بخشی از مقاله

چکیده:

به تحقیق، »سبک زندگی« به عنوان یک اصطلاح فرهنگی با رویکرد مردمشناختی و جامعهشناختی،ظرفیت تقیّد به دینیبودن را دارد و همچنان که اصول کلی لیبرالیسممانند فردگرایی و استقلال، سبک خاصّی را برای زندگی بشر رقم میزند و الزاماتی مانند شبکههای فضای مجازی و تکنولوژیهای ارتباطی، روشهای خاصی را بر زندگی آدمی تحمیل میکنند، دین و مذهب نیز با توجّه به اصول بنیادی هستیشناختی و انسانشناختی و اهداف خاصّش، سبکی از زندگی طلب میکند که با همان اصول و اهداف سازگار است.

این مسئله با شناخت و تفسیر و عملیاتی ساختن الگوی اسلامی ایران پیشرفت پیوند تنگاتنگی دارد و از اجزای اصلی و مهم آن میباشد. در این مقاله با رویکرد مفهومی به این موضوع اساسی پرداخته شده است. روش بحث نظری و تحلیلی بوده و ضمن معرفی اجمالی آرا و نظرات دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی، مفهوم سبک زندگی در فرهنگهای مختلف مورد توجه قرار گرفته و سعی شده است از گستردگی و یا محدودیت موضوعی آن پرهیز شود و در پایان شیوههای جهانی و ملی و محلی را در چارچوب فرهنگ و ارزشهای ناب اسلامی ایران توصیه مینماید که ضرورت حیاتی برای شناخت و تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در قرن 21 و چشمانداز اعتلای کشور اسلامی ایران در افق آینده میباشد.

مقدمه

سبک زندگی از مفاهیم اساسی و برجسته در راستای شناخت، تفسیر و عملیاتی ساختن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بوده و بر اساس یافته های عقلی و نقلی بویژه رهنمودهای رهبری فرزانه انقلاب بدون توجه به متن زندگی مردم که با سبک زندگی پیوند دارد امکان پیشرفت و تمدن سازی از بین می رود. سبک زندگی یکی از مفاهیمی است که در نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه جدی و اقبال جامعهشناسان قرار گرفت.

بررسی پیشینههای تجربی در زمینه سبک زندگی در ایران نشان میدهد که سابقه پژوهش در این زمینه به کمتر از بیست سال میرسد البته از سال 1380 تاکنون اقبال محققان به سوی این موضوع بیشتر شده است. گستردگی ابعاد و پیچیدگی موضوع موجب شده است که مرزهای محدودکننده این موضوع لغزنده و مبهم باشد و لذا برداشتهای متفاوتی از این موضوع و قلمرو آن به وجود آید که در بررسیها قابل مشاهده است. سبکهای زندگی، شیوههای زندگی پذیرفته شده توسط افراد هستند که هویتهای فردی، گروهی، و اجتماعی- اقتصادی آنها را منعکس میکند.

سبک زندگی در آثار اولیه

درآراء پیشینیان ازجمله وبلن، وبر، زیمل،آدلر وابن خلدون مباحث سبک زندگی میتوان یافت. ابن خلدون، محیط جغرافیایی و شیوه معاش موجب شکل گیری دو سنخ بادیه نشین و شهرنشین با سبک های زندگی متفاوت در جامعه می شود و موجب تغییر در دین داری با سه بعد اعتقادی،اخلاقی و مناسکی می شود" - رحمانی فیروزجاه و سهرابی - 17 :1390 سبک های زندگی در مطالعات اجتماعی نوین نتیجه اکتساب های فردی و دائما در حال تغییر هستند، حال آنکه جامعه و شیوه زندگی مورد نظر ابن خلدون کاملا تحت تاثیر جغرافیا و محیط زندگی است و به جامعه بدوی و جامعه حضری تقسیم می شود .

تورستون وبلن در کتاب»نظریه طبقه تن آسا1899 - «، ترجمه فارسی - 1386 وقتی نظریه اش درباره مصرف در جامعه امریکا را ساخته و پرداخته می کند از شیوه زندگی متمایز طبقه سرمایه دار تن اسا به مثابه نمودی از جایگاه طبقاتی انان صحبت می کند. بررسی وبلن از تجمل گرایی و تفاخر طبقه تن آسا نه فقط ویژگی جوامع جدید، بلکه قابل پیگیری در تمام جوامع بشری در طول تاریخ است ماکس وبر موضع روشنتری درباره سبک زندگی دارد و تعریفش با مفهوم نوین سبک زندگی همخوانی بیشتری دارد. استفاده او از واژه سبک زندگی در چارچوب نظریه اش درباره گروه های منزلتی، در واکنش به گروه طبقاتی مارکس است، - فاضلی . - 62 :1382

مطالعات جدید

حوزه جدید مطالعات سبک زندگی از سال های پس از جنگ جهانی دوم قابل پیگیری است، در این سلسله مطالعات بین رشته ای جمع کثیری از علمای جامعه شناسی،انسان شناسی ،اقتصاد،روان شناسی ،مدیریت و ...هر کدام به نوبه خود بر جنبه هایی از سبک زندگی تاکید کردند، به طور کلی این مباحث بر روی رابطه سبک زندگی با بازاریابی، مصرف، فراغت، هویت، جوانان، و ... متمرکز شده اند. رشد مطالعات سبک زندگی تاریخ مشترکی هم با مطالعه فراغت دارد.

مطالعات فراغت محصول ظهور جامعه ای است که در آن گذران اوقات فراغت عامل موثری در شکل دادن به زندگی روزمره و هویت افراد است. طبق الگوی سنتی کار و شغل افراد تعیین کننده رفتارهای ایشان در اوقات فراغت پنداشته می شد، - فاضلی . - 64-63 :1382 منظور وبر از »منزلت« تفاوت در میزان احترام یا شأن اجتماعی است که دیگران به افراد و گروه ها نسبت می دهند، منزلت در جوامع سنتی، بر اساس شناخت مستقیم از شخص تعیین می شود، اما با پیچیده تر شدن جوامع، دیگر امکان وجود ندارد که منزلت همیشه به این شیوه معلوم شود، در عوض از طریق سبک های زندگی مردم نمود پیدا می کند. نشانه ها و نمادهای منزلت مثل خانه و مسکن، پوشاک، طرز صحبت، و شغل، به شکل گیری پایگاه اجتماعی فرد از دید دیگران کمک می کنند. کسانی که منزلت یکسان و مشابهی دارند یک اجتماع را به وجود می آورند که در آن نوعی هویت مشترک احساس می شود.

پیر بوردیو

از جمله نظریه پردازانی است که شاید بیشترین نقش را در تشکیل و تدوین حوزه مطالعاتی سبک زندگی البته با رویکردی انتقادی از تعیض و تمایز در جوامع غربی داشته اند - باینگانی و دیگران 70 :1392، رستمی و اردشیرزاده - . - 16 :1392 بوردیو بر رابطه دیالکتیکی میان زمینه - میدان - و منش - ساختمان ذهنی - تاکید می کند، در حقیقت هدف او در هم آمیزی و تلفیق نظریه های خرد و کلان، عاملیت و ساختار است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید