بخشی از مقاله

چکیده

اصطلاح اقتصاد مقاومتی در سالهای اخیر توسط مقام معظم رهبری مطرح و سپس به مفهوم رایج مباحث اقتصاد سیاسی تبدیل شد. صاحبنظرانی با رویکردهای گوناگون در این حوزه اظهار نظر کردهاند؛ برخی با ادبیات علم اقتصاد، برخی با ادبیات اقتصاد اسلامی و برخی نیز نقش مؤلفههای حوزههای فرهنگ و سیاست را در شکلگیری اقتصاد مقاومتی مورد بررسی قرار دادهاند.

در روابط بین الملل معاصر تحریم ها ابزاری برای حل و فصل اختلافات و دستیابی به اهداف سیاسی خاص تلقی می شود که غالبا انعکاسی از نا رضایتی اعضای قدرتمند شورای امنیت از رفتار بین المللی و داخلی سایر اعضا می باشد تحریم به عنوان ابزار فشار و اجبار در پیشبرد اهداف سیاست خارجی کشورها همواره مد نظر بوده و ادبیات آن نیز یکی از بحث انگیزترین و غیرقطعی ترین ادبیات ها در روابط بین الملل است.

با توجه به فضای موجود داخلی و بین المللی درباره تحریم ایران، این پژوهش تلاش دارد تا ضمن بررسی تحریم اقتصادی و اقتصاد مقاومتی کشور خودمان - ایران - را مد نظر قرارداده و تهدیدها و فرصتهای ناشی از این تحریم ونقش شرکتهای دانش بنیان در توسعه اقتصاد را مورد بررسی قرار دهد.

-1 مقدمه

آثار کلان تحریم در اقتصاد یک کشور از دو جهت قابل بررسی است، اول اینکه یک اقتصاد برای رشد و توسعه نیازمند به دست آوردن عوامل تولید از منابع مختلف است و این عوامل تولید در یک فرآیند اقتصادی میتواند برآیندی مناسب در جهت رشد اقتصاد را داشته باشد یعنی اقتصاد در هر صورت نیازمند به منابع سرمایهای، تکنولوژی روز، مواد اولیه، مدیریت و سازماندهی مناسب و نیروی انسانی ماهر است که در قالب عوامل تولید بتواند به روشهای مناسب درهم ترکیب شوند تا یک فعالیت اقتصادی در بخشهای مختلف مانند صنعت، کشاورزی و خدمات حاصل گردد،

اما مساله مهم اینجاست که امروزه در دنیا هیچ کشوری فقط به منابع داخلی خود به عنوان عوامل تولید تکیه نمیکند بلکه حساب ویژهای روی منابع بینالمللی به منظور افزایش قدرت تولید باز کرده و سعی میکند تا چند برابر منابع داخلی خود از منابع خارجی استفاده کند در این صورت اولین اثر کلان تحریم به نظر من کاهش منابع بینالمللی و غیرداخلی است یعنی عوامل تولید خارج از مرزها وارد اقتصاد داخلی یک کشور نمیشود.

در نتیجه اقتصاد نمیتواند با اتکای محض به منابع داخلی در مسیر شتابان رشد و توسعه قرار گیرد. از طرف دیگر باید گفت یک اقتصاد سالم و مولد بدون حضور در بازارهای بینالمللی و افزایش قدرت رقابتپذیری معنا ندارد و اگر اقتصاد یک کشور سهمی از بازارهای جهانی نداشته باشد به تدریج دچار رکود میشود و با فاصله گرفتن از فضای رقابتی، کارآیی خود را نیز از دست خواهد داد ضمن اینکه گرفتن سهم از بازارهای بینالمللی نیازمند وجود شرایط عادی در فضای سیاسی یک کشور است

پس اگر کشوری در حالت تحریم قرار بگیرد نمیتواند سهم مناسبی از با زارهای بینالمللی داشته باشد و رقابتپذیری خود را نیز از دست میدهد پس بهطور کلی باید گفت تحریم در یک نگاه کلان از یک سو منابع عرضه عوامل تولید را در اقتصاد ایران کاهش خواهد داد و از سوی دیگر نیز با کاهش سهم اقتصاد ایران از بازارهای جهانی فاصله ما را با سایر کشورهای همسایه به تدریج افزایش میدهد که تجلی این دو اثر در کاهش رشد اقتصادی کشور به طور قطع نمایان میشودیعنی می توان کاهش رشد اقتصادی را اصلی ترین تاثیر کلان تحریم دانست .

از ابتدای مطرح شدن اصطلاح اقتصاد مقاومتی، رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای گوناگون به تبیین این مفهوم پرداختهاند. ایشان معنای اقتصاد مقاومتی را چنین بیان نمودهاند: »اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیریاش کاهش پیدا کند؛ یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان، که همیشگی و به شکلهای مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.« همچنین ایشان در جای دیگر این مفهوم را چنین معنا میکنند:

اقتصاد مقاومتی فقط جنبهی نفی نیست، این جور نیست که اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهای تدافعی باشد. نه، اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند. «

بنابراین باید توجه داشت که اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد تدافعی یا ریاضتی نیست، بلکه در حقیقت نوعی اقتصاد و برنامهریزی تعاملی مبتنی بر راهبرد استفاده از تهدید به عنوان یک فرصت است. حال باید دید زمینهها و نقاط آسیبپذیر زمینهساز تهدید چیست و چگونه و با چه راهبردی میتوان این تهدیدها را به فرصت تبدیل نمود و به عنوان فرصتی برای اصلاح یا حتی جراحی اقتصادی استفاده کرد و در عین رفع تهدیدها، به رشد و شکوفایی اقتصادی نیز دست یافت. بنابراین به فرآیند شناسایی نقاط آسیب و تهدیدهای خارجی و داخلی و تبدیل این نقاط ضعف و تهدیدها به فرصتهای رشد و توسعه، اقتصاد مقاومتی گفته میشود.

-2تحریم یعنی چه ؟

تحریم کاستن داد و ستدهای معمول بین دو طرف است که یک سو تصمیم میگیرد؛ طرف دیگر، سطح و عمق داد و ستد را کاهش بدهد یا حتی متوقف کند. البته تحریمها فقط مربوط به روابط بین کشورها نبودهاند و در زمانهایی مردم، یا نهادهای اجتماعی، واحدهای تجاری، بانکی یا حتی کشوری را تحریم کردهاند؛ مانند نخریدن کالا از آفریقای جنوبی در زمان رژیم آپارتاید، تحریم بانک »بارکلی« بریتانیا به دلیل بیتفاوتی به رفتار حکومت نژادگرا در رودزیای پیشین و آفریقای جنوبی و تحریم خرید کالاهای تزیینی ساخته شده از پوست حیوانهای در خطر نابودی؛ تحریمهای اقتصادی همیشه گام به گام بودهاند که فرصت تغییر رفتار داده شود .

البته تحریمهای اقتصادی برای هر دو سو هزینه دارند؛ اما بیشتر زمانها هزینه طرف تحریم شده بیشتر است چون تا حدودی و به نوعی در محاصره اقتصادی قرار میگیرد .تحریم های اقتصادی نیزعمدتا از دو طریق اعمال می شود. تحریم تجاری و تحریم مالی تحریم تجاری که با محدود کردن یا قطع کردن انواع روابط وارداتی و صادراتی همراه می شود. در تحریم مالی محدودیت و تضییقات و فشارهایی بر روابط مالی کشور هدف اعمال می شود.

یعنی سرمایه گذاری، تامین مالی و معاملات مالی کشور تحت فشار قرار می گیرد.تقسیم بندی دیگری می توان از جهت "منشاء" تحریم نیز در نظر داشت: اول تحریم یک جانبه، در این نوع کشور فرستنده تحریم براساس تصمیم یک طرفه خود تحریم را اعمال می کند. دوم تحریم چند جانبه که از سوی چند کشور علیه کشور هدف صورت می گیرد. سوم تحریم سازمان ملل است که بوسیله شورای امنیت اعمال می شود.

از آنجا که در تحریم یک طرفه، فقط یک کشور روابط تجاری و مالی خود را با کشور هدف محدود می کند، در نهایت این تحریم آثار سوء کمتری خواهد داشت. میزان این اثرگذاری به نفوذ اقتصادی کشور فرستنده تحریم در کشور هدف بستگی دارد. به طور مثال کشوری مانند آمریکا بر کشوری مانند کانادا که در حد 80 در صد روابط تجاری اش وابسته به آمریکاست تحریم اعمال کند بدون تردید کشور کانادا به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت وبه اوضاع وخیمی دچار می شود. اما اگر سهم معاملات اقتصادی آمریکا با کشوری مثلا حدود 15 درصد باشد، تحریم یک جانبه کاری از پیش نخواهد برد.

در تحریم هایچند کشور اصطلاحاَ می گویند "ائتلاف کشورهای داوطلب"بوجود آمده است. یعنی ائتلاف کسانی که مایلند به تحریم بپیوندند. بدیهی است که آثار و هزینه های تحریم چند جانبه نسبت به تحریم یک جانبه می تواند بیشتر باشد. اما این تحریم شورای امنیت سازمان ملل است که به صورت همه جانبه صورت می گیرد و برای اعضای سازمان ملل لازم الاجرا است و بعد حقوقی و قانونی هم دارد.

-1-2پیشینه تاریخی تحریمها به کجا میرسد؟
 تحریمها پیشینه تاریخی بسیار طولانی دارند؛ حتی در قرنهای گذشته اعمال تحریم در چالشهای بین واتیکان و امپراتوری فرانسه وجود داشت . اما تحریم پس از جنگ جهانی دوم بیشتر کاربرد پیدا کرد. در زمانهای نزدیکتر به ما، تحریمهای بریتانیا در مورد ایران در جنبش نفت، تحریم کوبا از سوی ایالات متحده آمریکا، تحریم نفتی هلند، بریتانیا، آمریکا و فرانسه از سوی کشورهای عربی در جنگ 1973اعراب با اسراییل که سبب چهار برابر شدن قیمت نفت شد و اگر بیشتر به گذشته باز گردیم از تحریم تجاری، ورزشی و سرمایهای اتحاد جماهیر شوروی از سوی غرب - که المپیک 1980 را هم در برگرفت - به علت حمله نظامی و اشغال افغانستان میشود یاد کرد.

-2-2 هزینه های تحریم:

اولین هزینه تحریم هزینه وقت و انرژی برای تغییر مناسبات تجاری و مالی است. این هزینه بر هر دوطرف و به نسبت وضعیت هریک تحمیل می گردد. تغییر بازارها نیز هزینه زمانی و مالی دارد. ضمن اینکه این تغییر، هزینه قیمتی هم تحمیل می کند. در شرایطی که به دلیل تحریم بازار خرید تغییر کند، ناچار کالای مشابه با قیمت بالاتر خریداری می شود. بنابراین قدرت خرید پول هم کاهش می یابد. برای کشور تحریم کننده نیز از دست رفتن بازار فروش و ارائه خدمات مالی هزینه تحریم است. هزینه دیگر تغییر در رتبه بندی ریسک کشور هدف است. افزایش یا کاهش ریسک موجب زیاد و کم شدن هزینه های معاملات می گردد. هزینه دیگر آن روانی است که موجب می شود سرمایه گذاران با تردید به فرصتهای سرمایه گذاری نگاه کنند.

برخی از تحلیل گران اصطلاح " ابر تورم" را در خصوص وضعیت اقتصادی این روزهای ایران بکار میبرند معنای آن تورم افسارگسیختهای است که اگر قصد داشته باشیم به تاریخ آن توجه کنیم میتوان به جنگ جهانی اول یعنی در سال 1911 اشاره کنیم که در آن زمان آلمانیها یک کیسه پر از پول با خود میبردند تا یک عدد تخم مرغ بخرند. در امریکای لاتین در دهه 80 نیز شاهد چنین تورمی بودیم.

در توضیح بیشتر باید گفت که ابر تورم میتواند تمامی قراردادهای پولی را خرد کرده و بسیاری از جنبههای اقتصادی زندگی مدرن را ناممکن سازد. به عبارت روشنتر این پدیده زمانی رخ میدهد که همزمان با آن کج کارکردی مدنی وجود داشته باشد. به طور معمول زمانی که سطح قیمتها هر چند ماه یک بار یا هر چند روز یک بار دو برابر میشود، شاهد این روند خواهیم بود. درباره ایران هم شاهد چنین روندی هستیم که به عنوان مثال مواد غذایی در طول چند ماه افزایش 40 درصدی داشته و یا کالاهای دیگری همچون قطعات یدکی و یا اتومبیل افزایش قابل توجهی در حدود 50 درصد داشته است.

-3 اقتصاد مقاومتی و تحریمها

تحریم ابزار تنبیهی است که درسیاست خارجی مورد استفاده قرارمی گیرد. هدف ازتحریم، فشار بر کشور هدف برای تغییر رفتار است. این تغییر رفتار میتواند تغییر رفتار سیاسی یا تغییر سیاستهای اقتصادی باشد. تحریم اقتصادی همواره یکی از ابزارهای فشار و اجبار در پیشبرد اهداف سیاست خارجی کشورها درسطح بینالمللی مورد توجه قرارگرفته که البته کارنامه ایالات متحده آمریکا در این خصوص تاریکتر از قدرتهای دیگر بوده است .

اهداف واهی این تحریمها عبارت بودند از :

.جلوگیری از نقض حقوق بشر

.مبارزه با تروریسم بینالمللی

.منع گسترش سلاحهای هستهای

.حمایت از حقوق کارگران

.حفظ محیط زیست

.جلوگیری از گسترش مناقشات و جنگهای داخلی درحالی که مهمترین هدف آمریکا ازاین تحریم ها رسیدن به سیاستها وحفظ استیلای خود آنهم پس از فروپاشی بلوک شرق بوده است.

میزان تاثیرگذاری تحریم بطور شدیدی به پارامترهای تعیین کننده ویژگیهای اقتصادی کشور تحریم شده بستگی دارد . پارامترهایی همچون:

.روابط تجاری و اقتصادی

.ساختار اقتصادی

.تولید ناخالص ملی

.درآمد سرانه

.نرخ رشد

.درصد صادرات به تولید ناخالص داخلی

.درصد واردات به تولید ناخالص داخلی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید