می آورد. عوامل بستر ساز فرسودگی با نمودها و نشانه هاي مختلف ملازم آنها موارد زیر را شامل می شود:
- 1 عوامل اقتصادي :
که رکود فعالیت ها و سکونت اقشار کم درآمد را به همراه داشته و موجب افت قیمت زمین و مسکن و توقف ساخت وساز در این مناطق می گردد.
- 2 عوامل اجتماعی فرهنگی :
که مشکلات و ناهنجاري هاي اجتماعی فرهنگی از علائم آن است. - 3 عوامل کالبدي :
که ناپایداري ابنیه و ناکارآمدي زیرساختها از نشانه هاي آن به شمار می رود. - 4 عوامل زیست محیطی :
عوامل زیست محیطی که انواع آلودگی هوا، آب و آلودگی هاي صوتی و بصري و نیز کمبود پوشش گیاهی و عناصر طبیعی را شامل می شود.
- 5 عوامل حقوقی و مدیریتی :
که عمدتاً به دلیل ناکارآمدي مدیریتی و سازمانی، ناکارآمدي طرح ها، برنامه ها، شیوه ها، روش هاي اجرایی، ضعف و نارسایی قوانین، ضوابط و مقررات مورد توجه قرار می گیرد. - عندلیب، جلد اول، - 19 : 1386
-6 شیوه هاي مداخله در بافت هاي فرسوده شهري :
- بهسازي
- نوسازي
- باز سازي
-7 مشارکت :
بکار گیري مشارکت مردم در برنامه ریزي شهري زمانی ممکن خواهد بود که این نظام اجازه استفاده از نظرات مردم را بدهد و به گونه اي سازماندهی شده باشد که دخالت مردم در فرآیند برنامه ریزي را ممکن سازد. بنابراین مهمترین تغییر مورد نیاز در شیوه هاي مراجعه مستقیم به آراء عمومی در بررسی و تصویب برنامه ها را شامل شود. در شرایط عادي با حضور موثر و اجباري نمایندگان اجتماعات محلی اعم از نمایندگان شوراي شهر، شوراي محلات و نواحی و در غیاب آن ها معتمدین محلات و شهرها و نیز حضور اختیاري صاحب نظران æ عموم مردم در کلیه مراحل بررسی و تصویب، راهگشا و تضمین کننده ارتقا کیفی برنامه ها و قابلیت هاي آن ها در برنامه ریزي شهري خواهد بود. از طرفی دیگر تبلیغ و معرفی برنامه و اهداف آن به مردم به شناخت برتر و بهتر مردم از نظام برنامه ریزي شهري منجر شده æ کمک خواهد نمود که برنامه ریز توجه بیشتري را معطوف به منافع عمومی و مشارکت وسیع تر مردم نموده و از سویی دیگر مردم همسو با برنامه ریز شهري در اجرا و تحقق برنامه مشارکت نمایند. پس لازم خواهد بود که نظام جدید برنامه ریزي شهري در کشور، ضمن خروج از چارچوب تنگ برنامه ریزي در پشت اتاق هاي در بسته و تمرکز تصمیم گیري از بالا به پایین و بدون توجه به خواست