بخشی از مقاله

چکیده
هدف از این مطالعه بررسی سه شاخص امید به زندگی،تولید ناخالص داخلی و آموزش، به عنوان سه شاخص موثر در توسعه یافتگی ایران می باشد. در این پژوهش با استفاده از مدل شاخص توسعه انسانی که توسط مروان و ایان کینگ در دانشگاه ویکتوریا کانادا در سال 2008 مورد استفاده قرار گرفته به بررسی شاخص های توسعه انسانی به عنوان عوامل توسعه یافتگی در ایران طی دوره - - 1387-1367 پرداخته خواهد شد.

در این مطالعه با استفاده از روش حدقل مربعات معمولی به برآورد الگو پرداخته شده است. برای اندازهگیری توسعهی اقتصادی از شاخص توسعهی انسانی، شاخص امید به زندگی، شاخص آموزش و شاخص تولید ناخالص داخلی استفاده شده است.

اطلاعات این مطالعه از سایت سازمان ملل متحد و سایت بانک جهانی استخراج شده است. و نتایج حاصل نشان از معنی دار بودن متغیر تولید ناخالص داخلی از نظر آماری، و تاثیر مثبت و معنی دار آن بر توسعه یافتگی ایران می باشد و با توجه به تاثیر مثبت آن برای توسعه یافتگی ایران دولت می تواند با ایجاد فرهنگ کار در کشور و بها دادن به تولید ملی داخل کشور، زمینه را برای صنعتی شدن و توسعه بخش صنعت در کشور فراهم آورد که خود اقدامی برای توسعه یافتگی کشور به شمار می رود. افزایش میانگین سالهای تحصیل تاثیر مثبت و معنی داری بر میزان توسعه یافتگی ایران داشته است که با توجه به میزان تاثیرگذاری در بین متغیرهای مورد بررسی در این الگو تولید ناخالص داخلی و کسب آموزش بالاترین میزان تاثیرگذاری را دارا می باشند.

-1مقدمه

شاخص توسعه انسانی، با نشان دادن دامنه قدرت انتخاب و گسترش قابلیتهای انسان، معیار مناسبی در تعیین سطح زندگی انسانی است و جایگاه کشورها را در دستیابی به توسعه انسانی نشان می دهد.در نظریات اقتصادی - اقتصاددانان کلاسیک - انسان به عنوان یکی از نهادهای تولید در چرخه تولید کالا و خدمات مورد توجه بود و سرمایه فیزیکی را عامل تشکیل دهنده ثروت کشور می دانستند - آدام اسمیت1 ، کارل مارکس 1، ریکاردو. - 2 اما، منتقدین نظریات کلاسیک ها، انسان را مبدا توسعه معرفی می کنند؛ نظریه های تازه رشد،متکی بر انسان است.

به این معنا که سرمایه گذاری بر روی انسان را معتبرترین شرط حرکت به سمت توسعه بهینه اقتصادی می دانند و تاکید می کنند که توسعه یافتگی بدون کاهش نابرابریها و محرومیتها، به دست نخواهد آمد - سولو3،جونز4، شومپیتر - 5مفهوم توسعه انسانی، به مراتب گسترده تر از مفاهیم قراردادی توسعه اقتصادی است، زیرا الگوهای رشد اقتصادی عموما با گسترش تولید ناخالص ملی اندازه گیری می شود، تا بهبود کیفیت و سطح زندگی انسان

توسعه انسانی، سه بعد از زندگی را در بر دارد. این سه بعد عبارت است از: زندگی طولانی و سالم، دانش و سطح استاندارد.

زندگی طول عمر: امید به زندگی در بدو تولد، نرخ زنده ماندن نوزاد

دانش: باسوادی بزرگسالان، نرخ ثبت نام دختران و تعداد دانشمندان و متخصصان تحقیق و توسعه

سطح زندگی: درآمد سرانه، تعداد نیروی کار بعنوان درصدی از جمعیت، تعداد جمعیتی که به آب سالم دسترسی دارند..

شاخص امید به زندگی، دستیابی نسبی هر کشور به امید به زندگی را در بدو تولد اندازه گیری می کند. حداقل سن برای امید به زندگی در بدو تولد 25 سال و حد اکثر 85 سال است. شاخص آموزش، از ترکیب دو شاخص درصد باسوادی بزرگسالان و شاخص نسبت ترکیبی ثبت نام ناخالص در سطوح مختلف تحصیلی به دست می آید

-2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

-1-2 مبانی نظری

- 1آدام اسمیت1 یکی از اقتصاددانان کلاسیک،تحقق تقسیم کار راعاملی جهت شروع توسعه اقتصادی می پندارد.به نظر او تحقق تقسیم کار در جامعه باعث افزایش بازدهی تولید و در نتیجه افزایش درآمد ملی خواهد شد.لذا به نظر اقتصاددان کلاسیک چنانچه جوامع بخواهند در مسیر توسعه اقتصادی گام بردارند باید تقسیم کار را تحقق بخشند.تقسیم کار بدین معنی که هر عامل تولید - شامل نیروی کار - باید جذب تولیدکالایی گردد که بازدهی در ان نسبت به سایر کالاها بالاتر است.

بدین ترتیب باگذشت زمان تقسیم کار باعث نواوری در تولید شده و بازدهی تولید بیش از گذشته افزایش پیدا خواهد کرد.ریکاردو یکی دیگر از اقتصاددانان کلاسیک محدودیت در امر رشد و توسعه را مورد توجه قرار داده است.ریکاردو در نظریه ی توسعه ی خود بین سه گروه اجتماعی سرمایه داران کارگران و مالکین زمین تفاوت قائل می شود.سرمایه داران افرادی هستند که از طریق سرمایه گذاری و سرمایه گذاری مجدد درجامعه، روند توسعه را به جریان می اندازند.محرک این گروه اجتماعی نیزاز این فعالیت کسب سود است.

گروه کارگران که بیشترین درصد جمعیت جامعه را در بر می گیرند از خود عامل تولیدی دراختیار ندارند.این گروه با استفاده از عوامل تولید گروه اول در فعالیت های تولیدی مشارکت می فرمایند.گروه سوم مالکین زمین هستند که زمین های قابل کشت محصولات کشاورزی رابه طور کامل در اختیار دارند.

این گروه استفاده اززمین خود را جهت تولیددر مقابل دریافت مال الاجاره به گروه سرمایه داران واگذار میکنند.به این ترتیب چرخ اقتصادی جامعه در حرکت خواهد بود.حال اگر گروه نخست یعنی سرمایه داران بتوانند در روند تولید پس اندازخود را افزایش دهند می توانند با بکارگیری این گونه پس اندازها روند توسعه را تسریع بخشند.تشکیل سرمایه از نظر ریکاردو عامل مهمی در جهت تحقق توسعه اقتصادی کشورها بشمار می رود.

به نظر این اقتصاددان کلاسیک این روند به علاوه تغییرات تکنولوژیکی می تواند مانع از ایجاد وضعیت سکون در جوامع گردد.

- 2مالتوس2 در رابطه بامحدودیت رشد و توسعه در جوامع از ریکاردو بدبین تر است. او معتقد است که محصولات کشاورزی براساس تصاعد حسابی افزایش پیدا می کنددر حالی که جمعیت در دنیا بر اساس تصاعد هندسی افزایش پیدا خواهدکرد. در نتیجه به نظر او آینده ی بشریت مواجه با فقر فلاکت و گرسنگی خواهد بود.بدیهی است مالتوس نقش پیشرفت وتکنولوژی را در افزایش سطح تولیدات، در نظر نگرفته بود و لذا اگر نظریه ی او در نقاط مختلف دنیا مدنظر قرار گیرد می توان گفت حداقل نظریه ی وی در قسمت هایی از این کره ی خاکی مخصوصا در قاره ی آفریقا تا اندازه ای مصداق پیدا کرده است.

- 3 آرتور لوئس3 یکی از پر آوازه ترین نظریه پردازان توسعه است و او را میتوان پایه گذار رشته علمی و مستقل توسعه دانست.آراء لوئیس دو خصوصیت مهم دارند:نخست،واقع گرا بودن آن،بویژه در زمینه های مرتبط با توسعه صادرات و نقش کشورهای صنعتی شده در این زمینه؛و دوم اختصاص آن به مسایل کشورهای کم توسعه یافته - LDC - که4 عمدتاٌ کشورهای سابقاً مستعمره ای هستند که از نیمه دوم قرن بیستم به تدریج استقلال سیاسی پیدا کردند.

مدل پیشنهادی لوئیس یک مدل دو بخشی است که اقتصاد و به تبع آن ساخت های اقتصادی را به دو بخش سنتی - کشاورزی - و نوین - صنعتی - تقسیم می کند.لوئیس خود مبشر و مروج توسعه صنعتی است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید