بخشی از مقاله
چکیده
قانون مجازات اسلامی که در بخش کلیات در تاریخ 1370، به صورت آزمایشی تصویب شده بود، در سال 1392با اعمال تغییراتی به صورت دائم به تصویب مجلس شوراي اسلامی رسید. این قانون شاهد نوآوريهایی است که پیش بینی جرم »بغی«، از جمله آنها است. مفهوم بغی که در قانون مجازات اسلامی مصوب 1370، مصداقی از جرم محاربه شمرده میشد، در قانون جدید مصوب 1392، از محاربه تفکیک شده و به عنوان یکی از جرایم موجب حد، در فصلی جداگانه، موادي را به خود اختصاص داده است. از نظر این قانون »گروهی که دربرابر اساس نظام جمهوري اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند، باغی محسوب و در استفاده از سلاح، اعضاي آن به مجازات اعدام محکوم میگردند...«
فرض این مقاله بر این است که قانونگذار در قانون جدید مجازات اسلامی مصوب 1392 به رفتار مجرمانه که در قانون پیشین، تحت عنوان قیام مسلحانه در برابر حکومت اسلامی پیش بینی شده بود و مصداقی از جرم محاربه معرفی میشد، عنوان جدید و مستقل »بغی« داده است. به منظور تبین این جرم، در ابتدا به مفهوم و اهل بغی در لغت، و سپس سیر تحول قانون آن با توجه به دو قانون مجازات اسلامی 1370،1392و ارکان تشکیل دهنده بغی در قانون مجازات اسلامی جدید مورد بررسی قرار گرفتهاست.
.1 مقدمه
تامین امنیت جامعه یکی از وظایف مهم و اصلی حکومت هاست. از سوي دیگر هر جامعه و حکومتی همواره با تهدیدات داخلی و خارجی مواجه است. جرم بغی یکی از مهم ترین جرایمی است که امنیت جامعه اسلامی را به مخاطره میاندازد. از این رو مصلحت جامعه اقتضا میکند که با این جرم مقابله شود و براي دفع خطر احتمالی در درون نظام و حفظ کیان و اقتدار خود، مبارزه با خلق کنندگان این جرم، یعنی»بغات«، را در دستور کار خود قرار بدهند. این موضوع در حقوق اسلامی تحت عنوان » بغی«، از همان اوایل تشکیل حکومت اسلامی، در زمان خلفاي بعد از پیامبر اکرم به ویژه در دوران کوتاه حکومت امام علی - ع - مورد توجه بود.
فقها از سه گروه ازاهل بغی با عناوین »ناکثین، قاسطین، مارقین« که در زمان خلافت حضرت امیر - ع - دست به و شورش و جنگ زدند یادکردند
از این رو، در فقه اسلامی اهل بغی کسانی هستند که در اثر اعتقاد نادرست به تاویلی فاسد،که آن را دلیل شرعی انگاشتهاند، بر امام یا نائب امام او، خروج می کنند و داراي قدرت و شکوهی هستند
از نظر فقها، آیهي نهم سوره مبارکه حجرات، ریشه قرآنی بغی و از مستندات آن در مقام بیان تکلیف مسلمانان به هنگام مواجهه با گروه سرکشی است که از حدود خود خارج شده و متعرض گروه دیگر میشوند.
مفهوم بغی در قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 در چند ماده به عنوانی مصادیقی از محاربه ذکر شده بود، اما با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 این مفهوم، عنوان مستقل »بغی« به خود گرفت. مقاله حاضردرصدد است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوري منابع ازطریق روش کتابخانهاي به این پرسش پاسخ دهد که -1 نوآوري قانونگذار جمهوري اسلامی ایران، درباره مفهوم بغی چیست؟ -2 ماهیت جرم بغی و مجازات آن از نظر حقوقی چیست؟ -3 آیا سازمانی و تشکیلاتی بودن گروه بغی از شرایط تحقق بغی است؟
.2 مفهوم بغی
در این قسمت به مفهوم لغوي بغی در لغت و فقه را مورد بررسی قرارمیدهیم.
-2-1 مفهوم بغی در لغت و فقه
بغی واژهاي قرآنی و فقهی است به معناي طلب، ظلم، تجاوز، دروغ، ورم، تکبر، حسد، زنا. تطاول و تجاوز از حد یا حق. برخی از این معنا، از جمله طلب و حسد و کبر، معناي اصلی آن شمرده شده است - فیومی، بی تا: 57 ،2؛ ابن منظور، 78 :1414،14؛ حمیري، 584 : 1420؛ اصفهانی، 137 :1412؛ جوهري، 6 : 1410 ،. - 281 بغی به معناي ظلم کردن والی نیز به کار رفته است و هر چیزي که از حد خود تجاوز و افراط کند بغی میباشد - حسینی واسطی، 19 :1414 ،. - 209 از نظر راغب اصفهانی بغی به دو گونه است:
الف - پسنیدیده، یعنی در گذشتن از عدل به احسان و از امور واجب به مستحبات.
ب - تجاوز ناپسند و ناروا، یعنی از حق به باطل و به شک و شبهه رفتن
در آیات قران کریم، واژه بغی و مشتقات آن در حدود 95 مورد و در سه معنا استعمال گردیده است که قدر جامع این معانی »طلب و درخواست همراه با تجاوز« است
فقها در آثار خود غالباً تعریف اصطلاح »بغی« را در کتاب الجهاد آوردهاند و به بیان احکام آن پرداختهاند. از نظر ایشان یا اهل بغی شخص یا گروهیاند که از اطاعت امام عادل - حلی - علامه - ، 15 :1412 ،176؛ حلبی - ابن همزه - ، 200 :1417؛ کیدري، 187 :1417؛ رواندي، 363 :1405؛ طوسی، - 296 : 1400 یا معصوم - عاملی - شهیدثانی - ، 223 :1412؛ عاملی - شهید اول - ، - 83 :1410 خروج کرده، بیعت شکنی میکنند و با امام مخالفت میکنند یعنی از فرمان ایشان سرپیچی کرده، امرشان را اطاعت و نهیشان را ترك نمیکنند و از راه ترك زکات یا خمس، با وي مخالفت میورزند و یا حقوق شرعی ایشان را نمیدهند و منظور ازامام عادل دراین عبارت، اعم از امام معصوم - ع - و نایب خاص و یا عام اوست
-2-2 تعریف بغی در حقوق موضوعه ایران
در قانون مجازات اسلامی سال 1370، بغی تعریف نشده بود و قانونگذار در ماده 186 این قانون، بغی را محاربه تلقی نموده و براي آن مجازات محارب مقرر کرده بود. قانونگذار درسال 1392 بغی را جرم مستقلی در نظرگرفته و در تعریف آن چنین مقرر کرده است »گروهی که دربرابر اساس نظام جمهوري اسلامی ایران، قیام مسلحانه کنند باغی محسوب و درصورت استفاده ازسلاح، اعضاي آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.«
.3 ارکان تشکیل دهنده بغی
جهت تحقق هر جرمی عناصر و ارکانی لازم است، در صورتی که تمامی این ارکان محقق شود میتوان گفت این جرم به وقوع پیوسته است. جرم بغی تابع همین قاعده است و جهت تحقق، عناصر و ارکانی لازم است.
ارکان و عناصر متشکله بغی شامل رکن قانونی - که همان ادله حاکم بر رفتار اهل باغی میباشد - ، رکن مادي - که شامل رفتار فیزیکی بغات و شرایط اوضاع و احوال لازم میباشد - ، رکن معنوي - که شامل سوء نیت و انگیزه بغات میباشد - .
-3-1 رکن قانونی
قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران لزوم قانونی بودن جرم را در اصل 169 به رسمیت شناخته است. این اصل بیان میکند: »هیج فعل یا ترك فعلی، به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمیشود.« در سال 1361، قانونگذار ابتدا به تعریف جرم محاربه پرداخته است و سپس در ماده 198 قانون حدود و قصاص می گوید: »هرگروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آن باقی است تمام اعضا و هواداران آنکه موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را میدانند و به نحوي در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش موثر دارند محاربند، اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند.« در تبصره نیز آمده است: »جبهه متحدي که از گروه ها و اشخاص مختلف تشکیل شود، در حکم یک واحد است.«
در سال 1370، قانونگذار عیناً متن ماده مذکور را در ماده 186 منعکس نموده و عنوان بغی را با جرم محاربه ممزوج کرد، چرا که در تعریف بغی میگوید قیام مسلحانه در برابر حکومت اسلامی است، ضمن آنکه این ماده به نوع دوم بغات که اقدام مسلحانه مینمایند و داراي تشکیلات هستند، اشاره دارد
ابهاماتی که در ماده فوق وجود دارد بیان نکردن تعداد گروه یا جمعیت است. در اینجا معیار خاصی براي تعیین این مقوله وجود ندارد. به نظر میرسد در عرف هم به سه نفر کمتر، جمع یا گروه اطلاق نمیشود و از آنجایی که این تفسیر با اصل ارفاق و تخفیف سازگار است به نظر ماده فوق شامل افراد کمتر از سه نفر نمیشود. پس اگر دو نفر با مواضع مشترك و بدون الحاق عضو جدید، اساسنامه و مرام نامهاي را تدوین و بر اساس آن فعالیت ضد جمهوري اسلامی نمایند مشمول ماده فوق نخواهد بود
قانونگذار در سال 1361ومتعاقباً قانونگذار سال 1370،استثنائاً قصد مجرمانهي مرتکب و یا اقدامات مقدماتی او را فی نفسه جرم مستقل شناخته و براي مرتکب یا مرتکبین آن مجازات محاربه تعیین کرده است. در واقع گاهی به نظر میرسد که تهیه وسایل ارتکاب جرم فی نفسه به منظور تسهیل ارتکاب و نتیجه رساندن عمل مجرمانه، خود به تنهایی میتواند متضمن مخاطراتی براي حکومت باشد و اگر در همین مرحله از مراحل، اقدامات جدي صورت نگیرد و نهایتاً جرم به منصه ظهور برسد، اقدامات بعدي همچنان چاره ساز نبوده و به نحو موثر میتوان درصدد رفع آن برآمد. در ماده 187 قانون مجازات اسلامی اینگونه بیان شده بود: »هر فرد یا گروه که طرح براندازي حکومت اسلامی را بریزد و براي آن منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند و نیز کسانی که با آگاهی و اختیار، امکانات مالی موثر و یا وسایل اسباب کار و سلاح در اختیار آنها بگذارند محارب و مفسد فی الارض میباشند
با عنایت به مواد اشاره شده، ملاحظه میشود که قانونگذار در بیان این مواد، اقدام به امتراج سه عنوان محاربه، افساد فی الارض و بغی نموده، ضمن آنکه میتوان علت این امتزاج را عدم تعریف جرم افساد فی الارض و عدم تفکیک آن از محاربه دانست .در قانون 1392 قانونگذار قانون مجازات اسلامی نه تنها جرم »بغی« را از جرم محاربه و افساد فی الارض جدا ساخته بلکه درصدد حذف مواد مربوط به طرح براندازي حکومت اسلامی و نامزد پست مهم کودتا برآمده است زیرا امتزاج سابق با معیار و موازین فقهی ناسازگار بود؛ احکام مقرر براي باغی و نیز ماهیت آن بسیار متفاوت از محاربه است. به همین دلیل قانونگذار درماده 287 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 بغی را جرم مستقلی در نظر گرفته و در تعریف آن چنین مقرر کرده است: »گروهی که در برابر اساس نظام جمهوري اسلامی قیام مسلحانه کند باغی محسوب می شوند و در صورت استفاده از سلاح، اعضاي آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.«
-3-2 رکن مادي
براي اینکه فردي مجرم شناخته شود، باید عملی از او ظهور پیدا کند و این عمل میتواند به صورت فعلی باشد که در تبیین رکن مادي جرم، نخست از مرتکب این جرم و رفتار وي بحث نموده، آنگاه موضوع جرم، وسیله ارتکاب جرم و نتیجه مجرمانه را مورد بررسی قرار میدهیم.
-3-2-1 رفتار فیزیکی
عنصر مادي و ضروري جرم گاه رفتاري است که در وضعی خاص از انسان بروز میکند و گاه به ندرت حالتی است که بر او مستولی میگردد. رفتار انسان ظهور خارجی اراده اوست، یعنی نیرویی که در صدد تأثیر بخشیدن به محیط و تغییر دادن آن است. رفتار انسان ممکن است به صورت هاي مختلف متعلق حکم جزایی قرار گیرد. رفتار مجرمانه میتواند به شکل مثبت - کنش مثبت - باشد - یعنی فعل - ، و یا به شکل منفی - کنش منفی - نمود پیدا کند - یعنی ترك فعل - .
در کنار این دو گروه اساسی، گاهی اعمال مثبت ناشی از رفتار منفی آشکار میشود - فعل ناشی از ترك فعل - و گاهی عناوین مستقلی از فعل یا ترك فعل براي توجیه رفتار مجرمانه مورد بحث قرار میگیرندو رفتار فیزیکی جرم بغی، طبق ماده 287 قانون مجازات اسلامی جدید قیام مسلحانه میباشد، اصطلاح »قیام« در لغت به معناي »بیداري، خیزش، برخاستن، ایستادن، استقامت و مبارزه و تلاش میباشد
.« بدیهی است که قیام و شورش مسلحانه علیه حاکمیت نظام اسلامی از طریق ترك فعل یا صرف قصد مجرمانه امکان پذیر نمیباشد. بنابراین تا زمانی که مخالفت با امام عادل و حکومت اسلامی به مرحله قیام علیه ایشان نرسد، بغی تحقق نیافته است و نمیتوان به مقابله با آنها به عنوان باغی اقدام کرد. همچنان که این امر به وضوح از ماده 287 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قابل ملاحظه است