بخشی از مقاله

چکیده

سبک زندگی اسلامی سبکی است که الگوهای مطرح در آن از ترجیحات دینی یا مبتنی بر مبانی دینی پدید آمده است. به لحاظ عینی ما میتوانیم درون هر نوع فرهنگ مبتنی بر مذهب و مکتبی - اعمّ از شیعه، سنی، مسیحی، بودایی و ... - این الگوها را دنبال کنیم و این بحث یکی از حوزههای مطالعاتی فعال در مورد سبک زندگی در مجامع علمی است.

هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و تاثیر عوامل جامعه شناختی بر شاخص های سبک زندگی اسلامی- ایرانی شهروندان گرگانی است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس تلفیق آراء جامعه شناختی بوردیو و منابع اسلامی تدوین شده است، این پژوهش یک مطالعه توصیفی-پیمایشی است، نمونه گیری به روش خوشه ای بوده جامعه آماری شهروندان 15 تا 64 سال شهر گرگان می باشد که با فرمول کوکران تعداد 400 نمونه به دست آمد.

فرض براین است عوامل مانند سن، تحصیلات، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، مصرف رسانه و دینداری با سبک زندگی اسلامی رابطه دارد. با تدوین پرسشنامه محقق ساخته و توزیع آن در میان جامعه آماری مورد نظر و تجزیه و تحلیل آن ها بااستفاده ازآزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره،در نهایت نتایج به دست آمده نشان می دهد تمام متغیرها با متغیر سبک زندگی اسلامی رابطه مستقیم و معناداری دارند. و دراین بین متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی و پس از آن مصرف رسانه بیشترین تأثیر را برروی سبک زندگی اسلامی گذاشته است. براین اساس می توان تدابیر وراهبردهایی را در جهت تقویت الگوهای اسلامی- ایرانی سبک زندگی در میان شهروندان ترویج و ترغیب نمود.

1 مقدمه و طرح مساله
دیرگاهی است که صور نوین هویت اجتماعی به رغم گذشته که بر پایه های تولید استوار یود، مبتنی بر مصرف گشته است و از این رو مفهوم طبقه رفته رفته جای خود را به سبک زندگی بخشیده است که همانا روش الگومند مصرف، درک و ارزش گذاری محصولات فرهنگ مادی است و بدین ترتیب مفهوم سبک زندگی به مثابه رقیب و بدیلی نیرومند برای مفهوم طبقه اجتماعی رخ نموده است

امروزه در بحث ها و تحلیل های جامعه شناختی، فعالیت ها و شیوه های مصرف، سرچشمه های جدیدی را در ساختار هویتی افراد اجتماع ایجاد کرده است.این امر نتیجه تغییر آهنگ زندگی و فراغت در انسان مدرن است. مفهوم گسترده سبک زندگی، که امروزه نه فقط، در حوزه مباحث جامعه شناسان و روان شناسان به کار می رود بلکه اکثر افراد در طبقات مختلف اجتماعی، از واژه سبک زندگی در داوری های زیباشناختی وعلایق ذوقی خود سود می برند.

به گونه ای که سبک زندگی در جوامع امروز تعیین کننده ترین عامل فرهنگی محسوب می شود. اسلام محور اصلی فرهنگ، باورها ، عقاید، ذائقه ها و سلایق را در اموری بیان کرده که ارتباط با خدا دارد. درواقع یک اصل کلی دین اسلام این است که باید استقلال و هویت خودرا حفظ کرد.فرهنگ اصیل ایرانی اگر در برابر هجمه تبلیغات سبک های متعدد غربی قرار بگیرد،مبانی و اصول فرهنگی آن درهم ریخته و فرهنگ نامناسب نظام های سلطه جایگزین آن خواهد شد.

فرهنگ آکسفورد سبک زندگی را »راه های گوناگون زندگی فرد یا گروه« می داند. - Oxford Dictionary - 1990 اما در معنای اصطلاحی، شیوه زندگی یا سبک زیستن است که منعکس کننده گرایش ها و ارزش های یک فرد یا یک گروه است، عادات، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی، سطح اقتصادی و ... که با هم، طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می سازد

با این تعاریف این پرسش پیش می آید که ترکیب سبک زندگی »اسلامی-ایرانی« یعنی چه؟ آیا این یک اصطلاح توصیفی - عینی و انضمامی - است یا تجویزی - ذهنی و آرمانی - ؟ به عبارتی آیا ما با واقعیتی در زندگی روزمرهمان روبهرو هستیم که میشود آن را سبک زندگی اسلامی-ایرانی نامید؟

این ترکیب هم میتواند توصیفی باشد و هم تجویزی. هم در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم و هم در زندگی روزمرهی مردمان امروز میتوان به الگوهای متعدد رفتاری اشاره کرد که برآمده از ترجیحات اسلامی و شیعی است. همچنین میتوان از میان آموزههای دینی، الگوهایی رفتاری را تجویز کرد که مردم را با توجه خصائص تاریخی و جغرافیاییشان بهتر از هر مرجّحی به سعادت برساند. پس این الگوی اسلامی- ایرانی از یک سو تجویز است و رو به سعادت و معنویت انسان دارد و از سوی دیگر با واقعیات زندگی انسان ایرانی و محیط او پیوند و تناسب دارد.

دنیای مدرن با وجود اینکه انسان را از بند سنت وارهانده، اما تنگناهایی را نیز برای فرد ایجاد کرده است. انسان ها برای اینکه تعریفی از هویت خود در بین همنوعان داشته باشند، به پدیده هایی چون مد، سبک و شیوه هایی از زندگی پناه می برند تا آن ها را متمایز از دیگران نشان دهد، کما این که آنتونی گیدنز در تعریف مفهومی از سبک زندگی می نویسد: »سبک زندگی را می توان مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آن ها را به کار می گیرد. این عملکردها نه فقط نیازهای جاری او را برمی آورد، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت خصیش خویش بر می گزیند، در برابر دیگران مجسّم می سازد.

سبک زندگی مجموعه ای نسبتاً منسجم از همه رفتارها و فعّالیت های یک فرد معیّن در جریان زندگی روزمره است. 

تلقّی و تحلیل بیشتر به ارزش ها و انتخاب های ارادی و شخصی نزدیک می شود. هرچند که در همین جا نیز سخن از جامعه پذیری و القائات ارزشی و فرهنگی محیط بر نگرش ها و اعتقادات افراد است. با این وجود افراد تمایلات متفاوتی دارند و اگر این تمایلات برگرفته از شهوات و هوای نفس است، اسلام کلاً این تمایلات را نهی نمیکند، بلکه آموزهها و دستورهایی را ارائه میکند کهتدریجاً به این سلیقه و سبک و دلیل ترجیحگذاری، رنگ و بوی الهی میدهد. تفاوت در انتخاب و تفاوت در سلیقه را میپذیرد.

اسلام نمیگوید همه رنگ سبز یا آبی و قرمز را دوست داشته باشند. واقعیت این است که هر کسی بنا بر نوعی که به دنیا آمده و تربیت شده است، یک رنگی را دوست دارد و اسلام هم نفیاش نمیکند. یعنی حدی از سلیقه، حدی از تفاوت انسانها در اسلام پذیرفته شده است. اما سفارش می کند انسان ترجیحش را در مسیر و محدودهی الهی قرار بدهد.

منظور از »سبک زندگی « فرهنگ نیست، بلکه بخشی از فرهنگ هرجامعه می باشد.» کاربردهای سبک زندگی اغلب آن را به همان گویی و کلی گویی کشانده و از آن برای همه چیز و هیچ چیز استفاده شده است به گونه ای که گاهی به اشتباه، آن را معادل فرهنگ و یا طبقه در نظر می گیرند

فرهنگ جامعه ایران، تلفیقی از معیارهای اسلامی، ایرانی است.بنابراین سبک زندگی اسلامی، به بخشی از فرهنگ اطلاق میشود، کهاعمّ از عقاید و نگرشها است و همچنین به آن بخشی از ظاهر و رفتار ظاهری انسان بازمیگردد که قابل مدیریت است و خصوصاً به زیبایی، خوشایندی، منش و سلیقه نیز ارتباط دارد. بوردیو، جامعه شناس فرانسوی نیز، در کتاب" تمایز" و مطالعات مربوط به اعمال و رویه های فرهنگی، نقدی اجتماعی درباره ی داوری سلایق ارائه می کند. او در این نقد، شرحی گویا از عملکرد فرهنگ و قدرت در جوامع امروزی ارائه می دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید